توضیح معاون نهاد کتابخانهها درباره «ایستگاه مطالعه»: هنوز 7 میلیون نسخه کتاب در انبارها مانده است
هادی حسینینژاد؛ خبرنگار فرهنگی آنا: اجرایی شدن طرح «ایستگاه مطالعه» از سوی نهادکتابخانههای عمومی کشور از سال 89-90 به دبیرکلی منصور واعظی، از همان دوره با اظهارات و انتقادات مختلفی روبرو بود که از جمله این موارد میتوان به مقوله بودجه کلانِ تخصیص یافته، کانال انتشار کتابهای مورد نظر و عدم دسترسی به نتایج مثبت این طرح اشاره کرد. لازم به یادآوری است که مطابق با این طرح، 90 عنوان کتاب در 6 دوره، با مجموع قریب به 14 میلیون شمارگان توسط انتشارات «کتاب نشر» برای تجهیز بیش از 600 ایستگاه مطالعه تعبیه شده در استانهای مختلف کشور، منتشر شد و...
این اقدام صرفنظر از انتقادات و علامت سوالهایی که توامان با خود داشته، در یکی دو سال اخیر بدون تحرک و تغییر، با همان کیفیت و کمیت در اماکن قبلی دنبال شده و چندان خبری از تصمیمات مدیران جدید نهاد مبنی بر ادامه این پروژه، مطرح نبود. از اینرو با محمد اللهیاریفومنی، معاون توسعه کتابخانهها و کتابخوانی نهاد کتابخانههای عمومی کشور، وارد گفتوگو شده و ضمن پرداختن به پارهای از جزئیات و نکات مورد نقد، تصمیمات نهاد را پیرامون روند تداوم این طرح و آینده آن جویا شدیم که در ادامه میآید:
قریب به 4 سال از کلید خوردن پروژه «ایستگاه مطالعه» توسط نهاد کتابخانههای عمومی کشور میگذرد. این طرح در دوره جدید به چه شکلی استمرار داشته است؟
پیرو اقدامات صورت گرفته در گذشته، درحال حاضر بالغ بر 600 سازه ایستگاه مطالعه در استانهای مختلف و در اماکن عمومی مستقر است. زمانی که این سازهها (ایستگاههای مطالعه) طراحی شد (یعنی سال 89-90) نهاد برای تجهیز، درصدد انتشار کتابهایی متناسب با این سازهها برآمد که نهایتا با انتشار 14 میلیون نسخه کتاب منتج شد که این کتابها به تناوب در سازهها قرار میگیرند؛ با این توضیح که در اماکن استقرار ایستگاههای مطالعه در سراسر کشور، انبارهای کوچکی جهت نگهداری کتابهای منتشر شده، ایجاد شده و مسئول شارژ ایستگاه، به محض خالی شدن قفسهها، وظیفه داشته که ایستگاه را با کتابهای موجود در انبار، پر کند.
مطابق با برآوردهای صورت گرفته، در حال حاضر حدود 6 تا 7 میلیون نسخه از میزان کتابهای تولید شده توسط نهاد، در انبارهای مورد اشاره باقی مانده است و از آنجایی که باید از تضییع بیتالمال جلوگیری کرد، مقرر شد تا زمانی که انبارها از کتاب پر هستند، کتاب تازهای برای تجهیز ایستگاهها به چاپ نرسد.
متناسب با تصمیمات مجموعه مدیریت جدید نهاد، این پروژه چه آیندهای را پیش روی خود دارد؟
درباره عملکرد این پروژه، در دوره جدید چند طرح مطالعاتی را آغاز کردیم تا به روند مناسبی برای ادامه فعالیت ایستگاههای مطالعه در پیش گرفته شود. همانطور که میدانید اصلیترین ایده این طرح، در دسترسی آسان جامعه به کتاب بوده است و در همین راستا، اماکنی همچون فرودگاهها، پایانههای مسافرتی، بانکها، بیمارستانها و ... برای استقرار ایستگاهها معین شد. اما کتابهایی که برای تجهیز این ایستگاهها به چاپ رسیدند، حالت عمومی داشتند، یعنی عناوین ثابتی در تمامی ایستگاهها ارائه شده است. حال آنکه مطابق با تحقیقات اخیر، کتابها باید متناسب با گروههای اجتماعی که در اماکن مختلف حضور دارند، تفکیک و ارائه شوند.
از طرف دیگر فرایندهای نظرسنجی را هم آغاز کردهایم تا از میزان رضایتمندی از مواردی همچون مکان استقرار ایستگاهها، عناوین کتابها، نیاز و علاقهمندی مخاطبان به موضوعات مختلف آگاه شویم تا برای تداوم بخشیدن به این پروژه، مسیر درستی را انتخاب کنیم.
تحقیقات دیگری نیز درباره صورت و فرم کتابها در دست انجام است.مثلا با توجه به آنکه مخاطب ایستگاهها در اماکن مختلف، با زمانبندیهای خاص امکان استفاده از آنها را دارد، مهم است که کتابها به لحاظ قطع، فونت، صفحهبندی و سایر موارد، مناسب این موقعیتها باشند.
یکی از انتقاداتی که از آغاز اجرایی شدن این پروژه مطرح بوده، نحوه و کانال انتشار کتابها بوده است. نهاد برای این مساله چه تمهیدی را مدنظر دارد؟
نهاد کتابخانههای عمومی در دوره مدیریت جدید تصمیم متقنی دارد که دیگر خودناشری نکند. از سال گذشته نیز نهاد کتابی را به نام و توسط مراکز نشر خود منتشر نکرده است و سعی کرده تا در زمینه نشر از ناشران دیگر کمک گرفته شود تا با رویکرد حمایت از چرخه نشر، کتابهای مورد نظر توسط ناشران دیگر منتشر شود و بعد نهاد در مقام خریدار، اقدام به خرید این کتابها کند.
و قرار است تامین و تخصیص اعتبار برای انتشار دورههای جدید کتابهای ایستگاه مطالعه چطور محقق شود؟
طبعا اگر نهاد هزینههای سنگین و هنگفت این طرح را عهدهدار شود، به احتمال زیاد از پس کار برنمیآید. به همین دلیل تصمیم ما تعامل با حامیان دیگر است. به عنوان مثال با ایجاد تعامل با بانکها، سازمان عقیدتی ارتش، سازمان زندانها و... میتوان هم مشکل بودجه را مرتفع کرد و هم اینکه تولید کتاب به فراخور مکان استقرار ایستگاهها، به شکل معقولتری کنترل و هدایت شود.
تا کنون مذاکراتی با سازمان عقیدتی ارتش کردهایم و تفاهمنامههایی نیز منعقد شده. این سازمان نسبت به نصب ایستگاههای مطالعه در اماکنی که در آنها سربازان و خانواده نظامیان تردد دارند، ابراز علاقه کرده است. همچنین مشغول مذاکره با وزاتخانههای بهداشت و درمان و وزارت علوم هم هستیم.
در دورههای قبل، کتابهای ایستگاه مطالعه با بودجه مستقیم نهاد چاپ شدهاند. با یک حساب سرانگشتی میتوان فهمید که رقم تخصیص یافته، رقمی بسیار هنگفت و کلان بوده؛ چیزی بیشتر از 10-12 میلیارد تومان. نظرتان درباره این مساله چیست؟
اولا دوباره تاکید میکنم که نهاد از این پس قصد خودناشری ندارد. اما درباره بودجه تخصیص یافته در گذشته، قطعا رقم هنگفتی بوده است. البته در آن دوره، قیمت کاغذ هنوز دستخوش تورم نشده بود و اگر قرار باشد امروز آن میزان کتاب منتشر شود، قطعا به بودجهای چند برابر آن بودجه نیاز است.
مطابق با تعریف طرح، مقرر شده بود مخاطبان در صورت تمایل به نگه داشتن کتابها، بهای آن را به شماره حسابهای مشخص شده واریز کنند. این اتفاق برای 7-8 میلیون کتابی که طی این سالها از ایستگاهها برداشته شده، چقدر محقق شده؟
در مقابل بودجه هنگفت تخصیص یافته، رقم بازگردانده شده بسیار ناچیز بوده است. البته برداشتن کتاب بدون پرداخت بهای آن از نظر ما، کار چندان مکروهی هم نیست. چراکه به هرحال افراد کتابها را برای استفاده فرهنگی برداشتهاند و این همان هدفی است که این پروژه به دنبال آن بوده است.
هرچند که رقم درج شده پشت جلد کتابها، حتی با در نظر داشتن تعرفههای نشر در سال 89-90، رقم بسیار ناچیزی بوده که مشخصا نشان میدهد چندان انتظاری هم مبنی بر بازگشت سرمایه مصروف از طریق مخاطبان وجود نداشته.
بله. قیمت پشت جلد تنها 2 هزار تومان بوده. معمول است که یک سوم قیمت پشت جلد، هزینه تولید کتاب است اما نگاه نهاد در این پروژه، حمایتی بوده و این قاعده در این کتابها لحاظ نشده است.
گفتید تصمیم نهاد این است که انتشار سری جدید کتابهای ایستگاه مطالعه را به ناشران دیگری بسپارد و دیگر همچون سابق، خود به انتشار کتاب نمیپردازد. این یعنی انتشارات «کتاب نشر» که ناشر کتابهای ایستگاه مطالعه بوده، متعلق به نهاد است. درحالی که اطلاعات خانه کتاب میگوید این ناشر، ناشر خصوصی است!
تا آنجا که اطلاع دارم این مرکز نشر با تعریف غیردولتی و غیرانتفاعی ثبت شده است و فعالیت آن، زیر عنوان نهاد دنبال میشود. اما همانطور که گفتم قرار شده دیگر کتابی را به شیوه سابق منتشر نکنیم.
جالب است که مطابق با اطلاعات خانه کتاب، این نشر بعد از انتشار مجموعه کتابهای ایستگاه مطالعه، دیگر فعالیت خاصی نداشته است. این حرف شما یعنی این انتشارات منبعد فعالیتی نخواهد داشت؟
براساس تصمیمات گرفته شده قرار است تنها آثار پژوهشی خاص در تیراژهای محدود برای مصارف کتابخانهها و کتابداران از طریق این مرکز منتشر شود که تا کنون هم یکی دو مورد از این کارهای پژوهشی منتشر شده است.
یکی از انتقادهای جدی و به نظر درست درباره نحوه تخصیص بودجه در انتشار 90 عنوان کتاب ایستگاه مطالعه توسط نهاد و از کانال انتشارات «کتاب نشر» این است که بودجه صرف شده میتوانست با تزریق به بدنه نشر که اتفاقا به دلیل فشارها و بحرانهای مختلف روزگار سخت و متشنجی را تجربه میکرد (و میکند)، کمکی قابل توجه به چرخه نشر کشور بکند اما این بودجه به چرخه نشر وارد نشد. نظر شما درباره این انتقاد چیست؟
مطابق با اطلاعات خانه کتاب، مجموع تیراژ کتابهای منتشر شده آن سال در کشور، قریب به 146 میلیون نسخه بوده است و اگر تیراژ 14 میلیونی کتابهای ایستگاه مطالعه را با این رقم مقایسه کنیم، میبینیم که 10 درصد شمارگان کتابهای منتشر شده در آن سال مربوط به این پروژه بوده است. از این منظر طبیعتا اگر انتشار این میزان کتاب به ناشران بخش خصوصی واسپاری میشد، کمک قابل توجهی به بدنه نشر کشور صورت میگرفت. البته گویا در همان دوره مذاکراتی هم با بخش خصوصی صورت گرفته بوده اما به دلیل نپذیرفتن میزان سرمایه، نهایتا نهاد تصمیم به خودناشری گرفته است.
اما این مساله را از منظر دیگری نیز میشود مورد نظر قرار داد. باز هم مطابق با اطلاعات خانه کتاب ارزش کتابهای تولید شده سال گذشته در کشور، 1400 میلیارد تومان بوده است. این عدد در سالهای اخیر تقریبا در همین رنج بوده و اگر آن را با قدرت خرید نهادهایی که در کشور قصد مشارکت و حمایت دارند مقایسه کنیم، میبینیم که میزان حمایتها بسیار پایین است.
به عنوان مثال اصلیترین نهاد خرید کتاب در کشور، کمیته خرید کتاب معاونت امورفرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی است که تقریبا سالانه بین 10 تا 15 میلیارد تومان کتاب خریداری میکند. نهاد کتابخانههای عمومی هم با رویکرد تامین نیاز مطالعه در جامعه، چیزی معادل با نصف مبلغ تخصیص یافته از سوی معاونت امور فرهنگی را سالانه صرف خرید کتاب میکند. یعنی اگر تمام حمایتها و مشارکتها در زمینه نشر را جمع بزنیم، چیزی حدود 25 میلیارد تومان (نهایتا 30 میلیارد تومان) خواهد بود که در قیاس با 1400 میلیارد کتاب تولید شده در کشور، رقم بسیار ناچیزی است. بنابراین بدنه نشر با تخصیص چنین حمایتهایی چندان کاری از پیش نمیبرد و این ناشران هستند که باید با اتکا به فعالیتهای خود و برقراری توازن عرضه و تقاضا در بازار کتاب، شرایط را برای بقا حفظ کنند.
انتهای پیام/