FATF برای خشکاندن منابع مالی سپاه پاسداران و نابود کردن امنیت ایران است / غرب در برجام 2 تبدیل کردن موشکها به تیر و کمان را دنبال میکند!
به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری آنا، ابو محمد عسکرخانی عضو هیئتعلمی دانشگاه تهران در سومین نشست «مذاکره از دید علم» که به همت جامعه اسلامی دانشجویان دانشگاه تهران برگزار شد، گفت: تاریخچه مذاکره به زمانهای قدیم برمیگردد. قبایل زمانی که میخواستند جنگ یا صلح کنند ابتدا مذاکرات را شروع میکردند. مذاکره اغلب بعد از جنگها شروع شد.
عسکرخانی افزود: بههرحال این سیر ادامه پیدا کرد. تا آنجا که در منشور سازمان ملل متحد گرد هم آمدند و هفت ابزار را در این منشور گنجاندند که این هفت ابزار بهعنوان حلوفصل مسالمتآمیز اختلافات دولتها تعیین شد که بهجای اینکه جنگ کنند یا حتی بعد از جنگ بیایند از طریق این هفت ابزار با هم تعامل داشته باشند. یکی از این ابزارها تحقیق است و به ترتیب میانجیگری، مذاکره، مصالحه، داوری، حلوفصل ترتیبات منطقهای هست.
وی افزود: در رابطه با مذاکره کتابها نوشتهشده است ازجمله آن در سال 1984 میلادی دبیر وقت سازمان ملل کتابچهای را منتشر کرد و دران جا درباره مذاکره بحثهایی بیان شد. ابزار مذاکره خود دارای شرایطی است، اولین شرط مذاکره این است بحث تنظیمات (setting) است. که خود دارای دو محور است یکی از محورها زمان و محور دیگر مکان است؛ ابتدا مکان مذاکره کجا باشد و زمان مذاکره، هم اهمیت بسیار دارد.
این استاد دانشگاه تأکید کرد: معمولاً مکان مذاکره در یک کشور بیطرف در نظر گرفته میشود. و اما زمان مذاکره خیلی مهم است که طرفها در چه زمانی مذاکره کنند. علیالخصوص در مورد ایران زمانش بسیار مهم است و روی این باید بحث بشود.
عسکرخانی ادامه داد: مسئله دیگری که در مذاکره اهمیت دارد این است که باید دید که مذاکرات دوجانبه یا چندجانبه است. در این مذاکرات، موازنه قدرت بین مذاکرهکنندگان چطور است؟ این بسیار اهمیت دارد. طرفهای درگیر اصلی در مذاکره چه کسانی هستند؟ هنگامیکه مذاکره میکنیم، باید ببینیم طرف مقابل ما چه کسی است. که در حال حاضر مذاکره بین ایران است و چین، انگلستان، فرانسه، آلمان، روسیه و امریکا و بعد نماینده عالیمقام اتحادیه اروپا یعنی نماینده کل کشورهای اروپایی.
وی افزود: اولین سؤالی که در اینجا مطرح است طرف مقابل ما در بحث هسته آژانس بینالمللی انرژی اتمی است، چرا در طول مذاکرات سه کشور اروپایی پیدا شدند، چرا علاوه بر سه کشور اروپایی نماینده عالیمقام اتحادیه اروپا وارد مذاکرات شد یعنی یکطرف مذاکره ایران و در طرف مقابل تمام اروپاست بهویژه سه کشور اروپایی المان، فرانسه، انگلستان ایران چطور این را پذیرفت.
عسکرخانی تصریح کرد: مشکل ما مشکل هستهای و طرف مذاکره آژانس بینالمللی هستهای است و طرف حساب ما بهموجب ام پی تی (mpt) آژانس است. چرا این کشورها وارد مذاکرات شدند. این یکی از مشکلات است که وقتی چنین مذاکرهای صورت میگیرد آیا موازنه قدرت در این مذاکرات تأمین میشود و آیا توازن برقرار است. یکطرف مذاکره ایران و طرف دیگر چندین کشور و اتحادیه اروپا بهویژه سه کشور اروپایی و اضافه بر این امریکا، چین و روسیه حضور دارند. که این امر به لحاظ اصول مذاکره غلط است. فن مذاکره این را بیان نمیکند بلکه فن مذاکره اینطور است که باید موازنهای برقرار شود. طرفهای درگیر مخاصمه، مناقشه و منازعه چه کسانی هستند این خود بهتنهایی مشکل بزرگی است.
وی ادامه داد: دوم این است که مذاکرهای که در حال اجرا است و مذاکراتی که تا الان صورت گرفته است یک ساختاری، یک موضوع و یک فرایند دارد. ساختار حقوق بینالمللی اینگونه تعریف میشود که عبارتاند از اجزای تشکیلدهنده هر پدیده. در پدیده مذاکره این ساختار از ریشه اشتباه است.
عسکرخانی گفت: دوم به موضوعات مذاکره اشاره میکنیم که این موضوعات مشخص است. یکی از موضوعات مطرحشده مسئله هستهای و مسئله دیگر تحریمهاست و درنتیجه با ورود تحریمها، ارگانهای مختلف نظام جمهوری اسلامی ایران درگیر هستند یعنی در این قضیه از سپاه پاسداران، وزارت دفاع تا شرکت ملی نفتکش ایران، تانکرهای نفتی، کشتیرانی جمهوری اسلامی ایران، بیمهها و ... . وقتی به ریز تحریمها مراجعه میکنیم میبینیم که بافت اجتماعی نظام جمهوری اسلامی ایران در این مذاکره درگیر هستند، پس این موضوعات است که باید در نظر گرفته شود.
این استاد دانشگاه خاطرنشان کرد: سوم فرایند مذاکره است. و فرایند مذاکرات قبلی چگونه بوده است. بنده معتقد هستم برجام و مذاکرات فعلی، پیامد یا دستاورد یک سلسله تعاملات و میانجیگریهایی هست که بین ایران و ایالاتمتحده امریکا و اروپا صورت گرفته است و تاریخچه مخصوص به خود را داراست.
وی یادآور شد: اگر بخواهیم بستر تاریخی کنترل تسلیحات را کنار بگذاریم که به نیمه اول قرن بیستم برمیگردد علیالخصوص انقلاب مکزیک و بعد رژیم غرامت و بعد فرمولهایی که از رژیم غرامت عاریه گرفتند و به رژیم کنترل تسبیحات وارد کردند و درنتیجه در «ام پی تی» گنجاندند و ام پی تی زمانی که در سال 1970 تصویب شد و دولت شاهنشاهی ایران به مدت 25 سال آن را قبول کرد در سال 1995 باید به اتمام میرسید اما دیپلماسی ایران متأسفانه بدون اطلاع به مجلس شورای اسلامی و بعد با نادیده گرفتن قانون اساسی و منافع ایران، وارد ام پی تی بهصورت نامحدود شدند و بعد از کنفرانسهای بازنگری 5 ساله این موضوع ادامه پیدا کرد و ایران در آن مشارکت داشته و بعد سال آینده در سال 1996 ایران دامنه مذاکرات را وسیعتر کرد و به CTBT وارد شد.
عسکرخانی گفت: بعد مشاهده میکنیم که در طول زمان ایالاتمتحده امریکا بعد از انقلاب تحریمهایی را علیه ایران اعمال کرد. بهویژه بعد دستور اجرایی کارتر تا تحریم داماتو در سال 1996. در تحریم داماتو در سال 1996 که در فهم مشکلات امروز بسیار مهم است زیرا در این تحریمها که معروف به «عیسی» یا «ISA» که تحریمهایی گنجاندهشده است و تحریمهایی که بیشتر در یک بعد آن را دنبال کردیم. این تحریمها روی سه موضوع تأکید دارد؛ که رئیسجمهور آمریکا زمانی میتواند این تحریمها را فسخ یا لغو کند که به ادعای آنها جمهوری اسلامی ایران دست از نقض حقوق بشر در ایران دست بردارد.
وی گفت: این یکی از شرایط است در محور دوم ادعا میکنند که زمانی میتوانید این تحریمها فسخ شود که جمهوری اسلامی ایران از دستیابی، پژوهش، و توسعه سلاحهای کشتارجمعی دست بردارد که موضوع هستهای فعلاً در برجام گنجاندهشده است اما سلاحهای میکروبی و شیمیایی بُعد آن است.
عسکرخانی اظهار داشت: سومین محوری که در تحریمها گنجاندهشده این است که مدعی هستند ایران به حمایت از تروریسم همت گماشته و مرتکب تروریست دولتی است! اروپا هم همین موضوع را میگوید که ایران به دنبال سلاحهای کشتارجمعی است و از تروریست حمایت میکند و ناقض حقوق بشر است!
این استاد دانشگاه تصریح کرد: در دوران ترامپ که آمریکاییها از برجام خارج شدند و اروپاییان در برجام ماندند نه اینکه اروپاییان، امریکا را رها کردند بلکه همانطور که بنده در آن زمان اشاره کردم اروپا زندانبان ما شده است و ما را در قفسی محبوس کرده است و امریکا هم کار خودش را انجام میدهد و این دو به ادامه برجام (برجامهای دو و سه) میپردازند. اما اگر کمی دقت کنیم مذاکرات فقط به برجام منتهی نمیشود اما بنده مذاکره روی برجام را یک نگاه اجمالی میاندازیم.
وی گفت: اگر به ادبیات برجام نگاه کنیم لازم است که بند بند این 159 صفحه را کلمه به کلمه تفسیر کنیم و تکتک اینها کلمات باید تفسیر شوند. اما در بحث تفسیر حتی نباید از کاما یا ویرگول بگذریم. وقتی به برجام نگاه میکنیم همانطور که گفته شد مذاکره یکطرف ایران هست و در طرف دیگر انگلستان، المان و فرانسه بعلاوه کل کشورهای اروپایی (اتحادیه اروپا) و امریکا، چین، و روسیه چون هنگامیکه نماینده عالیمقام اتحادیه اروپا هست یعنی کل اتحادیه اروپا در مذاکرات هستند.
عسکرخانی افزود: بنابراین ساختار مذاکره اشتباه است یکطرف ما هستیم و یکطرف چندین طرف از آنها، برای مثال در برجام اشاره میشود که یک کمیسیون مشترک است، خب در کمیسیون مشترک هر کسی یک رأی دارد.
وی تصریح کرد: این بههیچوجه موازنه قدرت و موازنهای در داوری در حلوفصل اختلاف درست نیست، شما کدام مکانیسم داوری را قبول میکنید به این شکل باشد، اصل تعادل، اصل انصاف و برابری در داوریها، در قضاوتها در هرگونه حلوفصل، مکانیسمهای حلوفصل باید وجود داشته باشد. یعنی مسئله یکی است و بعد طرفین به دو گروه تقسیم میشوند اما وقتی در کمیسیون مشترک مطرح و رأیگیری میشود چندین رأی باید داده شود این کاملاً این را نشان میدهد که بهطورکلی ساختار اشتباه است.
عسکرخانی اضافه کرد: شما اگر دقت کنید نهتنها در مقدمه بلکه در بندهای مختلف برجام، اولاً بهصورت صریح اشاره میکنند که اگر ایران خطا کند میتوانند بعدها به استناد به بندی که در مقدمه برجام گذاشتهشده است میگویند که یعنی ایران نقض ماهویی منشور سازمان ملل را انجام داده است. یعنی ایران را متهم و محکوم به این است که منشور سازمان ملل را نقض کرده است؛ زیرا در همان مقدمه برجام ایران به منشور سازمان ملل وصل و متصل میشود و صریحاً میگوید چراکه منشور سازمان ملل هدفش حفظ صلح و امنیت منطقهای و بینالمللی است و ایران را در برجام متعهد میکنند به اینکه اگر ایران تخلفی انجام دهد میگویند که ایران نقض ماهوی منشور سازمان ملل را داشته است. اینجا این سؤال مطرح است که آیا واقعاً مذاکرهکنندگان این را دیدهاند؟ خواندهاند؟ و بعد امضا کردند یا نه؟
وی گفت: بعد در همان مقدمه و نیز در ماده سوم دقیقاً اشاره میشود که جمهوری ایران (نمیگویند جمهوری اسلامی ایران) متعهد میشود که الیالابد از داشتن هرگونه ادوات هستهای محروم بشود!! نمیگویند از بمب اتم، میگویند از هرگونه ادوات هستهای محروم بشود. پس فقط بمب اتم نیست بلکه امروزه ادوات هستهای بسیار زیاد است که فقط محدود به بمب اتم نیست، امروزه کیف اتمی هست، ابزارهای اتمی مختلفی هست.
عسکرخانی ادامه داد: حال که موضوعات برجام را نگاه میکنیم و الان که میگویند بیایید مذاکره کنیم و در داخل ایرآنهم جشن گرفتند هیچکس با نفس مذاکره مخالفتی ندارد، هیچکس به دستش تابلوی ضد مذاکره را نگرفته است، همه متخصصان مذاکره را قبول دارند اما مذاکره بر سر چه چیزی؟ بنده پیش از برجام گفتم اگر برجام با این ویژگیها امضا شود فردا موشکهای ما تبدیل به تیر کمان میشوند.
این استاد دانشگاه تأکید کرد: الان تمام صحبتهایی که آلمانیها، فرانسویها جلو افتادند و اشاره میکنند و خود بایدن هم به آن اشاره میکند این است که یکی از موضوعاتی که باید در ادامه برجام مطرح شود و سر آن مذاکره کنیم موشکهای ایران است! مذاکره خوب است اما شما بر سر چه مذاکره کنیم یعنی ابزار سلاحهای متعارف خودمان را دربارهاش مذاکره کنیم پس چه چیزی برای ایران میماند.
وی گفت: هدف از زندگی پیشگیری از جنگ است و پیشگیری از جنگ همه آن با شعار دوستت دارم درست نمیشود واقعیت دنیای امروز این است که بنده نمیخواهم بگویم ماکیاولیست باشیم اما در منطق ماکیاولیستی در جهان هست؛ ماکیاولی میگوید «دوست داشتن خوب است یا اینکه از آدم بترسند؟»، خوب است که هر دو موضوع باشد اما اگر مجبور به انتخاب بودید، در عشق و دوست داشتن وفایی نیست، روی دوست داشتن نمیشود حساب کرد باید از انسان حساب ببرند شما آمدید در برجام برای ایران و نسل آینده ایران تصمیم گرفتید که الی ابد ایران از داشتن هرگونه سلاح هستهای محروم است و بعد آن سلاحهای متعارف یعنی شروع برجام به اسم اینکه اسمش را برجام پلاس، برجام 2 یا تحت هر اسمی که باشد اینها میخواهند ایران راجع به موشکها خود مذاکره کند هنگامیکه شما راجع به موشکها صحبت میکنید وقتی موضوعات ایران را مطرح میکنند میگویند موشکها باید در مذاکره باشد.
وی افزود: دوم؛ ایران به ادعای آنان عملیات تروریستی انجام میدهد! این را باید در مذاکره بگنجانیم یعنی قدرت فرا منطقهای ایران را خنثی کنند، حضور در منطقه و حضور فرا منطقهای ایران را اینها را عملیات تروریستی میدانند و میگویند شما در عراق و لبنان و یمن و سوریه چهکار میکنید میگویید عملیات تروریستی است.
این استاد دانشگاه افزود: سؤال این است که سه کشورهای دیگر در خلیجفارس، در کانال سوئز در اقیانوس هند چهکار میکنند مگر غیر از این است که از منافع ملیشان حمایت میکنند. منافع ملی تعریف دارد. منافع ملی فقط به مرزها محدود نمیشود بلکه منافع ملی یک مملکت، متغیر وابسته به امنیت ملی و بینالمللی یک کشور است در تعریفی که در منافع ملی هست این است که اگر هرگونه فعل و انفعالی در دنیا صورت بگیرد در آسمانها صورت بگیرد و در هوا صورت بگیرد در فضای ماوراء جو صورت بگیرد منافع یک مملکت به خطر افتاده است. یعنی ما در مریخ، سوریه، عراق و یمن منافع داریم و همانطور که آمریکاییها میگویند ما در اینجاها منافع داریم.
وی ادامه داد: وقتی میخواهند مذاکره کنند میگویند که ایران باید اینها را قطع کند بحث عملیات تروریستی و بحث حقوق بشر را پیش میکشند هر سه این را وقتی نگاه میکنیم این مذاکرات، ستون مذاکرات مخصوصاً دولت بایدن، چرا چون دموکراتها بودند که تحریمها را آغاز کردند والآنهم دموکراتها با کمک اروپا و اتحادیه اروپا درصدد برجام پلاس هستند که هدف آنها تدوین قواعد نرم علیه جمهوری اسلامی ایران هستند.
وی افزود: من خیلی ساده در سخنرانیهایم اشاره میکنم و باید اشاره شود و بارها تکرار شود، جمهوری اسلامی ایران بر یک مثلث قائمالزاویه شباهت دارد یک زاویه قائمش امنیت، یک زاویهاش اقتصاد است و یک زاویه حادهاش فرهنگ است. اگر به مذاکرات دقت کنید مذاکرات را میخواهند منجر کنند به تدوین قواعد نرم که در درجه اول زاویه قائمه را از بین برود در درجه دوم زاویه حاده اقتصاد از بین برود و در درجه سوم زاویه حاده فرهنگ از بین برود.
وی تأکید کرد: برجام در رابطه با زاویه قائمه است تحریمها در رابطه با اقتصاد است و isa با سه محور که حقوق بشر، سلاحهای کشتارجمعی و تروریسم، و بعد هم fatf. اگر دقت کنید مجلس تصویب کرد بههرحال مجمع تشخیص مصلحت نظام مسکوتش گذاشت که الآنهم دوباره بهفرمان مقام معظم رهبری مجدداً باید تشخیص مصلحت نظام بررسی کند آنهم سه محور دارد هم پولشویی، صلاح کشتارجمعی و تروریسم است معتقد هستند که ایران دارد به بانکها و شرکتها (کشتیرانی، نفتکش، نهاد سپاه و وزارت دفاع) میگویند که اینها پولشویی انجام میدهند و با پولشویی میآیند مرتکب اشاعه سلاحهای کشتارجمعی میشوند و از تروریسم حمایت میکنند و درنتیجه مذاکره روی اینها دارد صورت میگیرد.
وی افزود: در زاویه قائمه در کنار برجام میآیند مکملش را آمریکاییها مطرح میکنند. «کاتسا یاکاتزا». در آنجا میبینیم که سپاه پاسداران را و تکتک سپاهیان را بهعنوان تروریست میشناسند و معتقدند که اینها پولشویی انجام میدهند و سلاح کشتارجمعی دارند و درنتیجه در خارج از کشور عملیات تروریستی انجام میدهند، مخصوصاً نیروی قدس. و درنتیجه میگویند بهواسطه fatf و بهواسطه تحریمها ما مذاکره میکنیم که منابع مالی سپاه پاسداران را بخشکانیم و درنتیجه امنیت ایران را نابود کنیم. فقط سپاه هم نیست کل وزارت دفاع و بنیه دفاعی کشور هدف است.
وی افزود: بنابراین میگوییم که مذاکره علاوه بر اینکه نامنصفانه است یعنی ساختار آن غلط است و علاوه بر غلط بودن ساختار، ناعادلانه و غیرمنصفانه بودن آن، موضوعات مذاکره خطرناک است. دیگر درباره چه میخواهیم مذاکره کنیم؟ اینکه کوچکترین ابزار بازدارنده را نباید داشته باشید؟
این استاد دانشگاه بیان کرد: ببینید اردوغان میآید حرفی میزند بعد هم میگویند که نه منظور ما این نبوده است؛ امارات میآید هرازگاهی این ادعاها برای جزایر ما مطرح میکند یا خود عراق که اینهمه محبت کردیم هنوز ما با آنها داریم رژیم ترک مخاصمه داریم، رژیم ترک مخاصمه بر اساس این است که نه جنگ است و نه صلح، عراقیها هم که معاهده الجزایر را هم که قبول نکردند و صدام که معاهده را پاره کرد و معاهده صلحی ننوشتیم و درنتیجه یک نوع ترک مخاصمه است، یعنی هر آن ممکن است که جنگی آغاز شود. با این وضع با عراق و کشورهای عربی و با این وضع با عربستان و حضور اسرائیل، شما بیایید موشکها را هم تبدیل به تیر و کمان کنید؛ مذاکره روی این مطلب هست.
وی گفت: در زمان جنگ سرد آمریکاییها با اتحاد جماهیر شوروی مذاکره میکردند به آنها آوانس هم میدادند اتفاقاً آمریکاییها تمام محصولات کشاورزی را اتحادیه شوروی فروختند به آنها گندم و ذرت میفروختند اما نمیآمدند بر سر قطعهای از فانتوم مذاکره کنند. یا چرا الان امریکا ترکیه را که عضو سازمان پیمان آتلانتیک شمالی است را تحریم کرده است؟ چون ترکیه با روسیه قرارداد بسته است که این موشکهای روسی اس 400 را بخرد.
این استاد دانشگاه افزود: طرفداران مذاکره بهغلط، مسائل اقتصادی را پیش میکشند مسائل اقتصادی خیلی مهم است اما یک زاویه حاده است در مقابل یک زاویه قائمه هرکدام از بینها برود مثلث به یک خط تبدیل میشود و مثلثی وجود ندارد، ایرانی وجود ندارد اما زاویه قائمه اولویت دارد.
وی گفت: جیکوب واینر درآن مقاله خود 1948_49 دراولین شماره world polotics مطلبی نوشت رابطه این دو تا را روشن کرد, و اینطور بیان کرد که قدرت سیاسی نظامی باید بهزور اقتصاد را به دست بیاورد، و اقتصاد قدرت سیاسی نظامی را حفظ کند و هر دو مکمل هم باشند؛ اگر یکی از بین برود دیگری نابود میشود. اول قدرت سیاسی، بینش سیاسی هست. با بینش سیاسی باید اقتصاد را به دست آورد، اقتصاد باید برگردد و بینش سیاسی را حفظ کند. اگر نظام سیاسی نتواند بهنظام اقتصادی برسد فرومیپاشد، اما اقتصاد هم بدون بینش سیاسی و قدرت نظامی بازدارندگی، خودبهخود از بین میرود، شواهد تاریخی هم زیاد است ما میگوییم که هر دو به یکدیگر متصل هستند اما زاویه قائمه کدام است و زاویه حاده کدام؟ درست است که مشکلات اقتصادی بسیار زیادی است اما مذاکرات اگر هست بیاید مذاکرات روی isa انجام بدهید یا مذاکرات را روی کاتسا انجام دهید.
این استاد دانشگاه خاطرنشان کرد: اولین شرط به نظر من این است که امریکا کاتسا را بردارد تا حسن نیت خودش را نشان دهد. اتفاقاً دارند میگویند که بدون پیششرط باید مذاکره کنید. حالا ما خسارت وارده را به کنار میگذاریم و خروج ترامپ از برجام به نظر من مهم نیست که شما بیاید خسارت بخواهید، اما بیایید مذاکره را شرطش را کاتسا بگذارید یا این دومحوری که FATF است، اروپاییها بیایند و انعطافپذیر باشند و در اینجا کوتاه بیایند، بیایند شرایطی را ایجاد بکنند که حداقل استاندارد بینالمللی امنیت دستهجمعی را برای همه دنیا وجود دارد برای ما تأمین کنند.
وی ادامه داد: رژیم امنیت دستهجمعی به این صورت است که اگر در امور داخلی ما دخالت کردند و اگر عملیات تروریستی در داخل کشور انجام دادند و وقیحانه ادعا کنند که ما این عملیات را انجام دادیم باید مذاکراتی در این مورد باشد که بیایند چهکار کنند، بیایند چنین عملیاتی را محکوم کنند. چرا محکوم نمیکنند و این یک فاجعه است.
این استاد دانشگاه اظهار داشت: موضوعات مذاکره خیلی مهم است اگر دقت کنید مذاکراتی را که تا الان صورت گرفته پیامدان چه بوده است یکی از آنها را اشاره میکنیم وقتیکه تحریمهای دوره اول که از قبل ترامپ علیه ما انجام شد در آن زمان جمهوری اسلامی ایران نهادهایش آمدند که تحریم ها را بهاصطلاح عوام دور بزنند که این دور زدند بنده تلقی نمیکنم بلکه کنترل تحریمها است، مدیریت تحریمها است.
وی افزود: ایران مدیریت تحریم کرد و سلسله کارهایی انجام داد که موفق بودند ازجمله آن در بیمه کشتیها، چون تمام بیمه علیه کشتیرانی و نفتکشهای ایران قطع شد. ایران تلاش کرد حتی آلمانها هم قبول کردند که یک شرکت بیمه درست شد اما وقتیکه برجام امضا شد آنها آمدند گفتند اصل شفافیت باشد. الآن هم محور اصلی که در حال اجرا است میگویند اصل شفافیت، شفافیت را متغیر وابسته به راستی آزمایی میدانند، یعنی این سه رژیم هست: رژیم بازرسی، رژیم نظارت و رژیم مصونیت؛ یعنی ایران باید بیاید آن چراکه باید در طبق اخلاص بگذارد و تمام اسرار بانکی اقتصادی، نظامی، مالی فرهنگی همه اینها را در طبق اخلاص بگذارند همانطور که در برجام در طبق اخلاص گذاشت بعد اعتراف کند تا ما گذشتهاش را ببخشیم و این کار را انجام دادیم.
وی بیان کرد: وقتی در برجام ما این کارها ا انجام دادیم، آمدند تمام راههای مدیریت بحران ما را بستند و بعد گفتند باید بیاید روز از نو روزی از نو. دوباره باید سراغ بیمه لویس بروید که بیمه انگلیسیها است. اگر قرار باشد که به این طریق، در برجام صریحاً میگویند که از جمهوری اسلامی ایران بارها و بارها از آن تعهد گرفتند که باید همکاری داشته باشد و همکاریاش کامل باشد و این همکاری در رابطه با نظارتها، در رابطه با پروتکلهای الحاقی در رابطه با بازرسیها باشد؛ یعنی هر جا را خواستیم، هر زمانی که خواستیم بازرسی کنیم بازرسان که مصونیت کامل دارند.
این استاد دانشگاه اضافه کرد: پس بنابراین، این چه نوع مذاکراتی هست که کاملاً تعهدات یکطرفه است، شما شاهد این بودید که برجام را امضا کردند و بعد شاهد این بودید که تمام تعهدات را ایران انجام داد و آنها هیچکدام تعهداتشان را انجام ندادند. اروپاییها این سه سال و نیم را از اینستکس تا وعدههای روی آب و وعدههای سرخرمن دادند، دیدید که اینهمه مذاکرات راجع به همکاری اروپا شد و ایجاد شرکتهایی که بیایند تحریمهای ایران را تا آنجایی که به برجام مربوط میشود حداقل شلتر کنند و اینها نشد، اروپاییها هیچ قدمی را برنداشتند و در طول این مدت سعی کردند ما را حبس کنند تا امریکا تمامی فشارها را به ما وارد کند و بعد وقتیکه دوباره آمدند مجدداً در فاز دوم فشارهای بیشتر را با آمریکاییها علیه ایران ارائه کنند.
وی افزود: بنابراین مذاکرات با این وصف منجر میشود به قوانینی نرمی را که دست و پای ایران را در یک مثلث قائمالزاویه، که یک زاویه امنیت یک زاویه اقتصاد و یک زاویه فرهنگ است، فرهنگ را اشارهکنیم مثل 2030 مثل تمامی فعالیتهای که کنگره امریکا انجام دادند و تمام پولهای که آمریکاییها و اروپاییها گذاشتند.
این استاد دانشگاه با اشاره به سخنپراکنی رسانههای معاند، گفت: اینها کاملاً بودجه خاصی برای تضعیف بعد فرهنگی کشور عزیزمان ایران دارند. همه اینها قابلمذاکره هست چرا موضوع مذاکره را آنها انتخاب میکنند چرا اروپا چرا امریکا موضوع مذاکرات را انتخاب کردند چرا ما موضوعات مذاکره را انتخاب نکردیم بنابراین این نوع مذاکرات، مذاکرات تحمیلی است.
انتهای پیام/
انتهای پیام/