مرگ ملک عبدالله و نگاه فریبکارانه غرب به عربستان
به گزارش خبرنگار گروه بینالملل خبرگزاری آنا روزنامه ایندیپندنت در گزارش به مناسبت مرگ ملک عبدالله نوشت:برای پادشاه یک کشور که در ملا عام مردم را گردن میزند، اجازه میدهد تنها یک عقیده وجود داشته باشد و برداشتی افراطگرایانه از اسلام را به دیگر کشورها صادر میکند، چه اسم یا عنوانی میتوان انتخاب کرد؟ اگر منظور ابوبکر البغدادی، خلیفه خودخوانده داعش باشد آنگاه میتوان وی را تحت تعقیبترین تروریست دنیا معرفی کرد. اما اگر فرد موردنظر، ملک سلمان بن عبدالعزیز آل سعود باشد، آنگاه در نگاه رهبران غربی او فردی قابلاحترام خواهد بود.
روز شنبه بود که شاهزاده ولز و دیوید کامرون، نخستوزیر انگلیس به ریاض رفتند تا مراتب احترام و تسلیت خود را درباره مرگ ملک عبدالله به برادرش و پادشاه جدید عربستان اعلام کنند. مرگ ملک عبدالله در سن 90 سالگی، دورویی رهبران جهان را بیشازپیش نمایان ساخت. پرچمها در انگلیس به حالت نیمهافراشته در آمد و کامرون از تلاشهای پادشاه پیشین در تقویت درک و فهم میان ادیان مختلف سخن گفت. باید این سؤال را از نخستوزیر انگلیس پرسید آیا میتواند مدرکی نشان دهد که بیانگر علاقه ملک عبدالله به فهم بیشتر دیگر ادیان باشد.
در راستای همین اقدامات بود که کامرون دو هفته پیش برای مقابله با تروریسم، به فرانسه رفت و در راهپیمایی رهبران جهان در پاریس شرکت کرد. در آنجا بسیار در مورد حقوق بشری سخن گفته شد که هیچ اثری در عربستان ندارد. باراک اوباما، رئیسجمهوری آمریکا، نیز که در مراسم پاریس غایب بود، از این فرصت برای تجلیل از روابط ریاض و واشنگتن استفاده کرد و این رابطه را مبنای صلح و امنیت در خاورمیانه خواند. جان کری، وزیر امور خارجه آمریکا هم با نام بردن از ملک عبدالله بهعنوان فردی عاقل، ادعا کرد جهان رهبری نمونه را از دست داد.
نکته جالب و خندهدار این است که تمام این افراد به فردی همچون رائف بداوی اشارهای نکردند؛ وبلاگنویس عربستانی که چند هفته پیش به اتهامات واهی در ملاعام 50 ضربه شلاق خورد. حکم بداوی نمایانگر این بود که واکنش دنیای دموکراتیک به سلطنت عربستان تا چه اندازه اشتباه بوده است. شاهزاده چارلز در تمام لحظات حضورش در عربستان، رفتاری گرم و صمیمی با مقامات این کشور داشت؛ رسانههای دنیا در فوریه گذشته نیز شاهد چنین رفتارهایی از وی بودند و آن زمانی بود که چارلز با پوشیدن لباس سنتی اعراب، با شاهزادههای سعودی در رقص شمشیر شرکت کرد. شش ماه بعد و زمانی که 20 شهروند سعودی اعدام شدند، چارلز هیچ اعتراضی نکرد.
افرادی که ملک عبدالله را فردی اصلاحطلب معرفی کردند، بههیچوجه به سابقه وحشتناک کشور او در زمینه حقوق بشر اشارهای نکردند. آیا آنها ویدئویی که اخیراً در فضای مجازی پخش شده است و گردن زدن یک زن میانماری توسط نیروهای پلیس را نشان میدهد، ندیدهاند؟ در یک نمونه دیگر از زنستیزی رژیم عربستان، اخیراً دو نفر از زنان عربستانی که قانون منع رانندگی را شکسته بودند به دادگاه جرائم تروریستی ارجاع داده شدند. حال جای تعجب دارد که چگونه خانم کریستین لاگارد، رئیس صندوق بینالمللی پول در پیام تسلیت خود، ملک عبدالله را پیشگام در عرصه حقوق زنان معرفی میکند.
مشخصتر از همه اینها این است که هیچگاه به این موضوع اشاره نشده که خاندان سلطنتی سعودی ایدئولوژی و تفکری را گسترش دادند که زمینهساز ایجاد القاعده و زیرشاخههایش بوده است. درواقع این خاندان با کمک اندیشههای افراطگرایانه وهابیت توانسته در قدرت بماند. در واقع مقامات سعودی و اعضای گروه تروریستی داعش علاقه مشابه و فراوانی به گردن زدن مخالفان در ملاعام دارند. سؤال این است که این تفکر داعش از کجا آمده است؟ هم القاعده و هم داعش به دنبال بنای خلافتی هستند که شباهتهای زیادی به خاندان سعودی دارد.
مقامات سعودی همزمان با اعلام این هشدار به شهروندان که «بدون حمایت ما زیان خواهید کرد»، در جهت ارعاب هر فردی برآمدهاند که به دنبال ایجاد صدای مخالف در کشور بوده است. آنها سالهاست به همپیمانان خارجی خود میگویند اصلاحات و تغییر را دوست دارند، اما کشور آمادگی چنین موضوعی را ندارد. با اینحال، هیچگاه سؤال نشده است که چرا مقامات ریاض بیشازاندازه بر تقویت نیروهای نظامی و سرویسهای اطلاعاتی تاکید دارند. درواقع، خاندان سلطنتی با تهدید شورش نیروهای محافظهکار، درصدد ترساندن کشورهای غربی برآمدهاند.
با تمام این اوصاف، همه میدانند که عربستان اسامه بنلادن و دیگر جوانان عربستان را برای جنگ به افغانستان فرستاد و زمینهساز تشکیل جریانهای جهادی و افراطی در سراسر دنیا شد. از آن زمان بود که ایدئولوژی وهابیت باعث شکلگیری حملات متعددی علیه شهروندان در خاورمیانه، آفریقا، اروپا و آمریکا شده است. مماشات با مقامات سعودی نتوانست مانع از بروز حملات 11 سپتامبر، بمبگذاریهای لندن و حتی ربودن دختران نیجریهای شود. مشکل اصلی تفکر وهابیت است و عربستان سعودی که با یک خاندان سلطنتی دو رو، آغازگر این تفکرات بوده است.
انتهای پیام /
انتهای پیام/