صفحه نخست

آموزش و دانشگاه

علم‌وفناوری

ارتباطات و فناوری اطلاعات

ورزش

سلامت

پژوهش

سیاست

اقتصاد

فرهنگ‌ و‌ جامعه

علم +

عکس

فیلم

استانها

بازار

اردبیل

آذربایجان شرقی

آذربایجان غربی

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

کهگیلویه و بویراحمد

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

هومیانا

پخش زنده

دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
۱۳:۵۰ - ۰۴ آذر ۱۳۹۹

افشین علا شعری برای «محسن راستگو» سرود/ بچه‌های نسل انقلاب را، سوی روشنی روانه كرده بود

افشین علا در شعری با گرامی‌داشت مرحوم حجت‌الاسلام راستگو سرود: انس با كتاب را، بازی قشنگ كودكانه كرده بود بچه‌‌های روستا و شهر و پایتخت را، پای تخته می‌نشاند
کد خبر : 543162

به گزارش خبرنگار حوزه ادبیات گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری آنا، افشین علا در شعری با عنوان «همنشین كودكان» یاد و خاطره حجت‌الاسلام راستگو را گرامی داشت. او در این شعر که در در صفحه مجازی خود منتشر کرده، سروده است:


"قصه‌های راستگو به سر رسید


عمر راستگوی قصه‌ها تمام شد."


تا به گوشم این خبر رسید،


بغض كهنه‌ام شكست


مثل بچه‌ها شدم


كودكان سال‌های شصت...


رفتم از بزرگسالی‌ام به كودكی


دیدم از صمیم جان


در اتاق كوچكی


پای حرف‌های او نشسته‌ام


پشت قاب شیشه‌ای


پای قصه‌های راستگو نشسته‌ام


او كه بر تنش


جامه رسول پاك بود


پست و منصبی نداشت


هم‌نشین كودكان خاك بود


با گچ سفید و تخته سیاه


بچه‌های نسل انقلاب را


سوی روشنی روانه كرده بود


انس با كتاب را


بازی قشنگ كودكانه كرده بود


بچه‌های روستا و شهر و پایتخت را


پای تخته می‌نشاند


آیه‌های سخت را


مثل جرعه‌های آب


در گلوی كودكان تشنه می‌نشاند


در كلاس او


هركسی برای شیطنت اجازه داشت


راستگو


در جواب بچه‌ها به جای اخم


حرف‌های تازه داشت


روی تخته سیاه


دست‌خط او كه موج می‌گرفت


در میان خانه‌ها


شور كودكانه اوج می‌گرفت


با گچی كه جان نداشت


نقش‌های زنده می‌كشید


هیچكس در آن كلاس درس


ترس امتحان نداشت


چون كه او به جای ترس


طرح خنده می‌كشید


جای میله قفس، پرنده می‌كشید


بچه‌ها به محض دیدنش


یا شنیدن صدای او


بارها ز خنده روده‌بر شدند


چشم‌هایشان ولی


با شنیدن حقایقی كه پشت خنده بود


بارها ز اشك شوق پر شدند...


خوش به حال راستگو


در تمام عمر خود همان كه خواست بود


كار خویش را رها نكرد


جز به آیه‌ها و بچه‌ها


اعتنا نكرد


حرف‌های او اگرچه قصه بود


راست بود


انتهای پیام /4143/


انتهای پیام/

ارسال نظر
نظرات بینندگان 0 نظر
محمدحسین راستگو
19:50 - 1400/08/19
محسن راستگو نه!
محمدحسن راستگو