با برترین ابزارهای جاسوسی در تاریخ آشنا شوید
به گزارش گروه رسانههای دیگر خبرگزاری آنا، ابزارهای جاسوسی همیشه گجتهای جذابی بودند. یکی از دلایل محبوبیتهای فیلمهای جیمز باند هم وجود همین اسباب بازیهای جالب است. اما در فیلمها میدانیم که بیشتر با تخیل مواجه هستیم. در این پست با ده ابزار جاسوسی آشنا میشوید که در گذشته استفاده میشدند و حالا جایشان در موزه است و جزو تاریخ محسوب میشوند.
۱۰. رژ لب مرگبار
این یک اثر کلاسیک جاسوسی است. رژ لبی که میتواند یک گلوله ۴.۵ میلی متری شلیک کند. این اسلحه در اواسط سال ۱۹۶۰ از یک مامور به دست آمده است و هم اکنون در موزه بین المللی ابزارهای جاسوسی نگه داری میشود.
۹. لباس عکاس
این روزها دوربین موبایل شما خیلی کوچکتر از این دوربین است. اما این دوربین چهل سال قبل یکی از بهترین دوربینها برای عکاسی مخفیانه بوده. دوربین در کت جاگذاری میشده و جاسوس میتوانست به راحتی با آن عکاسی کند.
۸. دوربین تصویر برداری از اسناد
در سالهای دههی پنجاه میلادی، با این دوربین از متنها و اسنادها عکاسی میکردند. دوربین از نوعی روش فشرده سازی شیمیایی برای کوچک نگه داشتن اطلاعات استفاده میکرده است. در جنگ جهانی دوم یک جاسوس دوجانبه یکی از آنها را که حاوی اطلاعاتی در مورد حمله آلمانها به پرل هاربر بود به پلیس اف بی آی داد. اما آنها به او اعتماد نکردند.
۷. کفش جاسوس
بین سالهای ۶۰ و ۷۰ میلادی، اکثر دیپلماتهای غربی که در شرق اروپا مشغول به کار بودند، ترجیح میدادند که لباس هایشان را از غرب و از طریق پست بخرند. در رومانی سرویس جاسوسی از این موضوع استفاده میکرد و با هماهنگی شرکت پست، در پاشنهی کفشهایی که آنها میخریدند، ردیاب و میکروفون مخفی، جاسازی میکردند. این کفش به طور اتفاقی در یک بررسی امنیتی در یک سالن کشف شد. ماموران یک سیگنال در سالن کشف کردند، اما وقتی دیپلماتها سالن را ترک میکردند، سیگنال ناپدید میشد.
۶. ماشین تایپ رمزنگار
این روزها انواع روشهای رمزنگاری و الگوریتمهای پیچیده برای اینکار وجود دارد. اما در جنگ جهانی دوم از کامپیوترهای امروزی خبری نبود. این ماشین تایپ مخصوصی است که آلمانیها اختراع کرده بودند. آنها میدانستند که ارسال پیامها از طریق بیسیم به صورت رمزنگاری نشده، کار خطرناکی است؛ بنابراین این دستگاه را ساختند.
آنها پیام را به راحتی روی آن تایپ میکردند و پیام نوشته شده توسط یک بخش الکترونیکی به رمزهای مخصوص تبدیل میشد و آنها متن کد شده را ارسال میکردند. آلمانیها تصور میکردند که این الگوریتم غیرقابل شکستن است. در حالی که در آن طرف متفقین آن را شکسته بودند و پیامهای آلمانها را میخواندند.
نکته در اینجاست که آلمانها در جنگ جهانی دوم هم اطلاعاتی که از طریق شبکههای بیسیم منتقل میشد را رمزنگاری میکردند. اما هنوز خیلی از کاربران فعلی اینترنت شبکه بیسیمشان را همینطور بدون رمزنگاری مناسب رها کرده اند.
۵. دیسک رمزنگار
به نظر وسیلهای ساده میآید. دو صفحه چرخان که روی هر کدام حروف انگلیسی نوشته شده است. از آن برای پیامهای رمزنگاری استفاده میکردند و برای باز کردن رمز باید صفحات را در مکان مناسب قرار داد. مثلا در این تصویر m برابر g است. به نظر شکستن رمزش آسان میاید. اما جاسوسها پیامها را به زبانی غیر از انگلیسی مینوشتند؛ بنابراین اول باید میدانستید که پیامها به چه زبانی نوشته شده اند و همین کار را بسیار سخت میکرد.
۴. چتر بلغاری
جاسوسها کلا چتر را دوست دارند. بلغاریها این چتر را ساخته بودند و در سال ۱۹۷۸ از آن برای کشتن یکی از مخالفان دولت به نام جورجی مالکوو استفاده کردند. این چتر حاوی یک سم بود که یک ماشه کوچک داشت که به راحتی میشد زهر را به بدن هدف تزریق کرد.
۳. کبوترهای جاسوس
این کبوترها در قدیم نقش هواپیماهای جاسوسی فعلی را بازی میکردند و تقریبا کار ماهواره را هم انجام میدادند. آنها را آموزش داده بودند که در جنگ بالای سر دشمن پرواز کنند و دوربین متصل به آنها کار عکسبرداری را انجام میداد. نقش آنها در جنگ بسیار مهم و حیاتی بود. علاوه بر این، زمانی که ارتباطهای رادیویی قطع بود، کبوتر نقش انتقال پیامها را هم بر عهده داشتند. میزان موفقیت کبوترها در عملیات هایشان بیشتر از ۹۵ درصد بود و میشود گفت که از انسانها کارهایشان را بهتر انجام میدادند.
۲. درخت جاسوس
روسها در سال ۱۹۷۰ در جنگلهای اطراف مسکو، در داخل تنهی یک درخت، این گیرنده و فرستنده را کشف کردند. آمریکاییها آن را در آنجا جاسازی کرده بودند. این دستگاه پیامهای رادیویی از یک پایگاه نظامی هوایی روسی نزدیک را دریافت میکرد و آنها را به یک ماهواره آمریکایی ارسال میکرد. جالبتر اینکه این دستگاه با انرژی خورشیدی کار میکرد؛ بنابراین نیازی به نگه داری و یا تعویض باتری نداشت.
۱. پیام رسان کثیف
این ابزار، شبیه مدفوع یک سگ است. اما در واقع درون آن محفظهای وجود دارد که پیامها از طریق آن تبادل میشده است. با اینکار افراد میتوانستند در یک محیط، با همدیگر ارتباط برقرار کنند و کسی هم به طرف چنین چیز کثیفی نمیرفت. البته استفاده از این روش همیشه خطرهای خودش را داشته. مثلا ممکن بود کسی آنرا جمع کند.
منبع: تن تاپ
انتهای پیام/
انتهای پیام/