صفحه نخست

آموزش و دانشگاه

علم‌وفناوری

ارتباطات و فناوری اطلاعات

سلامت

پژوهش

علم +

سیاست

اقتصاد

فرهنگ‌ و‌ جامعه

ورزش

عکس

فیلم

استانها

بازار

اردبیل

آذربایجان شرقی

آذربایجان غربی

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

کهگیلویه و بویراحمد

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

هومیانا

پخش زنده

دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
یادداشت | مریم سادات موسوی؛

آقای روحانی! ما بلدیم برگردیم عقب، خیلی عقب‌تر از تاریخ‌های شما!

ما زن‌ها آقای روحانی از مذاكره چیزی بلد نیستیم اما بلدیم برگردیم عقب نه به ژانویه ٢٠١٧ شما، كه به ١٤٠٠ سال عقب‌تر و دوباره دست بیندازیم به دامن حضرت زینب(س) و قصه امام حسین(ع)، علی اكبر(ع) و قاسم(ع) و برادرهایی مثل حضرت عباس(ع) را سینه به سینه بگوییم.
کد خبر : 545060

گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری آنا- مریم سادات موسوی: روضه حضرت زهرا(س) جور دیگری در جانم می‌نشیند. روضه حضرت زهرا(س) روضه عمویم است كه به دستور ناجی یك كوچه بن بست گیرش انداختند، یك تیر در پهلو و یك تیر در دستش زدند و تا غروب عید غدیر كه شهید شد، نه زخم‌هایش را بستند نه آبش دادند. حتما اینقدر مادربزرگم قصه مادرش را برایش خوانده بود كه خواست مثل مادرش برود.


مردهایی خیبری و رفتنشان اما برای من روضه حضرت زینب(س) است. هر بار روزگار سخت گرفته است نشسته‌ام پای حرف‌های زینبی روضه‌های ژیلا بدیهیان، پای حرف‌های فاطمه امیرانی و فكر كرده‌ام، این زن‌ها حجت مسلمانی من در این روزگارند. فكر كرده‌ام روضه حضرت زینب (س) این زن‌ها و ما را با همه غم‌هایمان در این عالم حفظ كرده است.


مادرم هر بار برایم از نائله گفته است، از زینب، از فاطمه، از سكینه، از علیرضا، از همه بچه‌های شهدا، مادرم قصه حضرت رقیه(س) با اسم بچه‌های شهدا به وجود من آمیخته است. مادرم پای همه حرف‌هایش به من یاد داده خدمت به رقیه‌ها جزئی از  زندگی حسینی است.


هر بار كه نشسته‌ام پای حرف‌های مادربزرگ‌هایم، هر بار مامان بتول برایم گفته تا شقایق هست زندگی باید كرد و نگاه كرده به عكس علی جانش و آه كشیده، هر بار كه كنارقبرهای امامزاده یكی از مادرها قصه علی‌اكبرش را برایم گفته است، ارزو كردم لیلی باشم برای بزرگ كردن علی اكبرهایم.


امسال برای اولین‌بار رفتم فرودگاه بغداد. من از همه عكس‌ها و گزارش‌های شب سیاه فرودگاه بغداد فقط روضه حضرت عباس(ع) را بلدم. روضه برادرهایی مثل حسین پورجعفری و ابومهدی. روز شنبه وقتی برای آخرین سلام خداحافظی رفتم حرم حضرت عباس(ع)، ازدحام زن‌های عرب متعجبم كرد، فهمیدم هر شنبه زن‌های عرب آفتاب نزده سرسلامتی می‌دهند به ام‌البنین(س) برای پسرهایش. زن‌های عرب برایم گفتند در همه سال‌های سیاه حضور صدام و كرونا این رسم باقی مانده است. زن‌های عرب هر شنبه روضه عباس(ع) خوانده‌اند و دست بسته‌اند به دامن ام‌البنین(س).


ما زن‌ها آقای رییس‌جمهور ، آدم‌های سیاست نیستیم. ما برجام و اسنپ بك و سیاست‌ورزی را بلد نیستیم. ما زن ها اما بلدیم ١٤٠٠ سال برگردیم عقب، به بچه‌هایمان یاد بدهیم چطور برادری مثل حضرت عباس(ع) باشند یا یادشان بدهیم بدون نشان از عاشق، معشوق نیستند كه بدون سر دادن عشق به حسین(ع) بی‌معناست.


ما زن‌ها آقای روحانی از مذاكره چیزی بلد نیستیم اما بلدیم برگردیم عقب نه به ژانویه ٢٠١٧ شما، كه به ١٤٠٠ سال عقب‌تر و دوباره دست بیندازیم به دامن حضرت زینب(س) و قصه امام حسین(ع)، علی اكبر(ع) و قاسم(ع) و برادرهایی مثل حضرت عباس(ع) را سینه به سینه بگوییم. ما زن‌ها بلدیم هر بار كه اشك‌های بچه‌های شهید را دیدیم برایشان قصه عبدالله بخوانیم، قصه رقیه(س) و باز مثل مادر عماد مغنیه به بچه‌هایمان بگوییم هنوز از مصائب حضرت زینب(س) اسارت سهم ما نشده است.


ما زن‌ها آقای روحانی سیاست نمی‌دانیم اما بلدیم بچه‌هایمان، برادرهایمان، مردهایمان را برای عاشقی اماده كنیم. بلدیم هر روز یادمان بیاید كه مردی كه از ما گرفتند گفت هر خانه یك زینب(س) می‌خواهد. ما به عشق آن مرد هر روز تمرین زینبی بودن می‌كنیم.


ما زینب‌های حاج قاسم، فریاد حضرت زینب(س) را بلدیم، بلدیم برگردیم عقب، خیلی عقب‌تر از تاریخ‌های شما، برگردیم ١٤٠٠ سال عقب‌تر و فریاد بزنیم هیات از ذلت دوباره....


انتهای پیام /4143/


انتهای پیام/

ارسال نظر