ایران دیپلماسی اقتصادی خاصی برای تعامل گسترده با روسیه ندارد/ آنکارا شریکی موقت برای کرملین
گروه جهان خبرگزاری آنا - محمد جعفری؛ محمد یوسفی تحلیلگر روابط بینالملل و کارشناس حوزه سی.آی.اس (کشورهای مستقل مشترکالمنافع) در مصاحبه با آنا تصریح کرد که وقتی کشورهای غربی در سال ۲۰۱۴ در خصوص بحران اوکراین و جزیره کریمه تحریمهای سنگینی علیه مسکو وضع کردند بهترین فرصت برای ایران برای تسخیر بازارهای روسیه فراهم شد اما به علت نبود یا ضعف دیپلماسی اقتصادی منسجم در خصوص تعامل با روسیه تهران بار دیگر خود را به دست خود از موهبتی بزرگ محروم کرد و گوی و میدان را به ترکیه واگذار کرد.
متن کامل مصاحبه یوسفی با آنا به شرح ذیل است:
آنا: لطفاً در خصوص بهترین فرصت ایران برای ورود به بازار بسیار بزرگ روسیه و علل از دست رفتن آن فرصت توضیح دهید.
یوسفی: اگر بخواهیم رابطه ایران و روسیه را بررسی کنیم، از منظر بنده سال ۲۰۱۴ میتوانست بهترین نقطه عطف در این تعامل باشد. سال ۲۰۱۴ سالی بود که در آن بحران اوکراین رخ داد و ویکتوریانا کوویچ رئیس جمهور سابق اوکراین جای خودش را به نیروهایی داد که طرفدار غرب بودند.
تا قبل از سال ۲۰۱۴ و حتی تا قبل از فروپاشی شوروی یا USSR (ساویتکی سایوز به تعبیر روسها) مقامات مسکو یک نوع رویکرد به غرب داشتند.
بعد از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی زمانی که ولادیمیر پوتین یا دیمیتری مدودف بر سر کار آمدند حتی آن موقع هم این رویکرد به غرب کرملین، باعث میشد که مسکو رابطه خوبی با تهران نداشته باشد. یعنی حتی اگر جمهوری اسلامی ایران میخواست به سمت مسکو برود، این امر از طرف مسکو مورد پذیرش قرار نمیگرفت. حال چه شد که یکدفعه این شیفت پارادایمی و این تغییر رویکرد در روسیه رخ داد و نگاه به غرب نزد کرملین نشینها به نگاه به شرق تغییر یافت؟ پاسخ این است که بعد از بحران اوکراین و جزیره کریمه که روسیه یک طرف آن منازعات بهحساب میآمد، درنهایت کشورهای غربی تصمیم به اعمال تحریم علیه روسیه گرفتند.
تحریمهای شدید بینالمللی و فشارهای اتحادیه اروپا و آمریکا بر ضد کرملین وضع شد و بهانه غربیها برای اعمال این تحریمها هم دخالت روسیه در امور داخلی اوکراین و نیز اشغال جزیره کریمه بود که البته هر دو اتهام بهوسیله مقامات مسکو مردود دانسته شدند.
آنا: این تحریمهای سنگین علیه روسیه چه تأثیری بر رویکرد سیاسی و اقتصادی مسکو داشت؟
یوسفی: به نکته بسیار مهمی اشاره کردید. این تحریمها باعث شد روسیه برای جبران کمبودهایی که بر اساس این تحریمها با آنها مواجه شد، نگاه به شرق پیدا کند که در زمره این کشورهای شرقی، میتوان جمهوری اسلامی ایران را هم بهعنوان همسایه جنوبی روسیه از طریق دریای خزر جا داد.
تنش بین مسکو و کییف باعث شد که دست روسیه از بازار مواد غذایی اوکراین کوتاه شود. اوکراین کشوری است که خاک بسیار حاصلخیزی دارد. وسعت سرزمینی اوکراین و خاک حاصلخیز این کشور باعث میشود یکقطب تولید کشاورزی محسوب شود. خاک سیاه اوکراین بهقدری حاصلخیز و دارای اهمیت است که این کشور حتی اقدام به صادرات خاک خودش به کشورهای دیگر میکند. در خلال جنگ جهانی دوم وقتی آلمانها به اوکراین حمله کردند، خاک این کشور را به خاطر اینکه برای کشاورزی و باغداری ارزشمند بود به کشور خود میبردند.
طبیعتاً چنین خاکی میتواند تولیدکننده انبوهی از محصولات کشاورزی باکیفیت باشد. بعد از تحریم روسیه و بر هم ریخته شدن آن رابطه مناسب بین مسکو و کییف شاهد توقف صادرات محصولات کشاورزی به روسیه بودهایم. درنتیجه بازار روسیه با خلأ بسیار بزرگی روبرو شد. به همین دلیل بود که روسیه تصمیم گرفت برای اوکراین یک جایگزین توانمند و قابلاعتماد بیابد. در همین زمان روسیه دست به مقابلهبهمثل زد و واردات کالاهای غربی را تحریم کرد.
دیپلماسی میتواند درزمینهٔ سیاسی، فرهنگی، اقتصادی یا ورزشی باشد و ایران ازلحاظ دیپلماسی اقتصادی واقعاً در روسیه ضعیف ظاهر شد
این موضوع باعث شد که قفسههای فروشگاههای روسیه از این محصولات کشاورزی متنوع خالی شوند. برای جبران این خلأ روسیه گزینههای مختلفی از قبیل ایران و ترکیه را در نظر گرفت.
آنا: اجازه میخواهم قبل از اینکه خود شما اشارهکنید بگویم بههرحال رویکرد ایران و روسیه در بسیاری از موضوعات بینالمللی و منطقهای تقریباً یکسان بود؛ آیا همین کافی نبود که ایران جای اوکراین را در صادرات تولیدات کشاورزی به روسیه بگیرد؟
یوسفی: همین را میخواستم توضیح بدهم. حالا چرا در این میان روسیه باوجودآن تفاوت رویکرد در مسائل منطقهای و استراتژیکی به ترکیه آورد که در حقیقت در مسائل سیاسی بهنوعی در تقابل با روسیه قرار میگیرد.
من حس میکنم این موضوع تنها به دلیل ضعف دیپلماسی اقتصادی ایران در روسیه اتفاق افتاد. دیپلماسی میتواند اشکال مختلفی داشته باشد. دیپلماسی میتواند درزمینهٔ سیاسی، فرهنگی، اقتصادی یا ورزشی باشد و ایران ازلحاظ دیپلماسی اقتصادی واقعاً در روسیه ضعیف ظاهر شد و این باعث شد که با وجود تضادهایی که بین روسیه و ترکیه وجود داشت، مسکو به سمت آنکارا حرکت کند.
از سال ۲۰۱۴ به بعد و با به وجود آمدن نقطه اشتراک میان ایران و روسیه که هر دو مورد تحریم غرب قرار گرفتند و هر دو باید راه خروجی از این فشار اقتصادی مییافتند، زمینههای لازم برای ایران و روسیه به وجود آمد تا در حوزه اقتصادی نیاز یکدیگر را برآورده کنند اما متاسفانه اینگونه نشد.
آنا: در خلال سالهای بعد از ۲۰۱۴ روابط روسیه و ترکیه چند بار متشنج شد اما چندان تغییری در مبادلات تجاری آنها شاهد نبودیم. آیا ایران نمیتوانست از این فرصتها استفاده و شانس ازدسترفته را احیا کند؟
یوسفی: بله درست است. در مواردی تنش بین روسیه و ترکیه واقعاً اوج گرفت، مخصوصاً بعد از ترور سفیر روسیه در ترکیه و سقوط جنگنده روسیه در سوریه توسط ترکیه. این تنشها بهقدری بالا گرفت که در برههای از زمان روسیه حتی تحریمهایی علیه ترکیه وضع کرد.
بازهم اینجا فرصتی بود که ایران میتوانست از آن استفاده کند ولی متأسفانه ایران به خاطر ضعف دیپلماسی اقتصادی خودش نتوانست با روسها وارد یک رایزنی اقتصادی درستی شود و این باعث شد که بازارهای روسیه از وجود شرکتهای ایرانی و قفسههای فروشگاههای این کشور از کالای ایرانی خالی باشد.
ایران میتوانست و پتانسیل این را داشت که محصولات کشاورزی موردنیاز روسیه را تأمین کند. محصولاتی مثل خشکبار، میوه، صیفیجات و حتی تولیداتی نظیر شکلات، اما متأسفانه تعلل از درون ایران نشئت میگرفت.
شما میبینید که پترو پروشنکو رئیسجمهور اسبق اوکراین که بهعنوان سلطان شکلات از او نامبرده میشود شخصی است که صاحب کارخانههای عظیم شکلاتسازی در اوکراین است و حتی اوکراین بهنوعی تأمینکننده بخشی از نیازهای شکلات و کاکائو در روسیه بود اما پس از تنش در روابط مسکو و اوکراین صادرات شکلات به روسیه متوقف شد. ایران میتوانست در این زمینه ورود کند.
در بحث لبنیات، صیفیجات، میوهجات و نظایر آنهم اوضاع به همین منوال بود و ایران میتوانست جایگاهی دائمی در بازار روسیه بیابد اما همانگونه که گفتم به خاطر ضعف دیپلماسی اقتصادی نتوانستیم از این فرصت استفاده کنیم.
آنا: چرا فکر میکنید شانس حضور گسترده برای تجار ایرانی در روسیه هنوز کاملاً از بین نرفته است؟
یوسفی: اختلافات روسیه و ترکیه منحصر به دو مورد فوق نمیشوند. درواقع ترکیه نگاهی توسعهطلبانه و مداخلهجویانه دارد و حتی درزمینهٔ فرهنگی بهنوعی دارد تلاش میکند تا یک نفوذ منفی در کشور روسیه داشته باشد.
با طرح این موضوع میخواهم به مقامات اقتصادی کشورمان هشدار بدهم که اگر فرصت جدید برای ورود به بازارهای روسیه پیش آمد از دست ندهند. یک مثال ارائه میدهم تا ثابت کنم که ترکیه نمیتواند برای همیشه در بازار روسیه باقی بماند زیرا ازنظر سیاست بینالمللی و منطقهای در تعارض با روسیه است.
ایران میتوانست و پتانسیل این را داشت که محصولات کشاورزی موردنیاز روسیه را تأمین کند. محصولاتی مثل خشکبار، میوه، صیفیجات و حتی تولیداتی نظیر شکلات، اما متأسفانه تعلل از درون ایران نشئت میگرفت
ببینید در آغاز بهاصطلاح بهار عربی، عربستان مبلغانش را به سوریه فرستاد و مبالغ زیادی هم در آنجا هزینه کرد تا تبلیغ اندیشههای وهابیت را گسترش دهد. سوریه هم با این امر مخالفتی نکرد تا زمانی که یک سری از مخالفان دولت دمشق دست به تظاهرات گسترده زدند. در همان زمان همان اعضای وهابی که در منطقه داشتند فعالیت میکردند، تبلیغ وهابیت میکردند شروع به مسلح کردن طرفداران و همکیشان خودشان کردند و آتش جنگی خانمانسوز را شعلهور کردند. بهنوعی عربستان در یک سرمایهگذاری که در سوریه انجام داد، بعد از بهار عربی آمد تا از آن سرمایهگذاری بهرهبرداری کند و آتش زیر خاکستری که بود بعد از بهار عربی هویدا شد.
حالا در بحث ترکیه و روسیه هم میتوانم یک چنین چیزی را بگویم که ترکیه با توجه به اشتراکات فرهنگی و زبانی و بعضاً مذهبی که در برخی از مناطق روسیه دارد شروع کرده به اعزام مبلغان خودش به جوامعی از روسیه که این اشتراکات را با ترکیه دارند و در آن مناطق دارد فعالیتش را انجام میدهد.
بیشتر بخوانید:
امتیازات بینظیر گسترش مناسبات تجاری تهران - مسکو/ رشد اقتصادی روسیه بالاتر از میانگین جهانی است
امتیازات بینظیر گسترش مناسبات تجاری تهران - مسکو/ رشد اقتصادی روسیه بالاتر از میانگین جهانی است
علاوه بر این از میان مردم مناطقی که ترکیه به آنجا مبلغ میفرستد، اشخاصی به ترکیه میروند و تحصیلات دینی انجام میدهند و به روسیه برمیگردند. این میتواند زنگ خطری برای روسیه باشد. یکی از پتانسیلهای گریز از مرکزی که در روسیه وجود دارد همین بحث حرکات فرهنگی ترکیه در روسیه است و خطری بالقوه برای روسیه محسوب میشود.
از طرفی، نهفقط در این بحث که میبینیم ترکیه برای روسیه ایجاد خطر کرده، حتی در مقاطعی این تهدید بالقوه به فعلیت رسیده است. مثلاً در جنگ ارمنستان آن پهپادهای بیرقدار ترکیه آمدند سامانههای دفاعی روسی ضد هوایی ارمنیها را از بین بردند و نابود کردند که قطعاً برخلاف خیلی از کارشناسانی که در این موردنظر میدهند، من خیلی فکر نمیکنم که این داستان بتواند به نفع روسیه هم تمام شده باشد.
یا در بحث سوریه و درگیریهای ادلب یا در بحث لیبی و حمایت روسیه از نیروهای خلیفه حفتر و حمایت ترکیه از نیروهای فائز السراج که به اسم نیروهای وفاق ملی شناخته میشوند، دوباره این تقابل را حتی در لیبی هم شاهد هستیم.
پس میبینیم که این تقابل در قفقاز، در آذربایجان، در ادلب سوریه و در لیبی هم وجود دارد، یعنی یکجاهایی حتی رو درروی هم قرارگرفتهاند، نه دشمن بالقوه بلکه دشمن بالفعل شدهاند.
یا حتی در بحث اوکراین وقتیکه آنکارا از اوکراین حمایت کرده و اعلام میکند که کریمه به روسیه تعلق ندارد، به نظر میرسد که بعد از فروش آن هواپیمای بیرقدارش به اوکراین، حتی در درگیری احتمالی بین اوکراین و روسیه، این ترکیه باشد که حمایت لجستیکی از نیروهای اوکراینی در مقابل روسها انجام دهد که قطعاً به خاطر منافع خودش است چون ترکیه میداند اگر کریمه که ترکیه یکزمانی ادعای حکومت بر این منطقه را داشته و این رؤیای رجب طیب اردوغان رئیسجمهور ترکیه است که دوباره این مناطق را پس بگیرد، باوجود حاکمیت روسیه بر کریمه، هیچوقت این رؤیا تحقق پیدا نمیکند و به همین دلیل اردوغان تلاش زیادی دارد تا کریمه به اوکراین بازگردد تا این امر برای اردوغان محتملتر شود و بتواند نفوذ خودش را در کریمه اعمال کند.
درهرصورت نمیخواهم خیلی وارد حاشیه شوم فقط خواستم بگویم که روسیه و ترکیه در چند جا در تقابل با یکدیگر قرار میگیرند ولی علیرغم این تقابل شاهد این هستیم که در بحث اقتصادی باهم تعامل میکنند.
بنابراین ائتلافها در حال حاضر در جهان معاصر برحسب منافع شکل میگیرند و یکی از پررنگترین شاخصههای یک ائتلاف در حال حاضر بحث اقتصادی است.
انتهای پیام/۴۱۵۵/
انتهای پیام/