صفحه نخست

آموزش و دانشگاه

علم‌وفناوری

ارتباطات و فناوری اطلاعات

سلامت

پژوهش

علم +

سیاست

اقتصاد

فرهنگ‌ و‌ جامعه

ورزش

عکس

فیلم

استانها

بازار

اردبیل

آذربایجان شرقی

آذربایجان غربی

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

کهگیلویه و بویراحمد

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

هومیانا

پخش زنده

دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
۰۸:۳۷ - ۲۲ شهريور ۱۳۹۹
یادداشت/ سعدالله زارعی؛

آدرس پاریس نیست بیروت و بغداد است

سعدالله زارعی طی یادداشتی نوشت: باید گفت اهانت غرب به پیامبر بزرگ الهی از یک سو برخاسته از عمق حقد و کینه‌ای است که غرب از اسلام و مسلمانان دارد و از سوی دیگر سرپوشی بر توطئه‌ای است که در غرب آسیا دنبال می‌شود.
کد خبر : 514123

به گزارش گروه رسانه‌های دیگر خبرگزاری آنا، سعدالله زارعی طی یادداشتی در روزنامه کیهان نوشت: در پیام روز سه‌شنبه رهبر معظم انقلاب اسلامی که در واکنش به توطئه اهانت غرب به پیامبر اعظم صلوات‌الله علیه صادر گردید، چهار فراز و چهار نکته وجود داشت؛ این اهانت «گناهی بزرگ» و ناشی از کینه غرب نسبت به اسلام است؛ تکیه به آزادی‌بیان بهانه‌ای عوام‌فریبانه است؛ در پشت این توطئه، آمریکا و رژیم صهیونیستی قرار داشته و هدف آن انصراف ذهن مسلمانان از عملیات غرب در جهان اسلام است و راه‌حل، یکپارچگی مسلمانان و هوشیاری در برابر آن می‌باشد.


این پیام خیلی کوتاه بود، اما در آن اساسی‌ترین نکات آمد و تکلیف مسلمانان هم در برابر آن به روشنی بیان شد. در عین حال در اطراف موضوع اهانت به پیامبر اعظم(ص) که موعود سایر ادیان هم بوده است، و در تشریح فرازهای پیام حضرت امام خامنه‌ای -دامت‌برکاته- گفتنی‌هایی وجود دارد:


۱- هجو پیامبر اعظم(ص) و مسلمانان در نشریات اروپایی سابقه دارد. برخورد هجوآمیز اروپا با پیامبر بزرگواری که «رسالتی جهانی» دارد و خاتم‌انبیاء شناخته می‌شود و در نقطه کانونی معرفت بشر به خداوند متعال قرار دارد و سرچشمه فیض و معرفت محسوب می‌شود، در دوره اخیر به حدود ۱۵ سال پیش برمی‌گردد.


یعنی سال ۲۰۰۵ و بعد در مقاطعی این اهانت تکرار شده است؛ ۲۰۱۱، ۲۰۱۵ و ۲۰۲۰ و جا دارد پرسیده شود چرا در این مقاطع چنین اهانت‌هایی صورت گرفته است؟ این سال‌ها، درست سال‌های ضعف اساسی غرب در مواجهه با جهان اسلام است و زمان‌هایی است که برنامه غرب در جهان اسلام به طور اساسی با مشکل مواجه شده است؛ ۲۰۰۵، سال بن‌بست نظامی آمریکا در عراق و افغانستان و اعتراف به آن است.


یعنی زمانی که قدرت سخت غرب در برابر مردم مسلمان با شکست مواجه گردیده و لذا از نظر غرب، ریل منطقه باید عوض شود. حالا معلوم شده که با ارتش و قدرت میلیتاریزم نمی‌توان منطقه مسلمانان را اشغال و یا تجزیه کرد و طرح‌های آمریکایی در آن به اجرا گذاشت.


سال ۲۰۱۱ سال آغازین خیزش‌های اسلامی علیه «خادمان آمریکا» در منطقه غرب آسیا و شمال آفریقاست، سال ۲۰۱۵ آغاز شکست برنامه امنیتی غرب در سوریه است در این سال پیشروی‌های داعش و النصره تمام شده و شکست‌هایی هم متحمل شده‌اند و حزب‌الله در دو عملیات سهمگین «القصیر» و «یبرود» قدرت خود را نشان داده و جهان در حال اعتراف به بقاء دولت سوریه است، دولتی که قرار بود در طرحی صهیونیستی از بین برود، تا ادامه حیات از حزب‌الله لبنان سلب شود.


سال ۲۰۲۰ سال شکست توطئه سنگین غرب در لبنان، فلسطین و عراق است. برنامه غرب برای برهم زدن ساختار و نظام فعلی لبنان از اواسط این سال با بن‌بست مواجه گردیده است. برنامه ضدفلسطینی «معامله قرن» با وقفه مواجه شده و الحاق بخش بزرگی از کرانه‌باختری به رژیم صهیونیستی به مانع برخورده و به اجرایی شدن کامل طرح جنجالی ظاهرسازی روابط پنهان عربی‌-‌اسرائیلی هم اطمینانی نیست.


طرح آمریکا برای سیطره بر بغداد هم با چالش مواجه گردیده و کاظمی در برآوردن توقعات آمریکایی‌ها در شرایط سختی است. پس این اهانت‌ها در زمان‌هایی است که وضعیت آمریکا، اسرائیل و اروپا در جغرافیای مسلمانان، خوب نیست.


واکنش غرب در مواجهه با این وضعیت، «اهانت» و چنگ‌انداختن به صورت مقدسات مسلمانان است. تحلیل آنان این است که در تحولات منطقه، آنان از محمد(صلی‌الله علیه وآله) شکست خورده‌اند و نه فقط از آیت‌الله خامنه‌ای، نصرالله، سیستانی، عبدالملک الحوثی و... حدود ده سال قبل، وقتی کشیش کلیسای کوچک فلوریدا «تری جونز» مورد سؤال قرار گرفت که انگیزه تو از پیگیری برگزاری برنامه قرآن‌سوزی در سال ۲۰۱۱ چیست؟ با صراحت همین نکته را برملا کرد: «من از مسلمانان نفرت ندارم اما از سوزاندن قرآن برای هشدار درباره اصول اعتقادی و ایدئولوژیک اسلام که از آن نفرت دارم، استفاده خواهم کرد.» بله آنان معتقدند مشکل اصلی آنان، خود اسلام و نبی‌مکرم(ص) آن است.


۲- آنچه در نشریات اروپایی علیه نورانی‌ترین چهره تاریخ بشر اتفاق افتاده و خواهد افتاد، در عین آنکه واکنشی ذلیلانه به شکست از مسلمانان است، از کینه‌توزی شدید آنان علیه مسلمانان و اسلام نیز حکایت می‌کند. واقعیت این است که اروپایی‌ها هنوز شکست از مسلمانان در جریان جنگ‌های صلیبی - اواخر قرن یازدهم میلادی- را فراموش نکرده‌اند و در مواجهه با مسلمانان تنها «خط خون» را به رسمیت می‌شناسند.


در آن زمان فرانسوی‌ها محور جنگ‌های صلیبی بودند و پیشتازی امروز آنان در اهانت به اسلام هم به دلیل آن است که در زمان جنگ‌های صلیبی طلایه‌دار و فرمانده جنگ‌های شکست‌خورده صلیبی بوده‌اند.


پیش از آن، در سال ۷۳۲ میلادی «شارل مارتل» فرانسوی در جریان جنگ تور، قوای «عبدالرحمن قافعی» را در شبه‌جزیره ایبری متوقف کرد. او در این جنگ از فرانک‌ها که یک قوم وحشی بودند، علیه مسلمانان استفاده کرد و سال‌ها از سوی بقیه فرانسوی‌ها و حتی اروپایی‌ها تجلیل شد، تا جایی که بعدها فرانک‌ها (در زبان محلی فرنک‌ها) فرنگی‌ها خوانده شده و به بقیه هم اطلاق گردید.


کمااینکه حمله صلیبی‌ها علیه بلاد اسلام در سال ۱۰۹۵ با صدور فتوای «پیتر راهب»، یک پاپ فرانسوی‌تبار در «کلرمون» فرانسه شروع و به آن همه جنایت ختم شد. وقتی در سال ۸۰۰ میلادی، «شارل لومانی» به قدرت رسید که نوه مارتل بوده به سبب شدت عمل علیه مسلمانان، «شارل مقدس» خوانده شد! نام شارل‌، در تاریخ فرانسه با همین انگیزه تکرار شد و به «شارل دوگل» رسید و حالا نشریه فرانسوی


«شارل ابدو» (Charlie hebdo) با اهانت به چهره نورانی پیامبر اسلام(ص)، در حال تداعی کردن همان خط است. صحبت کینه‌ورزی اروپاییان از اسلام و مسلمانان است که شکست چند دهه اخیر از اسلام و انقلاب اسلامی نیز به این خشم افزوده است، تا جایی که وقتی به سردبیر این هفته‌نامه که قصد داشت «جنایت خطرناک» خود علیه پیامبر را تکرار کند، هشدار دادند، گفت «این چیزی است که نمی‌توانم از آن بگذرم» و نگذشت و نیز امانوئل ماکرون رئیس‌جمهور فرانسه با آنکه می‌توانست با استناد به قوانین داخلی فرانسه و اروپا نیز اقدام شارلی ابدو را رد کند، مدعی شد: «در جایگاهی نیستم که بتوانم علیه تصمیم نشریه برای انتشار کاریکاتورها حکم صادر کنم.


این مصداق بیان آزاد عقاید است» و جالب است که او حداقل می‌توانست با استناد به حکم ۲۵ اکتبر ۲۰۱۸ (۳ آبان ۱۳۹۷) دادگاه حقوق بشر اروپا که در بررسی پرونده یک شهروند اتریشی اهانت‌کننده به ساحت پیامبر رحمت، به اتفاق آرا حکم کرد که «طبق ماده ۱۰ اصول ‌اندیشه آزاد کنوانسیون حقوق بشر اروپا هتک حرمت حضرت محمد(ص) در حوزه آزادی بیان وجود ندارد»، بگوید با کار شارلی ابدو موافق نیست، اما این کار را هم نکرد.


این نکته هم گفتنی است که شارلی ابدو جانشین مجله کم‌تیراژ «هاراکیری» است که در سال‌های ۱۳۳۹ و ۱۳۴۰ در پاریس منتشر می‌شد و به اتهام توهین به «ارزش‌های ملی» تعطیل شد. شارلی ابدو نیز در سال ۱۳۴۹ به خاطر توهین به «شارل دوگل» توسط وزارت کشور فرانسه تعطیل گردید و ۲۲ سال بعد یعنی در سال ۱۳۷۱ با همان کادر قدیمی شارلی، تحت عنوان «شارلی ابدو جدید» منتشر شد.


بنابراین اهانت به اشخاص در حقوق فرانسه هم محکوم است و مجازات دارد. اما چرا دولت فرانسه امروز از آن حرفی نمی‌زند؟ همان‌طور که در پیام رهبر معظم انقلاب اسلامی آمد: «گناه بزرگ و نابخشودنی یک نشریه فرانسوی... بار دیگر عناد و کینه شرارت‌بار دستگاه سیاسی و فرهنگی دنیای غرب با اسلام و جامعه مسلمانان را آشکار ساخت.»


۳- آنچه از سوی غرب علیه جهان اسلام و با هدف از صحنه خارج کردن اسلام از طریق روش‌های «اهانت‌آمیز» صورت می‌گیرد، اقدامی سیستماتیک است. نشانه‌های آن این است که اولاً این اقدامات وجوه مختلف دارد و در نشریه محدود نیست و ثانیاً در همه جغرافیا و به‌خصوص در نقطه‌های کانونی آنان جریان دارد.


پس این اقدامات، سیستماتیک دنبال می‌شود و عملیاتی‌ترین لایه آن استفاده از «هجو» است، هجوی که به قول هفته‌نامه «اشپیگل»، به اهانت‌هایی زمخت تبدیل شده‌ است.


پروفسور «جک شاهین» در دو کتابی که اخیراً منتشر کرد، نشان داد ‌هالیوود در صدها فیلم سینمایی، کارتون‌ها و حتی فیلم‌های انیمیشن، قوم عرب و فرهنگ اسلامی را مورد تحقیر و تمسخر قرار داده است. شاهین می‌گوید ‌هالیوود ابتدا اسلام را مساوی عرب قرار ‌داده و سپس در هر فیلم یک عرب در حال قتل و غارت و بمب‌گذاری و تجاوز و دشنام به تصویر می‌کشد.


آنچه در این صحنه اتفاق افتاده این است که این‌بار غرب حرف خود علیه مسلمانان را صریح‌تر زده است نه اینکه خبر جدیدی باشد. غرب در ادبیات سیاسی رسمی می‌گفت با اسلام موافق و با «مسلمانان افراطی» مخالف است، حالا آمده و می‌گوید با مسلمانان موافق و با اصل اسلام مخالف است و اما البته این یک وجه سیاسی هم دارد و آن مخالفت با قدرت گرفتن مسلمانان است که در عنوان «جبهه مقاومت» در حال گسترش می‌باشد.


پس آدرس میدانی دشمن «شارلی ابدو» و «پاریس» نیست، آدرس میدان درگیری بیروت و بغداد و... است و مبادا که این نکته اساسی را فراموش کنیم.


متقابلاً اصل قضیه ما مسلمانان هم این است که فرانسه، آمریکا، انگلیس و... را از غرب آسیا یعنی از منطقه خود اخراج کنیم نه اینکه حواسمان یکسره به اقدام «ژرار بیاد» سردبیر مفلوک یک نشریه جلب شود.


۴- اما نکته مهم و بسیار مهمی که در پیام امام خامنه‌ای -دامت برکاته- اشاره‌ای کوتاه به آن شد، توطئه سهمگینی است که این روزها برای از میدان به در کردن اسلام، در خانه خود صورت می‌گیرد. مسئله یهودی‌سازی فلسطین و تصرف کامل قدس توسط رژیم صهیونیستی و تلاش برای تغییر وضعیت عراق از کشوری مستقل به کانونی برای مداخلات منطقه‌ای آمریکا و در لبنان تلاش برای به زنجیر کشیدن سلاحی که نتوانسته‌اند آن را از بین ببرند و ماشینی که در منطقه برای یهودی‌سازی جنوب خلیج‌فارس راه افتاده است. اینها مسایل مهم منطقه ما هستند.


۵- در نهایت باید گفت اهانت غرب به پیامبر بزرگ الهی از یک سو برخاسته از عمق حقد و کینه‌ای است که غرب از اسلام و مسلمانان دارد و از سوی دیگر سرپوشی بر توطئه‌ای است که در جغرافیای اصلی جهان اسلام یعنی غرب آسیا دنبال می‌شود. البته در زمانی که مسلمانان قدرت گرفته‌اند، حزب‌الله در لبنان به خوبی آموخته است که در مواجهه با توطئه‌های مشترک غرب علیه خود چگونه عمل نماید.


حزب‌الله تجربه‌های مختلف دارد و اجازه نمی‌دهد تفکر عادی‌سازی رابطه با تل‌آویو به بیروت برسد. غرب می‌خواهد از طریق اقتصاد، لبنان را به سمت عادی‌سازی ببرد و کاری کند که مردم پس از دیدن یک دوره فشار شدید و آمدن این دولت و آن دولت تصور کنند که تنها یک راه برای گشایش دارند و آن تعویض سلاح با غذا است کما اینکه آمریکایی‌ها همزمان با متهم کردن حزب‌الله به اقدامات تروریستی، از واگذاری -دروغین- ۱۰ میلیارد دلار تسهیلات صندوق بین‌المللی به لبنان خبر دادند.


عراقی‌ها هم تجربه ‌اندوخته‌اند. آنان می‌دانند نشان دادن در باغ سبز غرب به دولت بغداد، معجزه نمی‌کند و بعید است فشار آمریکا برای گره‌زدن معیشت به قطع رابطه عراق با ایران که در گزارشات مختلف آمریکایی‌ها بر آن تأکید شده، به جایی برسد.


حدود دو ماه پیش و در آستانه سفر الکاظمی به واشنگتن، «آنتونی کوردزمن» (Anthony Cordesman) عضو شاخص مرکز مطالعات بین‌الملل آمریکا (CSIS) در مقاله‌ای خطاب به پمپئو خیلی صریح نوشت: «تأمین کمک و پشتیبانی حیاتی از عراق باید به هدفی برای مهار ایران تبدیل شود و در نهایت به محدود کردن تأثیر آن در سوریه، کاهش روابط آن با ترکیه و منطقه خلیج‌فارس منتهی گردد.


در این میان باید بر ضروری خواندن جلوگیری از تولید دوباره تنش‌های قومی و نیز اشکال جدید افراط‌گرایی مذهبی خشونت‌آمیز به طور جدی تأکید شود.» در واقع در تحلیل این مقام سابق اطلاعاتی آمریکا، هر گونه کمک یا حتی وعده کمک اقتصادی به عراق و لبنان باید با گرفتن تعهد از دولت‌های آنان برای فاصله گرفتن از ایران همراه باشد.


کوردزمن همچنین توصیه می‌کند که پمپئو در ملاقات‌ها از تکنیک تهدید مقامات عراقی به امکان بازخیزی گروه‌هایی نظیر داعش توسط آمریکا هم استفاده کند. این البته خوابی است که با بیداری مسلمانان تعبیری نخواهد داشت.


انتهای پیام/


انتهای پیام/

ارسال نظر