پوچیسم معنایی و بدانگاری زن در ادبیات غربی
گروه استانهای خبرگزاری آنا، در کارگاه آفرینش، انسان به عظمت حضور عقل و قدرت درایت بهعنوان برجستهترین عنصر خلقت معرفی شده و مورد توجه خاص باری تعالی است به شکلی که جانشین پروردگار متعال در زمین معرفی میشود.
در همه آیات و روایات و حتی در باورهای دینی سایر ادیان، تعریف جامع انسان دربرگیرنده دو جنسیت توأمانِ زن و مرد است و هیچ نکته برتری بین آنان احصا نشده و کلام حضرت باری تعالی در قول تبارک الله باحسن الخالقین نیز ناظر به مرد و یا زن به تنهایی نیست؛ بلکه کلیات انسان مورد توجه واقع شده است.
در ادبیات دینی بهویژه نزد آیین اکمل اسلام، زن در ابعاد بسیار برجسته و بهعنوان عامل تربیت انسان معرفی میشود و در کلام الهی به حکم «لولاک» این زن است که مردان، طفیلی نام اویند و این زن است که کانون کائنات به محور او معرفی میشود.
این نوشتار در پی پیشبینی نافذ و مبتنی بر حسن درایت مقام معظم رهبری در موضوع تزویج محارم در غرب و اروپا بهویژه فرانسه قلمی شده که بر اساس مصداقهای روشن، مقرر است از مظلومیت توأم با محرومیت زن در ادبیات غرب دفاع شود؛ زیرا در کنگره عرش الهی، انسان، صاحب برآمدهترین احترام بوده و حتی مورد اقبال ملائک الهی است؛ اما متأسفانه فرهنگ منحوس غرب در حال متلاشیکردن بنیان خانواده با سوزاندن ریشههای عمیق زن در باور کذایی غرب و اروپاست.
پدیدههای زشت و خطاهای ویرانگر در سوء استفاده از قدرت ابقای بشر و دفع سامان نایافته شهوات وابسته به ویرانگری بقای نسل و تعریف واپسگرایانه نقش خانواده بهعنوان اصل ایجاد اجتماع و رفتار اجتماعی در غرب، تمام اصالتهای معنایی در شکوه تعریف خانواده را به بنبست رسانده و امروز جای تأسف و تأثر است که زن غربی جز در مقام وسیلهای ناتوان در دستان مرد وحشی نیست.
تاختن به حریم و ساحت مقدس زنان و آزادیپنداری رفتار وحشتناک علیه زن غربی تا حدی جدّی و ویرانگر و همهجانبه بوده که خودِ زن غربی نیز اعتراضی ندارد و نکته جالب آنکه در کشورهای بعضاً اسلامی با تهاجم فرهنگی از همین رفتار پست بهعنوان اصول فمینیستی با باور آزادی زنان یاد میشود در حالی که در خاستگاه این ایدهها، زن، همواره رو به افول و نیستی معرفی شده است.
پدیده شوم لوطیسم و ارتباط مردان و تزویج آنان، رهآورد دیگری در ادبیات غرب وحشی است که سهم زنان را از ازدواجهای مطمئن، کم میکند و با باور اخیرِ غرب و اروپا در ازدواج رسمی محارم، کانون خانوادهها بر اساس تمام پدیدههای روانشناختی، اسیر واکنشهای ویرانگر خواهد شد و جای تأسف دارد که این تفکرات منحوس و لعنتی در نگاه بعضی از خودشیفتگان فرنگی بهعنوان آزادی بشر و رعایت حقوق وی یاد میشود.
نگاهی گذرا به صنعت بدانگاریهای روابط زنان و مردان در غرب و پیروی کثیف بعضی از خطوط ارتباطی داخل در توسعه و ترویج این جنایات ویرانگر و پرخاش مستقیم به ساحت مقدس خانواده، شاهدی بر تزلزل پی و پیکره خانواده غربی است.
زن در کمترین مقدار ممکن از شاخصه 50 درصدی در همه زمینههای زندگی برخوردار است و اساس رفتار زن، مبتنی بر احساس و ظرافتهای زنانه است در حالی که مرد بهعنوان قوامبخش زندگی زن در جایگاه تعقل، معرفی میشود و در مثال ظریف، مرد اسکلت و زن گوشت و پوست آدمی است که هر یک بدون دیگری فاقد مفهوم انسان و به تبع آن انسانیت خواهند بود.
در ادبیات اجتماعی غرب اگرچه غرب بهعنوان مدافع حقوق بشر خود را معرفی میکند؛ اما در بخش مهمی از تاخت و تازها علیه زنان، این بانوان هستند که به شلیک ناجوانمردانه، اسیر خشم شهوت مردان میشوند تا پوچیسم معنایی وابسته به تعریف زن را در ادبیات غربی، شاهد باشیم.
شبکههای فعال جهانی با صرف بودجههای بیش از حد تصور اگرچه برای نفوذ در ایدهآلهای دینی مردان و زنان و بهویژه جوانان در سایر کشورها تدارک میشوند؛ اما در آغاز مسیر، گلوی نحیف زنان غربی را میفشارند و خشم در ارتباطهای غیرقانونی بین مرد و زن، وابسته به تمام ساختههای متعفن جنسی، نشان از افول انسانیت در غرب دارد.
نگاهی گذرا به صنعت بدانگاریهای روابط زنان و مردان در غرب و پیروی کثیف بعضی از خطوط ارتباطی داخل در توسعه و ترویج این جنایات ویرانگر و پرخاش مستقیم به ساحت مقدس خانواده، شاهدی بر تزلزل پی و پیکره خانواده غربی است.
شرح ذکرشده در نوع رفتار با زنان در غرب، ناظر به رویههای پیدای آن در تصاویر و فیلمهای کذایی است و مسلماً زیربنای تفکر غرب در موضوع زن، وحشتناکتر از آن است که نمایان میشود؛ بنابراین بهمنظور پرهیز از این ادبیات که در تهاجم فرهنگی بهعنوان رهآورد دنیای ارتباطات نوین در قالب ماهواره و انواع نرمافزار، عرضه میشود، نیازمند تدبیر و تعقّل مطمئن در داخل هستیم که میطلبد همه افراد، ابتدا در اندیشه حفظ خانواده خود باشند و در پی آن از حریم ناموس وطن دفاع کنند تا بازیخوردههای فرهنگی گریخته به دیار وحشی غرب در لباس مدافعان حریم آزادی زنان و نیز در کسوت لودههای هرزگی، فرصت اشاعه فساد و فحشا را نداشته باشند.
امروز باید دفاع از حریم ناموس با پراکنش اصل حجاب بهعنوان اصالت دفاع از زن، ترویج شود و و علاوه بر آن باید با بازخوانی اصل ناموسپرستی و غیرت، حریم صیانت از زن را پررنگتر معرفی کنیم.
بخش مهمی از فساد اجتماعی، وابسته به فقر جلوه میکند که با تأیید این پیشفرض از سوی جامعهشناسان باید از عقوبت الهی علیه دستاندرکاران اقتصادی، خوف و خطر داشت.
در پایان باید تأکید کرد که هیچ یک از اصول دین و شرع، نافی آزادی زنان نیست؛ اما در غرب وحشی حتی عفّت مریمی و آیین برجسته عیسوی نیز مورد توجه قرار نمیگیرد و زن، نگینی شهوار در حلقهای از نکبت نگاه مردان بیبند و بار است.
ازدواج با محارم بعد از ازدواج مردان با مردان و ازدواج انسان با حیوان و نیز وصلت انسان با جمادات و بخشی از باورهای غیرواقعی، انتزاعی و افتضاح، پیکره ویران و منهدم خانواده اروپایی را دقیقاً به ویرانهای غیرقابل بازسازی و ساخت، بدل خواهد کرد که هرگز نمیتوان حتی نشانی از انسانیت را در ینگه دنیا گرفت و تنها سؤال باقیمانده، آنکه آیا این دنیای ویرانه که به اصالت آفرینش تا این حد بیاعتناست و وحشتناک به آن یورش میبرد؛ میتواند منادی آزادی بشر و حقوق بشر باشد؟
*سیدرضا جزءمومنی سرپرست حوزه معاونت سمای دانشگاه آزاد اسلامی واحد دامغان
انتهای پیام/4117/4062/
انتهای پیام/