نظام علمی کشور تصور دقیقی از نقشه علم انقلاب اسلامی ندارد
به گزارش خبرنگار گروه علم و فناوری خبرگزاری آنا، دویست و پنجاه و پنجمین نشست از سلسله نشستهای جبههٔ انقلاب اسلامی در فضای مجازی در قالب گفتوگوی زنده با همکاری دانشگاه جامع امام حسین (ع) و اندیشکده فضای مجازی ژرفا در روز چهارشنبه ۱۵ بهمن ۱۳۹۹ با موضوع «نقشهٔ علم انقلاب اسلامی» با حضور کاظم فولادی قلعه، عضو هیئتعلمی دانشگاه تهران و سرپرست آزمایشگاه پژوهشی فضای سایبر، برگزار شد.
فولادی در این برنامه ابتدا به نگاه انحصاری و ویژه انقلاب اسلامی در موضوعات مختلف اشاره کرد و گفت: یکی از جاهایی که این دیدگاه خودش را نشان میدهد در موضوع «علم و چارچوب سازوکارهای علمی» است که یکی از کلیدیتری اجزای آن، «نقشهٔ علم» است.
وی سپس به تبیین مفهوم «نقشهٔ علم» پرداخت و با بیان یک مثال گفت: ما اگر یک شهر را در نظر بگیریم، این شهر تعدادی خیابان، کوچه و بنبستهایی دارد. این شهر میدانهای اصلی و فرعی دارد و در آن ساختمانهایی ساختهشده است. ساکنان شهر برای اینکه بتوانند در این شهر زندگی کنند باید یک نقشهٔ ذهنی از آن داشته باشند و راهها را بشناسند و بدانند که چگونه میتوان از یک نقطه به نقطهٔ دیگر رفت. فضای علمی هم مانند یک شهر است. ما اگر بخواهیم درگیر فرآیند تولید علم شویم و از علم بهرهبرداری کنیم، باید این شهر را بشناسیم. این شهر، میدانهایی اصلی و فرعی دارد، ساختمانهای مهمی در آن بناشده است و بهتبع آن خیابانها، کوچهها و بنبستهایی دارد. همانطور که یک ساختمان در یک شهر بعد از مدتی نیاز به تخریب یا بازسازی پیدا میکند، برای علم نیز اتفاق مشابهی میافتد. منتها نقشهٔ علم ماهیتی «ویرچوآل» دارد. برخلاف نقشهٔ شهر که روگرفتی از یک واقعیت ملموس (اکچوآل) است، نقشهٔ علم از یک واقعیت ناملموس (ویرچوآل) برگرفته میشود و کاملاً به دیدگاه معرفتی که میخواهد فضای علمی را شکل بدهد وابستگی دارد. بر این اساس، انقلاب اسلامی که بر اساس پایههای معرفتی ویژهای بناشده است، نسبت به این نقشه، حرف جدی و متفاوتی دارد.
سرپرست آزمایشگاه پژوهشی فضای سایبر دانشگاه تهران، در ادامه به تفاوت «نقشهٔ راه علمی» و «نقشهٔ علم» اشاره کرد و گفت: در حال حاضر در کشور بیشتر مفهوم «نقشهٔ راه» یا roadmap برای علم مطرح است و نقشهٔ جامع علمی کشور که حدود ده سال پیش توسط شورای عالی انقلاب فرهنگی مصوب شده است، اساساً به نقشهٔ راه حوزهٔ علم و تکنولوژی نزدیکتر است تا نقشهٔ علم. بهجای اینکه نقشهبرداری از علم انجام شود، نقشهٔ علم موجود تهیه و نقشهٔ علم مطلوب را تبیین کنند و سپس سازوکار یک طرح استراتژیک برای رسیدن به نقشهٔ علم مطلوب از نقشهٔ علم موجود تهیه شود، عملاً به یک roadmap پرداختهاند که کلیات را بیان کرده است.
وی در ادامه گفت: وقتی ما نگاه تمدنی به علم داریم و قرار است یک علم تمدنساز شود و یک حرکت تمدنی را پشتیبانی کند، طبیعی است که نیازمند یک طرح جامع است و لازم است بین حوزههای مختلف علمی همافزایی صورت بگیرد؛ یعنی باید افراد در فرآیند علمی باهم مرتبط شوند تا کارهای بزرگ بتواند رقم بخورد. این چیزی است که نیازمند نقشه است (مشابه نقش نقشههای جغرافیایی برای تسلط بر قلمروی حاکمیتی). مشکل از جایی شروع میشود که نگاه تمدنی نداشته باشیم درصورتیکه نگاه انقلاب اسلامی یک نگاه فراملی، جهانی و تمدنی است.
فولادی در ادامه اجزای محتوایی نقشهٔ علم را بیان کرد و گفت: در نقشهٔ علم مشخص میشود که چه علمهایی وجود دارند، جایگاه هر علم کجاست، رابطهٔ هر علم با علم دیگر چگونه تعریف شود و اینکه شدت رابطه میان یک علم با علم دیگر در چه حدی است. درخت علم امروز به تعداد زیادی شاخه تفکیکشده است (بین ۱ هزار تا ۲ هزار رشتهٔ علمی، امروز در کشور وجود دارد). همیشه یک سؤال مهم در حوزهٔ برنامهریزی آموزش عالی این است که برای چه رشتههایی باید دانشجو بگیریم و چند دانشجو باید بگیریم؟ مبنای پاسخ به این پرسش در نظام فعلی، عموماً تعداد عضو هیئتعلمی در آن رشته است. مشکل از اینجا ناشی میشود که مشخص نیست که کدام علم کاربردیتر و کدام علم پایهایتر است و اساساً مشخص نیست که چه میزان نیاز به هر علم وجود دارد.
عضو هیئتعلمی دانشگاه تهران با اشاره به پروژهٔ نقشهٔ جامع علمی کشور در دههٔ گذشته گفت: مشکل ساماندهی علم در کشور از عدم اجرای مناسب این پروژه ناشی میشود و اینکه بدون تبیین نقشهٔ علم، اقدام به تهیهٔ نقشهٔ راه برای توسعهٔ علمی کشور شد که در آن بیشتر به بیان برخی آرزوها پرداختهشده است.
فولادی با بیان یک مثال ادامه داد: مبنای کار تاکسیهای اینترنتی نقشه است. اگر سرویس نقشه از این اپلیکیشنهای گرفته شود، هیچ کاری نمیتوانند انجام بدهند. در حال حاضر، شرایط وزارت علوم و نهادهای مسئول در حوزهٔ علم در کشور ما شبیه یک تاکسی اینترنتی است که این نقشه را در اختیار ندارد! ولی میداند راننده (استاد) زیاد دارد، مسافر (دانشجو و ...) هم دارد. لذا امکان بهرهبرداری مناسب از آنها را ندارد. البته عدم در اختیار داشتن این نقشه، به این معنا نیست که از نقشهای استفاده نمیشود، بلکه، هر کس در ذهن خودش نقشهای دارد که بعضاً با توهم همراه است.
وی در ادامه با اشاره به تاریخچهٔ نقشهٔ علم گفت: تاکنون دو بار در نقشهٔ علم، انقلاب رخداده است. نخستین نقشهٔ علم در جهان منتسب به ارسطو در یونان باستان است که تقسیمبندی علوم به فیزیک و متافیزیک از اندیشهٔ او برگرفتهشده است. تقریباً تا دو هزار سال پس از ارسطو این نقشهٔ علم، مبنا بوده است تا حدود ۴۰۰ سال پیش که فرانسیس بیکن انگلیسی، روششناسی جدیدی را برای علم تبیین میکند و بر آن اساس نقشهٔ جدید علم را در کتاب خودش (ارغنون نو) ارائه میکند.
عضو هیئتعلمی دانشگاه تهران، عصر حاضر را دورهٔ جستوجوی نقشهٔ علم سوم نامید و گفت: این دوره که از ۲۰ سال پیش آغازشده است و حداقل تا ۲۰ سال آینده ادامه خواهد داشت، بشر به دنبال سومین نقشهٔ علم است. این بحث در میان محافل معرفتی داغ است که شکل و شمایل این نقشهٔ علم آینده چگونه خواهد بود. درواقع، بازسازی نقشهٔ علم زمانی ضرورت پیدا میکند که ما با یک سرریز دانش مواجه میشویم؛ مانند اتفاقی که یکبار در زمان ارسطو و بار دیگر در زمان فرانسیس بیکن رقم خورد. امروز هم بهواسطهٔ موضوع فضای سایبر و شکل ویژهای که در تولید و انتشار علم رقم خورده است و حجم تولید و انتشار محصولات علمی بهشدت بالا رفته است، مجدداً این نیاز احساس میشود؛ چراکه امروز بهسادگی در فضای علم سرگردان میشویم. البته همین نظام علمی که امروز ما با آن چالش داریم، از طریق فضای سایبر کنترل میشود
سرپرست آزمایشگاه پژوهشی فضای سایبر دانشگاه تهران در ادامه گفت: این سرعت در تولید و انتشار هم به ایجاد شاخههای جدید علمی و هم به تولید مطالب علمی در شاخههای گوناگون برمیگردد. در این موقعیت، دعواهایی شکل میگیرد. احساس شکلگیری شاخهٔ جدید باعث میشود افرادی که در آن شاخه هستند، تمایل به مستقل کردن شاخهٔ خود پیدا کنند؛ از طرف دیگر، شاخهٔ مادر در مقابل این انشعاب مقاومت میکند. ممکن است عام جامعه با این دعوا سروکار نداشته باشند، اما این دعوا در محیط علمی به برنامهریزیها و فعالیتهای علمی لطمه میزند. ما در این شرایط باید حرف ویژهٔ انقلاب اسلامی را در این مسئلهٔ مورد توجه جامعهٔ جهانی مطرح کنیم.
وی ادامه داد: نقشهٔ علم باید بر اساس پایههای معرفتی تعریف و تبیین شود. وجاهت شاخههای علمی از فلسفه علم کسب میشود. ما باید فلسفهٔ علمی که انقلاب اسلامی با مبانی آن سازگار است را مشخص کنیم و از دل آن فلسفهٔ علم، روششناسی علم و شاخههای مختلف علمی که بعداً بهصورت رشتههای علمی درمیآیند مشخص شود.
فولادی در پایان به نگاه ویژهٔ اسلام به علم پرداخت و گفت: اهمیت علم و جایگاه آن در اسلام، از هدف خلقت ناشی میشود. هدف خلقت انسان صراحتاً در قرآن کریم، عبودیت است و عبودیت نیازمند معرفت است؛ یعنی ما باید بدانیم که دقیقاً در هرلحظه خواستهٔ ربّ (پروردگار) از ما چیست و به آن عمل کنیم تا عبد بودن ما رقم بخورد. لذا علم در این راستا اهمیت پیدا میکند که با آن بتوانیم خواستهٔ خداوند را بفهمیم و چگونگی عمل کردن در جهت آن خواستهٔ الهی را بیابیم و این معنای عبادت است. با این تعبیر ما باید به دنبال علم حقیقی باشیم، اما چیزی که در غرب science نامیده میشود، گاهی اوقات علم نیست و برعکس جنبهٔ جهل به معنای اصرار بر انکار حقیقت دارد.
انتهای پیام/4144/پ
انتهای پیام/