دانشگاهها نباید اجازه دهند دامنه بیاعتمادی به حوزه علم کشیده شود/ رئیس دانشگاه تهران بهجای مطالبهگری باید پاسخگو باشد
به گزارش گروه دانشگاه خبرگزاری آنا، کاظم فولادی قلعه، سرپرست آزمایشگاه پژوهشی فضای سایبر دانشگاه تهران به یادداشت رئیس دانشگاه تهران در روزنامه ایران واکنش نشان داد و نامهای در این باره خطاب به محمود نیلی احمدآبادی رئیس دانشگاه تهران نوشت.
متن نامه به این شرح است:
رئیس محترم دانشگاه تهران،
جناب آقای دکتر نیلی!
با سلام
یادداشت شما در صفحه اول روزنامه دولتی ایران مورخ ۲۵ فروردین ۱۴۰۰ با عنوان «مغفول ماندن ظرفیت دانشگاه در مقابله با کرونا» را مطالعه کردم. مدتها منتظر چنین موضعی از بزرگان آموزش عالی بودیم و چه خوب که رئیس دانشگاه مادر کشور، دانشگاه تهران، به این موضوع ورود کردند. بنده فکر میکنم برای تحقق خواسته شما ـ ورود دانشگاه به حل مشکلات ناشی از پدیده کرونا ـ که مطلوب عموم جامعه دانشگاهی کشور نیز هست، ملزوماتی وجود دارد.
لازم است کرسیهای آزاداندیشی، نقد و مناظره درباره کرونا برگزار شود تا حقیقت در پی آن روشن شود.
اول اینکه باید بپذیریم که نخستین وظیفه ذاتی دانشگاه، مطالعه علمی پدیدهها و موضعگیری علمی در قبال آنهاست. آنچه امروز به اعتماد مردم به حاکمیت در مدیریت این بیماری لطمه زده است و موجب فاصله میان آن دو شده است، گزارههای متناقضی است که طی چهارده ماه گذشته از سوی کمیته علمی ستاد ملی مقابله با بیماری کرونا بیان شده و بعضاً در قالب تصمیمات ستاد ابلاغ شده است و موجب وضع محدودیتهای گسترده برای مردم و فعالیتهای آنها شده یا باعث اختلال در روند پیشگیری یا درمان این بیماری شده است.
دانشگاه باید با نادیده انگاشتن تعلقات سیاسی و خواسته دولتمردان، با معیارهای علمی این گزارهها را بررسی کند و اجازه ندهد دامنه بیاعتمادی شکل گرفته نسبت به ستاد، به حوزه علم کشیده شود. البته تحقق این امر با تشکیل کمیته و شورا رقم نمیخورد بلکه لازم است کرسیهای آزاداندیشی، نقد و مناظره در این خصوص برگزار شود تا حقیقت در پی آن روشن شود.
حال به موضوع دوم میرسیم که مسئله ارتباط با مردم است. قطعاً ارتباط با مردم مهارت نیاز دارد و اساتید دانشگاه میتوانند در این زمینه توفیق داشته باشند. قاعدتاً این مهارت در موقعیت کنونی میتواند کمک زیادی به بهبود شرایط کشور داشته باشد. اما به شرط اینکه این مهارت برای انتقال حقایق مستخرج از مطالعات علمی و گسترش امید در مردم به کار برده شود نه اینکه صرفاً تلاش شود «پشتیبانی مردم از تصمیمات گرفته شده» را افزایش دهد.
از یادداشت شما اینگونه برمیآید که دانشگاهیان باید به توجیه تصمیمهای دولت برای مردم بپردازند و تلویحاً فرمودهاید که چون دولتمردان زبان مردم را خوب بلد نیستند، دانشگاهیان باید این نقش را بر عهده بگیرند. واضح است که این توقع بجا نیست. حیثیت دانشگاه ایجاب میکند که نتایج تحقیقات علمی منتشر شود نه اینکه صرفاً تسهیلگر و واسطهای برای انتقال منویات صاحبان قدرت به مردم شود. لازمه استقلال علمی این است که اگر محقق به نتیجهای میرسد و تشخیص میدهد که آن موضوع به منافع و سعادت ملی گره خورده است، آن نتیجه را به پشتوانه تخصص علمی خود مطرح کند و خوشایند دولتمردان و صاحبان قدرت را مبنای موضعگیری یا عدم موضعگیری خود قرار ندهد.
ارتباط با مردم مهارت نیاز دارد و اساتید دانشگاه میتوانند در این زمینه توفیق داشته باشند. قاعدتاً این مهارت در موقعیت کنونی میتواند کمک زیادی به بهبود شرایط کشور داشته باشد
اما موضوع سوم این است که کار دانشگاه هر چه باشد، قطعاً انعکاسدهنده نظرات عموم مردم به دولت و پیگیری آنها نیست. در دنیا رکن چهارم دموکراسی، یعنی رسانهها، مسئولیت این کار را بر عهده دارند. البته دانشگاهها مسئولیت انحصاری دیگری دارند که آن اعلام نظرات کارشناسی و حاصل تحقیقات و پژوهشها به دستگاههای اجرایی و حاکمیتی است.
بهدرستی فرمودهاید که «بحران کرونا فقط فعالیت پزشکی نمیخواهد». گذشته از اینکه پدیده کرونا را تا چه حد میتوان «بحران» نامید، این جمله کاملاً درست است که رفع معضلات ناشی از این بیماری نیازمند یک فعالیت بینرشتهای و حتی فرارشتهای است و بنده هم دقیقاً بر همین باور اصرار دارم.
با توجه به اینکه جنابعالی به «گزارش ملی سیلابها» اشاره کردهاید که ریاست هیئت ویژه تهیه آن به دستور رئیس محترم جمهور به حضرتعالی واگذار شد و انصافاً بدنه دانشگاهی همکاری ارزشمندی را برای تهیه آن مبذول داشتند، اجازه میخواهم بنده نیز اقدام مشابهی را مثال بزنم که البته نه با حکم ریاست جمهوری بلکه کاملاً خودجوش و منبعث از احساس مسئولیت اجتماعی با تکیه بر سلسله تحقیقات و پژوهشهای چند ساله انجام شد و متأسفانه نه تنها توسط دانشگاه از آن استقبال نشد بلکه بهصورتی عجیب توسط جنابعالی و مجموعه مدیریتی تحت امر شما با آن برخورد شد.
احتمالاً دوشنبه ۲۳ دی ۱۳۹۸، زمانی که بیانیه شماره ۱ آزمایشگاه پژوهشی فضای سایبر در خصوص سانحه هواپیمای اوکراینی در رسانهها منتشر شد را بهخاطر دارید. ما باور داشتیم اطلاق عنوان «خطای انسانی» به «فریب فرماندهی و کنترل» در بیان علت آن سانحه یک «اشتباه علمی» است که میتواند بهسرعت برای یک بحران اجتماعی زمینهسازی کند و در فاصلهای کمتر از دو ماه از حوادث آبان ۹۸ مجدداً به یک مقوله امنیت ملی تبدیل شود.
لذا در «فرصت طلائی» نسبت به صدور بیانیه اقدام کردیم و اتفاقاً مخاطب را مردم قرار دادیم و با آنها صحبت کردیم و نتیجه تحقیقات را با زبان ساده به اطلاع آنها رساندیم. البته همان موقع گزارش کامل و مکتوب بررسیها و سوابق پژوهشهای مرتبط نیز به مسئولان ذیربط نظامی و قضائی ارائه شد. انعکاس گسترده رسانهای این بیانیه نیز چیزی نبود که در برنامهریزی قبلی ما پیشبینی شده باشد، بلکه در اثر واکنش واقعی بدنه اجتماعی نسبت به محتوای آن رقم خورد. برای بنده مایه افتخار است که علیرغم فشارها و ناملایمات، به لطف الهی این اقدام تأثیر خود را گذاشت و بهخصوص در فرآیند مطالعات و تحقیقات تکمیلی نیروهای مسلح و سازمان قضایی، گرههای تعیینکنندهای را باز کرد. ضمن اینکه «فریب فرماندهی و کنترل» با چارچوب تحلیلی مطرح شده توسط ما در کمتر از شش ماه حداقل در دو واقعه «ناوچه کُنارک» و «حمله جنگنده آمریکایی به هواپیمای شرکت ماهان در آسمان سوریه» مجدداً بهوقوع پیوست.
متأسفانه نوع مواجهه شما و همکاران ستادی در مقابل این حرکت باعث شد دامنه تأثیرگذاری رسمی نتایج این پژوهشها محدود شود و متأسفانه ما را به این نتیجه رساند که تعامل با افکار عمومی را محدود کنیم؛ در صورتی که شما میتوانستید بدون بیاهمیت جلوه دادن آن بیانیه، مناظرهای علمی میان موافقان و مخالفان آن در محیط علمی دانشگاه تشکیل داده و اجازه بدهید حقیقت از میان صحبتها آشکار شود.
واقعیت این است که سیاستهای شما در دانشگاه تهران، اعضای هیئت علمی این دانشگاه را وارد قفسهایی کرده که برقراری ارتباط مؤثر آنها با مردم و حاکمیت را دشوار و دشوارتر کرده است. متأسفانه باید گفت که در حال حاضر خود دانشگاه موجب مغفول ماندن ظرفیتهای مقابله با کرونا است
اما اثر مهمتر این نوع مواجهه که به موضوع یادداشت شما مرتبط است، این بود که بیش از ۴۰۰ صفحه گزارش تخصصی تحلیلی در زمینه ابعاد مختلف پدیده کرونا (که از نگاه ما یک پدیده بایوسایبرنتیک است) و تماماً در آزمایشگاه پژوهشی فضای سایبر تهیه شده است، امکان انتشار در رسانهها را پیدا نکند و اثر اجتماعی لازم را برای مقابله با این پدیده و مدیریت آن به دست نیاورد و متأسفانه بدون ذکر نام دانشگاه تهران و آزمایشگاه پژوهشی فضای سایبر صرفاً به برخی دستگاههای ذیربط ارائه شود. این در حالی است که مطالعات پایه بر روی تهدیدهای بایوسایبرنتیک از سال ۱۳۹۷ توسط ما آغاز شده بود و اولین گزارش از این مجموعه در ۱۳ اسفند ۱۳۹۸، تنها دو هفته پس از اعلام رسمی ظهور بیماری کرونا در کشور آماده شد و به برخی مجموعههای مرتبط ارائه شد. در این گزارش ضمن بررسی منشأ این بیماری، یک تحلیل آیندهشناختی از آثار پاندمی صورت گرفت که تمامی پیشبینیهای آن تاکنون محقق شده است. معتقدم اگر این گزارش و گزارشهای پس از آن بهصورت رسمی در معرض دید افکار عمومی قرار میگرفت، حاکمیت، توجه به محتوای آن را جدیتر میگرفت و چه بسا میتوانست مدیریت پدیده کرونا و توانایی کنترل آن را خیلی زودتر از این به دست آورد.
جناب آقای دکتر نیلی! جنابعالی بهعنوان یکی از مدیران این دولت، مانند دولت محترم نمیتوانید در این روزها در موضع مطالبهگر قرار بگیرید؛ بلکه اکنون باید پاسخگوی عملکرد خود باشید. واقعیت این است که سیاستهای شما در دانشگاه تهران، اعضای هیئت علمی این دانشگاه را وارد قفسهایی کرده که برقراری ارتباط مؤثر آنها با مردم و حاکمیت را دشوار و دشوارتر کرده است. متأسفانه باید گفت که در حال حاضر خود دانشگاه موجب مغفول ماندن ظرفیتهای مقابله با کرونا است.
البته هنوز خیلی دیر نشده است و برای جبران این نقیصه فرصت کمی وجود دارد. دانشگاه واقعاً در خصوص پدیده کرونا، نقش مهمی دارد و هنوز نیز برای ایفای این نقش دیر نشده است.
در اولین گام پیشنهاد میکنم از معاونت پژوهشی بخواهید بین اعضای کمیته علمی ستاد کرونا و منتقدان آنها مناظرههای علمی برگزار کند تا ابهاماتی که پیرامون جنبههای علمی گزارههای ارائه شده توسط آنها و تصمیمات متخذه وجود دارد رفع شود.
خوشبختانه برگزاری این مناظرهها نیازی به دستور دولت یا تصویب ستاد کرونا ندارد و جنابعالی بهعنوان رئیس دانشگاه تهران میتوانید دستور لازم برای اجرای آن را بدهید. مسلماً اولین مرحله برای اقناع عمومی این است که پاسخ علمی این ابهامات مشخص شود. برای مثال میتوان به سؤالات و ابهامات در خصوص عناوین زیر اشاره نمود:
نقش مواد ضدعفونیکننده شیمیایی در کنترل بیماری و عوارض آن؛
نقش ماسک و ضرورت استفاده از آن؛
عدم قطعیت در روشهای تشخیص مبتلایان و میزان قابلیت اعتماد به نتایج آن؛
جزئیات پروتکلهای سازمان بهداشت جهانی در خصوص کرونا و چرایی ضرورت پایبندی به آنها؛
چرایی عدم تدوین و ابلاغ پروتکلهای هماهنگ بومی؛
چرایی عدم نظارت بر اجرای پروتکلهای درمانی؛
چرایی استفاده مجدد از داروهای تجویزشده توسط سازمان بهداشت جهانی که قبلاً باعث فوت درصد بالایی از بیماران شده است؛
چرایی خلأ کارشناسی در تأیید و تجهیز بیمارستانهای سانتر کرونا؛
چرایی مردود اعلام شدن قرنطینه در کنترل پاندمی؛
چرایی صفر شدن آمار سایر اپیدمیهای سالانه؛
چرایی پنهانکاری در اعلام آمار فوت سالانه؛
چرایی عدم اعلام آمار فوتیهای کرونا بهصورت تفکیکشده (دارای بیماری زمینهای و بدون آن)؛
چرایی عدم رعایت ساختار ابلاغی از سوی مقام معظم رهبری در ترکیب و تصمیمات ستاد کرونا؛
چرایی قانونشکنی و تمرد از احکام صریح بالادستی توسط وزارت بهداشت و ستاد کرونا؛
چرایی عدم توجه به گزارشهای علمی و پیشنگرانه پژوهشگران و انتقادات متخصصان.
در خصوص واکسن که حضرت عالی نیز بهدرستی به آن اشاره کردهاید، مسائل زیر وجود دارد:
هنوز مشخص نیست که واکسن این بیماری تا چه حد اثربخش است. با این شرایط چرا باید امید مردم به آینده را به دریافت واکسن گره زد؟
عوارض جانبی این واکسنها (که تا دیروز ۱۷۲ نوع از آنها در کشورهای مختلف جهان ثبت شده است) اصلاً مشخص نیست. آیا لازم نیست مردم از این موضوع مطلع شوند؟
آیا اساساً این بیماری واکسن نیاز دارد؟ آیا لازم نیست ستاد کرونا به این سؤال پاسخ دهد که چرا داروهای کارآزمایی شده برای این بیماری را کنار میگذارد و اصرار دارد که همه راهها به واکسن ختم شود؟
علاوه بر موارد فوق، انتظار میرود برای تبیین حکم حکومتی رهبر معظم انقلاب در خصوص ممنوعیت واردات واکسنهای انگلیسی و آمریکایی اقدام شایستهای از سوی دانشگاه انجام شود.
در پایان ضمن تشکر مجدد از طرح موضوع توسط حضرتعالی و با احترام به دغدغه ارزشمند شما، در صورتی که مایل باشید و صلاح بدانید، توانمندیهای آزمایشگاه پژوهشی فضای سایبر، بهعنوان بخش کوچکی از ظرفیت دانشگاه در راستای تحقق هدف «ورود دانشگاه به حل مشکلات ناشی از پدیده کرونا» در خدمت شماست.
در پناه خدا باشید.
انتهای پیام/۴۰۴۰/پ
انتهای پیام/