صفحه نخست

آموزش و دانشگاه

علم‌وفناوری

ارتباطات و فناوری اطلاعات

سلامت

پژوهش

علم +

سیاست

اقتصاد

فرهنگ‌ و‌ جامعه

ورزش

عکس

فیلم

استانها

بازار

اردبیل

آذربایجان شرقی

آذربایجان غربی

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

کهگیلویه و بویراحمد

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

هومیانا

پخش زنده

دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
۰۸:۰۵ - ۱۲ آبان ۱۳۹۹
اختران سپهر فرهنگ و تمدن اسلام و ایران

«ابن خَلْکان»؛ شارح زندگی بزرگان جهان اسلام

ابوالعباس شمس‌الدین احمد بن خلکان (608-681ق) ادیب، قاضی و تاریخ‌نویس مشهور شافعی‌مذهب است.
کد خبر : 519783

گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری آنا ـ بارها شنیده‌ایم که گذشته چراغ راه آینده است. این چراغ روشنگر مسیری است که به ساختن بنای تمدن ایرانی اسلامی می‌انجامد. چراغی که انوار روشنگرش حاصل تلاش صدها حکیم، هنرمند و فیلسوف مسلمان است که از قرن‌ها پیش خشت‌به‌خشت این بنای سترگ را روی هم گذاشته‌اند.


با شما مخاطب گرامی قراری گذاشته‌ایم تا هر روز به بهانه عددی که تقویم برای تاریخ آن روز به ما نشان می‌دهد، به زندگی یکی از مشاهیر و بزرگان تاریخ کهن ایران و اسلام مختصر اشاره‌ای کنیم تا بتوانیم پس از یک سال، با این انوار روشنگر چراغ تمدن و فرهنگ آشنا شویم. به این منظور هر روز صبح، بخشی از تاریخ کهن خود و افتخارات آن را مرور خواهیم کرد.


برای خوشه‌چینی از این خرمن دانش و فرهنگ، از جلد اول کتاب «تقویم تاریخ فرهنگ و تمدن اسلام و ایران» تألیف دکتر علی‌اکبر ولایتی که به سال ۱۳۹۲ در انتشارات امیرکبیر به زیور طبع آراسته شده، بهره برده‌ایم.



ابوالعباس شمس‌الدین احمد بن خلکان (608-681ق) ادیب، قاضی و تاریخ‌نویس مشهور شافعی‌مذهب است.


او در 11 ربیع‌الآخر سال 608 به دنیا آمد. وی از خاندانی بزرگ از علما و فقها برخاست که این خاندان، به گفته کمال‌الدین موسی، پسر شمس‌الدین احمد، به قبیله کردِ زرزاریّه منسوب است. نیاکانش، که به خالد بن برمک نسب می‌بردند، اصلاً از بلخ بودند. برخی نیز به درستیِ انتساب آنان به برامکه تردید داشتند، اما شمس‌الدین احمد خود از انتسابش به برمکیان دفاع کرده است.


پدرش محمد بن ابراهیم و دو عمویش عمر بن ابراهیم ملقب به «النجم» و حسین بن ابراهیم ملقب به «رکن‌الدین»، از فقهای معروف عصر خود بودند. محمد بن ابراهیم در روزگار امیر مظفرالدین گوکبوری، اتابک اِرِبل، به این شهر رفت و در مدرسه مظفریه مشغول تدریس شد. ابن خلکان در همین شهر به دنیا آمد. او در دو سالگی در 610ق، پدرش را از دست داد ولی امیر مظفرالدین به احترام استاد، فرزندان وی را حمایت کرد.


محمد بن ابراهیم به تربیت و آموزش شمس‌الدین احمد توجه بسیار می‌کرد و در 610ق بنا به رسم زمان برای او که کودکی خرسال بود، از رضی‌الدین ابوالحسن المؤید نیشابوری طوسی اجازه روایت گرفت. ابن خلکان در محضر درس شرف‌الدین ابوالفضل احمد بن منعه فقیه که در 610ق وارد اربل شده و در مدرسه مظفریه مشغول تدریس بود، حضور یافت و ظاهراً تا مدتی قبل از 617ق که ابن منعه به حج رفت، نزد او تحصیل علم می‌کرد. سپس به خدمت شیخ ابوجعفر محمد بن هبة‌الله ابن المکرم در اربل رفت و مشغول آموختن حدیث شد.


او با جمال‌الدین عبدالرحمان واسطی، شاعر مشهورعصر و محمد بن عُنَین انصاری شاعر ملاقات کرد و با عیسی بن سنجر اربلی ارتباط نزدیکی داشت.


ابن خلکان در 626ق، علم خلاف را نزد شیخ اثیرالدین مفضل بن عمر ابهری در دارالحدیث اربل آموخت. در رمضان همان سال اربل را ترک کرد و به موصل رفت و با کمال‌الدین موسی بن یونس بن منعه (متوفی 639ق)، فقیه معروف شافعی، ملاقات کرد. پس از آن از موصل خارج شد و به حرّان رفت و از آنجا رهسپار حلب شد که در آن زمان از مراکز مهم علمی بود. در آنجا با عزالدین ابن اثیر که از دوستان پدرش بود ملاقات کرد و از محضر او بهره برد. سپس به توصیه مظفرالدین گوکبوری به همراه برادرش نزد قاضی بهاءالدین یوسف بن شداد رفت. ابن شداد آن دو را در مدرسه خود جای داد و بالاترین مقرری را برای آنان در نظر گرفت.


ابن خلکان در این زمان از محضر استدانی چون شیخ جمال‌الدین ابوبکر ماهانی، شیخ نجم‌الدین محمد معروف به «ابن الخبّاز موصلی» و موفق‌الدین یعیش بن علی بهره برد. پس از آن، به دمشق رفت و در 632ق در مجلس درس ابوعمر عثمان بن عبدالرحمان معروف به «ابن صلاح» حاضر شد. ظاهراً در دمشق با جمال‌الدین محمد بن مالک رابطه نزدیک یافت و همچنین با اصحاب حافظ السّلفی (متوفی 576ق) در شام و مصر ملاقات کرد و از آنان حدیث شنید و اجازه روایت گرفت.


ابن خلکان با جمال‌الدین بن مطروح نیز دوستی داشت و جمال‌الدین بسیاری از اشعار خود را برای او خواند. وی با بهاءالدین زهیر، ملقب به «بهاءالدین کاتب» ادیب و شاعر نیز ملاقات کرد و اجازه گرفت که اشعارش را نقل کند. همچنین با حافظ زکی‌الدین منذری، محدث مصر ملاقات کرد و از اصحاب عبدالله بن بَرّی (متوفی 582ق) ادیب و حافظ مشهور، حدیث شنید و اجازه روایت یافت.


دوستی ابن خلکان با بهاءالدین زهیر و ابن مطروح از امیران دربار ایوبی، سبب شد که پس از ورود به قاهره به نیابت قاضی‌القضات ابوالمحاسن بدرالدین یوسف، معروف به «قاضی سنجار» برگزیده شود. ظاهراً در 654ق تألیف کتاب وفیات الاعیان را آغاز کرد.


در 658ق سیف‌الدین قطز کشته شد و الظاهر بیبرس فرمانروای مصر و شام شد. بیبرس، نجم‌الدین بن سنی‌الدوله، قاضی‌القضات شام را عزل کرد و ابن خلکان را به جای او برگزید. همچنین نظارت بر اوقاف جامع، بیمارستان و مدارس دمشق و تدریس در هفت مدرسه معروف آنجا به وی واگذار شد.


سرانجام ابن خلکان پس از 10 سال قضاوت، معزول و ابن صائغ به جای او منصوب شد. پس از آن، به قاهره بازگشت و مشغول اتمام کتاب وفیات الاعیان شد. در 676ق، مجدداً به قضای دمشق منصوب شد. آورده‌اند که مردم به همین سبب شادی‌ها کردند زیرا ابن خلکان مردی نیک‌نفس و پاک‌دامن بود و هرگز در راه قضا گمراه نشد.


در 678ق اوضاع سیاسی مصر و شام دگرگون شد و المنصور قلاؤون حکومت سراسر شام و مصر را در دست گرفت. ابن خلکان در 680ق از منصب قضا عزل شد و در مدرسه نجیبیه که در دست پسرش کمال‌الدین موسی بود به تدریس پرداخت و برای او ماهانه 300 درهم مقرری تعیین شد.


سرانجام در 21 رجب 681 درگذشت و او را در دامنه کوه قاسیون به خاک سپردند.


کتاب با ارزش ابن خلکان، وفیات الاعیان و انباء‌ابناء الزمان در نوع خود بی‌نظیر است. در این کتاب شرح احوال جمع عظیمی از دانشمندان و امیران و وزیران آمده است. ابن خلکان شافعی‌مذهب بود اما بسیاری وی را شیعی دانسته‌اند.


انتهای پیام/4104/


انتهای پیام/

ارسال نظر