صفحه نخست

آموزش و دانشگاه

علم‌وفناوری

ارتباطات و فناوری اطلاعات

سلامت

پژوهش

علم +

سیاست

اقتصاد

فرهنگ‌ و‌ جامعه

ورزش

عکس

فیلم

استانها

بازار

اردبیل

آذربایجان شرقی

آذربایجان غربی

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

کهگیلویه و بویراحمد

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

هومیانا

پخش زنده

دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری

پیام عزیزی «پهلوان خندان» را به یاد سیامند رحمان منتشر کرد + دانلود

قطعه «پهلوان خندان» به آهنگسازی و خوانندگی پیام عزیزی به یاد زنده‌یاد سیامند رحمان منتشر شد.
کد خبر : 568508

به گزارش گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری آنا، قطعه موسیقایی «پهلوان خندان» به آهنگسازی و خوانندگی پیام عزیزی، در نخستین سالگرد درگذشت زنده‌یاد سیامند رحمان، قهرمان جهان و پارالمپیک رونمایی شد.


این قطعه به سفارش کمیته ملی پارالمپیک در مایه شور، به آهنگسازی و خوانندگی پیام عزیزی، تنظیم سیامند کُردستانی و شعر نازنین ثانی، به مناسبت یادبود زنده‌یاد «سیامند رحمان» رکورددار افسانه‌ای تاریخ وزنه‌برداری پارالمپیک و با حال و هوای حماسی، ملی و عرفانی منتشر شد.


مراسم یادبود زنده‌یاد سیامند رحمان همزمان با اختتامیه مسابقات پاراوزنه‌برداری جام سیامند، در ساعت 17 سه‌شنبه 12 اسفندماه در فدراسیون جانبازان و معلولین ایران برگزار شد و پیام عزیزی برای نخستین بار، قطعه «پهلوان خندان» را اجرا و آن را با به این قهرمان جهان و پارالمپیک تقدیم کرد.  





شعر قطعه موسیقایی «پهلوان خندان»:


سوخته قلبم از جفا


وای از درد بی دوا


آه که نیست مرهمی


بر دل درد آشنا


باز بکش مرا به بر


بغض مرا به جان بخر


کو به زمانه رستمی


همچو سیامند دگر


چاره کن اندوه مرا


این همه درد تا کجا


همدم پاییز دلم


سرد و غم انگیز دلم


گریه‌ی یک‌ریز دلم


زخمی چنگیز دلم


 


 خسته‌ی روم و روزگار


سوخته زآتش تتار


داغ مغول گه ز یمین


تیغ سکندر ز یسار


چاره کن اندوه مرا


اینهمه درد تا کجا


 تنگه هرمز دل من


کرخه‌ی مجنون دل من


کابل و زابل دل من


یکسره در خون دل من


 با تن خسته چه کنم


پشت شکسته چه کنم


حضرت سیمرغ بگو!


با پر بسته چه کنم


چاره کن اندوه مرا


این همه درد تا کجا


با همه زخمِ بر تنم


خون جوان به دامنم


خم شده قامتم ولی


خم نشده است گردنم


 باز جوانه میشوم


جان زمانه میشوم


بر شب خاموش زمین


ماه و ترانه میشوم


جرأتِ فریاد شوم


رسته ز بیداد شوم


از قفس آزاد شوم


با خرد آباد شوم


سر پیِ سوداست هنوز


سینه چو دریاست هنوز


در دل بی قرار من


نور اهوراست هنوز


انتهای پیام /4143/


انتهای پیام/

ارسال نظر