صفحه نخست

آموزش و دانشگاه

علم‌وفناوری

ارتباطات و فناوری اطلاعات

ورزش

سلامت

پژوهش

سیاست

اقتصاد

فرهنگ‌ و‌ جامعه

علم +

عکس

فیلم

استانها

بازار

اردبیل

آذربایجان شرقی

آذربایجان غربی

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

کهگیلویه و بویراحمد

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

هومیانا

پخش زنده

دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
۱۱:۰۷ - ۱۷ فروردين ۱۴۰۰
دفتر وکالت آنا؛75

برای ازدواج کردن دروغ نگویید!/ پیامدهای قانونی فریبکاری در ازدواج

حتما شما هم ازدواج‌هایی را دیده یا حداقل شنیده باشید که یکی از زوجین با هزار و یک دروغ در معرفی خود از داشتن شغل پولساز گرفته تا مدرک دانشگاهی خیلی معتبر و وضعیت اقتصادی رویایی و ... پا پیش گذاشته و فردی را به ازدواج با خود ترغیب کرده است اما پیامد قانونی این کار چیست؟
کد خبر : 572791

به گزارش خبرنگار حقوقی و قضایی خبرگزاری آنا،‌ حتماً شما هم ازدواج‌هایی را دیده یا حداقل شنیده باشید که یکی از زوجین با هزار و یک دروغ  در معرفی خود از داشتن شغل پول‌ساز گرفته تا مدرک دانشگاهی خیلی معتبر و وضعیت اقتصادی رؤیایی و ... پا پیش گذاشته و فردی را به ازدواج با خود ترغیب کرده است؛ اما در مدت کوتاهی بعد از ازدواج مشخص‌شده است که فرد مربوطه هیچ‌کدام از آن ویژگی‌ها را نداشته است.


فریبکاری در ازدواج همیشه و در همه موارد از سوی مردان صورت نمی‌گیرد و این مسئله در خانم‌ها نیز به‌خصوص درزمینهٔ پنهان‌کاری وجود دارد و همیشه همواره به صورت فعل دروغگویی نیست و گاهی ترک فعل است و به‌صورت پنهان‌کاری صورت می‌گیرد یعنی اگرچه فرد در معرفی خود دروغ نمی‌گوید و اطلاعات غلط نمی‌دهد؛ اما در مورد برخی موارد مثل وجود بیماری یا گذشته خود مثلاً ازدواج ناموفق سابق پنهان‌کاری می‌کند.


تدلیس در ازدواج چیست؟


دروغ گفتن و پنهان‌کاری در معرفی خود پیش از ازدواج تدلیس گفته می‌شود. البته تدلیس در عقود دیگر نیز راه دارد و در کل فریبکاری در انعقاد هر عقدی تدلیس است.  این فریبکاری در ازدواج ممکن است از سوی هر یک از زن و یا شوهر صورت بگیرد و هرکدام از آن‌ها باید قصد فریب و گول زدن طرف مقابل را به‌منظور داشته باشند.


در قانون مدنی در ماده ۱۱۲۸ نیز گفته‌شده است: هرگاه در یکی از طرفین صفت خاصی شرط شده باشد و بعد از عقد معلوم شود که طرف مقابل فاقد صفت مذکور بوده، برای طرف مقابل حق فسخ خواهد بود خواه وصف مذکور در عقد تصریح‌شده یا عقد متبایناً بر آن واقع‌شده باشد.


یعنی چه اینکه وجود اوصاف خاصی ازجمله میزان تحصیلات و ثروت و شغل خاصی، صریحاً در عقد ازدواج ذکرشده باشد، چه اینکه آگاهی همسر از این اوصاف بدون ذکر آن‌ها، در انتخاب طرف مقابلش به‌عنوان همسر مؤثر بوده باشد، در هر دو صورت برای طرفی که فریب‌خورده و بعد از ازدواج متوجه شده است که همسرش درواقع این صفات را ندارد، حق فسخ ازدواج به وجود می‌آید.


گاهی صفت موردنظر طرفین صریحاً در عقد شرط نمی‌شود بلکه عادات و رسوم اجتماعی چنین است که کسی که ازدواج می‌کند عرفاً چنین وصفی را دارا است؛ مانند وصف دوشیزگی در خصوص بانوان در سن ازدواج او.


فسخ یا برهم خوردن عقد ازدواج، در قانون به حالتی گفته می‌شود که به اراده یکی از زوجین، اثر عقد از بین می‌رود و وضعیت به حالت پیش از عقد برمی‌گردد.


فسخ از جهت از بین رفتن اثر عقد، همانند طلاق است اما تفاوت‌هایی با طلاق دارد ازجمله اینکه مواردی که باید در طلاق رعایت شود و ضروری است، مثل جاری شدن صیغهٔ طلاق و حضور شاهدان هنگام طلاق و... در فسخ وجود ندارد و طلاق مخصوص عقد دائم است اما فسخ هم در ازدواج دائم و هم در ازدواج موقت وجود دارد.


اختیاری که همسر فریب‌خورده برای فسخ عقد ازدواج دارد فوری است یعنی باید به‌محض اینکه از عمل فریبکارانهٔ همسرش آگاه شد برای برهم زدن عقد اقدام کند، در غیر این صورت حق خود را برای فسخ عقد از دست می‌دهد. مدت‌زمانی که شخص فریب‌خورده می‌تواند برای برهم زدن عقد اقدام کند، به‌وسیلهٔ عرفی که در جامعه وجود دارد مشخص می‌شود.


چگونه می‌توان اقدام به فسخ ازدواج در صورت وجود عمل فریبکارانه از سوی همسر کرد؟


ممکن است همسر فریب‌خورده پس از اطلاع از فریبکاری همسرش، خودش عقد را فسخ کند و با ارسال اظهارنامه‌ای به‌طرف مقابلش، ارادهٔ خود را در فسخ ازدواج به او اطلاع دهد.


برای ثبت چنین فسخی باید شخص فریب‌خورده، دادخواستی را برای فسخ نکاح (تنفیذ یا به تعبیری تأیید) به دادگاه خانواده ارائه بدهد و دلایل خود در اثبات موجه بودن فسخ ازدواج به دادگاه اعلام کند و بگوید که همسرش او را فریب داده و حرف‌هایی که قبل از ازدواج به او زده، الآن مشخص‌شده که واقعیت ندارد و این حرف‌ها و ادعاهای همسرش در انتخاب او به‌عنوان همسر آینده، مؤثر بوده است.


اگر دادگاه دلایل همسر فریب‌خورده را بپذیرد حکم به‌ درستی و صحت چنین فسخی می‌دهد و درواقع عقد از زمانی که شخص فریب‌خورده با ارادهٔ خودش فسخ کرده، فسخ‌شده محسوب می‌شود.


چگونه می‌توان فریبکاری در ازدواج را در دادگاه اثبات کرد؟


به روش‌های مختلفی می‌توان فریب در ازدواج را اثبات کرد ازجمله اینکه: می‌توان به محتویاتی که در عقدنامه نوشته‌شده است اشاره کرد. مثلاً در عقدنامه ممکن است شغل زوج، مهندس معمار درج‌شده باشد و بعداً مشخص شود که زوج مهندس نبوده و صرفاً یک کارگر سادهٔ ساختمان است و عقد ازدواج بر این اساس شکل‌گرفته باشد.


راه دیگری که برای اثبات فریب در ازدواج وجود دارد، شهادت شاهدان عقد و یا افراد حاضر در جلسهٔ خواستگاری است که از توافقاتی که بین زوجین صورت گرفته، اطلاع دارند و راه دیگر، اقرار خودفریب دهنده به عمل فریبکارانهٔ خویش است.


6 ماه تا دو سال حبس مجازات فریبکاری و تدلیس در ازدواج


علاوه بر امکان فسخ ازدواج در صورت فریب در ازدواج فرد فریب‌خورده می‌تواند از طریق کیفری هم طرح شکایت کند که برای شخص فریب‌دهنده مجازات ۶ ماه تا ۲ سال حبس تعیین‌شده و قاضی اختیار دارد که میزان حبس را شش ماه یا دو سال یا مدتی میان این دو تعیین کند.


علاوه بر مجازات کیفری فریب‌خورده می‌تواند از فریب‌دهنده خسارت طلب کند و جبران ضرر و زیان را بخواهد. مثلاً شوهر با فرض این‌که همسرش باکره است با او ازدواج می‌کند؛ اما بعد از ازدواج متوجه می‌شود که همسرش باکره نیست و در این مورد چیزی به او نگفته و او را فریب داده است.


شوهر می‌تواند تفاوت مهریهٔ زن باکره و غیر باکره را به‌عنوان خسارت از همسرش بگیرد یا اگر هنوز مهریه را نداده است، تنها میزان مهریهٔ غیر باکره را به او پرداخت کند. البته در تمام مواردی که ازدواج قبل از نزدیکی فسخ شود زن حق گرفتن مهریه را ندارد، به‌جز یک صورت که آن عبارت است از موردی که ازدواج به علت ناتوانی جنسی شوهر، فسخ شود که در این صورت باید نصف مهریه را به زن پرداخت کرد.


انتهای پیام/4159/پ


انتهای پیام/

ارسال نظر