مردمسالاری مظلوم!
به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری آنا، فلان آقا خیلی وقت است که میرود در فلافلی و شورتفروشی که بگوید من خیلی مردمیام. اینها نشانه است. در نشانهها نمانید. این بیماری خیلی وقت است مقابل «لویاتانسالاری» لیبرالها قد علم کرده. «لویاتانسالاری» یعنی چی؟ یعنی مردم تا لحظه شکل دادن حاکمیت سالارند و بعد بردهاند، برده بت خودساخته خودشان.
لویاتانسالاری لیبرالها هم پیشرفت کرده البته. دم انتخابات که میشود یادی هم از مردم میکنند. کنار صندوق رأی میگویند «همه باید عذرخواه مردم باشیم». هم من که گفتم به این دولت رأی بدهید هم آنها که در این دولت سر کارتان گذاشتند. چرا عذرخواهی؟
به همان دلیل که قبل از انتخابات هشتادوهشت دم از مستضعفان و پابرهنهها و رأی و نظر مردم میزدیم و بعد از انتخابات با پررویی مقابل رأی مردم ایستادیم. در اندرونمان گفتیم مردم خیلی احمقاند.
پشت تریبون فریاد زدیم تقلب شده. تا قبل از صندوق رأی برایتان میزنیم برایتان میرقصیم برایتان سجده میکنیم برایتان گریه میکنیم و میخندیم اگر عدهای حاضرند بابت این رأی بدهند که جای جلاد و شهید را عوض کنیم، میکنیم تا آن چند دانه رأی هم به سبد ما بیاید. ولی خوب در عوض بعدش هشت سال شما برده مایید.
مقابل این جماعت طبیعی بود که «مردمسالاری هیجانی» ظهور کند. مسخره کردن بقیه مسئولان، مسخره کردن قانون و رابینهودبازی، نخبگان کشکاند و لحظهبهلحظه رأی مردم.
اینها همیشه دوست دارند دهه پنجاه باشد. مردمسالاریشان تا قبل از نظامسازی است بعدش به تناقض میرسند. سوپرمنوار مقابل آقای جمهوری اسلامی میایستند و خلاصه عطشی که دولت لیبرال ایجاد میکند باعث میشود این رفتارها همه موجه باشند.
مدل دهه شصتیاش را در قامت شیخ سادهلوح ببینید. همانکه ناامیدی بعد از قطعنامه را او تئوریزه میکرد، نظام را متهم میکرد. مقابل امام هم میایستاد به نام مردم. استدلالهایش را بیانش را سبک رفتارش را نگاه کنید ببینید آیا مردمی نبود؟
چرا بود اما مردمی بودنی هیجانی. اساساً آرمان جویی و عدالتخواهی سادهلوحانه برخی را به ناامیدی از نظام میکشید شیخ سادهلوح را به تهمت زدن به اینوآن میکشید. آنها را به خون به دل کردن رهبری میکشید.
آدمها مهم نیستند رفقا مهم این تلقی از مردمگرایی است. این تلقی پیش از انقلاب نگاه به مردم میکرد و میگفت با این مردم، وقت و زمان انقلاب کردن نیست. همینها بعد از انقلاب نگاه به مردم میکردند و میگفتند مردم بریدهاند. نسب ظاهرگرایی انقلابی و عدالتخواهی خوارجی به شیخ سادهلوح میرسد. اینها با جریان لیبرال خوباند. جریان احمدینژاد به خاتمی نامه مینویسد و میگوید متحد شویم یادتان هست؟ شیخ سادهلوح هم با نهضت لیبرالی آزادی رفتوآمد داشت. همهچیز وقتی ظاهرگرایانه شد. خروجی جاهل متمسک و آرمانجو با عالم متهتک لیبرال یکی خواهد بود.
آری این اقدامات همه و همه یعنی مردمسالاری مظلوم است.
انتهای پیام/۴۱۵۸/پ
انتهای پیام/