قرایی مقدم
مشکل اقتصادی به وجود میآید و یکسری اقشار آسیبپذیر به قشر کمبرخوردار اضافه میشود، همه نگاهها به سمت نهادهای حمایتی مثل کمیته امداد و بهزیستی میرود در حالی که این سازمانها و ارگانها همیشه بودجهشان مشخص است و هر سال چیز زیادی به بودجه اینها اضافه نمیشود که همیشه همه نگاههای حمایتی از طرف اینهاست. از نظر شما چه نهادهای اجتماعی یا نهادها و ارگانهایی در دولت هستند که باید در کنار این نهادهای حمایتی، به نوعی پیشتیبانیکننده جامعه باشند؟
- اصولاً در تمام جهان اینگونه مسائل بر عهده سازمان تأمین و رفاه اجتماعی است. اصلاً وزارتخانهای به همین نام بود قبلاً، حالا شده وزارت کار، اشتغال و تأمین اجتماعی. این به طور کلی. بنابراین به طور کلی بر عهده دولت است، صرف نظر از نهادهای حمایتی و اینستیتوشنهایی که در حاشیه قرار دارند.
اما در ایران به دلیل اینکه این نهادها به خصوص بعد از انقلاب با توجه به فرمان حضرت امام(ره)، بنیاد مستضعفان بسیاری از آنچه که مربوط به دولت قبل بود در اختیار گرفت و به همین نام بنیادی که رسیدگی به حال مستضعفان و بعد هم کمیته 100 امام و بعد هم نهادهای جانبی دیگر به وجود آمد و اینها سکاندار امکانات وسیعی که در اختیارشان هست، مثلاً بنیاد مشتضعفان خیلی از درآمدهای کارخانهها، کمیته 100 امام همینطور و غیره و غیره در اختیارشان هست و از جهاتی هم تا حالا اینها بودند که کمک میکردند به اینکه از مشکلات افراد بکاهند، بنابراین در جامعه توقعات درباره اینگونه نهادها افزایش پیدا کرده است.
البته در کشور ما تنها نیست، همه کشورهای جهان بهخصوص آمریکا و جاهای دیگر، کمیتههایی مثل بنیادهای راکفلر و ... هنگام مشکلات وجود دارند اما در تمام دنیا برعهده دولت مرکزی است.
حالا آمریکا ایالت ایالت است اما اگر ایالتی نتواند امکانات لازم را فراهم کند، از دولت مرکزی میخواهد ولی در ایران همه این نهادها زیرمجموعه دولت نیستند، خیلی از امکانات را دارند، به همین منظور بعد از انقلاب به وجود آمدند و سعی کردند که با توجه به اینکه این امکانات را در اختیارشان گذاشتهاند که قبلاً دست دولت قبلی در مثل بنیاد علوی و بنیاد پهلوی و ... بود، در اختیار اینها قرار گرفته، کارخانهها و املاک زیادی در اختیارشان هست، مردم کمکم توقعشان این است که نهادهای غیردولتی و اینگونه نهادها به کمک مردم بیایند چون این توقع ایجاد شده و دولت در این زمینه آن امکانات را به دلیل همین محدودیتهایی که برایش ایجاد شده، ندارد.
راهحلش چیست؟ چون با توجه به اینکه ظرفیت مالی که این سازمانها دارند محدود است اما اقشاری که با توجه به شرایط اقتصادی دارند همینطور به گروههای کم برخوردار اضافه میشوند، زیاد است، دولت چه کاری باید در ارتباط با این موضوع انجام دهد؟
- عرض کردم، اصل سازمان، چرا میگویید وزارت، حالا قبلاً دوره قبل تا مدتها قبل سازمان تأمین و رفاه اجتماعی. وقتی شما صحبت از تأمین میکنید، اصلاً همه سازمانها و ارگانها، از دولت تا مجلس و قوه قضاییه برای تأمین و رفاه اجتماعی به وجود آمدهاند، یعنی غیر از این نیست وگرنه میخواهد چه کار کند؟ وزارت آموزش و پرورش برای تأمین آموزش و پرورش، وزارت اقتصاد برای تأمین مایحتاج اقتصادی، کمک برای تأمین اداره کردن جامعه در زمینه امور سیاسی. اصلاً تأمین معنایش این است. مخابرات برای تأمین جامعه است. لشکر، پلیس و ... از سیر تا پیاز همین دو کلمه را دربر میگیرد. دولت یعنی تأمین و رفاه اجتماعی. چون از نظر جامعهشناسی به این معناست. «تأمین» یعنی تأمین آب، برق، گاز، تلفن، آموزش و پرورش، بهداشت و ... اصولاً دولتها افتخارشان این است که دولت رفاه باشند. من مقالهای در مورد دوره هخامنشی در سال 86 به نظرم 15/1، «رفاه و تأمین اجتماعی در عصر هخامنشی» اصلاً تمام جادهسازی، اتوبان، راه، بنزین، گاز، برای تأمین و رفاه اجتماعی مردم است. دولت برای چه به وجود میآید؟ دولت برای این است که اینها را به وجود بیاورد اما به شرط اینکه همه در اختیار دولت باشد. این مسئله است. آمریکا که شما میگویید، تمام آنها در اختیار کس دیگر نیست، اگر مؤسسات راکفلر و ... یا در آلمان شرکتهای مهم کمک میکنند، این دولت است. شما اصلاً برای چه تلفن میآورید؟ تلفن برای تأمین رفاه اجتماعی است. برای چه جاده میسازید؟ برای تأمین اجتماعی است. برای چه برق میکشید؟ برای چه آموزش و پرورش؟ برای چه بهداشت؟ دولت برای انجام چنین کارهایی از ابتدای تاریخ، حالا دوره پاتِسیاها و سکاها در بینالنهرین جنوبی بگیر، برای این به وجود آمده که امکانات لازم را برای مردم از لحاظ بیمه و ... اما به شرط این است که همه این امکانات در اختیار دولت باشد. مثلاً در دوره هخامنشی حتی حیوانات بیمه بودند، زنان دو برابر مردان حقوق میگرفتند. اینها را من در یک مقاله چندین صفحهای نوشتم چاپ شده است، بعد از آن مقالهای که علیه انگلیس نوشتم، 0905 گفت که امپراتوری شرق و داروغه ناتینگهام، من حمله کردم به آنها که ایرانیان بنیانگذار امپراتوری جهانی است. منظورم این است که دولت اصلاً برای دو کلمه، «تأمین» و «رفاه» مردم به وجود آمده است. اگر همین دو کلمه را بگسترانید، همین آبی که میخوریم، برای چه آب میآورد؟ برای اینکه مردم در رفاه باشند. مخابرات برای چیست؟ میخواهیم آن را چه کار کنیم اگر مردم نباشند؟ منتهی به شرط این است که مثلاً همین نهاد بنیاد مستضعفان یا کمیته 100 امام یا درآمدی که از حرم مطهر حضرت امام رضا(ع)، قم و ... مثلاً تمام خراسان مال آستان قدس رضوی است! اینها در اختیار دولت نیست. خب دولت نمیتواند. برخی از اینها هم که مالیات نمیدهند.
خلاصه کلام، دولت برای تأمین و رفاه مردم به وجود آمده. پس بنابراین بر عهده دولت است. بنابراین آمده یک وزارتخانهای به نام حالا کار و تأمین اجتماعی، ولی قبلاً وزارت رفاه و تأمین اجتماعی به وجود آمده. برای چه به وجود آمده؟ منتهی اینها از تویش دزدهاند! دوره احمدی نژاد. صندوق بیمه تأمین برده شده!
سازمان بهزیستی، بزهکاری، کودکان کار، بیکاری، پیری، سالخوردگی همهاش بر عهده وزارت رفاه و تأمین اجتماعی است که حالا آقای شریعتمداری رئیسش است. در نتیجه دولت یعنی تأمین و رفاه اجتماعی.
اگر شما میخواهید با دنیا رابطه داشته باشید برای تأمین و رفاه اجتماعی مردم است و الّا دولت میخواهد چه کار کند؟ وزیر کار برای چه میخواهند؟ وزیر راه، وزیر صنعت، وزیر تجارت برای چه میخواهند؟ برای اینکه این دو کلمه از نظر جامعهشناسی در جامعه برآورده شود. مردم تأمین باشند؛ تأمین غذا، پوشاک، خوراک، مسکن، آموزش و پرورش، بهداشت، ارتباطات، مخابرات و ... و رفاه داشته باشند در حد منطقی. پس اصلاً معنای دولت یعنی چی؟ دولت مگر آقابالاسر است؟ دولت برای همین دو کلمه است؛ تأمین و رفاه اجتماعی! بیش از این نیست.
اگر دولتی بتواند، که خب کشور ما کرده و کشور توسعهیافته بهتر. این دو هدف، تأمین، دهها و صدها مورد است. اگر مردم مسکن نداشته باشند تأمین نیستند، اگر برق نداشته باشند تأمین نیستند، اگر وزارت بهداشت نباشد تأمین نیستند پس وزارت بهداشت برای تأمین سلامتی مردم به وجود آمده.
اما وقتی دولت همه امکانات در اختیارش باشد. همه قدرتها را داشته باشد. به اصطلاح قدرتهای الیگارشی و ذینفوذ نباشد. مثلاً بنیاد مستضعفان به چه کسی جواب میدهد؟! کمیته 100 امام به چه کسی جواب میدهد؟! به دولت و رئیس جمهور جواب میدهد؟ نه!
و چون برای مردم میگویند اینها دارند، مردم از اینها میخواهند. خوب هم هست، بسیار هم کمک کردهاند، در همین زلزلهای که در سیسخت به وجود آمده یا در زلزلههای دیگر اینها خدمت کردهاند، شکی نیست. ولی دولت هم تا جایی که توانسته آقای وزیر شهرسازی و راه برای خانههایشان رفته، استاندار آنجا، فرماندار، بهداشت و ... امنیت آنجا، پلیس و دیگران.
بنابراین از نظر جامعهشناسی دولت یعنی این دو کلمه تأمین و رفاه اجتماعی. یعنی دولتی خوب است که برای مردم تأمین نیازهای لازم را کند و مردم در آن جامعه احساس رفاه کنند.
انتهای پیام/