صفحه نخست

آموزش و دانشگاه

علم‌وفناوری

ارتباطات و فناوری اطلاعات

سلامت

پژوهش

علم +

سیاست

اقتصاد

فرهنگ‌ و‌ جامعه

ورزش

عکس

فیلم

استانها

بازار

اردبیل

آذربایجان شرقی

آذربایجان غربی

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

کهگیلویه و بویراحمد

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

هومیانا

پخش زنده

دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
۱۰:۵۹ - ۱۵ فروردين ۱۴۰۰
بخش اول/ جوان‌علی‌آذر در گفتگوی تفصیلی با آنا:

موضوع‌شناسی دقیق حلقه مفقوده اسلامی‌سازی دانش مدیریت است/فضای دانشگاه برای تحول‌خواهی در علوم انسانی باز نیست

استاد دانشگاه امام صادق(ع) گفت: فضای دانشگاه برای تحول‌خواهی در علوم انسانی چندان باز نیست لذا ناگزیر از برگزاری دوره‌های علوم انسانی خارج از دانشگاه هستیم.
کد خبر : 572163

به گزارش خبرنگار حوزه اندیشه و کرسی‌های آزاداندیشی گروه دانشگاه خبرگزاری آنا،  مرتضی جوان‌علی‌آذر کارشناسی ارشد رشته معارف اسلامی و مدیریت بازرگانی و دکتری سیاست‌گذاری بخش عمومی و عضو هیئت علمی گروه معارف اسلامی و مدیریت دانشگاه امام صادق(ع) است که در حوزه‌های مطالعاتی و پژوهشی چون مدیریت اسلامی، روش‌شناسی مطالعات اسلامی، سازمان از نگاه اسلام و خط‌مشی‌گذاری عمومی فعالیت داشته است. با او که در دوره‌های مطالعاتی علوم انسانی و اندیشه اسلامی خارج از دانشگاه حضور پر رنگ دارد درباره اسلامی‌سازی رشته مدیریت گفتگوی تفصیلی داشته‌ایم.


فضای دانشگاه برای تحول‌خواهی در علوم انسانی باز نیست


آنا: شما استاد مدیریت در دانشگاه هستید، علت حضور شما در دوره‌های آموزشی و گفتمانی علوم انسانی خارج از دانشگاه چیست؟


جوان‌علی آذر: متاسفانه از زمانیکه که بحث تحول در علوم انسانی مطرح شده عده‌ای تصور می‌کنند که به جای تحصیل در علوم فنی، پایه و پزشکی باید وارد رشته‌های علوم انسانی شوند، و اگر رتبه و دانشگاه بهتری قبول شوند بیشتر می‌توانند در این زمینه خدمت کنند. اما نکته این است که در طول سالیان گذشته علی‌رغم وجود دانشجویان با رتبه‌های برتر علمی در دانشگاه‌های تراز یک علوم انسانی کشور، اتفاق خاصی در تحول علوم انسانی رقم نخورده و هیچ یک موفق به راه‌اندازی کرسی‌نظریه‌پردازی در رشته خود نشده‌اند، چون بسیاری از دانشجویان درنظریات رشته‌های خود ذوب می‌شوند و دیگر فراموش می‌کنند که نسبت به تئوری‌های غربی در علوم انسانی نگاه انتقادی و ایجابی داشته باشند.


 البته بخشی از موضوع مربوط به ساختار دانشگاه است و جز موارد معدود دانشگاه اصلا  دنبال علوم انسانی اسلامی نیست و همان علوم ترجمه‌ای را اکمل  و اتمم تصور می‌کند لذا فضا برای مانور تحول‌خواهی در علوم انسانی چندان باز نیست مثلا سرفصل‌های درسی که در دانشگاه تعریف می‌شود نگاه انتقادی و ایجابی را در خود جای نداده است.


لذا خارج از دانشگاه دوره‌های مختلفی برای تکمیل این ضعف نظام دانشگاهی شکل گرفته است. در این دوره‌های چند ساله از جمله طرح ملی گفتمان نخبگان علوم انسانی، ‌ سرفصل‌های علوم انسانی با نگاه تبیینی، انتقادی و ایجابی طرح‌ریزی شده یک سیر عمومی مثل بقیه رشته‌ها برای دانشجویان در نظر گرفته می‌شود اما با این تفاوت که هر شاخه از علوم انسانی در گرایش خود دقیق‌تر مورد آموزش قرار گیرند مثلا دانشجویان رشته اقتصاد، مباحث اقتصاد غربی را با عمق بیشتری بگذرانند از آن سو یک سیر مباحث انتقادی به علوم غربی و مباحث ایجابی اسلامی را هم ‌می‌گذرانند یعنی دانشجویان در کنار اینکه مطالب دانشگاهی را به شکل عمیق‌ می‌خوانند نگاه‌های ایجابی و انتقادی اسلامی را هم می‌گذرانند.


دوره‌های علوم انسانی خارج از دانشگاه و مطالعه عمیق‌تر رشته‌ها  


آنا: برای اینکه دانشجویان به مرحله انتقادی نسبت به علوم انسانی غرب و ایجابی مبتنی بر دین اسلام برسند چه سرفصل‌هایی را در دوره‌های خارج از دانشگاه می‌گذرانند؟


جوان‌علی آذر: در رشته مدیریت که رشته خود من هم هست علاوه بر اینکه مدیریت مدرن به شکل عمیق ارائه می‌شود در نگاه انتقادی روند تکوین دانش مدیریت در تمدن غربی برای دانشجویان توضیح داده می‌شود یعنی بررسی می‌شود که چگونه در صد سال قبل، دانشی به نام مدیریت ظهور کرد بعد به جنبه‌های ایجابی دانش مدیریت پرداخته می‌شود.


تا قبل از ۱۰۰-۱۵۰ سال قبل هنوز دانش‌ها و مهارت‌ها به مرز تخصص نرسیده بودند، به همین علت اگر مجموعه افرادی روی یک زمین کشاورزی کار می‌کردند جابه‌جایی آنها مشکلی ایجاد نمی‌کرد مثلا کسی در جایی مشغول بیل زدن بود و دیگری ۲۰ متر آن طرف‌تر. این افراد به شکل دسته جمعی مشغول بیل زدن بودند و جابه‌جایی آنها موجب نمی‌شد که این کار انجام بشود یا نشود به همین علت خان یا زمین‌دار کافی بود که ۱۰ نفر کارگر داشته باشد تا بتواند زمین را شخم بزند و کاشت، داشت و برداشت همگی انجام شود.


شاید در فکر خودمان بگوییم که او هم داشته مدیریت می‌کرده اما به معنای مدرن کلمه کار او مدیریت نبوده است.


مهارت‌ها در گذشته در سطح خرد، تخصصی نبودند


 آنا: چرا کار یک کوزه‌گر یا زمین‌دار در چند صد سال پیش را مدیریت نمی‌دانید؟


 جوان‌علی آذر: چون با جابه‌جایی افراد هیچ اتفاقی نمی‌افتد  تنها یک عده کارگر داشتند دسته‌جمعی کاری انجام می‌دادند و اینکه هر کدام کجای زمین باشند تفاوتی نداشت. اما از یک جا به بعد دانش و مهارت‌ها به سمت تخصصی شدن پیش رفت. وقتی مهارت‌ها تخصصی شود، دیگر محصول تحویل نمی‌دهند.


تصور کنید در دوره سنتی یک کوزه‌گر برای اینکه کوزه بسازد اینکه از کجای بیرون باید خاک بردارد، چگونه آن را الک کند و چگونه آن را به کارگاهش منتقل کند، چه طرحی را انتخاب کند تا بهتر برود، چه لعابی دوام بیشتری دارد، بعد از اینکه کوزه‌ها را فروخت کار حسابداری را چگونه انجام دهد، چقدر از سرمایه را مواد اولیه بخرد یا چقدر آن را برای زندگی خودش نگه دارد، همه این‌ها را خودش انجام می‌داد و کار تخصصی نبود.


اما امروزه اگر بخواهیم کاشی تولید کنیم کاشی مثل کوزه‌گری نیست که صفر تا صد کار با یک نفر باشد نه اینکه مسئله، حجم بالای کار باشد بلکه مسئله تخصصی شدن کار است مثلا در ساخت خودرو یکی مهندس برق، دیگری مهندس مواد و دیگری مهندس متالورژی است و برای ساخت یک ماشین از تخصص‌های مختلف استفاده می‌شود.


امروزه تخصص به تنهایی به محصول نمی‌رسد لذا متخصصان بیکار می‌مانند


آنا: اگر فردی از رشته مهندسی برق یا مکانیک فارغ‌التحصیل شود و توسط هیچ سازمانی هم استخدام نشود چه گزینه دیگری دارد؟


جوان‌علی آذر: هیچ، بیکار می‌ماند چراکه تخصص‌ها آنقدر خرد شده است که تخصص به تنهایی به محصول نمی‌رسد. در گذشته یک فرد صفر تا صد کوزه‌گری را از یک استادکار می‌آموخت اما امروز برای ساخت یک خودرو باید ده‌ها تخصص کنار هم جمع‌ شوند.


اما سوال این است که می‌توان جای این تخصص‌ها را عوض کرد؟ قطعا ممکن نیست که یک مهندس برق کار یک مهندس مکانیک یا بالعکس را در ساخت خودرو انجام دهد، بنابراین اینجا جابه‌جایی معنادار می‌شود.


تخصصی شدن مهارت‌ها سنگ بنای شکل‌گیری دانش مدیریت مدرن است


آنا: به عبارتی تخصصی شدن مهارت‌ها را سنگ بنای شکل‌گیری دانش مدیریت می‌دانید؟


جوان‌علی آذر: بله، در حرفه و مشاغل تخصصی کیست که می‌تواند افراد را به گونه‌ای بچیند که با کمترین زمان و هزینه، بهترین محصول را تولید کنند و به طور دقیق بداند که چه کسی باید چه کاری انجام دهد؟


۱۵۰ سال قبل به چنین دانشی نیاز نبود اما وقتی مهارت‌ها و دانش‌ها تخصصی شد نیاز به فردی که دانش چیدمان تخصص‌ها در کنار هم را داشته باشد احساس شد، به این عمل سازماندهی و به هر کس که سازماندهی بلد باشد مدیر و به کار او مدیریت گفته می‌شود، تا ۱۵۰ سال قبل مدیریت وجود نداشت چون تخصصی مطرح نبود و وقتی تخصص مطرح نیست، نیازی هم به سازماندهی نیست و مهم نیست که آقایان الف، ب، ج و د هر کدام کجا و با چه ترتیبی بیل می‌زنند.


قدمت مدیریت در مدرنیته و اسلام متفاوت است


آنا: دانشجویان در دوره‌های خارج از دانشگاه برای اسلامی‌سازی علم مدیریت تلاش می‌کنند؟


 جوان‌علی آذر: این موضوع نیاز به دقت دارد چرا که فارغ از اینکه تخصص‌گرایی درست هست یا نه، فرآیند مدیریت در برهه‌ای از زمان در فرهنگ غربی شکل گرفته و اگر بخواهیم مدیریت اسلامی داشته باشیم آنقدرها هم کار ساده نیست که خیلی راحت به هزار سال پیش برگردیم و از سنت مسلمین مدیریت اسلامی بسازیم. می‌توان گفت در آن دوره مدیریت به معنای مدرن آن و تخصص‌گرایی وجود نداشت، همانطور که پزشکی به معنای مدرن آن وجود نداشت.


اسلامی‌سازی مدیریت با الفاظ محقق نمی‌شود


آنا: منظورتان این است که ما نمی‌توانیم از سنت اسلامی چیزی را برداشت کنیم؟


جوان‌علی آذر: البته که می‌شود چرا که اصول تعامل انسانی به شکلی است که می‌توان چیزهایی را برداشت کرد اما این برداشت ساده نیست. اگر بخواهیم موضوع را خیلی ساده کنیم مدیریت اسلامی مبتذل می‌شود و با انتقال چهار گزاره یا الفاظ از سنت به مدیریت مدرن، مدیریت  اسلامی نمی‌شود.


ابتدا فهم رشته مدیریت مدرن و بعد رجوع به سنت  


آنا: به طور دقیق دانشجوی مدیریت چه کاری برای اسلامی‌سازی رشته خود می‌تواند انجام دهد؟


جوان‌علی آذر: دانشجوی این رشته اول باید درک کند که رشته مدیریت چگونه شکل گرفته است و بعد از اینکه مدیریت را خوب فهم کرد آن وقت با دیدگاه تخصصی می‌تواند به سنت برای استخراج گزاره‌های بنیادین مدیریت اسلامی مراجعه کند. اما اگر این فهم نباشد تصور می‌شود که مدیریت اسلامی صد هزار سال است که وجود داشته است.


بنیان‌ها و شاخص‌های مدیریت اسلامی را می‌توان از سنت استخراج کرد


آنا: کدام مفاهیم مدیریت اسلامی را می‌توان از دل سنت بیرون کشید؟


جوان‌علی آذر: بنیان‌های مدیریت اسلامی، حدود وظایف مدیر اسلامی نسبت به سازمان و پرسنل، شاخص‌های مدیریت موفق و ... را می‌توان از دل سنت بیرون کشید اما  شیوه‌های اعمال مدیریت اسلامی الزاما همان شیوه‌های ۱۰۰۰ سال پیش نیست.


کارایی از جمله شاخص‌های مدیریت اسلامی است


آنا: ارزش‌های مدیریت اسلامی کدام هستند؟


جوان‌علی آذر: به طور مثال یکی از ارزش‌های مدیریت اسلامی داشتن کارایی است.   کارایی یعنی اینکه با مواد اولیه کمتر بتوانی محصول بیشتری ارائه بدهی و می‌بینیم که حضرت علی(ع) به کاتبان دیوان زمان خلافت خود می‌فرمایند «نوک قلم‌ها را باریک بتراشید و فاصله خطوط را کمتر کنید و منظورتان را در جملات کوتاه‌تر بنویسید چون اموال بیت‌المال طاقت اتلاف ندارد» به عبارتی می‌خواهند که کاتبان کارایی خود را بالاتر ببرند چون یک طرف قضیه مسئله اموال بیت‌المال و حق‌الناس است.


حتی اگر اموال خصوصی هم می‌بود مدیر خوب کسی است که بهترین محصول را با کمترین زمان و هزینه تحویل دهد و اگر کارایی نداشته باشد کارخانه جامعه اسلامی ورشکست می‌شود و در رقابت و جنگ اقتصادی با کارخانه‌های خارجی شکست می‌خورد. لذا کارایی یکی از ارزش‌های مدیریت اسلامی است.


موضوع‌شناسی دقیق حلقه مفقوده اسلامی‌سازی علوم است


آنا: موانع رجوع به سنت اسلامی را چه چیزهایی می‌دانید؟


جوان‌علی آذر: نکته مهم این است که یک موضوع شناسی دقیق به یک تحقیق دقیق منتهی خواهد شد و اگر کسی به طور دقیق موضوع را نشناسد نمی‌تواند به سنت اسلامی رجوع کند. با چنین تعریفی می‌بینیم که کسی پیدا می‌شود و می‌گوید «اگر در داشبورد ماشین قرآن بگذاریم آن خودرو اسلامی نمی‌شود» سوال این است واقعا منظور از اسلامی‌سازی علوم این بوده است؟ یعنی اگر تلقی ما از علوم انسانی اسلامی یا علم دینی این باشد به طور قطع افراد بسیاری را خواهیم یافت که با علم دینی مخالفت کنند.


انتهای پیام/4107/ 

انتهای پیام/

ارسال نظر