روسیه نمیخواهد خود را حامی ارمنستان نشان دهد/ چشم طمع ترکیه به انرژی قفقاز
به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری آنا، محمد یوسفی؛ نخستین جنگ قرهباغ در سال 1988 میلادی میان جمهوری آذربایجان و ارمنستان به وقوع پیوست. این جنگ طولانی پس از 6 سال با توافقنامه آتشبس بیشکک پایان یافت که ماحصل آن حدود 35هزار کشته و حدود 800 هزار آواره بود، البته در این درگیریها حدود 14هزار و 167 کیلومتر مربع از اراضی مورد مناقشه به تصرف ارامنه درآمد.
در این میان بهدلیل اوضاع آشفته سیاسی داخلی آذربایجان، ارمنستان توانست حداکثر بهرهبرداری را انجام دهد و مناطق زیادی را به تصرف خود درآورد؛ البته پس از این جنگ طولانی چندین جنگ کوتاه ازجمله جنگهای چهارروزه آوریل 2016 و جولای 2020 میان دو طرف بهوقوع پیوست، اما جنگ کنونی بهلحاظ گستردگی و طرفهای درگیر متفاوت از درگیریهای بهوقوع پیوسته پس از آتشبس 1994 بیشکک است.
در کنار عوامل تاریخی اختلاف بر سر قرهباغ، شاید بتوان یکی از عمده دلایل تنش جدید و گستردگی حجم آن را در بلندپروازیهای رجب طیب اردوغان، رئیسجمهور ترکیه دانست که با تأمین جنگافزارهای مورد نیاز «الهام علیاف»، رئیسجمهور آذربایجان و حمایتهای سیاسی خود از او، زمینهساز آغاز جنگی جدید با ابعاد گسترده میان باکو و ایروان شد. البته عوامل دیگری را نیز میتوان در این موضوع دخیل دانست که ازجمله آن دلسردی و رابطه سرد مسکو- ایروان است.
برخلاف جنگ 1988 و سایر درگیریهای ارمنی آذری که یک طرف آن نیز روسها قرار گرفته بودند، اینبار روسها حاضر نشدند تا بهصورت فعال ایفای نقش کنند. یکی از مهمترین ریشههای این رفتار مسکو در قبال ایروان نوع نگاه «نیکول پاشینیان»، نخستوزیر ارمنستان در زمینه روابط خارجی و نگاه او به غرب است که مقامهای مسکو را نسبت به دولت پاشینیان دلسرد کرده است و حتی در این میان شاید روسها بدشان نیاید ایروان به این دلیل مورد تنبیه قرار گیرد و حمله آذربایجانیها را بهمنزله گوشمالی برای پاشینیان و دولتش تلقی کنند.
مقامهای باکو با اشراف بر این موضوع و ارزیابی روابط سرد میان مسکو و ایروان در دولت پاشینیان، دست به عملیات گسترده علیه ارمنستان زدند.
علت حمایت ترکیه از آذربایجان
دولت اردوغان در سالهای اخیر در چند نقطه ازجمله در موضوع سوریه و لیبی در مقابل روسیه قرار گرفته است؛ در بحران سوریه ترکیه با حمایت از گروهک موسوم به «ارتش آزاد» سالهاست در مقابل ارتش سوریه و روسها قرار گرفته است و کار را برای آزادسازی مناطق شمالی سوریه که در همسایگی با ترکیه قرار گرفتهاند، مشکل کرده و در جبهه لیبی نیز با حمایت از «فائز السراج»، رئیس دولت وفاق ملی در مقابل نیروهای ارتش ملی به رهبری خلیفه حفتر قرار گرفته است.
مخالفان سوری
در حال حاضر ترکیه در مقابل روسیه جبهه سومی را در منطقه قفقاز گشوده است که برای مسکو حساسیت بسیار زیادی دارد. حضور ترکیه در این منطقه علاوه بر اینکه میتواند قدرتنمایی از سوی آنکارا برای مسکو تلقی شود، اهداف و مقاصد دیگری را نیز در دل خویش جای داده و آن، موضوع حفظ امنیت خطوط انتقال انرژی برای ترکیه است، زیرا ترکیه نه فقط به تأمین نیازهای خود در حوزه انرژی میاندیشد، بلکه قصد دارد خود را بهعنوان کریدور انتقال انرژی به اروپا مطرح کند.
بیشتر بخوانید:
حامی تصمیمات جمهوری آذربایجان درباره قرهباغ هستیم
ترکیه قصد دارد دست روی پاشنه آشیلی بگذارد که روسیه سالها با استفاده از آن بهعنوان ابزار فشار بر اروپا استفاده کرده است، با این توضیح که روسیه سالها بهعنوان تأمینکننده اصلی انرژی اروپا بر حفظ این انحصار تلاش کرده است تا بهعنوان ابزار چانهزنی و اهرم فشار در تعاملات خود با اروپا از آن استفاده کند، لذا تلاش ترکیه برای مطرح کردن خویش در مقام کریدور انتقال انرژی به اروپا حساسیت مسکو را نسبت حرکات آنکارا بیشتر خواهد کرد، اما اردوغان قصد دارد علاوه بر باز کردن راه مهاجرین و پناهجویان به اروپا، با در اختیار گرفتن گلوگاه انتقال انرژی به اروپا ابزار فشار جدیدی ایجاد کند تا در مواقع لزوم بتواند از آن بهره گیرد.
اردوغان بهخوبی نشان داده است چگونه و در کجا میتواند از ابزارهای موجود برای نیل به اهداف خود بهره برد؛ در لیبی با استفاده از ایدئولوژی دینی منطقه، این کشور و همسایه آن یعنی تونس را با خود همراه کرد، در آذربایجان شیعی که ابزار ایدئولوژی نمیتواند چارهساز باشد، با برانگیختن احساسات ناسیونالیستی و قومیت ترکی راه باز میکند و در سوریه با شعار نوعثمانیگری پیش میرود.
آذربایجان گرچه منافعی در همکاری با ترکیه دارد، ولی باید درباره اندازه و نوع آن محتاطانه برخورد کند و عواقب آن را در نظر بگیرد.
در هر صورت اردوغانی که در سیاست داخلی با مشکلات زیادی مواجه شده، سیاست خارجی را ابزاری برای کسب حمایت مردمی در درون کشورش قرار داده است. وی در حال حاضر با شعار ناسیونالیستی و تکیه بر قومیت ترکی و حمله به کشوری که پایگاه روسیه در آن قرار دارد، بهدنبال کسب جایگاه و در نتیجه کسب حمایت مردمی است. با توجه به اهمیت ژئوپلتیک قفقاز و حساسیت بالای آن برای روسها، در صورت شدت یافتن جنگ روسیه دست به اقدام عملی خواهد زد، از اینرو به نظر میآید دولتهای ترکیه و آذربایجان نیز با لحاظ کردن این موضوع درگیریها را بهنحوی حسابشده پیش میبرند و از شدت بخشیدن به جنگ پرهیز میکنند.
آنچه اهمیت دارد این است که حتی آذربایجان در صورت پیروزی در جنگ با ارمنستان با کمک ترکیه و مزدوران اجارهای پیروز حقیقی نخواهد بود، زیرا پیروزی حقیقی برای آذربایجان بیرون راندن این نیروهای نیابتی از خاک آذربایجان خواهد بود. سیاستهای نوعثمانیگرایانه رجب طیب اردوغان، ترک و آذری نمیشناسد و باکو نیز جزو امپراتوریاش خواهد بود.
با توجه به همسایگی کشورمان با کشورهای ارمنستان و آذربایجان باید گفت؛ در اوضاع سخت تحریمی که جمهوری اسلامی در آن قرار گرفته است، هرگونه دخالت ایران در این موضوع که موجب تحمیل هزینه به کشورمان شود، میتواند اوضاع داخلی را به تشنج ناشی از فقر سوق دهد.
انتهای پیام/4033/پ
انتهای پیام/