رمزگشایی از موج اخیر گرانیها/ابزار دولت برای تحقق مذاکره یا پیروزی جریان اصلاحات در انتخابات 1400 چیست؟
به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری آنا، گرانی کالاهای اساسی در چند ماه اخیر و زمان اوج شیوع کرونا مردم را به شدت گلهمند کرده است. قیمت دلار بهعنوان مرجع مبادلات اقتصادی کشور ظرف چند ماه از 15 هزار تومان به مرز 30 هزار تومان رسیده است. شاید اصل قیمت ارز و دلار برای مردم اهمیتی نداشته باشد، ولی قیمت کالاها در ایران بسیار متأثر از قیمت دلار است.
همچنین قیمت خودرو، مسکن، کالاهای ضروری مردم و کرایههای حمل و نقل عمومی هم افزایش بی سابقهای داشتهاند اما حسن روحانی، رئیسجمهوری تمام این مشکلات را ناشی از تحریم و جنگ اقتصادی ترامپ میداند. او گفته بود مردم، آمریکا را لعن و نفرین کنند و به این نکته نیز اشاره کرد که ریشه تمام مشکلات در واشنگتندیسی است و او تقصیری ندارد.
کارشناسان سیاسی و اقتصادی فرافکنی روحانی را کاملاً رد میکنند و بخش اعظمی از مشکلات کشور مانند مدیریت مبارزه با کرونا، عدم بازدید رئیسجمهور از مراکز مختلف در زمان شیوع کووید-19، نداشتن اهتمام جدی تیم اقتصادی دولت برای حل معضلات معیشتی و رفع نشدن بخش زیادی از موانع تولید و بازار را نشانه سوءمدیریت دولت در این امر میدانند.
گرانیها عمدی است یا ناشی از سوء مدیریت؟
سؤال دیگری که مطرح میشود این است که آیا دولت میتواند جلوی گرانیها را بگیرد یا عمدی در کار است؟ بخش اعظمی از اقتصاد ایران در اختیار دولت است و قوه مجریه به راحتی میتواند با چندین حرکت اقتصادی تلاطم بازار و ارز را کنترل کند، اما در ذهن مردم و کارشناسان این پرسش مطرح میشود که آیا دولت هدف مشخصی از رهگذر عدم کنترل گرانیها را پیگیری میکند؟
بعضی از کارشناسان در بدبینانهترین حالت به این موضوع اعتقاد دارند که دولت حیات سیاسی خود را پایان رفته میداند و به همین علت کار را رها کرده است. آنها برای این استدلال خود دلیلی هم از رهبر معظم انقلاب اسلامی و تذکر ایشان به دولت برای حل مشکلات در فرصت باقیمانده میآورند. این گروه معتقدند دولت میخواهد مردم را عاصی کرده و مانند آبان ماه سال گذشته، مقدمه شورشی دیگر را به وجود بیاورد. البته این موضوع شاید فاقد اعتبار باشد زیرا اگر شورشی رخ دهد اولین نهادی که مردم با آن برخورد میکنند، دولت است.
دومین گروه از کارشناسان که در زمینه سیاست خارجی فعالند میگویند، هدف دولت از گرانیها ایجاد مقدمات مذاکره است. چندی پیش بود که روزنامه الجریده کویت در گزارشی افشاگرانه نوشته بود طرف ایرانی در عمان با دولت ترامپ در حال مذاکره است و دو طرف بر سر برخی مواد اولیه توافق کردند؛ موضوعی که بلافاصله از سوی سخنگوی وزارت خارجه تکذیب شد.
اما با رجوع به اظهارات حسن روحانی این نظریه کمی به واقعیت نزدیکتر به نظر میرسد. روحانی در چند سال اخیر بارها از مذاکره با طرف آمریکایی صحبت کرده است. او در جایی گفته بود اگر منافع ما اقتضاء کند، حاضر است خود را فدا کرده و با دولت ترامپ مذاکره کند. حتی امانوئل مکرون، رئیسجمهور فرانسه و شینزو آبه، نخستوزیر سابق ژاپن دیدارهای متعددی با روحانی در حاشیه نشست مجمع عمومی سازمان ملل داشتند تا وی با ترامپ مذاکره کند. موضوعی که به نظر میرسد به دلیل زیادهخواهیهای رئیسجمهور آمریکا میسر نشد، در غیر این صورت رئیس دولت ایران تمایل به مذاکره با ترامپ داشت.
آشنا: روحانی آماده مذاکره با ترامپ بود!
حسامالدین آشنا، مشاور ارشد رسانهای رئیسجمهور و رئیس مرکز استراتژیک ریاستجمهوری درباره ماجرای مذاکره احتمالی روحانی با ترامپ گفته بود: اگر آقای روحانی مطمئن بود که ترامپ قصد حل مسئله را دارد و بالاتر از آن توان ساختاری حل مسئله را دارد، ممکن بود تصمیمهای دیگری بگیرد.
وی افزود: اگر توافق با ترامپ تنها هزینه داخلی داشت، آقای روحانی آمادگی پرداخت آن هزینه را داشت. همانطور که مکالمه تلفنی با اوباما و ورود به توافق هستهای، هزینه بسیار سنگینی برای شخص آقای روحانی داشت اما ایشان این راه را پیش برد. هنوز هم آقای روحانی در بخشی از محافل قدرت به خاطر توافقی که کرده بخشیده نمیشود. اما پدیده ترامپ یک پدیده استثنایی در جهان است.
صحبتهای مشاور رسانهای روحانی و برخی از سخنرانیهای رئیسجمهور نشان میدهند که باب مذاکره برای دولت تدبیر و امید هیچ وقت بسته نمیشود، حتی بعد از اینکه آمریکاییها میز مذاکره را بر هم زدند و تمام تحریمها با شدت بیشتری علیه ایران تحمیل شد. افزون بر اینکه پس از اقدام خصمانه ترور سردار قاسم سلیمانی، پالسهایی از سوی شخص محمدجواد ظریف برای مفتوح بودن باب مذاکره به طرف آمریکایی ارسال شد.
ظریف بعد از شهادت سردار سلیمانی: هنوز پای میز مذاکره هستیم!
خبرنگار روزنامه اشپیگل آلمان در گفتگویی با ظریف از وی سوال کرده بود که آیا شما امکان مذاکره با آمریکا بعد از ترور سلیمانی را منتفی میدانید؟ ظریف پاسخ میدهد؛ نه، من هرگز این احتمال را رد نمیکنم که مردم رویکرد خود را تغییر دهند و واقعیت را بشناسند. برای ما مهم نیست که چه کسی در کاخ سفید نشسته است. مهم است که آنها چگونه رفتار میکنند. دولت ترامپ میتواند گذشته خود را اصلاح کند، تحریمها را برداشته و به میز مذاکره برگردد. ما هنوز در پای میز مذاکره هستیم و این آنها بودند که میز مذاکره را ترک کردند.
مواضع روحانی و ظریف و عدم فعالیت خاص دولتمردان برای حل مشکلات کشور این شائبه را پیش میآورد که دولت روحانی قصد دارد بار دیگر میز مذاکره با آمریکاییها را بچیند، البته این بار با یار قدیمی اعتدالگرایان در آمریکا یعنی بایدن!
روزنامهها و جریانات اصلاحطلب و نزدیک به دولت بارها نسبت به راهیابی دوباره دمکراتها به کاخ سفید ابراز امیدواری کردهاند. البته برخی اخبار غیررسمی هم از ارتباط ظریف با برخی سناتورهای دمکرات در آمریکا حکایت دارند، تا بعد از رأی آوردن بایدن در انتخابات ریاستجمهوری آمریکا دوباره دو طرف بر سر میز مذاکره مستقیم با یکدیگر حاضر شوند.
برخی کارشناسان سیاست خارجی هم میگویند، دولت روحانی عامدانه کالاهای اساسی را گران میکند یا اینکه اقدام مهمی در بازار برای مهار گرانیها انجام نمیدهد تا جو بایدن در آمریکا رأی بیاورد و آنها دوباره علم مذاکره را بلند کنند. احتمالاً چاشنی این مذاکره هم ارزان کردن مقطعی ارز و برخی کالاهاست تا افکار عمومی را به این جمعبندی برسانند که باید دوباره مذاکره کرد. برخی هم میگویند دولت با گران کردن کالاهای اساسی میخواهد مجمع تشخیص مصلحت نظام را به تصویب لوایح مرتبط با FATF مجبور کند.
مذاکره با بایدن برای 1400؟
مذاکره مجدد با دمکراتها شاید بیارتباط با مسائل داخلی نباشد. شنیده شده ظریف با محمد خاتمی جلسه انتخاباتی برگزار کرده و رئیس دولت اصلاحات از وی خواسته تا در انتخابات 1400 شرکت کند. وزیر امور خارجه با دو شرط یعنی اجماع اصلاحطلبان و مشخص شدن نتیجه انتخابات آمریکا در انتخابات 1400 شرکت میکند. این پازل به این صورت تکمیل می شود که دولت از یک سو، کالاها را گران کرده یا در خوشبینانه حالت بازار را رها کرده است تا با رأی آوردن دوباره بایدن باب مذاکره با آمریکا گشوده شود و از سوی دیگر، ظریف در کسوت یک قهرمان وارد گود شده و خود را منجی اقتصاد و سیاست ایران نشان دهد.
گزارش از محمدعلی حسننیا
انتهای پیام/4106/4082/پ
انتهای پیام/