صفحه نخست

آموزش و دانشگاه

علم‌وفناوری

ارتباطات و فناوری اطلاعات

سلامت

پژوهش

علم +

سیاست

اقتصاد

فرهنگ‌ و‌ جامعه

ورزش

عکس

فیلم

استانها

بازار

اردبیل

آذربایجان شرقی

آذربایجان غربی

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

کهگیلویه و بویراحمد

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

هومیانا

پخش زنده

دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
۱۲:۱۰ - ۱۲ دی ۱۳۹۹
گزارش آنا؛

چه کسانی دولت را تضعیف می‌کنند؛ منتقدان یا عملکرد قوه مجریه؟ / وقتی کارشناسان منتقد، حامی آمریکا معرفی می‌شوند!

رئیس‌جمهور در حالی منتقدان را حامی آمریکا و عامل تضعیف دولت معرفی کرد که اساساً عملکرد ضعیف قوه مجریه فاکتوری کلیدی در این خصوص به شمار می‌رود.
کد خبر : 553168

به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری آنا، رئیس‌جمهور روز گذشته در آئین بهره‌برداری از طرح‌های ملی وزارت نیرو بار دیگر از منتقدان دولت گله کرد و کسانی که از این رهگذر به دنبال تضعیف قوه مجریه هستند را به ایستادن در کنار آمریکا متهم نمود. وی در این خصوص تأکید کرد: «هرکس دولت را تضعیف کند و بگوید من ضد آمریکا هستم دروغ گفته و از آن دروغ‌های شاخ‌دار گفته است. دولت در میدان جنگ است و به تعبیری فرمانده این جنگ رئیس‌جمهور است و ما در میدان جنگ هستیم و می‌جنگیم و اگر کسی این دولت را تضعیف کرد چه بخواهد و چه نخواهد حامی و طرفدار آمریکا است.» در این خصوص گفتنی است که؛


1. هیچ‌کس خواستار تضعیف دولت نیست و باید حساب «منتقد» از «معاند» را جدا کرد چراکه معاندین نظام و بدخواهان جمهوری اسلامی در زمره حامیان آمریکا به شمار می‌آیند، نه منتقدان. کسانی که زبان به انتقاد گشوده‌اند، نه‌فقط از طیف اصولگرا، بلکه بخش قابل‌توجهی از آن‌ها از هم خطی‌های دولت تدبیر و امید هستند. رئیس‌جمهور پیش‌ازاین نیز از کسانی که سهم سوء مدیریت در قوه مجریه را بیش از تحریم‌ها می‌دانند، به‌تندی انتقاد کرده و آن‌ها را افرادی توصیف نمود که در حال تطهیر آمریکا هستند. با این حساب، لبه تیز سخنان روحانی به اقتصاددانان طرفدار طیف اصلاحات نیز بازمی‌گردد.



به‌عنوان نمونه، حسین راغفر، استاد اقتصاد دانشگاه الزهرا و فعال اصلاح‌طلب در گفتگویی که اخیراً با علی علیزاده در برنامه جدال داشت، ریشه 85 درصد مشکلات اقتصادی ایران را دور شدن از سیاست عدالت محور دهه اول انقلاب، قدرت گرفتن دوباره بورژوازی تجاری و واسطه‌گر و رفتن به سمت نوعی سرمایه‌سالاری برشمرد.




بیشتر بخوانید:


دشمن سازی روحانی با ترفند عملیات روانی و دوقطبی‌سازی




2. دولت اکنون در بدترین وضعیتی قرار دارد که اساساً یک مجموعه اجرایی می‌تواند آن را تجربه کند. قوه مجریه فعلی، جمعی از مسئولان هستند که اکثریت قریب به‌اتفاق جامعه ازجمله افرادی که به آن‌ها رأی داده‌اند، برای اتمام دوره مسئولیتشان از پاستور لحظه‌شماری می‌کنند. یکی از عمده دلایل این ذهنیت شکل‌گرفته در جامعه این است که دولت نشان داده از کمترین میزان ظرفیت انتقادپذیری – علیرغم شعارهای سال‌های اول در استقبال از منتقدان – برخوردار است و صدالبته گوش شنوایی برای شنیدن نظرات کارشناسی ندارد. انتقاد، غیر از توهین است و رهبر معظم انقلاب چندی پیش نیز خواستار پرهیز منتقدان از اهانت به دولت شدند اما دست اندرکاران اجرایی نشان داده‌اند که عزمی برای شنیدن و عمل کردن به نظرات متخصصان خارج از مجموعه خود ندارد. به تعبیر سید احسان خاندوزی، نماینده تهران و استاد دانشگاه علامه طباطبایی، «آن جریان فکری که به دنبال توسعه وابسته است، بنا ندارد اقتصاد ایران را مقاوم کند. متخصصان ۱۰۰ راه نشان داده‌اند اما اراده‌ای نیست. لایحه بودجه ۱۴۰۰ را ببینید. به قول سهراب: آیه‌ای بهتر از این می‌خواهید؟»



3. دولت و جریان فکری حامی او اساساً قائل به فرافکنی به‌جای پاسخ به مطالبات عمومی هستند. رئیس‌جمهور علی‌الدوام مدعی است که کشور از سه سال پیش در جنگ اقتصادی است و همه مصائب اقتصادی اعم از گرانی‌های بی‌سابقه، کم یاب شدن برخی اقلام ضروری و تورم افسارگسیخته ناشی از تحریم‌های آمریکاست. این در حالی است که دولت قبل، با سه تحریم اتحادیه اروپا، سازمان ملل و آمریکا مواجه بود، ضمن اینکه اساس تحریم‌ها از سال 2012 و در دوره اوبامای دموکرات گذاشته شد. دولتمردان علیرغم طی شدن مسیر تکراری «رفع تحریم‌ها»، هنوز به اثربخشی مسیر دو سر باخت «مذاکره» امید دارند؛ شیوه‌ای که هم تخم‌مرغ‌ها را در سبد سرمایه‌گذاری‌های غرب و رفع تحریم‌ها چید، از «خنثی‌سازی» فشارهای خارجی غافل ماند و شد آنچه شد. به‌این‌ترتیب، دولت اولین نهادی است که با غفلت از سرمایه‌های عظیم داخلی، دست به تضعیف خود زده و ملامت کردن دیگران، از قصور و تقصیرش نمی‌کاهد.


4. قوه مجریه و هم‌چنین رهبران جریان اصلاحات، ناکافی بودن اختیارات رئیس‌جمهور را یکی از فاکتورهای اصلی ناکامی دولت در انجام وظایفش می‌دانند. پس از آنکه گزاره «دولت جوان انقلابی» از سوی مقام معظم رهبری مطرح شد، رئیس‌جمهور سال گذشته در مراسم افطاری و دیدار با جمعی از روزنامه‌نگاران، بار دیگر اظهاراتش در خصوص ناکافی بودن اختیارات ریاست جمهوری و ضرورت مبسوط الید بودنش را تکرار کرد. به‌بیان‌دیگر، نگاه روحانی ناظر بر این است که عبور از سد مشکلات فعلی جز با تفویض اختیارات بیشتر ممکن نیست؛ همان‌گونه که دیگر چهره‌های اصلاح‌طلب نیز چنین عقیده‌ای دارند.



به گفته محمد عطریانفر، عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران، «اینکه تصور کنیم با یک عبارت کلی بگوییم دولت اختیار داشته، نه، دولت چه اختیاری داشته است؟ اختیار داشته است که مذاکره کند ولی مذاکره برای مذاکره، هیچ دردی را دوا نمی‌کند، مذاکره می‌کنند برای رسیدن به نتیجه‌ای.»


دولتی که کارنامه‌ای غیرقابل دفاع دارد و نه‌تنها مسئولیت‌پذیر نیست، بلکه بدون پرده‌پوشی و بی‌محابا این و آن را متهم به کارشکنی و همراهی با آمریکا می‌کند، وقتی‌که فاجعه به بار می‌آید مدعی عدم اطلاع می‌شود، ممکن است با پروپاگاندا و تبلیغات گسترده در خصوص اثربخشی مذاکره و بهبود آینده کشور، دوباره با ترکیبی جدید تکرار شود. لذا بهترین راهکار برای خروج از شرایط بغرنج معیشتی و اقتصادی، بازخوانی شاخصه‌های دولت تراز انقلابی و انتخاب مجموعه‌ای قوی، جوان، انقلابی و کارآمد برای قوه مجریه در انتخابات 1400 است.


انتهای پیام/4106/


انتهای پیام/

ارسال نظر