صفحه نخست

آموزش و دانشگاه

علم‌وفناوری

ارتباطات و فناوری اطلاعات

سلامت

پژوهش

علم +

سیاست

اقتصاد

فرهنگ‌ و‌ جامعه

ورزش

عکس

فیلم

استانها

بازار

اردبیل

آذربایجان شرقی

آذربایجان غربی

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

کهگیلویه و بویراحمد

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

هومیانا

پخش زنده

دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری

پیامدهای خطرناک بالارفتن سن ازدواج دختران

دکتر مجید ابهری، آسیب شناس اجتماعی و متخصص علوم رفتاری در گفت و گو با خراسان درباره پدیده دختران مجرد پر سن و سال، معتقد است: «تغییر نگرش دختران به مقوله ازدواج، مهم ترین عامل افزایش تجرد بین دختران در سن ازدواج است.»
کد خبر : 52195
به گزارش گروه رسانه‌های دیگر خبرگزاری آنا، ابهری می گوید: «این روزها بیشتر دخترانِ در سن ازدواج، تحصیل کرده و شاغلند و دستشان توی جیب خودشان است. آزادانه در محیط های علمی و حرفه ای و دوستانه حاضر می شوند و به راحتی پول خرج می کنند. در چنین شرایطی از خودشان می پرسند: "من که راحت و خوشحال و تامینم؛ برای چه یک آقا بالاسر داشته باشم؟ اگر هم قرار است ازدواج کنم، باید به یک آدمِ درجه یک و همه چی تمام، بله بگویم!" و خب به واسطه همین نگاه و تفکر، گاهی سال ها تنها می مانند و در مواردی، هرگز ازدواج نمی کنند.» ادامه اظهارات دقیق و مفصل دکتر مجید ابهری را در این باره مطالعه کنید.


به هم خوردن تعادل جنسیتی؛ چرا و چگونه؟

ابهری، در توضیح چگونگی به هم خوردن تعادل جنسیتی جامعه که زمینه ساز مجرد ماندن تعداد زیادی از دختران می شود، می گوید: «سن استاندارد ازدواج دختران در کشور و فرهنگ ما از حدود شانزده-هفده سالگی شروع می شود و در سنین 20 تا 25 سالگی، به اوج می رسد. در سال های گذشته که دختران تمایل کمتری برای ادامه تحصیل و اشتغال و استقلال داشتند، سن پیردختری بعد از 25 سال بود؛ یعنی اگر دختری از 25 سالگی فاصله می گرفت و ازدواج نمی کرد، پیردختر به حساب می آمد. اما در این سال ها و با تغییرات فرهنگی و اجتماعی، سن پیردختری به 30 تا 35 سال رسیده است. ازدواج در دختران، چه به لحاظ سن تقویمی و چه به لحاظ تعریف های شرعی و قانونی، زودتر از پسرها شکل می گیرد پسرها، هم دیرتر به فکر ازدواج می افتند و هم یک سری موانع جدی مثل دو سال خدمت سربازی سرِ راهشان است و این گونه نسبتِ دختران مجرد آماده ازدواج و پسرانِ مجرد مایل به ازدواج به هم می خورد؛ چنان که در حال حاضر براساس آمار و اسناد ثبت شده سرشماری در سال 93، از جمعیت 12 میلیونی جوانان مجرد ایران، 6 میلیون نفرشان دخترانی هستند که از مرز سن معمول ازدواج گذشته اند و هنوز ازدواج نکرده اند.»


دلایل محیطی + دلایل رفتاری!

دکتر ابهری، دلایل شکل گرفتن تجرد دختران پر سن و سال را اینگونه تحلیل می کند: «پدیده پیردختری، دو دلیل جدی دارد. یکی دلایل محیطی، دیگری دلایل رفتاری. دلایل محیطی، همان سختگیری های عجیب و غریب دختران و خانواده هایشان در برخورد با پسران و ازدواج است. مهریه های هزار و سیصد و چند سال تولدی، جهیزیه های صد میلیونی، جشن های عروسی 20 تا 50 میلیونی و... به این ها اضافه کنید پررنگ شدن روابط آزاد و لجام گسیخته و بی تعهد و بی دردسر جوانان را که تحت تاثیر فرهنگ و سبک زندگی غربی است. همان تفکری که می گوید: «برای یک لیوان شیر که نباید یک گاو خرید!»؛ دلایل رفتاری هم همان ترس و هراسِ از دست دادن آزادی و راحتی دوران تجرد و به بیان بهتر «مسئولیت گریزی» است. متولدان دهه شصت کمتر، اما متولدین دهه هفتاد اینطور بزرگ شده اند که از پذیرفتن کوچک ترین مسئولیت ها و انجام ساده ترین کارها مثل نان گرفتن هم توسط پدر و مادرهای حساس و وسواسی منع شده اند. پسر یا دختر بزرگ، در خانه پای تلویزیون و لپ تاپ نشسته و پدر و مادر پیرِ بازنشسته می رود خرید می کند و می پزد و سفره می اندازد و جلوی آقا یا خانم می گذارد. خب یک چنین شخصیتی، هیچ وقت به راحتی راضی به از دست دادن رهایی و آزادی دوران مجردی اش نمی شود.»


سرگذشت عجیب شهرزاد

ابهری از «وارونگی اجتماعی» به عنوان یکی از مهم ترین دلایل پیدایش پدیده پیردختری یاد می کند و می گوید: «وارونگی اجتماعی یعنی عوض شدن نقش ها در جامعه و عوض شدن جایگاه زن و مرد در خانواده. برای فهم بهتر این موضوع، یک مثال واقعی می زنم. مراجعی داشتم با نام فرضی «شهرزاد». 32 ساله، فوق العاده زیبا که براساس مستندات، علاوه بر ویلای دماوند و خانه الهیه و یک سالن آرایش در تهرانپارس، 200 میلیون تومان پول نقد هم در حساب بانکی اش داشت. تمام این دارایی ها را هم با کار و تلاش و زحمت و قناعت جمع کرده بود. اما تنها بود و می گفت: "نمی دانم باید با چه کسی ازدواج کنم؟ اگر به خواستگارم بگویم صاحب این همه پولم، به خاطر دارایی هایم جلو می آید و لابد از فردا هم به پول و درآمد من دل خوش می کند و پا روی پا می اندازد و توی خانه می نشیند. مردی هم که بیکار باشد، هی می خواهد گیر بدهد و از رفت و آمد و ظاهر و اخلاق من بهانه بگیرد و اگر هم گله ای کنم، می گوید منت گذاشتی! از طرفی اگر نگویم پول دارم هم که دیگر کسی مایل به ازدواج با من نیست." شهرزاد حق داشت و درست می گفت. او قربانی جابه جایی نقش ها شده بود. شهرزاد دخترِ پدری بیکار و بی پول بود و از نوجوانی در آرایشگاه مجبور به کار و تامین مخارج خانواده شده بود. مثل خیلی از دختران کشور ما که از روی انتخاب یا اجبار، به کار بیرون از منزل مشغولند و همین حضور، باعث به هم خوردن تعادل جنسیتی در دانشگاه ها و مشاغل شده است. دیروز پدرِ شهرزاد، نقش یک پدر واقعی را برای شهرزاد نداشت و امروز او نمی تواند یک زن سادۀ معمولیِ قانع برای شوهرش باشد و فردا همسرش هم نخواهد توانست یک مرد و تکیه گاه واقعی باشد.»


تفاوت فضای ذهنی

دکتر ابهری، آسیب شناس اجتماعی، درباره یکی دیگر از دلایل مهم شکل گرفتن آمار رو به افزایش پیردختری، معتقد است: «یکی دیگر از دلایل این پدیده، موضوع «عدم اشتراک» یا «عدم هم احساسی» است. دخترانی که از مرز سن معمول ازدواج عبور می کنند، معمولا بیش از نیازهای جسمی و جنسی با چالش های روحی و روانی دست به گریبانند. به این معنی که بیش از آن که به ارتباط فیزیکی با یک مرد نیاز داشته باشند، به حمایت روحی و روانی از سوی یک مرد نیاز دارند اما در این سن با هر مردی برخورد می کنند، نیازهای جنسی فرد را در اولویت می بینند و کم کم سرخورده و دلزده می شوند.»


آسیب های افزایش پیردختری

ابهری، آسیب شناس اجتماعی، تاثیرات افزایش تجرد دختران بر جامعه را گسترده و عمیق می داند و می گوید: «همان طور که گفته شد، پیردختری پدیده ای است که با کنارِ هم قرار گرفتن عواملِ مختلف فردی، خانوادگی، اجتماعی و فرهنگی شکل می گیرد، اما مثل هر پدیده دیگری، تاثیرات و آسیب های خاص خودش را هم دارد. متاسفانه شکل گرفتن روابط از هم گسیخته یکی از پیامدهای افزایش سن ازدواج در دختران و پسران و فرارشان از تعهد و روابط سالم است. غیر از آن، بد نیست بدانید براساس مطالعات و مصاحبه هایی که انجام شده، درصد زیادی از دختران مجرد سن بالا اعلام کرده اند حاضرند همسر دوم مردان متاهل شوند و در اصطلاح «زندگی در سایه» را بپذیرند؛ حالا برخی با مقاصد مادی و برخی برای به دست آوردن آزادی عمل و عده ای هم به خاطر نیازهای غریزی. نکته بعد، متاسفانه وقیح شدنِ برخی مردان متاهلِ جامعه است؛ مردی را تصور کنید که از صبح تا شب در کوچه و خیابان و شبکه های اجتماعی، مدام دختران تنها و شیک و آرایش کرده را می بیند که برخی حاضرند با کمترین هزینه مادی و معنوی با یک مرد در ارتباط باشند و این ها را مقایسه می کند با همسرِ ساده معمولی اش که اتفاقا هزار و یک توقع دارد؛ خب احتمال دارد که به هرزگی بیفتد. از آن طرف مجرد ماندن دختران یک جامعه، تاثیر مستقیم بر میزان آمار باروری و ولادت و شکل گرفتن نسل بعد دارد و...»


چه کنیم؟

دکتر ابهری درباره راه حل باز کردن کلاف پیچیده و سردرگم افزایش تجرد دختران معتقد است: «تا به حال قدم های زیادی برای کنترل آمار پیردختری در کشور برداشته شده است. از وام ازدواج و کلاس مشاوره بگیر تا راه اندازی سایت های همسریابی و حتی ایجاد طرح واگذاری فرزندخوانده به اینگونه دختران که در پرانتز بگویم به شدت مخالفم و سپردنِ یک کودک به دختری که به شکل خدادادی طعم مادری را نچشیده ، صحیح نمی دانم. منتها بنده به پشتوانه 30 سال تجربه عرض می کنم که شاید تنها راهِ نجات از این بن بست، «پایین کشیدنِ فتیله توقعات» باشد. به این معنی که تا وقتی دخترها در سن مناسب ازدواج قرار دارند، سخت گیریِ بی جا که با شرع و اخلاق هم در تضاد است نداشته باشیم. ثانیا وقتی دختری از سن ازدواج گذشت، واقع بین باشد. واقع بینی به این معنی نیست که به هر کس و ناکسی بله بگوید و از چاله به چاه بیفتد، بلکه حواسش باشد که در طول سال ها، در ازای به دست آوردن یک سری امتیازات مثل مدرک تحصیلی بالا یا موقعیت اجتماعی خوب و امکانات مادی، یک سری امتیازات را هم از دست داده است و اگر بیش از این تعلل کند، وارد مسیرهای غیرطبیعیِ ازدواج مثلِ همسر دوم یا همسر موقت می شود؛ بنابراین دست از سخت گیری بی مورد بردارد.»

انتهای پیام/

برچسب ها: ازدواج تحصیل
ارسال نظر