معادلات سیاسی منطقه در ماه آخر ترامپ
به گزارش گروه رسانههای دیگر خبرگزاری آنا، تنها 24 روز تا پایان دوره ریاستجمهوری ترامپ باقی مانده ولی او و تیمش همچنان دست از ماجراجویی برنداشتهاند و گویی تا کار دست آمریکا ندهند با خیال راحت کاخسفید را ترک نخواهند کرد. رسانهها و کارشناسان آمریکایی همچنان نگران از تحرکات ملیشیا و گروهکهای مسلح حامی ساکن نژادپرست کاخسفید هستند و ساکنان غرب و جنوبغرب آسیا بیمناک از دخالتها و اقدامات بیثباتکننده سنتکام و متحدان رسمی و غیررسمیاش.
تحولاتی که روزانه و حتی ساعتی بهروز میشوند گویای این است که در روزهای اخیر بیشتر از آنچه درون مرزهای جغرافیایی ایالات متحده ملتهب باشد، غرب آسیا در اثر تحرکات آمریکا و رژیم اشغالگر قدس بیثبات و شکننده شده و خیلیها را به فکر فرو برده که ترامپ و متحدانش در این واپسین روزها چه در سر دارند و چه کاری میکنند.
تراکم سوالبرانگیز اتفاقات منطقه
هفته گذشته بهناگاه سفارت آمریکا در عراق مورد هدف قرار گرفت، واقعهای که هرچند تازه نیست اما اینبار بهصورت قابل توجهی رسانهای شد و واکنشهای سیاسی و رسانهای زیادی هم داشت. ترامپ و مشاورانش هم بهسرعت انگشت اتهام را بهسمت ایران گرفتند و گفتند که ایران پشت این حمله قرار داشته است، اظهاراتی که بلافاصه از سوی مقامات ایرانی جبران شد و حتی گفته شد این اقدام و بیانیه بعدی آمریکا کاملا مشکوک بوده و تداعیکننده یک طراحی سیاسی و امنیتی است.
همزمان با این اتفاقات اعلام شد که ناو جنگی یواساس جورجیای آمریکا وارد آبهای خلیجفارس شده است و یک ناو جنگی رژیمصهیونیستی هم از کانال سوئز عبور کرده و بهسمت جنوب میآید. در اینباره مک کنزی، فرمانده نیروهای تروریستی آمریکا در منطقه (سنتکام) مدعی شد واشنگتن درصورتیکه تهران بخواهد حملهای بهخاطر اولین سالروز ترور سردار شهید سلیمانی توسط آمریکا انجام دهد، «آماده است که پاسخ دهد».
در این میان بامداد جمعه خبر آمد که یک کاروان حامل تجهیزات لجستیک آمریکا بهخاطر یک بسته انفجاری در منطقه «السماوه» در استان المثنی واقع در جنوب عراق، منهدم شده است. (اتفاقی که چند روز پیش در همین استان برای یک کاروان ائتلاف آمریکایی که از کویت راهی مرکز عراق بود هم رخ داده بود.)
مقارن با همین ساعات سوریه هم محل درگیری میان نیروهای مهاجم رژیم اشغالگر قدس با ارتش سوریه بود. رسانهها بامداد جمعه گفتند پدافند هوایی سوریه حملاتی را که مرکز پژوهشهای علمی در منطقه مصیاف در حومه حماه را هدف قرار داده بود، دفع کرد.
در خبرها آمد که جنگندههای رژیمصهیونیستی تعدادی راکت از فراز لبنان بهسمت مرکز پژوهشهای علمی نظامی در مصیاف شلیک کردند که بیشتر راکتها پیش از اصابت به هدف، توسط پدافند هوایی سوریه ساقط شد. نهایتا همزمان با انتشار این گزارش، چهارمین کاروان نیروهای آمریکا در عراق هم با بمبهای کنار جادهای و اینبار در استان بابل هدف قرار گرفت.
غرب آسیا هرچند همیشه ملتهب بوده و این اتفاقات به هیچ عنوان جدید نیست اما نمیتوان از تراکم این همه اتفاق ریز و درشت مخصوصا در ایام خاصی چون یکماه پایانی فعالیت دولت ترامپ گذشت و آنها را نادیده گرفت، مخصوصا اینکه بعد از توافقات صلح حاکمان برخی کشورهای عربی با رژیمصهیونیستی حضور نیروهای این رژیم در منطقه بیشتر هم شده است.
درخصوص این تحولات البته تحلیلهای متفاوت و سناریوهای گوناگونی وجود دارد؛ از احتمالاتی که آمریکا را در مظان اتهام قرار میدهند تا تحلیلهایی که نقش ایران را پررنگتر میدانند.
ترامپ و تلاش برای تکمیل پازل فشار حداکثری
محتملترین گزینه که با اهداف متفاوتی میتواند به یک دستورالعمل در هیاتحاکمه آمریکا و متحدان منطقهایاش تبدیل شده باشد تلاش برای یک اقدام نظامی در ماه پایانی حضور در کاخسفید است، اقدامی که در اولین گام، تکه دیگری از فشار حداکثری باشد و بعد از عملیاتهایی با اهداف نظامی و هستهای یعنی ترور سرلشکر سلیمانی و سپس انفجار در تاسیسات نطنز و ترور دکتر فخریزاده اینبار یکی از تاسیسات اقتصادی ایران را هدف قرار دهد.
برخی کارشناسان معتقدند در روزهایی که بهقول حسن روحانی ایران تلاش میکند در دام ترامپ و صهیونیستها نیفتد، آمریکا با یک خودزنی مانند آنچه درخصوص سفارت این کشور در بغداد رخ داد، بهانه لازم برای اقدام را بهدست آورد و همزمان هم گام دیگری برای فشار به ایران و اقتصادش برداشته باشد و هم فرآیند بازگشت بایدن به توافق هستهای و جان گرفتن دوباره برجام را که اکنون محتملتر از هر زمان دیگری است را برای مدتی نامعلوم به تعویق بیندازد.
این شرایط نهتنها برای ترامپ که برای متحدانش در منطقه از رژیمصهیونیستی تا مرتجعان بهترین شرایط ممکن است و میتواند یک پایان ایدهآل برای دوران ریاستجمهوری ترامپ از دیدگاه حاکمان رادیکال منطقه باشد.
درباره مختصات چنین اقدام احتمالیای البته یک کف و سقفی هم در تحلیلها مطرح است، کف عملیات محدود، تاثیر بر اقتصاد ایران و موثر بودن برای تاخیر در بازگشت احتمالی آمریکا به برجام است و سقف آن یک قدم مانده به واکنش متقابل ایران یا درگیری جدی است.
ناگفته نماند آنهایی که شانس وقوع چنین اتفاقی را بالا میدانند، درصدی از سهم را هم به دولت حسن روحانی میدهند و میگویند در روزهایی که دولت او حاضر نیست به هیچوجه بازگشت آمریکا به توافق هستهای دچار چالش شده و به تعویق بیفتد، زمینه برای اقدام رژیمصهیونیستی و آمریکا فراهمتر است چراکه آنها فرصت را برای ضربات بیشتر مساعد میدانند.
آنها گمان میکنند که در چنین وضعیتی حتی اگر نیروهای مسلح ایران که قبلا و در ماجرایی مانند گلوبالهاوک نشان دادند که با کسی شوخی ندارند، بخواهند واکنشی نشان دهند دولت مانع آنهاست و درنتیجه تشدید اختلافات درونی ایرانی، یک دستاورد دیگر برای غرب خواهد بود.
معادلات داخلی آمریکا؛ از تهاجم سایبری تا انتخابات 2024با جستوجو میان عللی که میتواند منجر به چنین رخدادی شود یک موضوع دیگر هم بهوضوح بهچشم میآید و آن پوشش رسواییهای درون آمریکا مانند ماجرای حملات سایبری و آبروریزی هکهای اخیر مهمترین پایگاههای امنیتی و هستهای آمریکاست.
حملاتی که اخیرا رسانهای شده و حتی آمریکاییها نه ابعاد و نه بازه زمانی آنها را بهطور مشخص میدانند آبروریزی بزرگی برای هیاتحاکمه آمریکاست و از اینرو بعید نیست ترامپ بخواهد برای پاسخ و یا برای پوشش آن در افکار عمومی دست به کار شود. القدس العربی چندی پیش در تحلیلی نوشته بود با وجود اینکه پمپئو انگشت اتهام را در این ماجرا بهسمت روسیه گرفته است اما ممکن است بهجای هدف قرار دادن روسیه سایتهای هستهای در ایران را هدف بگیرد و اینگونه حماقت خود را دوباره به رخ جهانیان بکشد.
در مقابل این تحلیل اما یک رویکرد دیگر نیز هست. کسانی هستند که میگویند با وجود کلهشقیهای ترامپ او همچنان سیاستهای حسابگرایانه و آیندهنگری خود را حفظ کرده است، مخصوصا اینکه با عدمپذیرش نتیجه انتخابات فرصتی را برای تداوم حیات سیاسی خود در افکار عمومی باز کرده و بدش نمیآید از این مسیر به فعالیتهای خود علیه دموکراتها ادامه داده و در 2024 دوباره کاندیدای انتخابات ریاستجمهوری شود.
کارشناسان میگویند ترامپ در این زمینه بعید است به نوع رفتارهای همحزبیهایش هم در این یکی دو ماه توجه نکرده باشد، جمهوریخواهانی که نمیخواهند متهم به خروج از حاکمیت و نظم سیاسی و حقوقی درون آمریکا شوند و بازگشتشان به قدرت در ادوار آینده بهخطر بیفتد. آنها در سنا همچنان غلبه دارند و به هیچ عنوان نمیخواهند این برتری تحتالشعاع اقدامات پرریسک ترامپ قرار بگیرد. از اینرو ترامپ و تیمش این را بهخوبی میدانند که ممکن است در چنین میدانی بدون حامی باقی بمانند و حتی سناتورهای تندرو هم از این اقدامات حمایت نکنند.
همین چند روز پیش بود که برخلاف این جاروجنجالهای نظامی و... تد کروز، سناتور جمهوریخواه با ارسال نامهای به رئیسجمهور و وزیر خارجه آمریکا از آنها خواست که برای مسدود کردن مسیر بازگشت بایدن به برجام و توافق آبوهوایی پاریس، این دو توافق را به سنا ارجاع دهند. این اقدام وی بهخوبی گویای چارچوب ذهنی جمهوریخواهان کنگره است.
خیلیها با این تفاسیر گزینه مواجهه نظامی در یک ماه پایانی دولت ترامپ را از اساس منتفی میدانند و میگویند راه انداختن یک کارزار نظامی با توجه به غیرقابل پیشبینی بودن ایران، ممکن است یک هزینه هنگفت روی دست ترامپ و جمهوریخواهان بگذارد و جایگاه آنها را در معادلات سیاسی آمریکا تحتالشعاع قرار دهد. نهایتا اینکه این دست افراد کارکرد وقایع اخیر را مدیریت افکار عمومی و فضای سیاسی درون آمریکا میدانند و محدوده بسیار خاص و مشخصی را برای آن قائلند.
یک تیر و دو نشان ایران
سناریوی دیگری که برخی در این زمینه مطرح کردهاند احتمال اقدام ایران در این رزوهاست. صرفنظر از جوسازی آمریکاییها، 3 علت میتواند توجیهکننده چنین سناریویی باشد. اول اینکه در سالگرد ترور سرلشکر سلیمانی بعید نیست ایران انتقام نصفهونیمه قبلی را بخواهد تکمیل کند و اینبار ضربه مهلکتری به آمریکاییهایی که همچنان دست از گستاخی برنمیدارند وارد کند، چنانکه پیشتر و قبل از پایان مراسم خاکسپاری سرلشکر سلیمانی عملیات خود را انجام داد و عینالاسد را شخم زد.
دومین علت همان ماه پایانی حضور ترامپ در جایگاه ریاستجمهوری است و اینکه ایران نمیخواهد قاتل فرمانده سپاه قدس بدون هزینه کاخسفید را ترک کند و ممکن است برای این خداحافظی رویایی! ترامپ با ریاستجمهوری آمریکا برنامهریزی کرده باشد. علت سوم هم ماجرای ترور دکتر فخریزاده است. هرچند خیلیها رژیمصهیونیستی را مجری و طراح اول و آخر این ترور میدانند اما هستند کسانی که برای آمریکاییها نقشی بیشتر از ناظر و حامی این عملیات قائلند و میگویند سیا در این عملیات دخالت داشته و نقشی موثر ایفا کرده است.
با این تحلیل ممکن است ایران بخواهد با اقدامی انتقامجویانه پاسخی به ترور دانشمندان هستهای خود بدهد و از تکرار وقایع اینچنینی جلوگیری کند. با مدنظر داشتن چنین سناریویی آنگاه اقدامات آمریکاییها هم توجیه مییابد و نشان میدهد که آنها میخواهند با فضاسازی و پروپاگاندا مانع اقدام ایران در این ایام شوند، که خب این هم یک سناریو است و باید منتظر بود و دید چه اتفاقی در روزهای آتی در منطقه رخ خواهد داد.
منبع: روزنامه فرهیختگان
انتهای پیام/
انتهای پیام/