صفحه نخست

آموزش و دانشگاه

علم‌وفناوری

ارتباطات و فناوری اطلاعات

سلامت

پژوهش

علم +

سیاست

اقتصاد

فرهنگ‌ و‌ جامعه

ورزش

عکس

فیلم

استانها

بازار

اردبیل

آذربایجان شرقی

آذربایجان غربی

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

کهگیلویه و بویراحمد

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

هومیانا

پخش زنده

دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
آنا گزارش می‌دهد؛

سریال‌هایی که صفر و یکی‌اند/ «ایلدا»یی که بکر اما زیادی دست به عصاست!

«ایلدا» از ایده منحصری مثل دفاع مقدس، ماجرایی در دل قصه‌های ناگفته، تازگی حضور عشایر با فرهنگ جدید و جالب در قاب دوربین و صحنه‌های ندیده بهره گرفته ولی ضعف ساختاری آن چندان مجال طرح این نکات قوت در قاب دوربین را نداده است.
کد خبر : 523721

به گزارش خبرنگار حوزه رادیو و تلویزیون گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری آنا، سریال‌های ایرانی در آنتن شب‌های کنونی سیما تب و تاب جدی‌تری در طرح قصه‌های متنوع به خود گرفته‌اند و حداقل در عناوین دارای شمایل غیرمشابهی هستند که این نیز برای مخاطب سیما جلوه بهتری دارد.


حتی سریالی همچون «ایلدا» نیز هرچند روایتگر داستانی مناسبتی است اما به دلیل طرح‌ریزی قصه خود در لوکیشن‌های جدید دفاع مقدسی و نیز روایت گوشه دیگری از سال‌هایی آغازین جنگ تحمیلی، به طور بالقوه می‌تواند برای خانواده‌ها جذابیت بیشتری داشته باشد.


سالیانی عمده تولیدات ژانر دفاع مقدس چه در حوزه سینما و چه سریال‌سازی معطوف به جبهه‌ها بوده‌اند که کم‌کم روایت دوربین فیلمسازان در پشت خاکریز و در سال‌های فعلی ورود قصه‌ها به درون خانواده‌ها، بسته پررنگ و متنوع‌تری از این فضا در اختیار مخاطب قرار داده است. با این حال تلفیق این دو در فضاهای بصری متفاوت از آن دست خصایصی است که محصولاتی همچون «ایلدا» تلاش کرده تا سراغ آن برود.



در این سریال داستان در میان عشایر و لوکیشن‌های سخت کوهستانی مناطقی چون خرم‌آباد می‌گذرد که بالتبع شرایط جغرافیایی خاصی را به گروه‌های فیلمسازی غالب می‌کند. بنابراین در کنارهم گذاشتن لوکیشن‌ها، قصه بکر و دست‌نخورده و روایتی از مردمان درگیر این ماجرا ناخواسته دم از ایده‌ها و اتفاقات جدید دارد.


«ایلدا» دوباره نقش‌های اصلی را به دست بازیگران چهره‌تر می‌سپارد اما بر کارکترهای بومی مناطق درگیر سریال نیز تأکید دارد و آنها را دخیل قصه خود داشته اما نکته عجیب عدم رجوع به هویت مناطق درگیر و چه بسا لهجه این حوزه‌های بومی و شاید یک زبان نامانوس است. اینجا همه فارسی روان و سلیس حرف می‌زنند!


این نقیصه را البته تیم سازنده متوجه یکدست شدن فضای سریال و همه‌گیر بودن بیننده این چنین مجموعه‌هایی دانسته‌اند؛ درحالیکه به نظر می‌رسد عاملش خودسانسوری برای جلوگیری از انتقادات احتمالی همیشگی به مجموعه‌های پیش از این ساخته‌شده‌ای باشد که با لهجه‌های جذاب در گوشه گوشه کشور تولید شده‌اند.


ورود به چنین مناطق و بیان روایت‌های ناگفته خصوصا در برهه‌های حیاتی همچون دفاع مقدس، ایده بالقوه‌ای برای درگیر کردن مخاطب است اما درنظر نگرفتن نکات اصلی مثل عدم استفاده از لهجه و بی‌عیب و نقص نمایش دادن کارکترها، نامأنوس بودن سکانس‌ها و غیره خروجی اثر را کمی شعاری و به‌دور از واقعیت خواهد کرد.



لوکیشن‌های وسیع، طبیعی و غیرتکراری چنین مناطقی دست‌آویز سریال «ایلدا» شده تا فضای دفاع مقدسی را درون آن بچیند که باید دید تا انتها از پس آن برخواهد آمد یا خیر؟


اتکای افراطی از برخی چهره‌ها، سریال را مثل بسیاری دیگر از تولیدات وامدار نام هنرمندان، از روایت بومی خارج کرده و دوباره سکانس‌های غیرواقعی (مثل عمده پلان‌های مربوط به بازی پوریا پورسرخ) را در قاب نشانده است. در نقطه مقابل طیف نوجوانان «ایلدا» که همگی بازیگر بومی‌اند کیفیت به مراتب بهتری داشته‌اند. شاید عدم شناسایی و به‌کارگیری هنرمندان مناطق و دلدادگی به نام‌های برخی چهره‌ها اینجا نیز به عینه مشهود باشد.


در این سال‌های اخیر فیلمنامه‌های سینمایی بر مدار داستان‌های دفاع مقدسی به مراتب قوی‌تر و خروجی آنان نیز در رقابت با دیگر ژانرها موفق‌تر عمل کرده‌اند اما همچنان سریالسازی نتوانسته کورسویی از رقابت را با سینمای دفاع مقدس ایجاد کند. روایت‌های شعاری، ترسیدگی در قصه‌گویی و پرهیز از حواشی احتمالی، سطحی ماندن فیلمنامه‌ها و البته عدم شناخت فرهنگ مناطق مختلف حاضر در داستانک‌ها از آفات این چنین مجموعه‌هایی است.


صرف قاب‌هایی تازه و دم زدن از لوکیشن‌هایی بکر، فیلم و سریال‌ها را به تنهایی جذاب نمی‌کند و در این بین تکنیک کارگردان و فیلمنامه‌ای پرکشش است که نمای ایده‌الی به خروجی خواهد داد.



«ایلدا» از ایده منحصری مثل دفاع مقدس، ماجرایی در دل قصه‌های ناگفته، تازگی حضور عشایر با فرهنگ جدید و جالب در قاب دوربین و صحنه‌های ندیده بهره گرفته است ولی کم‌مایگی این عناصر و ضعف ساختاری آن چندان مجال طرح این نکات قوت در قاب دوربین را نداده است.


قابل ذکر است که هر نقد و جدیتی بر ساختار سریال‌هایی همچون «ایلدا» نه از باب تخطئه و یا حذف کلی آن بلکه تأکید بر ضعف‌های پژوهشی و جلوگیری از انتقادهای درست و غلطی است که بارها نیز مورد اشاره قرار گرفته است. چه بسا رویکرد برخی فیلمسازان به سمت چنین داستان‌هایی آن‌هم در مناطق دیده نشده مایه قدردانی است ولی می‌توان با فرار از متن‌های خام با جدیتی بیشتر بر چنین مجموعه‌هایی تمرکز کرد و حتی بیش از اینها ساخت حتی اگر هر از گاهی با نقدهایی نیز همراه باشند.


انتهای پیام /4143/


 


انتهای پیام/

ارسال نظر