موجسواری اشرافیت برای پیروزی در انتخابات/مردم خواستار عدالت و پالایش ناکارآمدیها هستند
گروه سیاسی خبرگزاری آنا-محمدپارسا نجفی؛ برای لحظهای چشمان خود را ببندید و دولتی را تصور کنید که خود را نه سرور بلکه نوکر مردم بدانند، در برابر رسانهها پاسخگو باشند و شفافیت در هر امری را سرلوحه کار خود بداند. طبعاً نهادها و مسئولانی که برخاسته از این خط فکری باشد تنها درصدد حل مشکلات ریشهای اقتصاد و زندگی مردم خواهد بود. خواست مردم روی زمین نمانده و حق، محور عملکرد مسئولان خواهد شد.
آیا اکثریت مردم آن را نمیخواهند؟ اکنون شرایط کشور به چه صورتی است؛ در بحران تورم و رکود و بیکاری قرار دارد یا در رفاه و عدالت و زندگی سرشار از شکوفایی؟
مسئولان ناکارآمد و مشکلاتی که هر سال بر حجم و عوارض آنها افزوده میشوند بهمانند دور باطلی کشور را به این وضعیت اقتصادی و اجتماعی رساندهاند.
مسئولان همه نهادهای حاکمیتی باید پاسخگوی کارهای بد انجامشده یا کارهای خوب نکرده، باشند اما برخی گویا خود را مالک کشور و مردم دانسته و تازه طلبکار هم هستند. این روند با توجه به رشد فکری جامعه و تسهیل ارتباطات موجی را پایهریزی کرده که حق و کارآمدی را میطلبد.
از ابتدای استقرار جمهوری اسلامی تاکنون جریانهایی فضای سیاسی کشور را فراگرفته بودند و تقریباً پستهای حساس میان آنها دستبهدست میشد. به دلیل استمرار مشکلات و نبود اراده قاطع برای حل آنها، هر 10 سال یکبار موجی ساختگی ایجادشده که گویی قرار است مردم گرفتار در طوفان چالشها را یاری گر باشد؛ همه از تقریباً از یک جنس و فقط به فکر خود و خانواده خود. فرزندانی از مسئولان که در داخل بیحساب به قدرت و ثروت رسیدهاند و فرزندانی که در آمریکا و انگلیس مشغول .... هستند.
همه ناکارآمدیها موجب شده تا برخی از جناحها برای بهره بردن از سرمایههای اجتماعی باقیمانده اقدام به راهاندازی موجهای ساختگی در ایام نزدیک به انتخابات کنند.
موجهای ساختگی برای کسب رأی
اکثر جریانات سیاسی در این راستا به میدان سیاست آمدند اما آنچه دیده شد استمرار وضع موجود بود نه تغییر شرایط به نفع مردم که به حل مشکلات بینجامد. امواجی که فقط به دنبال جمعکردن رأی مردم و آوردن آنها پای صندوقهای رأی بودهاند نه عمل به وعدهها. این دلیل ساختگی بودن آنهاست. شعارهای جذابی برای مردم کشورمان مطرح شد. اما باز، همان مقامات قبلی با ظاهر و شعارهای متفاوت همچنان در دولت و مجلس دیدهشده و میشوند.
بیشتر بخوانید:
ائتلاف اشرافیت چرا از مجلس جدید میترسد؟
نیازهای مردم بیپاسخ است و طوفان تورم، بیکاری و هزینههای هولناک مسکن و درمان روند صعودی را طی میکند. این روند درنهایت به یک خواسته منجر شده و آن کاهش سرمایههای اجتماعی کشور است.
شاهد مثال اینکه مردم در گرفتاریهای اساسی خود مانند مسکن، درمان و بیکاری، تنها هستند و کمکهای دولتی همانند نظام سلامت و مسکن اجتماعی بیشتر به شوخی شبیهاند تا حلال مشکلات.
این روند ناکارآمدی کار را به نقطه عطف واقعی هدایت میکند. مدیرانی که بیشتر از حل مشکلات، به فکر خوشگذرانی و یا افزایش ارقام حقوقشان و تزاید شرکتها و املاک تجاری خود در شمال تهران و البته ترکیه و دبی باشند مصداق بارز نفرت مردم هستند.
این وضعیت سبب شده مردم ناامید از چنین مدیرانی، در فکر یا عمل خود را محتاج مدیرانی ببینند که قلبشان برای حل مشکلات بتپد. این روند به یک گمشده میرسد؛ کلمه زیبای عدالت. عدالتی که خواست ذاتی انقلاب اسلامی و رهبری آن است.
آمادگی جامعه برای تحول
تحمل شرایط سخت برای ملت ایران غیرممکن نیست اما نبود عدالت و فاصله طبقاتی وحشتناک و درآمدهای بسیار بسیار دور از عدالت، موجب شده تا جامعه برای یک تحول آمده شود. موج عدالت محوری قطعاً ایران را درمینوردد و این نکتهای است که فضای فکری جامعه بهشدت برای آن لحظهشماری میکند.
اینجاست که فرصتی پیش میآید تا مدیران ناکارآمد و خوشگذران غربال شوند و مدیرانی موردتوجه قرار گیرند که در عمل به فکر حل مشکلات هستند و در زندگی شخصی خود مانند مردم عادی رفتار میکنند. طبعاً این مدیران باید برنامههای قابل اجرا و مرحلهای منطبق بر عدالت را از ابتدا داشته و در اختیار فضای فکری قرار دهند. و الا همان روندی طی میشود که مدیران جوان 40 سال قبل البته با انگیزه بیشتر طی کردند و به کاخ سازی مسئولان (نظیر باستی هیلز) و کوخنشینی بیشتر ضعیفان در جنوب شهر و بافت فرسوده منجر شد.
اشتباه نکنیم این روندی نیست که با تظاهرات خودنمایی کند و با درگیری خیابانی به پایان برسد یا تنها در فضای مجازی باشد. این فرصتی فراروی نظام جمهوری اسلامی است تا از داشتههایش برای حل چالشها استفاده کند. باقیماندههایی از سرمایههای اجتماعی.
مشکلی که کشور را به این وضعیت اقتصادی اسفبار رسانده، برخی جریانهای سیاسی و باند بازی و .... بوده که خروجی آن به جای رونق اقتصادی و اشتغال و آرامش، وضعیت اسفناک معیشتی مردم امروز کشور است
موج تغییر حقطلب، فرصت بزرگی است که اگر حمایت شود، ملت را از دولتهای ناکارآمد که حاضر به ترک سیاست نیستند رهایی داده و کشور را به قدرتی اقتصادی با مردمی ثروتمند و راضی رهنمون خواهد شد.
امیدها به اصلاحات سید ابراهیم رئیسی علیه فساد و رانت و ... دقیقاً از این پتانسیل مردمی حکایت دارد که خواهان تغییر در دور باطل برخی مسئولان اجرایی ناکارآمد و خوشگذران به سمت مسئولانی است که کارآمد و نوکر مردم باشند.
این فرصت بینظیری است که افکار جدید بر پایه اندیشههای اول انقلاب دارایی اجتماعی ویرانشده را بازتولید کند و دست به پالایش ناکارآمدیها بزند. مدیرانی که از این رهگذر روی کار میآیند، از پایین به مردم نگاه میکنند و خود را مستخدم میدانند و هدفی جز استفاده از تواناییهای فکری خود برای حل مشکلات ندارند. همه آنچه این موج مردمی میخواهد عدالت اجتماعی است.
انتهای پیام/4106/
انتهای پیام/