هنر گرافیت، نیازمند آسیبشناسی است
به گزارش خبرنگار گروه اجتماعی خبرگزاری آنا، گرافیتی به بیان خیلی ساده به نقاشیهایی گفته میشود که با اسپری روی دیوار کشیده میشود، گرافیتی یکی از چهار رکن فرهنگ هیپهاپ است و در کنار بریک دنس، رپ و آهنگ دی جی، تکمیل کننده هیپهاپ عنوان شده است. به گرافیتی هنر خیابانی و شهری یا نقاشی خیابانی و یا حتی دیوار نگاری نیز گفته میشود.
«رادمهر بهرهبر» در نگاهی تحلیلی هنر گرافیتی را به چالش کشیده و معتقد است؛ هنر گرافیت، نیازمند آسیبشناسی است:
آنچه که ما به عنوان فرهنگ گرافیتی از آن نام میبریم، در اصل به معنای هنر اعتراضی است. ریشه این هنر از آنجا بود که عدهای در واکنش به اقداماتی که در سطح جامعه صورت میگرفت، شکلی از ارتباط رسانهای را ایجاد کردند تا بتوانند پیام خود را از مجرای غیر دولتی و غیر سازمانی به گوش جامعه برسانند.
به عنوان مثال بعد از انقلاب اسلامی تصاویر و شعار نوشتههایی روی دیوارهای شهر حک شد که نشان اعتراض به وقایعی بود که در دوران گذشته رخ داده است. بنابراین هنر گرافیتی، نوعی پیامرسان اعتراضی است. این در حالی است که گاهی هنر گرافیتی حالت وندالیسم (تخریب کنترل نشده اشیا و آثار فرهنگی باارزش یا اموال عمومی که یک ناهنجاری اجتماعی به حساب میآید و دلایل متعددی برای آن عنوان میشود) را به خود میگیرد. زیرا شکل اجرایی آن حالت هنر تخریبگر دارد و چون اعتراضی، سریع و مخفیانه است، مطمئنا غیر هنری و غیر آکادمیک هم هست و واژه (هنر گرافیتی) بر همین اساس ثابت نشده است.
یک مثال برای این نمونه این است که فردی از کنار خودرو همسایه رد میشود و به این علت که خود از داشتن خودرو محروم است، با کلیدی خطی روی آن میکشد. وقتی که ما درباره گرافیت صحبت میکنیم، یعنی هیچ نظارتی به عنوان کار هنری بر این نوع از پیامرسانی نمیشود و صرفا بعضی از اشکال مخفیانه نوشته شده یا به صورت تصاویر نشان داده میشوند اما بسیاری از کشورها برای کنترل گرافیت، با در نظر گرفتن محلهای مخصوص مانند زیر پلها اجازه انجام این کار را میدهند. زیرا پر واضح است که گرافیت به عنوان معضل میتواند برای مدیریت شهری و زیباسازی شهر که وظیفه ساماندهی فضای شهری را به عهدهدارند، مشکلساز باشد.
هر چند هنرمندان وجه هنری این قضیه را میبینند، اما گرافیت باید آسیبشناسی شده و در دانشگاهها راجع به آن صحبت شود تا استفاده از آن برای محیط شهری نیز تبیین شود. نقش دانشگاهها و سازمانهای فرهنگی در این چرخه مشخص است اما این آسیبشناسی میتواند در پایاننامهها یا فرهنگسراها تبیین شده و سازمانهای مربوطه از این اطلاعات بهرهمند شوند اما به اعتقاد من جایگاه اصلی بررسی گرافیت در دانشگاههاست و باید در این باره کاملا بحث شده و راهکاری برای آن ارائه شود.
وقتی مجموعهای که متولی زیباسازی شهر است، گرافیت را مورد بررسی قرار دهند نتیجه عکس داده و به نوعی این رفتار اجتماعی را تبلیغ کردهاند. زیرا جایگاه هر چیزی مشخص است و اگر در جایگاهی که برای آن تعیین نشده استفاده شود، دچار تعارض خواهیم شد و در آینده باید به دنبال راهکاری برای کنترل آن باشیم. بنابراین باید تکلیف بعضیها در این خصوص مشخص شود و سازمانی که تعریفی از موضوعی ندارد، لازم نیست وارد کاری شود که در آن تخصص ندارد.
انتهای پیام/