صفحه نخست

آموزش و دانشگاه

علم‌وفناوری

ارتباطات و فناوری اطلاعات

سلامت

پژوهش

علم +

سیاست

اقتصاد

فرهنگ‌ و‌ جامعه

ورزش

عکس

فیلم

استانها

بازار

اردبیل

آذربایجان شرقی

آذربایجان غربی

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

کهگیلویه و بویراحمد

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

هومیانا

پخش زنده

دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
۲۰:۵۸ - ۲۷ بهمن ۱۳۹۹

تنساز مدیر طب سنتی

/
کد خبر : 564479

 


؟؟؟


- از شروع قصه کرونا که اسفند سال گذشته بود که با همه‌گیری که اتفاق افتاد، بالاخره طب سنتی‌ها هم مثل کل کادر درمان احساس وظیفه کردند و با وجود اینکه یک اتفاق جدید در کل کشور و همین‌طور برای طب سنتی بود، ما تجربه یک همه‌گیری و یک پاندمی را هر چند که حکمای ما در هزاران سال قبل داشته‌اند و شواهدش هسته ولی به صورت جدید نداشتیم و با شروع این ؟؟؟ باز با نقشی که وزارت بهداشت برای طب سنتی قائل بود، هم خود بیماری جدید بود و همه نحوه حضور ما جدید بود و نمی‌دانستیم کجا باید ورود کنیم.


به‌هرحال جلسات متعددی متخصصان طب سنتی کل کشور از کل دانشگاه‌ها به اضافه فعالان این حوزه، نه‌تنها متخصصان، این جلسات هم‌اندیشی بین همه این افراد اتفاق افتاد و مکرر از همان قبل از عید شروع شد، در خود تعطیلات عید این جلسات ادامه داشت مبنی بر اینکه چه برخوردی داشته باشیم و چگونه به این قضیه ورود کنیم و ورودمان به چه نحوی باشد که چند صدایی در طب سنتی نباشد. به‌هرحال یک بیماری جدید است، همان‌طور که شما در طب روز هم دیدید درمان‌ها مکرر عوض می‌شد اما طب روز، پشتوانه خود وزارت بهداشت و پشتوانه جهانی را هم داشت و طب سنتی این‌طور نبود، بنابراین باید به یک توافق و جمع‌بندی می‌رسیدیم. کمااینکه از همان اول، افراد اظهارنظرهای مختلفی در مورد اینکه مزاج بیماری چیست، مزاج ویروس چیست، چه درمانی برای آن مؤثر است، آیا گیاه‌درمانی مؤثر است، آیا اعمال یداوی مؤثر است، به چه صورت است، این جلسات مکرر ادامه داشت و حالا شما جسته و گریخته یک صحبت‌هایی از این طرف و آن طرف می‌شنیدید.


نتایج این جلسات منجر شد به یک پروتکل منتشر شده از دفتر طب ایرانی و مکمل که مورد اجماع بود. من نمی‌گویم این پروتکل و به ویژه ویرایش اولش کارآمدترین پروتکل بود، اما به هر حال ویژگی که این پروتکل داشت این بود که مورد اجماع بود و بسیاری از متخصصان این را به عنوان یک ویرایش اولیه پروتکل قبول داشتند.


همان اوایل این پروتکل منتشر شد و بعداً ویرایش‌های متعددی خورد و بعد از اینکه هسته اولیه، یک گروهی هم در دانشگاه شهید بهشتی تشکیل شد که از کل دانشگاه‌های کشور عضو آن بودند و جلسات متعدد همین‌طور ادامه داشت، یعنی صبح‌های دوشنبه ساعت 6 هر روز این جلسه با اسم جهاد با کرونا، در همین‌جا و در همین سالن


با حضور چه کسانی؟


- متخصصان مختلفی از کل کشور بودند. آقای دکتر اسماعیلی از دانشگاه شاهد بودند، حالا من فکر می‌کنم اسامی‌شان را نگویم بهتر است ولی متخصص عفونی داشتیم.


چه ماهی؟


- اینها از همان اول و از اسفند ماه جلسات کلی بود، بعدش در دانشگاه شهید بهشتی جلسات اختصاصی از حول و حوش اردیبهشت و خرداد، این جلسات البته جلسات صرف کرونا نبود، جلساتی است که از یکی، دو سال پیش ساعت 6 دوشنبه‌ها اینجا تشکیل می‌شود مبنی بر سبک زندگی و عملکردی که طب سنتی می‌تواند در کشور داشته باشد.


از ظرفیت طب ایرانی یک مقدار دیر استفاده نشد؟ با توجه به اینکه در پیک سوم بودیم؛ خود کشور چین از همان اول داشت از طب سنتی چینی استفاده می‌کرد و به یک‌سری داروها هم رسیده بود ولی در ایران خیلی دیر این اتفاق افتاد.


میزان رضایتمندی و اعتماد مردم به طب ایرانی از همان اول نسبت به طب مدرن خیلی بیشتر بود، چرا این‌قدر دیر؟


- اعتمادی بود که باید از سوی مسئولان در این حیطه به طب سنتی به دست می‌آمد. مردم که اعتماد داشتند و الان هم دارند ولی اعتمادی بود که مسئولان باید به طب سنتی می‌کردند که خدا را شکر نقطه شروعش شهید بهشتی بود. در واقع با همتی که آقای دکتر زالی کردند و واقعاً مردانگی کردند آمدند وسط توی این طیف طب سنتی، طب سنتی البته به صورت غیر رسمی همه جا بود، اعلام نظرهای مختلفی می‌شد که متأسفانه به نفع مردم نبود. چون بالاخره هر کسی هر اعلام نظری می‌کرد، بالاخره یک تعدادی داشتند از آن استفاده می‌کردند، بعضی از اینها پیشنهادات درستی نبود و به مردم آسیب می‌زد و اتفاقات دیگری هم پشتش می‌افتاد. به عنوان مثال خب غیر رسمی که بود، عوارض داروها و عدم اعتمادی که باز برای طب رایج اتفاق می‌افتاد و اظهارنظرهای عجیب و غریبی که این وسط اتفاق می‌افتاد. بعضی‌هایش هم ممکن بود اظهارنظرهای اشتباهی نباشد ولی دستاویز می‌شد، جایش نبود اینجا شاید این صحبت کرده شود.


به نظرتان این قضیه (روغن بنفشه) هدفمند بود؟


- به نظر می‌آمد هدفی پشتش باشد ولی در هر صورت این صحبت‌ها، این اجماع و این پروتکل هیچ‌کدام منجر به این نشد که طب سنتی اجازه ورود رسمی پیدا کند و بیشتر اجازه ورودش به شکل پژوهشی بود. با اینکه به همکاران ما اجازه ورود رسمی به مراکز درمانی داده نشد ولی خدا را شکر در بحث پژوهش خوش درخشیدند و یک چیزی بالغ بر، حالا این آماری که می‌گویم آمار جدید نیست، شاید آمار جدیدش بیشتر باشد ولی مربوط به یکی، دو ماه قبل است، یک چیزی حدود 90 کارآزمایی بالینی طراحی و در مرکز کارآزمایی بالینی ثبت شد و اینها کُد اخلاق گرفتند.


اجرایی هم شد؟


- بله! شروع شد. ما خودمان الان در دانشکده طب سنتی شهید بهشتی، پنج، 6 طرحش را انجام دادیم. دانشکده‌های دیگر در شهید بهشتی هم درگیر شدند و کارهای مرتبط با گیاه‌درمانی و طب سنتی انجام دادند. ولی در هر صورت اینها شروع شد و بالاخره وقتی طرحی کد اخلاق می‌گیرد یعنی اجازه رسمی ورود به حیطه پژوهش را پیدا می‌کند. اینها شروع شدند و بعضی‌هایش هم خیلی نتایج خوبی داشتند که اتفاقاً منجر به تولید شدند.


در دعوتی که دو ماه پیش از دفتر طب ایرانی مکمل شد مبنی بر ارائه نتایج طرح‌ها به ستاد علمی کرونا، این طرح‌ها، آنجا، آنهایی‌اش که تمام شده بود که حدود 20 موردش تمام شده  بودند جمع‌آوری شد، نتایج خوب داشت، خب بعضی‌ها هم نتایج منفی داشتند. یعنی ما ابایی نداریم که بگوییم بعضی از طرح‌های پژوهشی‌مان نتایج مثبتی نگرفتند. فکر می‌کردیم فلان چیز روی کرونا مؤثر است بعد به این نتیجه رسیدیم که نه، مؤثر نبوده.


آنهایی که نتایج مثبت داشتند، طول مدت بستری و عوارض و علائم بیمار را کاهش داده بودند انتخاب و به ستاد علمی کرونا ارائه شد و در جلسه‌ای که تشکیل شد، اتفاقاً از تعدادی از این مجریان طرح هم برای دفاع از طرحشان دعوت شد که آنجا، اعضای محترم ستاد علمی کرونا نشستند، مجریان هم جواب طرح‌ها را دادند، صحبت‌ها را کردند، پرسش و پاسخ‌هایی رد و بدل شد.


مخالف 100 درصد هم داشتید؟


- نه. ستاد علمی جای دعوای سر طب سنتی و طب روز نیست.


اما در ستاد علمی بودند افرادی که طب ایرانی را طب شیادی...


- بله، این صحبت شما را قبول دارم ولی اتفاقاً ارائه همکاران ما، ارائه‌ای بود که کاملاً علمی بود و وقتی کسی دارد علمی حرف می‌زند باز بگویی دارد شیادی نمی‌کند، نمی‌کند خب! شما وقتی راجع به یک چیزی اطلاعات کافی ندارید ممکن است سره و ناسره‌اش را نتوانی از هم‌دیگر تشخیص دهید. وقتی یک طرف می‌آید با زبان شما حرف می‌زند، با همان الفبایی که متوجه‌اش می‌شوی و قبولش داری، برای چه ردش کنی؟! اصلاً جای رد کردن وجود ندارد.


آن ارائه‌ها صورت گرفت، صحبت‌ها مطرح شد و فعلاً منتظریم که ببینیم آیا در پروتکل وارد خواهد شد یا نه.


این مسیری است که مسیر تعیین شده وزارت بهداشت بود، مسیر پژوهشی بود و همکاران انجام دادند.


مسیر دیگری که منجر به بازگشایی این مرکز بود همان هم‌اندیشی‌ها بود و احساس نیاز و ضرورت و صحبت کردن با افرادی که تصمیم‌گیر در این حیطه بودند. شاید هم این فکر بود که عِدّه و عُدّه در این حیطه کم است. فراخوانی داده شد که ما ببینیم چند نفر آدم داریم اگر خواستیم یک چنین کاری را انجام دهیم و واقعیت این است که 200 نفر از متخصصان طب ایرانی و پزشکان دوره دیده حیطه‌های مهارتی طب ایرانی پذیرفتند که با ما در این مرکز همکاری کنند.


ما دیدیم که الحمدلله عِدّه و عُدّه کم نداریم و وقتی پشتوانه را داشتیم به اضافه یک تعدادی از مشاورانی که به صورت جهادی هم، اینها هیچ‌کدام هم در واقع هزینه‌بر نبود، یک تعدادی هم مشاورینی که اعلام آمادگی کردند بیایند اینجا آموزش ببینند و اینجا به صورت جهادی زیر نظر متخصصان طب سنتی پاسخگوی افراد باشند، این پیشنهاد مطرح شد، واقعاً از آقای دکتر زالی تشکر می‌کنیم، پیشنهاد را پذیرفتند و از طریق دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی حمایت کردند. خب بالاخره ایشان هم رئیس مرکز ستاد کرونای تهران هستند و به پشتوانه ایشان و حمایت‌های معاون محترم پشتیبانی‌شان آقای دکتر خدادوست و بودجه‌ای که اختصاص دادند، این مرکز راه‌اندازی شد.


حالا ما رسیدیم تا آنجایی که 1140، از اینجا به بعد چه اتفاقی افتاد؟ در این مسیر دو، سه ماهه‌ای که این مجموعه راه افتاد، چند نفر روزانه ؟؟؟ داشتید، اوج پیک‌تان چگونه بود؟ فقط کرونا بود یا مراجعات دیگر هم داشتید؟ و نحوه مشاوردهی چگونه بود؟


- ما تا اینجا، پروتکل هم ویرایش‌های متعددی شده و رسیده بودیم به ویرایش هشتم پروتکل طب ایرانی. یک تعدادی از مشاوران که اعلام آمادگی کردند آموزش دیدند، چندین جلسه، یعنی یک هشت ساعت مستمر و بعد جلسات هر شب، هر شب اینها آموزش داشتند مبنی بر اینکه اگر سؤالی داشتند که در آن جزوه پاسخ داده نشده بود، اینها بتوانند با متخصصان طب ایرانی تماس داشته باشند و جواب دهند، در دو بخش اینجا راه‌اندازی شد.


یکی بخش ویزیت که شما در آن حضور دارید، ویزیت حضوری و یک بخش هم تماس تلفنی. تماس تلفنی ما هم تعداد مشاورانی که اینجا را با آنها راه‌اندازی کردیم، با حدود 25 نفر شروع کردیم که 12 نفر صبح (هشت تا 2 بعدازظهر)، 12، 13 نفر هم در شیفت عصر (2 بعدازظهر تا هشت شب)، از شنبه تا جمعه، اینها زیر نظر متخصص طب ایرانی که آنجا حضور داشت، حضور داشتند.


مردمی که تماس می‌گرفتند، ابتدا مشاور اگر می‌توانست بر اساس پروتکل پاسخ آنها را بدهد و با توجه به آموزش‌هایی که دیده بود، پاسخ آنها را می‌داد. در صورتی که سؤالی می‌کردند که در پروتکل به وضوح اشاره نشده یا نیاز به مشورت بیشتری داشت، با متخصصان طب ایرانی که آنجا حضور داشتند مشورت می‌کردند، بعضاً خود متخصص پاسخ می‌داد، بعضی وقت‌ها انتقال می‌داد به همان مشاور و او پاسخ می‌داد.


یادم است روز 19 آبان ماه که افتتاح شد، از همان روز اول تعداد تلفن‌های ما به حدی بود که غافلگیر شدیم، یعنی نتوانستیم پاسخ دهیم 1408


تماس‌ها همه از داخل کشور بود یا از خارج هم داشتید؟


- خارج کشور هم به مرور داشتیم. اوایل همه از داخل و از اقصی نقاط کشور بود. بعداً خارج کشور هم اضافه شد، به ویژه ایرانیان خارج کشور که شنیده بودند این مرکز راه‌اندازی شده، تماس می‌گرفتند. البته مراجعات حضوری‌مان به اندازه تلفنی نبود، به مرور مراجعات حضوری افزایش پیدا کرد ولی در موج سوم که تقریباً راه‌اندازی اینجا هم با شروع موج سوم بود، روزهایی بود که ما تماس بسیار زیادی داشتیم. با اینکه مشاورها قابلیت افزایش تعداد به دو برابر داشت ولی باز نمی‌توانستیم پاسخ دهیم و تماس از دست رفته داشتیم. فول ظرفیت ما اینجا حدود روزانه یک هزار، یک هزار و 500 تماس بود، وقتی می‌رسید به 8 تا 9 هزار، واقعاً نمی‌توانستیم پاسخ دهیم و واقعاً این استقبال دور از باور ما بود و نشان می‌داد که این نیاز در میان مردم هست و مردم مستأصل هستند که به کجا مراجعه کنند که جواب درستی در این حیطه بگیرند و راهنمایی درستی شوند.


الحمدلله پاسخگویی مشاوران ما هم با توجه به آموزش‌هایی که دیده بودند، نه صرفاً در حیطه تخصصی طب سنتی، بلکه حتی در حیطه نحوه آرام‌سازی، آرامش مردم، کنترل استرس، پاسخگویی، به قدری خوب بود که ما دو بار نظرسنجی کردیم، چیزی بالغ بر 80 تا 90 درصد از نحوه پاسخگویی و عملکرد این مرکز بسیار راضی بودند.


متأسفانه با توجه به اینکه راه‌اندازی اینجا و خود همان سیستم وُیپی که ما می‌خواستیم راه بیندازیم کلی از ما زمان برد، بعد یک سیستم نرم‌افزاری برای ثبت علائم داشتیم، تا اینها بیاید راه‌اندازی شود، ما هنوز نتوانسته‌ایم طرح تحقیقاتی اینجا انجام دهیم. قاعدتاً برای طرح تحقیقاتی هم باید بیمار مراجعه حضوری داشته باشد ولی قطعاً اگر پژوهش‌هایی در این زمینه انجام می‌شد، نتایج این پژوهش در درمان هم نتایج خوبی بود اما خب طرح‌های پژوهشی، 90 طرح دارد در کشور با همین پروتکل، یعنی وارد شده‌اند در بحث پروتکل و دارد انجام می‌شود و بر اساس نتایج آنها، اینجا داریم جواب می‌گیریم.


یعنی مثلاً اگر ما اینجا آویشن توصیه می‌کنیم، طرح تحقیقاتی آویشن انجام شده، اگر زنجبیل توصیه می‌کنیم، طرح تحقیقاتی دارد و مطالعات متعددی پشتش است. یعنی همه چیز مبتنی بر شواهد و آن چیزی که همکاران ما می‌گویند داکیومنت است، کاملاً داکیومنته است.


در این مدتی که اینجا داشت فعالیت می‌کرد، ویرایش‌های دیگری از پروتکل طب ایرانی منتشر شد، الان ویرایش دهمش را دارم و الان دیگر همکاران ما بر اساس ویرایش دارند و به روز می‌شد، به محض اینکه ویرایش جدید دفتر طب ایرانی مکمل می‌آمد، پاسخ‌دهی مشاوران ما هم بر اساس آن ویرایش به روز می‌شد.


چه شد کاهش پیدا کرد؟ مشکل حل شده؟


- بالاخره هم‌زمان تصمیماتی هم از طریق ستاد کرونا گرفته شد و شما الان تعداد ابتلا، تعداد مرگ و میر، در آن اوج، مرگ و میرمان به 500 نفر رسیده بود، الان الحمدلله دیگر حول و حوش 70 تا 80 مورد است و امیدواریم که به صفر هم برسد. همان موقع قرنطینه‌ها هم شروع شد. بالاخره سخت‌گیری‌هایی هم از طرف ستاد کرونا انجام شد و هم‌زمان طرح شهید سلیمانی هم در کشور کلید خورد. البته در طرح شهید سلیمانی هم همکاران ما مداخله داشتند. هم یک تعدادی از پزشکان اعلام آمادگی کردند و در طرح بودند و هم آموزش‌هایی از طریق دفتر طب ایرانی مکمل برای فعالان این طرح صورت گرفت و هم یک‌سری بروشورهایی تهیه شد برای آموزش به مردم. چون اینها آموزش چهره به چهره و محله به محله داشتند.


بالاخره نتیجه همه اینها را دیدیم و باعث شد موج سوم تا حد زیادی کنترل شود و تعداد بیماران و مبتلایان که کاهش پیدا کرد، قاعدتاً تعداد تماس‌ها و مراجعان حضوری ما هم کاهش پیدا کرد. الان تعداد تماس‌های ما به چیزی حدود 100 تماس در روز رسیده است.


برای مجموعه اینجا بعد از کرونا چه اتفاقی خواهد افتاد؟


- پیش‌بینی‌هایی صورت گرفته و صحبت‌هایی شده که به عنوان یک مرکز مشاوره طب ایرانی باشد. چون ما آن اوائل هم داشتیم. مردم چون دیگر دیده بودند یک جایی طب سنتی افتتاح شده، ‌انواع و اقسام مشاوره‌ها را می‌پرسیدند که ارجاع داده می‌شد به مراکز دیگر و صحبت می‌شد که اینجا فعلاً فقط مشاوره کرونا داده می‌شود چون بالاخره آنها هم باید هم‌اندیشی‌های خاص خودش را داشته باشد و مشاوره‌هایی که داده می‌شود کاملاً مورد تأیید باشد.


اما به نظر می‌آید که وجود یک چنین مرکزی برای مشاوره طب ایرانی برای کل کشور نیاز است که إن‌شاءالله که ما با موج‌های بعدی مواجه نشویم و مجبور نشویم که ظرفیت‌مان را دوباره برای کرونا استفاده کنیم اما إن‌شاءالله این ظرفیت برای مشاوره باقی بماند.


یعنی بعد از کرونا هم اینجا دایر است و فعالیت خواهد کرد.


- إن‌شاءالله.


چهار دارویی که بالاخره تأیید شد و وزارت بهداشت اعلام کرد اما روی بحث آمدن واکسن رفت اصلاً توی وادی، به کجا رسید؟ اصلاً شما پیگیر هستید؟ روی آن چهار دارو تحقیقی داشتید؟


- داروهایی بود که سازمان غذا و دارو مجوز داد. یعنی اختصاصی در مورد داروها بخواهید بپرسید باید از سازمان غذا و دارو سؤال کنید.


داروهای گیاهی مگر نبایدتأییدیه طب سنتی بگیرند؟


- نه. هر دارویی در کشور بخواهد مجوز بگیرد این‌جوری نیست که بیاید تأیید دفتر طب سنتی ایرانی را بگیرد. اصلاً روال خاص خودش را دارد. دارو یا باید کارآزمایی بالینی مورد تأیید داشته باشد که اینها داشتند، سازمان غذا و دارو تأیید می‌کند و مجوز می‌دهد. اصلاً مجوز ربطی به دفتر طب ایرانی ندارد. اصلاً قانون دارو این است، چه استومینوفن باشد، چه آویشن باشد. هر دارویی باشد. اصلاً در وزارت بهداشت، متولی مجوز دادن به داروها سازمان غذا و دارو است. این‌طور نیست که حالا چون اسم دارو گیاهی است، بیاید از یک جای دیگر هم مجوز بگیرد. نه. دستورالعمل‌ها و روال خاص خودش را دارد. سازمان مجوز دهنده به داروها الان غذا و دارو است.


البته من اسامی‌شان را می‌دانم. من هم مثل خیلی از مردم دیگری که پیگیر اخبار اینها بودند، PHR، 160 (اسپری) و آنوال S و استاپ سیدی و آخری که زنیان داشت را اسمش را یادم نمی‌آید که در این حیطه مجوز گرفتند، یکی‌اش در دانشکده‌های طب سنتی انجام شده بود. موارد دیگر را در جاهای دیگر افراد فعالی که در حیطه گیاهان دارویی کار می‌کردند انجام داده بودند.


ولی اینها تأییدیه دفتر طب ایرانی را لزوماً نیاز ندارند. بر اساس کارآزمایی بالینی‌شان که به سازمان غذا و دارو ارائه می‌دهند مجوز می‌گیرند.


به عنوان سمتی که در وزارت بهداشت دارید، چالشی که در طب ایرانی دارید این است که افرادی یک دکان‌هایی باز کرده‌اند و خودشان تجویز می‌کنند. خیلی موارد در فضای مجازی بوده که فلان چیز را برای کرونا استفاده کنید. شما چه اقداماتی انجام دادید که ریل‌گذاری کنید که حداقل هم جلوی شیادانی که به چهره طب سنتی ایرانی آسیب می‌زنند و هم اینکه مسیر اصلی طب سنتی ایرانی را؟؟؟ کنید؟


- یکی از مهم‌ترین کارهایی که در این حیطه باید انجام شود، مسیرهای ایجابی است. شما بالاخره هر چقدر که بروید در هر کدام از این شیادی‌ها را ببندید، در یکی دیگر دوباره یک جای دیگر باز می‌شود و این‌قدر توان و ظرفیت وزارت بهداشت برای نظارت بر تک‌تک اینها نیست چون خیلی‌هایشان هم زیر حیطه وزارت بهداشت نیست.


وزارت بهداشت یک تعدادی معاونت درمان و یک تعدادی افراد شناخته شده دارد که پزشکان و افرادی که پروانه‌دارند و حیطه نظارتی‌اش در آن حیطه است و این‌قدر تعداد اینها بعضاً زیاد است.


شنیده‌ام تهران 7 هزار عطاری است.


آیا به نظرتان نباید مثل داروخانه‌ها به فردی که می‌خواهد عطاری باز کند یک مجوزی دهند که یک فرد متخصص طب سنتی؟


- پس کاری که باید کرد در این حیطه، آموزش و اطلاع‌رسانی به عموم است. چون مردم از کجا بفهمند که این مورد تأیید است، آن مورد تأیید نیست؟ باید یک سازوکاری برایش اندیشیده شود. چیزی که به نظر دفتر طب ایرانی می‌آمد در واقع (بچه‌اش زنگ زد)


شما فرموید بحث ایجابی، خود شما چه کار کردید؟


- مهم‌ترین نکته این است که شما آموزش دهید و یک رشته‌هایی را داشته باشید که اینها رشته‌‌های پشتیبان طب ایرانی‌اند مثلاً مثل رشته‌های فرآورده‌های طبیعی. رشته‌هایی که فردی که می‌خواهد برود عطاری بزند، بیاید این رشته را بخواند، این مجوز را داشته باشد، یک آگاهی داشته باشد، هم با گیاه آشنا باشد، هم با عوارض


مثل و مطابق رشته داروسازی.


- نه به اندازه داروساز، دکتری نمی‌گیرد اما در حیطه کار خودش اطلاعاتی کسب می‌کند. الان واقعیت این است که حالا شما دیگر این‌طوری منتشر نمی‌کنید ولی خیلی از افرادی که کار یا نشده، مغازه‌اش نگرفته، یک عطاری و کافی است دوتا اطلاعات و حالا یک چیزی هم داده‌اند و مریض خوب شده و دیگر تجویز! بالاخره عطاری اجازه تجویز ندارد! شما اجازه دارید یک نفر می‌آید آویشن از شما می‌خواهد، آویشن بدهی. تازه درست بدهی، بعضاً آویشن می‌خواهد، یک چیز دیگر می‌دهی ولی آرام آرام وارد حیطه تجویز می‌شوند. شما این بیماری را دارید، این را بخور! آن را بخور! و خب این برای سلامت مردم واقعاً آسیب‌رسان است.


این خیلی کار اشتباهی است که این اتفاق بیفتد و حتی آن عطارهایی که دانش این را داشتند و اصلاً این دانش ما را نگه داشته‌اند و خیلی از این عطارها در نگه داشتن این دانش بومی، سهم جدی دارند، واقعیت این است که آبروی حرفه‌ای آنها هم زیر سؤال رفته چون آنها هم بر اساس یک مبانی‌ای وارد این کار شده‌اند نه صرف اینکه یک اطلاعاتی از یک جاهایی که خیلی هم درست نیست به دست بیاید و بر اساس آن اجازه ورود به سیستم سلامت مردم بشود و بعد جالبش این است که حالا وقتی یک اتفاق می‌افتد و یک عارضه ایجاد می‌شود، می‌گویند برو حالا متخصص طب سنتی به تو بگوید چه کار کنی!


هم باید دانش مردم ما در این زمینه بالا برود که از هر کسی هر تجویزی را قبول نکنند و هم اینکه وزارت بهداشت یک سیستمی را داشته باشد برای آموزش که افرادی که در یک حدی آموزش دیده‌اند، اجازه ورود به این حرفه را داشته باشند و بدانند حد کارشان چیست، یعنی نمی‌توانند در تشخیص و تجویز دخالت کنند و فقط در حیطه ارائه گیاهان دارویی، داروهای گیاهی هم نه! می‌توانند فعالیت داشته باشند با شناخت کامل از گیاه.


این کار از سوی وزارت بهداشت دارد صورت می‌گیرد؟


- دفتر طب ایرانی مکمل این کولیکوم‌های آموزشی را به معاونت آموزشی تحویل داده، امیدواریم که موافقت با آن صورت بگیرد و هر وقت به محض اینکه این موافقت صورت بگیرد اجرایی خواهد شد. البته باید بگویم که رشته فرآورده‌های طبیعی به صورت رشته کاردانی مصوب شده و ما منتظریم که یکی از دانشگاه‌های کشور این را سریع‌تر اجرایی کند.


ویروس کرونا جهش یافته، طب مدرن هم مانده، طب ایرانی برنامه‌ای برای جهش کرونا دارد؟


- ما دوتا نگاه در طب ایرانی و طب رایج برای بیماری، نه فقط کرونا، هر بیماری داریم. مهم‌ترین نگاه طب رایج، نگاه به بیماری است. یعنی شما می‌بینید ویروس است، ضد ویروس می‌سازید، باکتری است، ضد باکتری، قارچ است، ضد قارچ می‌سازید. منتهی نگاه طب ایرانی علی‌رغم اینکه به خود آن بیماری هم توجه دارد، نگاه میزبان‌محور است. یعنی شما می‌گویی که سوای اینکه ویروس، قارچ یا باکتری است، این میزبان یک سیستم ایمنی دارد که اگر این سیستم ایمنی خوب کار کند، شما ایمن هستید؛ حالا ویروس جهش پیدا کند یا نکند، مهم سیستم ایمنی شماست. چون ما که هر روز نمی‌توانیم هر روز یک واکسن جدید بسازیم. پایه طب سنتی همین است، پیشگیری است. در واقع شما میزبان را جوری اصلاح کنید، البته هر دویشان به محیط هم توجه دارند.


یعنی در طب ایرانی هم برای همه‌گیری‌ها همان توصیه‌هایی می‌شود که در طب روز می‌شود. در طب روز الان می‌گویند دست بشویید، فاصله اجتماعی را رعایت کنید، ماسک بزنید؛ جالب این است که شما سرچ کنید، در کتاب‌های طب ایرانی اپیدمی‌هایی اتفاق می‌افتاده که می‌گفتند خرقه‌ای تر کنید با سیرِ پرورده و سرکه تر شود، یعنی یک مواد ضدعفونی‌کننده و جلوی بینی و دهان گرفته شود، افراد حداقل خروج از خانه را داشته باشند و اگر مجبور شدند، به سرعت بروند و برگردند. یعنی تمام این چیزهایی که در مورد محیط گفته می‌شود در طب سنتی هم بوده و به آن توجه می‌کردند.


اما نگاه مهم‌تری که الان طب سنتی دارد همان نگاه میزبان است. به شما می‌گوید میزبان را قوی کن و محیط را هم حفاظت کن، ویروس جهش کرد، این میزبان قوی می‌تواند مبارزه کند، یا إن‌شاءالله مبتلا نمی‌شود یا اگر مبتلا شد به عوارض کمتری دچار شده و آن کُشندگی کاهش پیدا می‌کند.


این تقویت میزبان در 6 حوزه است که همان می‌گوییم 6 اصل ضروری سبک زندگی است. آن 6 اصل ضروری سبک زندگی چیست؟ یکی‌اش آب و هواست.


سال‌های گذشته هم ما دچار آلودگی هوا می‌شدیم و اتفاقات دیگر، سیگار، قلیان، چیزهایی که هوا را آلوده می‌کند، خب اینها باید رعایت شود. در هوای آلوده،‌ فرد بیرون نرود، در معرض هوای سرد قرار نگیرد، به ویژه دهان و بینی‌اش. اصلاً سال قبل هم که آنفلوآنزا بود ما همین را می‌گفتیم، الان هم که کرونا است همین را می‌گوییم، یعنی اصولش فرقی نمی‌کند.


یکی دیگر از این اصول، خوردنی‌ها و آشامیدنی‌هاست. اگر فرد غذای مناسبی نخورد که سیستم ایمنی‌اش تازه درگیر آن غذا شود، آلرژی به آن غذا بدهد، آن غذا مواد فاسد داشته باشد، گوشت‌های مانده، گوشت‌هایی که در کتاب‌های طب سنتی به آنها غدید (قدید) می‌گویند، سرخ شده زیاد، یا مواد غذایی که برای هضم‌اش دستگاه گوارش ما را دچار مشکل می‌کند، حالا بماند که خیلی از افراد ما همین‌جوری هم هضم‌شان دچار اختلال هست، حالا چیزهایی هم می‌خورند که هضم مشکلی دارد. خب قاعدتاً این بارِ بر بدن می‌شود و بدنی که الان باید یک بخش از توانش را صرف مبارزه با بیماری کند، صرف هضم و دفع مواد زایدی که از طریق آن هضم نامناسب ایجاد شده، می‌کند.


پس حتماً در حیطه خوردنی‌ها و آشامیدنی‌ها مهم است. ضمن اینکه شما می‌توانید چیزهایی را در حوزه خوردنی‌ها و آشامیدنی‌ها توصیه کنید که یک کمی سیستم ایمنی را تقویت کند و جنبه پیشگیرانه داشته باشد که الان در پروتکل ما هست.


به عنوان مثال همان بحثی که از آن اول مطرح شد، افزودن یک کمی سیر، کمی سیر! این هم حواس‌مان باشد، ما این مدت با عارضه سیر و زنجبیل و گرمی‌ها مواجه بودیم. یعنی این‌قدر مردم در این حیطه افراط کرده بودند که دچار بی‌خوابی، خشکی پوست و خونریزی‌های غیرطبیعی شده بودند، گران هم شد آن اولی که منتشر شد ولی منظور اینکه وقتی می‌گوییم کمی! یعنی هر چیزی تعادل، یعنی گیاه هم از تعادل خارج شود، عارضه می‌دهد.


خب خود اینها یک اثرات ضد ویروس و ضد التهاب برایش شناخته شده و می‌تواند در پیشگیری تا حدی مناسب باشد به‌ویژه آدم‌هایی که مزاج سرد دارند.


این حیطه که می‌گویم افراط، مردم خیلی هم در شناخت مزاج ممکن است وارد نبودند و همه افراد به یک اندازه شروع کرده بودند این گرمی‌ها را خوردن و عارضه برایشان ایجاد شده بود. افراد واقعاً با اضطراب و بی‌خوابی مراجعه می‌کردند و یکی از عوارضی که ما با ان مواجه بودیم همین افراط‌هایی بود که در درمان‌های طب گیاهی اتفاق افتاده بود.


خب این می‌شود قضیه خوردن و خودش آداب دارد. هم نوع غذایی که ما باید بخوریم و هم تدابیری که باید رعایت کنیم، درهم‌خوری نکنیم، اگر گرسنه نبودیم غذا نخوریم، چیزی بالغ بر 200 تا 300 دستور است که بهتر است اینها رعایته شود، نه برای کسی که مبتلاست بلکه برای همه افراد.


بحث بعدی خواب و بیداری است. افراد به موقع و خوب بخوابند. الان تدبیر خیلی خوبی که ستاد کرونا انجام داده، ساعت 9 شب به بعد ترددها را جریمه می‌کند، خودش باعث می‌شود مردم زودتر بروند خانه‌هایشان و آن اتفاقات نامناسبی که قبلاً اتفاق می‌افتد، 12 شب شام می‌خوردند، یک و دو می‌خوابیدند و از آن طرف روز معمولاً 12 ظهر شروع می‌شد، این فوق‌العاده باعث تضعیف سیستم ایمنی می‌شود. این موضوع در سبک زندگی مردم اثر داشت، مغازه‌ها زودتر بسته می‌شود، شام زودتر خورده می‌شود، فاصله شام و خواب تا حد زیادی رعایت می‌شود. اثر گذاشته. نه اینکه 100 درصد ولی بالاخره ما در بین مراجعانمان می‌بینیم و مردم متوجه اهمیت این موضوع شده‌اند. خود این رعایت خواب، فوق‌العاده در تقویت سیستم ایمنی مؤثر است.


چهارمی، حرکت و سکون است. هر چند که در دوران کرونا باشگاه‌ها بسته شد و آنهایی که اهل ورزش بودند، چالش‌هایی را داشتند ولی واقعیت این است که نه آن ورزش حرفه‌ای، حرفه‌ای اصلاً مد نظر طب ایرانی نیست و تقویت سیستم ایمنی نمی‌کند ولی ورزش متعادل مناسب با توان قلبی هر فردی واضحاً، اصلاً مقاله چاپ شده و ما از همین مقالات هم برای پروتکل‌مان استفاده کردیم، برای تقویت سیستم ایمنی کمک‌کننده است و اگر هر فردی به حد متعادل فعالیت داشته باشد و به حد لازم هم اتفاقاً استراحت داشته باشد، این کمک می‌کند سیستم ایمنی‌اش تقویت شود.


مورد بعدی هیجانات روحی و استرس‌ها و اَعراض نفسانی است. حالا یک اتفاقی که آن اوایل افتاد و بعضاً خود رسانه‌ها هم دامن می‌زنند و هنوز هم می‌زنند و هر روز 3625 چندتا مبتلا شدند، آمریکا این‌قدر کشته دارد، مرده‌ها روی زمین افتاده‌اند، کرونا این‌طوری شده، جهش شده، مردم! فلان شده! و یک تعدادی هم که علاقه‌مندیشان این است که، ما که کلاً تلویزیون را گذاشته‌ایم کنار و رسانه‌ها را می‌خوانیم، واقعیت این است که خود این هیجانات و استرس‌ها، سیستم ایمنی را ضعیف می‌کند و بخشی از این اتفاقات که حالا در هر کدام از موج‌ها اتفاق می‌افتاد، مردم از عوارض استرس دچار مشکل می‌شدند. یعنی خود کرونا شاید این‌قدر عارضه نداشت که استرس ابتلای به کرونا داشت! در معرض استرس قرار گرفتن، خودش باعث می‌شود که سیستم ایمنی دچار ضعف شود.


و خبرهای خوب‍! اتفاقاً چرا خبرهای خوب اینجا منتشر نشود؟!


روحانی رفت!


- (قهقهه شیطانی حضار!) حالا در کنارش افزایش قیمت‌ها، دلار، ماشین این‌طوری شد، زمین آن‌طوری شد، یعنی اصلاً مردم دیوانه شدند! ول‌شان کنید! بابا خبر ندهید!


واقعیت این است که یک ذره مردم باید از این اخبار بد دور باشند، یعنی یکی از کارهایی که کارشناسان ما اینجا انجام می‌دادند آرام کردن افراد بود. فرد، ملتهب، با استرس زنگ می‌زد، بعد حالا اصلاً ممکن بود کرونا هم نداشت، شنیده بود الان سرفه کرده، حالا مثلاً (آقای خدادای صحبتش را قطع کرد)


در بحث ایراد به رسانه، بهترین برنامه‌هایش ساعت چند است؟ عصر جدید را مثلاً ساعت چند می‌گذارد؟ یک نصف شب عصر جدید تمام می‌شود! بدترین زمان! خب چرا باید سیاست‌گذاری این‌طوری باشد؟!


حالا رسانه‌ها یک استدلال‌هایی هم دارند: مردم کمتر ماهواره ببینند! فلان کنند! ولی ما همه چیزهایمان را فدای یک چیزهای دیگر کرده‌ایم. اصلاً فرهنگ‌مان را فدا کرده‌ایم، اگر آن فرهنگ درست به مردم داده می‌شد چه بسا آن ماهواره را هم نگاه نمی‌کرد. برای اینکه ماهواره نبیند بیاید عصر جدید ببیند، سبک زندگی‌اش بریزد به هم!


به هر صورت این اَعراض نفسانی خودش خیلی چالش جدی و مهمی بود که خودش عامل مهم پیشگیری‌کننده است برای موج‌های بعدی إن‌شاءالله.


عامل آخر هم احتباس و استفراغ است. یعنی اینکه آنچه که در بدن ما ضروری است، باید در بدن ما بماند و آنچه که باید دفع شود، باید دفع شود. افرادی که یبوست دارند، افرادی که تعریق ندارند، افرادی که به میزان مناسب دفع خون قاعدگی ندارند، دفع ادرار ندارند، اینها همه با مشکل مواجه خواهند شد.


یعنی اینها به عنوان اُمّ‌الامراض هستند خیلی‌هایشان، باید درمان شوند. اگر فردی فکر می‌کند به آن ابتلا دارد باید حتماً برایش یک چاره‌ای بیندیشد، وگرنه این مواد زائد می‌ماند، بار بر سیستم ایمنی می‌شود و خودش عارضه ایجاد می‌کند.


کلیپ؛ در خصوص موج چهارم که احتمالش وجود دارد، دستورالعمل‌های عامی که مردم باید رعایت کنند، بحث خوردنی‌ها و آشامیدنی‌ها که برای مواجهه با موج چهارم کرونا مردم آمادگی داشته باشند و در حوزه تخصصی خودتان برای زنان باردار چه دستورالعملی می‌دهید؟


- البته دستورالعمل‌ها همین چیزهایی بود که در این 6 مورد عرض کردم.


(تایپ صحبت‌هایش در کلیپ را که احتمالاً نمی‌خواهی تایپ شود، ولی اگر لازم داشتی بگو تا تایپ کنم!)


انتهای پیام/

ارسال نظر