مقصر ناامنی در افغانستان کیست؟
به گزارش گروه رسانههای دیگر خبرگزاری آنا، "جان پدر کجاستی؟ " جملهای است که جان فارسی زبانان را آتش زده. سوالی بی پاسخ پدری از دختر جوانش که هفته گذشته در حمله به دانشگاه کابل کشته شد. این اولین و آخرین باری نیست که پدران و مادران افغانستان، به امید آنکه نام فرزندشان در فهرست کشته شدگان نباشد، دست به دعا بلند میکنند و روز بعد، ناامید و دلشکسته تن بی جان آنها را به خاک میسپارند. این مرثیهای است که هر هفته در کابل، قندهار و ... تکرار میشود.
دانشگاه کابل در آتش و خون
روز دوازدهم آبان ماه، گروهی افراد مسلح به دانشگاه کابل وارد شدند و در عرض شش ساعت آن را به خاک و خون کشیدند تا اینکه به خاطر ورود نیروهای افغان، بمبهای انتحاری را در دستان خود منفجر کرده و کشته شدند. طالبان بلافاصله خودش را از این کشتار مبری دانست و به جایش داعش گفت که ترتیب این حملات را داده است. دانشگاه کابل دانشگاه بزرگی است که پیدا کردن راههای خروجی اش آنقدرها ساده نیست. حمله در صبح و از شمال دانشگاه و بخش حقوقی شروع شد.
ساعتی بعد از آنکه مشخص شد ۲۲ جوان غیرنظامی قربانی خشونت گروههای تندرو در دانشگاه شده اند، ویدئویی از محمد راهد، جوان بیست و دو ساله و دانشجو منتشر شد که همان روز در حمله جانش را از دست داده بود. محمد در ویدئویی که دست به دست میشد میگفت:"زندگی پر از چالش، درد، اندوه، فشارها و مشکلات است، اما هنوز هم لبخندی بر این لبها نشسته است. " انتشار تصاویر این جوان باعث شد تا کشته شدگان دانشگاه کابل چهره و نام بیابند و دیگر عددی بین عددهای قربانیان جنگ نباشند.
داعش گفت که دو مهاجم این گروه مراسم "فارغ التحصیلی قضات و بازرسان" را هدف قرار داده بودند. امر الله صالح معاون اشرف غنی، بعد از پایان یافتن درگیری در دانشگاه بیانیه داعش را "جعلی" توصیف کرد و گفت سلاحهای یافت شده در صحنه با عکسی که داعش منتشر کرده، مطابقت ندارد. آقای صالح همچنین به "پرچم طالبان" که ظاهرا در محل حمله پیدا شده است، به عنوان مدرکی اشاره کرد که نشان میدهد حمله کار طالبان و نه داعش است.
شعار"زنده باد امارت" بر روی دیوار خونین و گلوله باران شده دانشگاه، حرفهای امرالله صالح را تائید میکرد. این گروه در سال ۲۰۱۶ هم به دانشگاه حمله کرده و سیزده دانشجو را به گلوله بسته بودند.
منصور مردی که در حمله سال ۲۰۱۶ در دانشگاه حضور داشته و جان سالم به در برده بود میگوید، حمله کنندگان در آن سال شمایل طالبان را داشتند. اما بعید نیست که اینبار گروه تندروی دیگری مثل داعش که خودش هم با طالبان درگیر است، با هدف خراب کردن این گروه پرچم را به داخل برده باشد و شعار مربوط به طالبان را روی دیوار نوشته باشد. در افغانستان این نوع رفتار سابقه دارد.
جان پدر کجاستی؟
ماجرای جان پدر کجاستی از آنجا شروع شد که نماینده هرات، در توئیتر خود نوشت وقتی یک شهروند در حال جمع کردن تلفن همراه قربانیان از کنار آنها بود، به گوشی موبایلی بر میخورد که ۱۴۲ تماس از دست رفته داشته و سر آخر پیام پدر بر روی صفحه نقش بسته بوده که" جان پدر کجاستی؟ "
این توئیت در فضای فارسی زبان غوغایی به راه انداخت. ایرانی ها، افغانها و تاجیک ها، هشتگی به نام جان پدر کجاستی؟ ساختند و خیلی زود این همدردی راهش را به خیابانهای ایران باز کرد. بیلبوردهایی در تهران و مشهدبرای همدردی نصب شد که در آن تصاویری از این حمله خونبار به همراه جمله"جان پدر کجاستی" نقش بسته بود. فردای روز حملات برخی از ایرانیها با گلهایی سفید رنگ و شمع به کنار سفارت افغانستان در تهران رفتند تا همدردیشان را به گوش مردم همسایه برسانند.
همان شب فاجعه افغانها پلاکاردهایی را در دانشگاه نصب کردند که بر روی آن نوشته شده بود:"فردا به دانشگاه بر خواهیم گشت. " آنها بازگشت به کلاسهای درس را به مبارزه با تندروهای مسلح تبدیل کردند. افغانستانیها حمله به دانشگاه و مدرسه را حمله به مراکز فکر و اندیشه و نوگرایی میدانند. این تمام چیزی است که داعش و طالبان حتی اگر قدرتش را از دست داده باشد، برای ستیز با آن تلاش خواهد کرد.
محبوبه در افغانستان میگوید: مردم در کابل عصبانی هستند. مستقیما دولت را مسئول این اتفاق میدانند. پنجشنبه در کابل ما تظاهراتی علیه طالبان و دولت داشتیم که نتوانسته امنیت را تامین کند. دولت است که این جرات را به آنها داده تا مردم را بکشند.
او به مذاکرات با طالبان اشاره کرده و میگوید: از وقتی مذاکرات شروع شده، حملاتی که به کشته شدن غیرنظامیان انجامیده، پنجاه درصد افزایش داشته است. دولت به مردم میگوید که این مذاکرات قرار است صلح را به افغانستان بیاورد. اما چگونه؟
عالیه زن دیگر افغان است که از تهران حوادث کشورش را دنبال میکند. او مینویسد: عجیب است که همه تندروها را در فاجعه کابل تکفیر میکنند و یکی زبان باز نمیکند که مگر اینها محصول چه هستند؟ سربرآورده از کدام قدرتند؟ مگر وقتی هزار قلاده طالب از زندان با صلح آمریکایی رها شدند، نمیدانستیم چه خواهد شد؟
ناامنی در افغانستان بیشتر شده است
حمله به دانشگاه تنها فاجعه در هشت روز گذشته نبود. "یما سیاوش" مجری برنامههای سیاسی شبکه طلوع، چهار روز بعد از در انفجار اتوموبیل به همراه سه نفر دیگر کشته شد. او از محبوبیت زیادی برخوردار بود و کشته شدنش همدردی زیادی برانگیخت و در عین حال به افغانها یادآوری کرد که هیچ کس در این جغرافیا از انتحاری و بمب در امان نیست.
اما به غیر از کابل در گوشه و کنار دیگر افغانستان هم اوضاع مشابه است. دوشنبه در قندهار بر اثر انفجار بمبی که در یک ماشین کار گذاشته شده بود، سی نفر کشته و زخمی شدند. طالبان مدتی است که در سه روستای اطراف این شهر، جا خوش کرده و در حال پیش روی است. پاسگاههای پلیس در منطقه جنوبی افغانستان که منطقهای گرمسیری است یکی پس از دیگری در حال تسلیم شدن هستند.
در افغانستان طالبان و داعش با یکدیگر درگیرند. دولت پیش از این از درگیری آنها خشنود بود چرا که به نظر میرسید این دو گروه چنان به خود مشغولند که دیگر وقتی برای عملیات تروریستی علیه مردم را ندارند. اما با شروع مذاکرات بین طالبان و ایالات متحده، برخلاف انتظار بر میزان حملات افزوده شد. با آزاد شدن صدها زندانی طالبان که در میان آنها برخی از چهرههای خطرناک دیده میشدند، این گروه جرات بیشتری برای ایجاد ناامنی پیدا کرد.
در افغانستان روز به روز از میزان طرفداران صلح با طالبان کاسته میشود. در شهرهای جنوبی و کابل ناامنی آنقدر افزایش داشته که مردم به این نتیجه برسند، خبری از صلحی واقعی با حمایت ایالات متحده نخواهد بود و راه آسودگی از این جنگ مسیری متفاوت خواهد داشت. با روی کار آمدن بایدن امیدهایی در افغانستان ایجاد شد که شاید دولت جدید این کشور راه حل بهتری برای حل بحران افغانستان داشته باشد و مسیر پمپئو و ترامپ را که به کاهش قدرت دولت و افزایش توان طالبان انجامید، دنبال نشود.
از سوی دیگر گروه طالبان خود دچار مشکلات عدیدهای شده است. بعد از مرگ ملاعمر این گروه همبستگی خود را از دست داد و به همین دلیل دست به خشونتهای بیشتری زد، چرا که هر دسته از آنها از رهبران محلی جداگانه دستور میگیرند و اغلب تلاشهای خطرناکی برای بازگشت قدرت خود دارند. این چند دستگی طالبان را خطرناکتر از یک دهه اخیر کرده است.
مردم در افغانستان دولت را مسئول اصلی مشکلات میخوانند و میگویند برای آنها کشته شدن غیرنظامیان اتفاقی است که زود فراموش میشود و اهمیتی ندارد. آنها برنامهای برای بعد از صلح با طالبان ندارند و با انتخاب شیوههای غلط دفاعی مردم را در خطر میاندازند. با سرد شدن هوا وضعیت در مناطق جنوبی خطرناک است و دولت با لاپوشانی خبرهایی که از قندهار و حوالی آن میآید سعی دارد تا افکار عمومی را مدیریت کند. اما خشم مردمی که هر روز جانشان را از دست میدهند، مستقیما به سوی ارگ متمرکز است.
منبع: خبرآنلاین
انتهای پیام/
انتهای پیام/