صفحه نخست

آموزش و دانشگاه

علم‌وفناوری

ارتباطات و فناوری اطلاعات

سلامت

پژوهش

علم +

سیاست

اقتصاد

فرهنگ‌ و‌ جامعه

ورزش

عکس

فیلم

استانها

بازار

اردبیل

آذربایجان شرقی

آذربایجان غربی

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

کهگیلویه و بویراحمد

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

هومیانا

پخش زنده

دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
۱۲:۵۷ - ۱۳ مهر ۱۳۹۹
مهدی عسگری*

بیانیه‌تان را باور کنیم یا سابقه‌تان را ؟

بیانیه نهضت آزادی در پی گزارش سازمان عفو بین‌الملل در خصوص اطلاع داشتن میرحسین موسوی از اعدام‌های سال 67، دارای تناقض‌های متعددی است.
کد خبر : 520562

به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری آنا، سازمان عفو بین‌الملل در شهریور 1399 گزارشی را منتشر کرد مبنی بر «احتمال اطلاع داشتن میرحسین موسوی از وقوع اعدام‌های تابستان 1367در زمان نخست‌وزیری». حال با چند روز تأخیر حزب نهضت آزادی ایران در 6 مهر 1399 در بیانیه‌ای به این اطلاعیه‌‌ سازمان عفو بین‌الملل واکنش نشان داد.نهضت آزادی در این بیانیه در تلاش است تا؛


1. اطلاع میرحسین موسوی از اعدام‌های منافقین در سال 1367 را زیر سؤال ببرد و یا نهایتاً موضوع را به صرف «احتمال اطلاع» خاتمه دهد.


2. اعدام منافقین در سال 1367 را مصیبتی بداند که نباید در آینده تکرار شود.


3. تخریب چهره‌هایی همچون موسوی را برای امنیت ملی ایران مخرب بداند.


در این مکتوب به بررسی این سه موضوع و ادعاهای مطرح شده در این بیانیه می‌پردازیم.


اطلاع میرحسین موسوی از اعدام‌های منافقین


در مورد اطلاع یا عدم اطلاع موسوی از این اعدام‌ها سخنان ضد و نقیض زیادی موجود است که بررسی و راستی‌آزمایی آن‌ها خود به یادداشتی مجزا نیاز دارد؛ اما نکته‌ای که حائز اهمیت است، موافقت وی در دهه‌های ابتدایی پیروزی انقلاب با سرکوب معترضان در نظام جمهوری اسلامی است (هر طیف معترضی، نه تنها منافقین). برای مثال وی در سال 61 گفته بود: «دولت تحمل هیچ بی‌قانونی را نخواهد کرد. ما اول با نصیحت و سپس با قوه قهریه هر نوع حرکت ضد انقلابی را خواهیم کوبید. هر توطئه‌ای را در هر نقطه از کشور به کمک خداوند سرکوب می‌کنیم».


وی بعد از عملیات مرصاد در مورد برخورد مستقیم با منافقین، در مصاحبه‌ای می‌گوید: «در رابطه با همین عملیات مرصاد، در این عملیات عده‌ای از مجاهدین که ما به آن‌ها منافقین می‌گوییم، دست در دست صدام گذاشتند و حمله کردند که باختران را بگیرند و به سمت تهران بیایند، آنها نقشه‌هایی برای کشتار داشتند، خب ما آن‌ها را سرکوب کردیم. چه‌کار می‌کردیم؟ ما در این زمینه‌ها هیچ نوع گذشتی نداریم.»


با وجود مواضع این‌چنینی به‌نظر می‌رسد حتی اگر فرض کنیم موسوی از اعدام منافقین بی‌اطلاع بود، در صورت اطلاع یافتن نیز بعید بود عملی در راستای جلوگیری از این اعدام‌ها انجام دهد.


اعدام‌های 67 مصیبت نبود، جراحی بود


نهضت ‌آزادی در حالی تلاش می‌کند در این بیانیه «اعدام‌های سال 1367 را مصیبتی بداند که نباید تکرار شود»، که روزگاری از موافقان حذف جریان چپ (مارکسیست) در کشور بود.


در سال 1362 وقتی سران حزب توده دستگیر شدند و در حال محاکمه بودند، سازمان نهضت‌ آزادی در بیانیه‌ای با عنوان «خانه را از رسوبات مارکسیستی پاک‌سازی کنیم» از محاکمه و برخورد سخت با سران حزب توده حمایت کرد. در این زمینه سوالاتی مطرح می‌شود که جای تامل دارد.


آیا به راستی جرم سران حزب توده از منافقین کمتر بود؟ آیا موافقت با حذف سران حزب توده و مخالفت با حذف منافقین ربطی به ارتباطات گسترده منافقین و حزب نهضت آزادی در قبل از خرداد 1360 دارد؟ چرا وقتی پای اعضای سازمان مجاهدین خلق در میان است اعدام به منزله مصیبت است، اما در مورد سران حزب توده، اعدام، «پاکسازی رسوبات از خانه» تلقی می‌شود؟!


سران نهضت‌ آزادی که خواهان عدم تکرار چنین وقایعی هستند چه راه‌های جایگزینی برای مجازات افرادی دارند که نه تنها دست‌شان به قتل و جنایت آلوده است بلکه دست در دست صدام علیه تمامیت ارضی کشور خود جنگیده‌اند؟ در مشروح مذاکرات شورای انقلاب که اخیرا توسط یکی از سایت‌های مخالف نظام جمهوری‌اسلامی منتشر شده، عزت‌الله سحابی از نزدیکان نهضت ‌آزادی در توجیه اعدام هویدا می‌گوید: «طرف دیگر مردم هستند که کمیته دارند ... اگر دولت و شورای انقلاب و دادگاه بخواهند محاکمات را عقب بیندازند، مردم می‌ریزند و کشتار می‌کنند. اگر دادگاه معطل کند و مجرمین را مجازات نکند، اگر هویدا و امثال او اعدام نشوند، مردم قیام می‌کنند».


چطور خواست و اراده مردم، اعدام هویدا را توجیه می‌کند اما خواست همین مردم برای اعدام منافقین مورد بی‌توجهی قرار می‌گیرد؟


تخریب چهره ملی، مخرب امنیت ملی


عجیب است که نهضت آزادی در این بیانیه تخریب چهره موسوی را برای امنیت کشور مخرب می‌داند، اما اعدام منافقان جنایتکار که طبق ادعای خود سازمان منافقین، 17 هزار نفر را ترور کرده بودند مصیبتی است که نباید تکرار شود!


از طرف دیگر نهضت ‌آزادی در این بیانیه مُصر است که رسانه‌های برانداز در تلاشند با تخریب چهره‌های ملی، امنیت ایران را به خطر بیندازند. بدون شک یکی از راه‌های تضعیف امنیت ملی ارتباط‌ صمیمی با دشمنان ایران است که در این زمینه نیز سازمان نهضت‌ آزادی ید طولایی دارد.


ارتباط آن‌ها با دولت‌ها و سران کشورهای بیگانه آنقدر زبانزد است که حتی میرحسین موسوی (که نهضت‌‌ آزادی در این بیانیه از وی دفاع کرده است)، در جلسه با دانشجویان در سال 1378 می‌گوید: «شاخص حضور آمریکا در ایران نهضت‌ آزادی است. هر جا و در هر حوزه‌ای که شما دیدید نهضت‌‌ آزادی فعال است و رشد کرده، بدانید حضور آمریکا در آنجا پررنگ‌تر شده است.


علاوه بر این یکی از راه‌های تأمین امنیت ملی دفاع از کیان وطن است که در این زمینه نیز کمیت نهضت‌ آزادی می‌لنگد. در طول هشت سال دفاع مقدس که همه آحاد مردم در جبهه‌های جنگ شرکت داشتند، طبق گفته خود اعضای نهضت ‌آزادی هیچ کدام از افراد این حزب در جبهه‌ها حضور نیافتند و نه تنها با مدافعان وطن همراه نبودند، بلکه هر چند روز یکبار یک بیانیه با محتوای ضد جنگ و تضعیف روحیه رزمندگان منتشر می‌کردند. حال سؤال اینجاست که صحبت از نقش داشتن موسوی در اعدام منافقین مخرب امنیت ملی است یا بیانیه‌های پشت جبهه با محتوای تضعیف روحیه مدافعان وطن؟!


*مهدی عسگری – پژوهشگر تاریخ


انتهای پیام/4082/


انتهای پیام/

ارسال نظر