صفحه نخست

آموزش و دانشگاه

علم‌وفناوری

ارتباطات و فناوری اطلاعات

سلامت

پژوهش

علم +

سیاست

اقتصاد

فرهنگ‌ و‌ جامعه

ورزش

عکس

فیلم

استانها

بازار

اردبیل

آذربایجان شرقی

آذربایجان غربی

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

کهگیلویه و بویراحمد

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

هومیانا

پخش زنده

دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری

خاطره بازی با بهترین عاشقانه‌های سینما

همزمان با «شهرزاد» تماشاگر چند فیلم با مایه عاشقانه مانند «جامه دران» و «چهارشنبه 19 اردیبهشت» روی پرده سینما نیز هستیم. به همین دلیل نگاهی کردیم به «عشق و عاشقی» در تلویزیون، سینما و رسانه‌های تصویری و تاثیر آن‌ بر جامعه و مروری داریم بر بهترین نمونه های آن.
کد خبر : 56729

به گزارش گروه رسانه های دیگر خبرگزاری آنا به نقل از خراسان، در بین گونه ها (ژانرها)ی نمایشی جهان، فیلم‌ها و سریال‌های عاشقانه (رمانتیک، رمانس) یکی از پرطرفدارترین انواع است. به ویژه بین مخاطبان خانم! به همین دلیل تهیه‌کنندگان و کارگردانان روی این درونمایه سرمایه‌گذاری بیشتری می‌کنند تا بتوانند در کنار ایجاد حس خوب در مخاطب، گاهی هم با گرفتن اشک و آه از مخاطبان، مخاطب بیشتری به دست بیاورند! به عنوان نمونه تر و تازه ورود این گونه به رسانه‌های تصویری شبکه نمایش خانگی، می‌توان به سریال «شهرزاد» اشاره کرد. سریالی که با وجود رایگان نبودن، انتشار هفتگی و فروش در فروشگاه‌ها که احتمال برخورد کمتری با مخاطب دارد، در این مدتی که از آغاز پخشش می‌گذرد توانسته است هم بینندگان زیادی را جذب کند و هم تحسین منتقدان را برانگیزد. نمایش این‌گونه فیلم‌ها علاوه بر طرفدارانش، منتقدانی هم دارد. کسانی که معتقدند تماشای این محصولات نمایشی به خاطر ایجاد انتظارات غلط از زندگی بین مجردها و حتی گاهی متأهل ها می‌تواند تاثیر نامناسبی روی مخاطبان بگذارد. کارشناسان می‌گویند بهتر است برای تماشای فیلم‌های عاشقانه محدودیت سنی گذاشت تا تاثیر آن بر تماشاگران به ویژه نوجوانان و جوانان کمتر و هدایت‌شده شود.
همزمان با «شهرزاد» تماشاگر چند فیلم با مایه عاشقانه مانند «جامه دران» و «چهارشنبه 19 اردیبهشت» روی پرده سینما نیز هستیم. به همین دلیل نگاهی کردیم به «عشق و عاشقی» در تلویزیون، سینما و رسانه‌های تصویری و تاثیر آن‌ بر جامعه و مروری داریم بر بهترین نمونه های آن.


سه گانه علی مصفا و دوستان
علی مصفا، فردین صاحب الزمانی و صفی یزدانیان رفقایی هستند که سه گانه ای درباره عشق با نگاهی متفاوت ساختند و هر قسمتش را یک نفرشان کارگردانی کرد. «چیزهایی هست که نمی دانی»، «پله آخر» و «در دنیای تو ساعت چند است؟» نگاهی متفاوت به عشق دارند و با آن فیلم های عاشقانه دختری و پسری تفاوت زیادی در مضمون و فرم دارند. نکته جالب در مورد این سه گانه آن است که در هر سه علی مصفا و لیلا حاتمی که زوج موفقی در زندگی واقعی هم هستند، در مقابل هم بازی کرده اند. «در دنیای تو...» به تازگی وارد شبکه نمایش خانگی شده و قصه مردی است که به خاطر علاقه به عشقش که به پاریس رفته 20 سال است سبک زندگی فرانسوی را انتخاب کرده، صفی یزدانیان و علی مصفا در این فیلم از رشت تصویر یک پاریس خودمانی را بیرون کشیده اند. اگر با ریتم کند فیلم مشکلی ندارید این فیلم حس و حال خوبی در شما ایجاد می کند.


عشقی در مقام عمل
«طلاو مس» قصه آقاسید و زهرا سادات است که احتمالاً همگی دیده اید. در این فیلم از عشق های شاعرانه که پر است از دیالوگ های خاص یا از نگاه های خیس و باران و چتر و مضامین هندی خبری نیست. عشق در این فیلم رنگ واقعیت می گیرد. زنی که عاشقانه همسرش را دوست دارد و برای رفاه و پیشرفت او هر کار می کند مبتلا به ام اس شده است و تازه نقش پررنگش در زندگی برای شوهرش جا می افتد. حالا نوبت آقاسید است که در مقام عمل عشقش را به زهرا سادات ثابت کند و اخلاق را در عرصه زندگی پیاده کند. این فیلم ماندگار بدون هیچ اغراق و ادایی تبدیل به فیلم مورد علاقه مردم و منتقدان شد اما کمتر وجوه عاشقانه اش مورد توجه قرار گرفت.


شب های روشن
فیلم فرزاد موتمن درباره نقش عشق در زندگی آدم هاست. درباره این که عشق چقدر می تواند نگاه آدم را به زندگی تغییر دهد. درباره این که وفاداری چه حس خوبی است. «شب های روشن» هر چند عشقی ایرانی و بومی را به تصویر نمی کشد و به خاطر فیلمنامه اقتباسی اش در مضمون اشکالاتی دارد اما با پذیرفتن این نقص و با توجه به آن، می توان از قصه لطیفش و بازی های گیرایش لذت برد.


آن گاه که عطر بهار نارنج...
فیلم «شیدا» اثر کمال تبریزی قصه لطیف عشق یک رزمنده مجروح به پرستار بیمارستانی صحرایی است که با نریشن شخصیت اصلی ماندگار شد: «آن هنگام که؛ بهار نارنج، در آن کلام مقدس پیچید، من تو را، از پشت چشم هایِ بسته ام دیدم؛خوبی های تو را و لطف تو را. بهار نارنج را به نسیم بسپار و اگر خواسته ام را خواستی؛ کتاب را به نشانِ عهدی میان ما، با خود بردار... وگرنه بماند.»


هیوای عمو رسول
عاشقانه ها را فقط نباید در زندگی آپارتمانی و لوکس بالای شهر جست و جو کرد ولو آن که رنگ و لعاب خوبی هم داشته باشند اما واقعی نیستند. «هیوا» اثر مرحوم رسول ملاقلی پور عاشقانه ای است که مرز خیال و واقعیت در آن شفاف نیست. دیالوگ های فیلم به شدت تاثیرگذار هستند. فیلم روایت عشق زنی به نام هیواست به همسرش حمید که شهید شده، اما حمید هنوز با هیواست و... هیوا سال ها بعد از جنگ به کانالی که حمید در آن شهید شده می رود و عشق باعث شکست زمانی می شود هیوا در کنار حمیدی است که ساعات آخر زندگی را می گذراند. حمیدی که عاشق است عاشق هیوا و عاشق راهی که انتخاب کرده است و باید یک عشق را قربانی دیگری کند.


انتهای پیام/

ارسال نظر