صفحه نخست

آموزش و دانشگاه

علم‌وفناوری

ارتباطات و فناوری اطلاعات

سلامت

پژوهش

علم +

سیاست

اقتصاد

فرهنگ‌ و‌ جامعه

ورزش

عکس

فیلم

استانها

بازار

اردبیل

آذربایجان شرقی

آذربایجان غربی

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

کهگیلویه و بویراحمد

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

هومیانا

پخش زنده

دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
۱۳:۴۵ - ۱۷ اسفند ۱۳۹۹
حسینی:

فعلا منتشر نشود

استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران با اشاره به ریاست یک آمریکایی در دانشگاه بغداد گفت: هدف آمریکا از تاسیس مراکز علمی و رسانه‌ای در کشورها، شکست مقاومت ملت‌ها است.
کد خبر : 569401

به گزارش خبرنگار حوزه دانشگاه و سیاست گروه دانشگاه خبرگزاری آنا، در روزهای گذشته دانشگاه آمریکایی بغداد با حضور نخست‌وزیر عراق افتتاح شد. رئیس دانشگاه آمریکایی است و به کنایه گفته «این دانشگاه آنقدر بزرگ است که احساس می‌کنم شهردار یک شهرم!» جالب اینکه رشته علوم سیاسی و مدیریت جزء رشته‌های اولیه این دانشگاه است. درباره اهداف بلند مدت و راهبردی آمریکا از تاسیس چنین دانشگاه‌هایی در کشورهای جنوب غرب آسیا چون عراق و پیامدهای ادامه چنین روندی برای عراق  با دکتر مجید حسینی استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران به گفتگو پرداخته‌ایم.


استعمار  از طریق ملی‌زدایی از حاکمان کشورهای جهان سوم ادامه دارد


آنا: چرا کشورهای غربی به خصوص آمریکا برای ادامه حضور در کشورهای دیگر تلاش می‌کنند؟


حسینی: پاسخ این سوال استمرار استعمار استبا شکل‌گیری دوره استعمار کشورهای جهان سوم، محلی برای شکل‌گیری SL یا ارزش‌افزوده برای کشورهای متروپل و صنعتی شدند. کشورهای متروپل از طریق فرستادن نیروی نظامی منابع کشورهای پیرامونی را به طور مستقیم غارت می‌کردند به عنوان مثال منابع هندوستان و بسیاری از کشورها در جنوب غرب آسیا مورد غارت مستقیم نیروهای نظامی قرار می‌گرفت. این شیوه بیشتر در قرن 17 و 18 رواج داشت. برخی کشورها چون ایران هم مورد غارت غیرمستقیم منابع قرار داشتند اما حرکت‌هایی مثل ملی شدن صنعت نفت بر ضد غارت‌های غیرمستقیم بود.


                                  


فرآیند ملی‌زدایی از حاکمان کشورها جهت استعمار و غارت غیرمستقیم آنها، فرآیند پیچیده‌ای در کشورهای جهان سوم و آمریکای جنوبی است که با شکل‌گیری کمپانی‌های اقتصادی بزرگ آمریکایی و اروپایی در آنها انجام می‌شد و ماموریت نگهداشتن حاکمان در قدرت را در کشورهای جهان سوم به عهده داشتند و در عوض آن منابع کشور را به غارت می‌بردند، که به این فرآیند فرآیند ملی‌زدایی از حاکمان می‌گویند.


والرشتاین در ایده معروف خود کشورها را به کشورهای مرکزی و پیرامونی تقسیم بندی می‌کند  و می‌گوید «دسته‌ای از کشورها ارزش‌افزوده اصلی اقتصاد جهانی را برای خود برمی‌دارند»، هم اکنون هشت کشور صنعتی مشغول چنین کاری هستند و بقیه کشورها به عنوان  نیروی کار آنها به کار گرفته می‌شوند.


کشورهایی که ارزش‌افزوده اصلی اقتصاد بین‌الملل را برمی‌دارند همان کشورهای متروپل و کشورهایی که بازار کار و نیروی کار را تامین می‌کنند کشورهای پیرامونی و جهان سوم نامیده می‌شوند درواقع کشورهای متروپل همان استعمارگران امروز هستند.


استعمار از حالت نظامی به استعمار فرهنگی-علمی تغییر شکل داده است


آنا: تاسیس نهادهای فرهنگی-علمی هم بخشی از فرآیند استعمار است؟


حسینی: از اوایل قرن بیستم آرام آرام وارد فرآیند استعمارزدایی می‌شویم، استعمارزدایی یعنی شکل‌گیری جنبش‌های ملی در کشورهای جهان سوم و پیرامونی تا مانع غارت مستقیم یا غیرمستقیم منابع کشورهای‌ خود شوند.


در واقع فرآیند ملی‌گرایی مقابل فرآیند استعمار شکل گرفت که در نهایت موجب به وجود آمدن جنبش عدم تعهد با رهبری چند کشور اصلی جهان سوم چون هند، مصر و اندونزی شد.


حرف جنبش عدم تعهد این بود که «منابع‌مان را نه به غرب می‌دهیم نه به شرق و نه تعهدی به بلوک شرق داریم نه تعهدی به بلوک غرب». بنابراین فرآیند استعمارزدایی در کشورهای جهان سوم منجر به جنبش عدم تعهد شد و  روندهای مقاومت در کشورهای جهان سوم ما را وارد جهان پسااستعماری کرد.



هدف آمریکا از تاسیس دانشگاه در عراق، تاسیس رسانه و NGO  در افغانستان یا NGO در ایران شکست ذهنیت مقاومت در این کشورها  است



جهان پسااستعماری یعنی استعمار دیگر نمی‌تواند به شکل نظامی عمل کند و استعمار از حالت نظامی باید به حالت فرهنگی و سیاسی  تغییر پیدا کند. از این پس این رسانه‌ها بودند که وارد فرآیند سرکوب مقاومت شدند و رسانه‌هایی مثل BBC اهمیت پیدا کردند به تعبیر بوردیار جنگ عراق در CNN شروع شد و در CCN هم تمام شد.


در حقیقت از لحظه‌ای که استعمارزدایی نظامی در کشورهای جهان سوم انجام شد صنعتِ فرهنگ دست به همان استعماری زد که در گذشته در قالب نظامی انجام می‌شد، این صنعتِ فرهنگ نیاز دارد تا گروه‌های نخبه و مولد کشورهای جهان سوم را معتقد و متعهد به ذهنیت استعماری خویش کند.


                                           


به طور مثال دکتر صادق زیباکلام در کتاب‌هایش می‌نویسد «استعمار حق داشت که منابع ما را ببرد چون ما موجودات بی‌عرضه‌ای هستیم»، این تفکر تفکر استعماری است و اگر کسی بخواهد به نفع آمریکا فکر کند مگر غیر از این حرف را می‌زند؟


 آرام آرام رسانه، دانشگاه، فرهنگ و صنعتی که منجر به ذهن است و نه عین، در خدمت اهداف استعمار برای بردن منابع قرار گرفت لذا آمریکا و کشورهای متروپل دست به ساخت صنعتِ فرهنگی گسترده‌ای زدند. امروز ما خودمان را از طریق هالیود می‌شناسیم و میلیون‌ها نفر در سراسر جهان اخبار کشور خودشان را از طریق BBC دریافت می‌کنند و اخبار ما از فیلترینگ منابع استعماری می‌گذرد، لذا اگر سیاست استعمار این باشد که بشار اسد از سوریه برود مردم کشور ما اخبارشان را باید از منبعی بشنوند که از این سیاست حمایت می‌کنند.


هدف آمریکا از تاسیس مراکز علمی و رسانه‌ای در کشورها، شکست مقاومت ملت‌ها است


آنا:هدف آمریکا از تاسیس مراکز علمی و رسانه‌ای در کشورها چیست؟


حسینی: هم‌اکنون ما وارد جهان پسااستعماری شده‌ایم که در آن صنعت فرهنگ، دانشگاه و  حوزه‌های ذهنی مسئولیت استعمار کردن و بردن منابع را بر عهده دارند. با این نگاه تاسیس دانشگاه در عراق، تاسیس رسانه و NGO  در افغانستان یا NGO  در ایران برای شکست ذهنیت مقاومت در کشورهای جهان سوم است ذهنیتی که حاضر نیست ارزش افزوده، بازار و سود کشور خودش را به کشورهای متروپل بدهد، ذهنیت مقاومتی که می‌گوید ارزش افزوده کشور من متعلق به کارگر خودم است نه کارگر سرزمین تو.


استعمار نو، ذهنیت استعمارطلب را به رسمیت می‌شناسد


آنا: به نظر می‌رسد در استعمار فرهنگی باورها به نفع نیروی استعمارگر تغییر می‌کند، نظر شما چیست؟


حسینی: بله، در فرآیند استعمار نو کارگر آمریکایی تامین می‌شود چون دولتش سهم کارگر ایرانی و عراقی را غارت می‌کند و اگر در انگلستان یا آلمان حقوق کارگر را می‌دهند به این علت است که منابع ما را به غارت می‌برند به عبارتی عدالت در کشورهای صنعتی به قیمت بی‌عدالتی در کشورهای جهان سوم و پیرامونی برقرار می‌شود.


                                         


چون در استعمار فرهنگی ذهنیت خود را به ذهنیت استعماری واگذار  می‌کنیم و نه تنها اجازه می‌دهیم استعمار بدون جنگ نظامی منابع ما را ببرد بلکه طرفدارش هم هستیم، همان حرفی که اقای زیباکلام می‌زند و می‌گوید «ما بی‌عرضه بودیم و آنها حق داشتند ما را استعمار کنند».


در حقیقت استعمار ذهنی، غارت منابع را به اشکالات فرهنگی ایران تقلیل می‌دهد مثل روانشناسانِ موفقیت که شکست‌های افراد ناشی از فساد و تبعیض را به اشکالات خودشناسی و فردی کاهش می‌دهند و نمی‌گویند عدم موفقیت ناشی از بی‌عدالتی و تبعیض بوده بلکه می‌گویند خودت را خوب نشناختی، زیباکلام و سریع القم همین را  می‌گویند «آنها حق داشتند ما را استعمار کنند چون ما بی‌عرضه بودیم».


هدف لیبرال‌ها از بستن با آمریکا حفظ بقای خویش است


آنا: با این توصیف، چرا همچنان عده‌ای از درون کشورهای جهان سوم با استعمارگران همدستی می‌کنند؟


حسینی: اگر جلوی غارت کشورهای پیرامونی گرفته شود لیبرال‌های کشورهای متروپل هرگز نخواهند توانست کارگرها و طبقه پایین خود را تامین کنند، اما لیبرال‌های ایران و کشورهای جهان سوم معتقدند همه چیز را باید با آمریکا ببندیم تا خود یعنی طبقه لیبرال و ابرطبقه را حفظ کنند در حالیکه طبقه لیبرال ایران همین الان هم بدون بستن  با آمریکا همه چیز را برده است و  به اشرافی‌ترین حالت ممکن زندگی می‌کند.



اگر عراق بخواهد فضا را برای فعالیت مراکز علمی-فرهنگی آمریکایی باز بگذارد آینده‌ای جز عربستان نخواهد داشت



اما هدف لیبرال‌های ایران یا دیگر کشورهای جهان سوم از بستن با آمریکا این است که جلوی حذف شدن خودشان را توسط طبقات پایین جامعه بگیرند لذا مسئله استعمار را فرهنگی می‌کنند و از بردن منابع ما ناراحت نیستند در نهایت هم می‌گویند اگر کشورهای متروپل منابع ما را بردند لطف می‌کنند چرا که باعث آبادانی ما می‌شوند.


جالب است که چپ‌ترین‌های غرب مثل مارکس طرفدار استعمار هستند چون تفکر غربی دارند و ایجاد عدالت در غرب حاصل استعمار شرق است، اگر کشورهایی مثل آلمان و انگلیس داریم که در غرب عادلانه‌تر اداره می‌شوند و در عین حال ابرطبقه فوق مرفه  هم دارند حاصل  دست‌اندازی به منابع کشورهای دیگر است.


در این حالت اگر کشوری چون عراق، ایران و ... مقاومت کنند همه نوعفشاری به آن وارد می‌کنند تا مقاومت آن را بشکنند، این مقاومت الزاما ایدئولوژیک و مذهبی هم نیست مسئله کشورهای متروپل بردن منابع و نفت به قیمت دوغ است و جنبش عدم تعهد، جنبشی بود که مخالف واگذاری منابع خود به غرب و شرق هستند.


در ایران هم از دوره‌های قبل قهرمانان مبارزه با استعمار زیادی داشتیم مانند امیرکبیر، خیابانی، مصدق، امام خمینی (ره) و ... که مسئله‌شان مبارزه با استعمار و غارت بود و برای مقابله با استعمار، هم از دین هم از فرهنگ کمک می‌گرفتند.


آمریکا به دنبال تبدیل عراق به عربستان است


آنا: اگر فضا دادن  به نفوذ فرهنگی- علمی آمریکا در عرا ق ادامه داشته باشد، چه آینده‌ای برای عراق متصور هستید؟


حسینی: با این نگاه اگر عراق بخواهد فضا را برای فعالیت مراکز علمی-فرهنگی آمریکایی باز بگذارد آینده‌ای جز عربستان نخواهد داشت و به راحتی تبدیل به عربستان می‌شود، عراق به دلیل داشتن نفت ارزش‌افزوده زیادی برای آمریکا دارد  و آمریکا دنبال آن است که در عراق همچون عربستان، یک طبقه  به شدت ثروتمند و مسلط بر مردم فقیر را بر سر کار بیاورد، سیستمی که به شدت متصلب است و اجازه هیچ کاری به مردم را نمی‌دهد و اگر حرف بزنند مثل خاشقچی تکه‌تکه‌ می‌شوند.


انتهای پیام/


انتهای پیام/

ارسال نظر