صفحه نخست

آموزش و دانشگاه

علم‌وفناوری

ارتباطات و فناوری اطلاعات

سلامت

پژوهش

علم +

سیاست

اقتصاد

فرهنگ‌ و‌ جامعه

ورزش

عکس

فیلم

استانها

بازار

اردبیل

آذربایجان شرقی

آذربایجان غربی

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

کهگیلویه و بویراحمد

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

هومیانا

پخش زنده

دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
۱۵:۰۷ - ۲۹ آذر ۱۳۹۴

عضو هیات علمی واحد تهران مرکزی: در تغییر نگرش مهم‌ترین مرحله متقاعدسازی است

عضو هیات دانشکده علوم ارتباطات و مطالعات رسانه واحد تهران مرکزی در نشست تخصصی «ارتباط و متقاعدسازی» بیان کرد: در تغییر نگرش مهم‌ترین مرحله متقاعدسازی است.
کد خبر : 56907

به گزارش خبرنگار خبرگزاری آنا، دومین روز از سلسله نشست‌های تخصصی هفته پژوهش در دانشکده علوم ارتباطات و مطالعات رسانه با موضوع «ارتباط و متقاعدسازی» با سخنرانی سید محمد دادگران عضو هیات علمی دانشکده علوم ارتباطات و مطالعات رسانه دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی برگزار شد.


دادگران در سخنانی ابتدا به تفاوت نگرش با عقیده و نظر اشاره کرد و گفت: نگرش از نظر و عقیده بادوام‌تر و عنصری است که در وجود فرد شکل گرفته است و پس از شکل گیری به سختی می‌توان آن را تغییر داد؛ اما نظر به آسانی عوض می‌شود.


وی افزود: سوال این است که نگرش چگونه به وجود می‌آید؟ زیرا در بحث متقاعدسازی تاکید اصلی بر تغییر نگرش است. یک اندیشمند آمریکایی به چهار مورد اشاره می‌کند که همهٔ ما هر روز با آن‌ها روبه‌رو می‌شویم. تراکم تجربه، تمایز میان تجارب به دست آمده، برخورد دراماتیک، تقلید از والدین، دوستان و معلمان که نسبت به سایر عوامل قدرتمند‌تر و بادوام‌تر است.


دادگران تاکید کرد: نگرش می‌تواند دربارهٔ اشیا و اشخاص باشد. نگرش می‌تواند جهت‌گیری، شدت، انسجام و برجستگی داشته باشد. برای مثال اگر فردی متزلزل بود و هر لحظه نظر او تغییر کند، نگرش منسجمی نخواهد داشت. همچنین نگرش برجستگی دارد. برای مثال در امر ازدواج هر فردی یک اولویت را برای خود برجسته می‌کند و مطابق با آن دست به انتخاب همسر می‌زند.


او بیان کرد: اولین گروه از اندیشمندان در پایان جنگ جهانی دوم دست به پژوهش‌های تشریحی در زمینهٔ ارتباط و متقاعدسازی زدند. یکی از این اندیشمندان کارل هاولند بود که روان‌شناس اجتماعی برجسته‌ای به شمار می‌آمد.


عضو هیئت علمی واحدتهران مرکزی گفت: سوال مطرح شده این است که چه عواملی باعث تغییر نگرش می‌شود و کدام یک از این عوامل از اهمیت بیشتری برخوردار است. هاولند تحقیقی در این زمینه انجام داد مبتنی بر اینکه در تغییر نگرش چهار عنصر اصلی دخالت دارند. ۱- چه کسی پشت پیام قرار دارد و گوینده پیام کیست؟ ۲- محتوای پیام چیست؟ ۳- ویژگی مخاطب چیست؟ ۴- محیط و شرایط دریافت پیام چگونه است؟


وی تصریح کرد: همه ما می‌دانیم برای نخستین بار هارولد لاسول پنج عنصر را در جریان ارتباطی برشمرد. چه کسی می‌گوید؟ چه می‌گوید؟ با چه وسیله‌ای می‌گوید؟ برای چه کسی می‌گوید؟ با چه تاثیری می‌گوید؟ نکته مطرح در اینجا این است که تمام این عناصر یک طرفه هستند. در تمام آن‌ها گفته می‌شود وسایل ارتباطی با فرد چه می‌کند اما هاولند مرحلهٔ بعد از آن را تشریح و ویژگی‌های پیام دهنده را از لحاظ پرستیژ، شخصیت و مرجعیت بررسی می‌کند. هاولند این‌ها را در تک تک عناصر در نظر می‌گیرد و این عناصر را در چشم‌انداز می‌دانی عملی می‌کند.


دادگران با اشاره به عنصر اول یعنی پیام رسان و کسی که پشت هر پیامی نهفته است، گفت: ۳۰۰ سال پیش از میلاد مسیح برای نخستین بار ارسطو بیان کرد: «ما سخنان نیک مردان را آسان‌تر می‌پذیریم.» ۲هزار و ۳۰۰ سال طول کشید تا هاولند این عبارت را در میدان آزمایش قرار دهد. برای مثال دربارهٔ بیمهٔ درمانی شما سخنان رییس قوه قضاییه را بیشتر خواهید پذیرفت یا رییس سازمان بهداشت و درمان؟ قطعا سخنان فردی در حوزه مرتبط را راحت‌تر خواهید پذیرفت.


وی گفت: پیام دهنده اگر با هیجان، تند و گرم صحبت کند یعنی به گونه‌ای سخن بگوید که نشان از خبرگی او داشته باشد، پیامش اثرگذار‌تر خواهد بود.
مدرس دانشکده علوم ارتباطات و مطالعات رسانه واحدتهران مرکزی سپس به بررسی عنصر ماهیت پیام پرداخت و گفت: نظریه‌ای وجود دارد که می‌گوید اگر می‌خواهید پیامی را پخش کنید سعی کنید پیام طرف مقابلتان را نبینید. اگر پیام مخالف را بازگو کنید مخاطب را دچار تردید خواهید کرد. بنابراین باید یک طرفه سخن گفت. نکته بعدی اینکه باید به کلمات بار عاطفی داد. گاهی استفاده از کلمات بهتر و بازی با کلمات می‌تواند تاثیرگذاری را دو چندان کند. همچنین اگر قصد متقاعدسازی دارید یا همه مطلب را بگویید یا هیچ مطلبی نگویید. اگر قسمتی از مطلب عنوان شده و مابقی را به آینده موکول کنید، تاثیر آن کاملا از بین خواهد رفت و نتیجه معکوس می‌دهد.


دادگران با تشریح عنصر سوم یعنی ویژگی مخاطب بیان کرد: بهره هوشی و عزت نفس مخاطب در تاثیرپذیری از پیام بسیار تاثیرگذار است. طی تحقیقات انجام شده افراد دارای عزت نفس پایین‌تر برای خود و عقایدشان ارزش چندانی قائل نیستند، زود‌تر پیام‌ها را می‌پذیرند و تحت تاثیر قرار می‌گیرند. متغیر بعدی در این زمینه سن است. به این معنی که افراد کم‌سن‌تر و جوانان در بازه سنی ۱۸-۲۰ سال تاثیرپذیری بیشتری از خود نشان می‌دهند. هر چه سن افزایش می‌یابد، این تاثیرپذیری کاهش پیدا می‌کند.


وی ادامه داد: جنسیت نیز در میزان تاثیرگذاری پیام دخیل است. تحقیقات نشان داده است زنان نسبت به مردان در برابر پیام تاثیرپذیری بیشتری از خود نشان داده‌اند.


این مدرس ارتباطات به مسئله ترس در متقاعدسازی اشاره کرد و گفت: کانادایی‌ها در دنیا بیشترین هزینه را صرف تبلیغات علیه مصرف سیگار کردند و تمامی این تبلیغات از طریق ایجاد ترس در مخاطب بود. اما آنچه تحقیقات نشان داد نتیجه معکوس در این نوع متقاعدسازی بود. زیرا ترس شدید فرد را نسبت به مسئله منفعل و بی‌تفاوت می‌کند. بنابراین ترس شدید نمی‌تواند نگرش را چندان تغییری دهد. اما اگر ایجاد ترس به صورت معتدل و کنترل شده باشد، قادر به تغییر نگرش است.


دادگران با اشاره به محیط و شرایط دریافت پیام بیان کرد: در نظریه‌ها آمده است که فرد، انسانی به علاوه محیط خود است. یعنی اگر محیط و شرایط انسان تغییر کند، وجوه شخصیتی او نیز تغییر می‌کند. بنابراین محیط دریافت پیام در تاثیرگذاری آن اهمیت ویژه‌ای دارد. برای نمونه تاثیرگذاری پیام‌های منتشر شده از تلویزیون به مراتب کمتر از تاثیرگذاری همین پیام‌ها از سینماست. زیرا در سینما عناصر مزاحم مثل صدا‌ها و تصویرهای حاشیه‌ای به شدت کاهش پیدا می‌کند.


وی خاطرنشان کرد: ویلبر شرام تحقیقی در رابطه با اثر تماشای خشونت تلویزیونی انجام داد و نتیجه گرفت تلویزیون به تنهایی نمی‌تواند عامل ایجاد خشونت باشد. زیرا گروهی از جامعه نمونه این تحقیق بعد از تماشای برنامه خشونت بار از خود رفتارهای نابه‌هنجار نشان دادند و گروهی دیگر تغییری در رفتارشان ایجاد نشد. بنابراین نتیجه، می‌توان گفت عوامل زمینه‌ای مثل خانواده و شرایط رشد فرد در این زمینه تاثیرگذار است. کودکانی که دارای خانواده سالم و آرام بودند، تاثیر پیام‌های خشونت بار را دفع کردند و کودکان با خانوادهٔ بزهکار و بی‌توجه به فرزندان از خود رفتارهای خشونت بار نشان دادند.


انتهای پیام/

ارسال نظر