صفحه نخست

آموزش و دانشگاه

علم‌وفناوری

ارتباطات و فناوری اطلاعات

سلامت

پژوهش

علم +

سیاست

اقتصاد

فرهنگ‌ و‌ جامعه

ورزش

عکس

فیلم

استانها

بازار

اردبیل

آذربایجان شرقی

آذربایجان غربی

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

کهگیلویه و بویراحمد

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

هومیانا

پخش زنده

دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
۱۳:۲۸ - ۰۵ آبان ۱۳۹۹

هیتلر پاریس/ چرا مکرون اصرار بر تشدید اسلام‌هراسی در فرانسه دارد؟

امانوئل مکرون، رئیس‌جمهور فرانسه در هفته‌های گذشته اظهارات نامتعارف و به‌شدت تندی علیه اسلام و مسلمانان ایراد کرده است.
کد خبر : 525868

به گزارش گروه رسانه‌های دیگر خبرگزاری آنا، امانوئل مکرون، رئیس‌جمهور فرانسه در هفته‌های گذشته اظهارات نامتعارف و به‌شدت تندی علیه اسلام و مسلمانان ایراد کرده است. اینکه چرا او تلاش دارد در دورانی که فرانسه و حتی اروپا درگیر واگرایی هستند، یک شکاف دیگر در جامعه فرانسه ایجاد کند و با سخنانش به شعله‌های اسلام‌هراسی بدمد، موضوعی است که باید در بازه‌ای فراتر از چند هفته اخیر بدان پرداخت.


توهین به اعتقادات مسلمانان در فرانسه، از ابتدای ماه سپتامبر (11 شهریور) با بازنشر کاریکاتورهای موهن علیه پیامبر اسلام(ص) در نشریه فکاهی «شارلی‌ابدو»، آغاز شد. پنج سال و نیم قبل برای نخستین‌بار این کاریکاتورهای موهن، در این نشریه منتشر شد و جدا از حمله به دفتر نشریه و کشته شدن 12 نفر، یک مجموعه عملیات تروریستی در فرانسه شکل گرفت و منجر به کشته شدن بیش از 246 نفر شد.


شارلی‌ابدو این کاریکاتورها را به بهانه آغاز دادگاه رسیدگی به پرونده 14 متهم در دست‌داشتن در حادثه تیراندازی در دفتر این نشریه و چند حادثه مرتبط، منتشر کرد و با حمایت قاطع امانوئل مکرون، رئیس‌جمهور فرانسه نیز مواجه شد. او این اقدام توهین‌آمیز را به مساله آزادی بیان و عقیده ربط داد و گفت کشورم از آزادی بیان و عقاید برخوردار است.


برخلاف تصور، حمایت از اقدام توهین‌آمیز علیه اعتقادات مسلمانان، حمایت مکرون از آنچه او آزادی بیان و آزادی کفرگویی در فرانسه می‌خواند، نبود و او یک طراحی از پیش تعیین‌شده برای مقابله با اسلام‌گرایی در فرانسه داشت. یک ماه بعد، مکرون برنامه دولتش برای مقابله با اسلام‌گرایی را در فرانسه اعلام کرد. او دوم اکتبر (11 مهر) با این ادعا که «دین اسلام هم‌اکنون همه‌جا در سراسر دنیا با بحران روبه‌رو است»، اسلام‌گرایی را یک ایدئولوژی مرگبار توصیف کرد و گفت که قصد دارد برای مقابله با آنچه «جدایی‌طلبی مذهبی» می‌خواند، لایحه‌ای را آماده کند.


پیش‌نویس این لایحه که قرار است تا پایان سال جاری در اختیار شورای وزیران قرار گیرد و اوایل سال آینده میلادی نیز به پارلمان فرانسه ارائه شود، محدودیت‌هایی برای آموزش و فعالیت محافل و تشکل‌های اسلامی فراهم می‌کند. براساس ایده مکرون، سیستم آموزش و تربیت امام‌های مساجد و وعاظ مذهبی در خارج از کشور، ممنوع خواهد شد؛ نظارت بر شیوه تربیت و آموزش امامان جماعت و وعاظ اسلامی و نیز کنترل بر چگونگی تامین اعتبارهای مالی و بودجه نهاد‌های مذهبی تقویت شود.


تحلیل‌گران این اظهارات مکرون را منجر به جسورتر کردن راست‌‌های افراطی ضدمسلمان در فرانسه تفسیر کردند و از احتمال رفتارهای تهاجمی اسلام‌گرایان افراطی در این کشور سخن گفتند. دو هفته بعد در 16 اکتبر یک معلم تاریخ به‌دلیل نمایش همان کاریکاتورهای موهن، سر بریده شد تا نگرانی‌ها از تلاش مکرون برای تعمیق شکاف هویتی در فرانسه افزایش یابد.


بااین‌حال اما مکرون دیدگاه‌های خود را تغییر نداد و در 22 اکتبر (اول آبان) در مراسم بزرگداشت معلم فرانسوی از مردم کشورش خواست برای نبردی طولانی علیه اسلام‌گرایی افراطی آماده باشند. او گفت که این نبرد باید در عرصه‌های مختلفی همچون امنیت، فرهنگ و آموزش‌وپرورش به پیش برده شود.


  گردش به‌سمت راست افراطی


اما چرا برای رئیس‌جمهور فرانسه، مقابله با اسلام‌گرایی در فرانسه تا این حد مهم و بااهمیت شده است؟ فرانسه کمتر از دو سال دیگر شاهد برگزاری انتخابات ریاست‌جمهوری خواهد بود. امانوئل مکرون، رئیس‌جمهور فعلی فرانسه که در سال 2017 به کاخ الیزه راه یافته است، قصد دارد در انتخابات 2022 مدت ریاست خود بر دولت فرانسه را پنج سال دیگر تمدید کند.


اما او از همان ابتدای آغاز ریاست‌جمهوری‌اش با اتفاقاتی روبه‌رو شد که موقعیت وی را در کشورش تضعیف کرد. موج اعتراضات و اعتصابات پیوسته که به‌دلیل سیاست‌های «نئولیبرالی» تیم مکرون، باعث شد وجهه مکرون در داخل این کشور و همچنین وجهه فرانسه در فضای بین‌المللی به‌عنوان کشوری پیشرفته و جایی که مهد دموکراسی نامیده می‌شود، به‌شدت تخریب شود.


در اعتراضات فرانسه گروه‌ها و سندیکاهای مشاغل مختلفی حضور داشتند اما مشهورترین اعتراضات این کشور به «جلیقه‌زردها» مربوط است. گروهی که به‌دنبال افزایش قیمت سوخت در فرانسه اعتراضات‌شان را از 17 نوامبر 2018 آغاز کرده و همچنان در خیابان‌های این کشور حضور دارند.


این اعتراضات تنها از 17 نوامبر تا 22 دسامبر 2018 یعنی در بازه زمانی تنها 35 روز، 10 کشته، ۴۳ هزار زخمی و حدود چهار هزار و ۳۴۱ نفر بازداشتی به‌دنبال داشت و خسارتی 5/1 میلیون یورویی به فرانسه وارد آورد. در ماه‌های بعد تعداد کشته‌های این اعتراضات به ده‌ها نفر و بازداشتی‌ها نیز به ده‌ها هزار نفر رسید.


سرکوب و کشتار معترضان با توسل به نیروهای نظامی و مستقر کردن زره‌پوش در خیابان‌های پاریس در کنار ابراز همدردی و همراهی بخش بزرگی از مردم فرانسه با معترضان وجهه مکرون، دولت او و به‌طور کل، فرانسه را در ابعاد داخلی و خارجی به‌شدت تضعیف کرد، به‌گونه‌ای که کشورهای بسیاری اقدامات سرکوبگرانه پاریش را به‌شدت محکوم کردند.


مشکل برجسته دیگر مکرون در داخل کشور، رشد گروه‌های راست افراطی است که بر ملی‌گرایی و بیگانه‌هراسی تاکید دارند. این گروه‌ها در غرب به‌شدت رشد کرده‌ و به‌طور مستقیم و یا در قالب حامی دولت‌ها توانسته‌اند به ساختارهای قدرت راه یابند.


هم‌اکنون دو پایتخت مهم غرب یعنی واشنگتن و لندن تحت نفوذ راست‌های افراطی قرار دارند. راست‌های افراطی بیشتر بر مباحث فرهنگی، هویتی و حفظ سنت‌های غربی تاکید دارند، مسائلی که از نظر این گروه، مهاجران آن را تحت‌تاثیر قرار داده‌اند. درمقابل راست‌های افراطی، لیبرال‌دموکرات‌ها قرار دارند که مباحث اقتصادی برای آنان اهمیت داشته و نمی‌توانند از نقش نیروی کار ارزان و نفوذی منطقه‌ای که مهاجران برای آنان به ارمغان می‌آورند، چشم‌پوشی کنند.


افرادی مانند امانوئل مکرون، رئیس‌جمهور فرانسه و آنگلا مرکل، صداعظم آلمان از سران لیبرال‌دموکراسی غربی به شمار می‌روند. مکرون خود در جریان انتخابات 2017 برای پیروزی مجبور شد در دور دوم انتخابات با مارین لوپن، رهبر «جنبش ملی فرانسه» که یک گروه راست افراطی است، رقابت کند. او دور دوم انتخابات را با کسب 66درصد آرا درمقابل رای 33درصدی لوپن برد اما مشکل آنجا بود که راست‌های افراطی بعد از هفت دهه بار دیگر پا به سیاست قاره سبز گذاشته بودند و این انتخابات یکی از نخستین زورآزمایی‌های آنان بود.


راست‌های افراطی در مسیر رشد قرار داشتند و در سال 2019 این افزایش محبوبیت منجر به پیروزی قاطع حزب لوپن در انتخابات پارلمان اروپا در برابر حزب مکرون شد. در سال جاری نیز در جریان انتخابات شهرداری‌ها در فرانسه، حزب «جمهوری به پیش» به رهبری مکرون متحمل شکست دیگری شد، به‌گونه‌ای که حتی نتوانست یک کرسی شهرداری را در شهرهای بزرگ فرانسه به دست بیاورد. درمقابل احزاب سبز، چپ‌ها و راست‌های افراطی موفق به کسب پیروزی و دستاوردهایی در جریان این انتخابات شدند.


اظهارات اسلام‌ستیزانه رئیس‌جمهور فرانسه، به نظر می‌رسد با هدف بازسازی وجهه تخریب‌شده مکرون به‌دلیل نابسامانی‌های اقتصادی-اجتماعی و نیز مطرح شدن در میان گرایش‌های راست افراطی است. او می‌خواهد پیش از فرارسیدن موعد انتخابات 2022 فرانسه، انتخاب مجدد خود را به‌نوعی تضمین کند. اسلام‌هراسی و اقدامات تندروانه تروریستی در فرانسه می‌تواند نگاه‌ها را از ضعف‌های اقتصادی-اجتماعی که مقصر آنها مکرون است، منحرف کرده و آن را به حوزه امنیتی بکشاند؛ جایی که گروه‌های تروریستی مقصر نامیده می‌شوند.


با این اقدام مردم فرانسه بیش از هر چیز نگران مشکلات امنیتی و تحرکات تروریستی که جان آنها را هدف قرار می‌دهد، می‌شوند و در آنجاست که مکرون به‌عنوان یک منجی و ضامن برقراری امنیت در کشورش، تنفر از خود را به محبوبیت تغییر می‌دهد.


سخنان ضداسلامی مکرون با بن‌مایه‌هایی از بیگانه‌هراسی می‌تواند او را در چشم راست‌گرایان نیز محبوب کند. ساکنان کاخ الیزه درحال‌حاضر حمله به مسلمانان و مقدسات‌شان را بهترین گزینه برای شروع تبلیغات تشخیص داده‌اند. اسلام‌هراسی می‌تواند موجی از بیگانه‌هراسی علیه مسلمانان، سیاه‌پوستان و مهاجران در این کشور را به راه بیندازد.


در این مرحله مردم فرانسه با این گروه‌ها وارد درگیری خواهند شد، جایی که در آن مکرون به‌عنوان شخصیتی ملی در برابر بیگانگان به دفاع از کشورش خواهد پرداخت. در این‌صورت گارد راست‌های افراطی نسبت به مکرون که وی را فردی نامناسب و غیرنگران درباره سنت‌های فرانسوی می‌دانند، باز شده و حتی او را در جایگاه مدافع سرسخت سنت‌ها و هویت فرانسه خواهند نشاند.


جدا از موفقیت یا عدم موفقیت ترفند امانوئل مکرون، گردش به راست او، این پیام مهم را به سراسر قاره سبز دنیا مخابره می‌کند که دیگر عمر اتحادیه اروپا به پایان رسیده است. ستون‌های این خیمه که حمایت آمریکا را نیز به‌همراه داشتند، سه کشور بریتانیا، فرانسه و آلمان بودند. اکنون آمریکا حمایت چندانی از اتحادیه نمی‌کند و بیش از هر چیز به‌دنبال واگرایی در اتحادیه است. بریتانیا نیز با برگزیت راه خود را از اتحادیه جدا کرده است.


در دو سال گذشته فرانسه و آلمان به هر شکلی به‌دنبال حفظ این اتحاد حتی با ایجاد یک ناتوی اروپایی بودند اما اکنون سیاست‌های امانوئل مکرون نشان می‌دهد که او نیز از حفظ اتحادیه اروپا ناامید است که سعی در نزدیک شدن به راست‌های افراطی و دنبال کردن نقشه‌ها و ایده‌های آنان دارد. اینکه تا چه اندازه راست‌های افراطی مهاجر و مسلمان‌ستیز، نسخه اصلی این ایده یعنی مارین لوپن را رها کرده و به‌سمت مکرون گرایش پیدا خواهند کرد، سوالی است که پاسخ آن را باید در انتخابات آتی این کشور دنبال کرد. ولی بااین‌حال ادبیات تند مکرون، تقابل و درگیری‌های هویتی در فرانسه را تشدید خواهد کرد.


  ماجراجویی فرامنطقه‌ای


اقتصاد کشورهای غربی اساسا بنابر رویه‌های تاریخی چندصد سال گذشته، براساس استثمار سرزمین‌های خارجی به‌صورت مستقیم یا غیرمستقیم شکل گرفته است. این کشورها در سال‌های اخیر نیز باوجود اتمام دوره استعمار مستقیم سعی کرده‌اند با حضور نظامی و کنترل سرزمینی مدیریت منابع کشورهای دیگر را در دست بگیرند. حمله آمریکا به افغانستان در سال 2001 کشوری که صاحب تریلیون‌ها دلار معدن دست‌نخورده است و نیز اشغال کشور نفتخیز عراق در سال 2003 و نیز اشغال مناطق نفتی شرق سوریه ازجمله این اقدامات هستند. فرانسه نیز برای بهتر کردن اوضاع اقتصادی خود و گشودن بازارهای جهانی و دستیابی به منابع کشورهای دیگر تشخیص داده که باید مجددا حضور و نفوذ خود را در آسیا و آفریقا تقویت کند.


فرانسه برهمین اساس کشورهای عضو جی۵ یعنی ساحل آفریقا را تشکیل داده و سعی دارد با ساختار‌سازی به بهانه حمایت از آنان دربرابر تروریسم، نیروهای خود را در این کشورها مستقر کرده و نفوذ سیاسی و نظامی خود را تحکیم کند. پنج کشور بورکینافاسو، مالی، موریتانی، نیجر و چاد عضو کشورهای ساحل آفریقا هستند که میزبانی از چهار هزار نظامی فرانسوی را نیز برعهده دارند.


فرانسه همچنین در آسیا نیز به‌دنبال احیای مناطق تحت نفوذ سابق خود است. پاریس در همین راستا نیروهایی را در شمال و شرق سوریه به بهانه حمایت از مبارزه کردها علیه داعش مستقر کرده است. مکرون همچنین پس از انفجار بندر بیروت بلافاصله به این شهر سفر کرده و کمتر از دو ماه بعد از انفجار نیز مجددا به لبنان سفر کرد. او در جریان سفرهای خود در لبنان سیاستمداران لبنانی را تهدید کرد و در اظهاراتی مداخله‌جویانه مدعی شد فضای سیاسی این کشور را تغییر خواهد داد.


او پس از سفر دوم خود به بیروت پس از انفجار بندر این شهر به‌صورت غیرمنتظره‌ای در 12 شهریورماه از لبنان به عراق رفت؛ جایی که او در اقدامی غیرمعمول در زمان حضور چهارساعته خود، جلسه‌ای مشترک با رئیس‌جمهور، نخست‌وزیر و رئیس پارلمان عراق داشت. مکرون برای آماده‌سازی کشورش برای حضور منطقه‌ای نیاز به پیشران‌هایی در کشورش دارد تا بتواند زمینه‌ای مناسب برای حضور خارجی فرانسه ایجاد کند.


وقوع بحران و حرکات تروریستی در فرانسه با منشا خارجی می‌تواند فرانسوی‌ها را به این ذهنیت رهنمون کند که آنها باید جلوی چنین حرکاتی را در خارج از مرزهای خود بگیرند. در اینجا تمامی ارکان فرانسه از مردم و مسئولان تمرکز ذهنی ویژه‌ای بر روی حضور خارجی فرانسه در حوزه‌های سیاسی و نظامی پیدا خواهند کرد؛ حضور و نفوذی که مکرون بسط آن را برعهده خواهد داشت و با حضور در این مناطق جایگاه خود را در ذهن فرانسویان ارتقا خواهد داد. به‌طور کلی کشورگشایان فرانسوی همانند خانواده ناپلئون‌ها مانند ناپلئون اول و سوم جایگاهی بسیار بالا در میان مردم فرانسه دارند. دست زدن به اقداماتی شبیه این افراد می‌تواند برای مکرون سودمند باشد.


در حوزه اروپایی نیز این قاره به‌خصوص در اتحادیه اروپایی دچار شکاف‌هایی در بحث‌هایی مانند مهاجرت است. اختلافاتی که میان لیبرال دموکرات‌های اروپایی و راستگرایان بر سر مسدودسازی راه ورود مهاجران درگرفته، در دوقطبی شدن فضای اتحادیه اروپا نقش بسزایی داشته است. این مساله تاحدی بوده که کشورهای جنوب و شرق اروپا با فرانسه بر سر این موضوعات اختلاف‌نظرهای شدیدی پیدا کرده‌اند.  کشورهایی مانند لهستان و مجارستان با دولت‌های راست افراطی خود ازجمله دولت‌های مخالف مکرون هستند.


بلند شدن صدای فرانسه در زمینه اسلام‌هراسی می‌تواند برای حس بیگانه‌هراسی کشورهای راستگرا و مخالف فرانسه، رضایت‌بخش باشد. فرانسه بر این اعتقاد است که مخالفت با اسلام می‌تواند با کمرنگ کردن اختلافات بر سر ورود مهاجران به یکپارچه شدن اتحادیه اروپا کمک کند.


این دستاورد بزرگی برای مکرون نخواهد بود، چراکه او دقیقا همان کاری را می‌خواهد انجام دهد که راستگرایان به‌دنبال آن بودند. ضمن اینکه دادن چنین امتیازی به راستگرایان، آنها را برای امتیازات بعدی و سرنگونی  جسورتر خواهد کرد. حتی اگر این اتفاق هم نیفتد، با اجرای خواسته‌های جریان‌های دست‌راستی، ارزش‌های اتحادیه اروپایی به‌صورت جدی تحت‌تاثیر قرار خواهد گرفت و درنهایت از اتحادیه، یک نام بیشتر باقی نمی‌ماند.


منبع: فرهیختگان


انتهای پیام/


انتهای پیام/

ارسال نظر