تاریخچه جنایات استعماری روباه پیر در «هولوکاستهای اواخر دوران ویکتوریا»
رضا یگانه شکیب، عضو هیئتعلمی گروه تاریخ در کالج سانتا مونیکا، کالیفرنیا، امریکا (Santa Monica College)، در مصاحبه با گروه بینالملل خبرگزاری آنا به معرفی کتابی در خصوص تاریخچه جنایات استعماری انگلیسیها در عصر ملکه ویکتوریا پرداخت؛ کتابی که به اعتقاد وی از مستندترین نمونههای توجیه جنایات قدرتهای استعمار در حق ملتها است.
این کتاب که «هولوکاستهای اواخر دوران ویکتوریا: قحطیهای النینو و شکلگیری جهان سوم» نام دارد (Late Victorian Holocausts: El Niño Famines and the Making of the Third World) توسط مایک دیویس نگاشته و در سال 2001 منتشرشده است. شرح این گفتگو در ادامه آمده است:
آنا: ایده اصلی نویسنده در این کتاب چیست؟
یگانه: مایک دیویس استاد سابق دانشگاه کالیفرنیا در ارواین (University of California, Irvine) است که من نیز فوقلیسانس و دکترای تاریخ خود را از آنجا اخذ کردم. دیویس در این کتاب، کشتارهای عظیمی را که عامل آنها دولت استعماری بریتانیا بودند، از دل تاریخ بیرون کشیده و بهصورت مستند گزارش کرده است. کشتارهایی که دیویس از آنها صحبت میکند نه بهوسیله جنگ، بلکه بهوسیله گرسنگی دادن مردم اتفاق افتادند.
دیویس در این کتاب میگوید مطالبی که انگلیسیها آنها را اصول قطعی و جهانشمول علم اقتصاد و زمینههای تحقق اقتصاد آزاد می دانستند در حقیقت تنها توجیهگر امپریالیسم سرمایهدارانه بود و زمینهساز مرگ بسیاری از مردم در هند، برزیل و چین و کشورهای دیگر در اواخر قرن نوزدهم شد.
در تاریخ میخوانیم که مردم این مناطق بر اثر قحطیها، خشکسالیها و بیماریها جان باختند؛ اما اگر امپریالیسم سرمایهدارانه موجب افزایش شدید قیمت مواد غذایی در این کشورها نمیشد؛ بسیاری از این اتفاقات هرگز رخ نمیدادند.
آنا: یعنی استعمار غرب موجب تشدید مشکلات مردم و مرگ بسیاری از آنها شد؟
یگانه: بله. این کتاب با استناد به آمار و مدارک سیستم اداری دولت انگلیس، بسیاری از جنایات انگلیسیها در هند را افشا میکند، بهخصوص یک خشکسالی بزرگ در سال 1877 و 1878 که باعث مرگ 12 تا 29 میلیون هندی شد. این کتاب نشان داد که این مردم قربانی سیاستهای انگلیس شدند و مقامات بلندمرتبه در بریتانیا از همه این جنایات خبر داشتند و در آنها سهیم بودند.
در سه دهه آخر قرن نوزدهم ما شاهد افت جمعیت در بسیاری از نقاط هند هستیم. در بعضی مناطق که بخش بزرگی از مردم در اثر گرسنگی فوت میشدند، صادرات مواد غذایی رکورد میشکست. درحالیکه میلیونها هندی در حال مرگ بر اثر گرسنگی بودند، نایبالسلطنه انگلستان لرد لیتون مشغول ارسال برنج و گندم به انگلیس بود.
آنا: چرا مواد غذایی به جای صادرات، به فقرای هند داده نمیشد؟
یگانه: در تجربههای گذشته هند در زمان قحطی، حاکمان برای جلوگیری از بروز فاجعه انسانی تلاش میکردند به مردم کمک کنند. اما پس از ظهور سلطه انگلیس در هند، حتی در زمان قحطی نیز حاکمان انگلیسی به غارت منابع طبیعی و محصولات کشاورزی ادامه میدادند.
افزون بر این، انگلیسیها در بسیاری از مناطق تحت تسلط خود به جمعکردن مالیات نقدی میپرداختند که کشاورزان را وادار بهپیش فروش محصولات و یا گرفتن قرض با گرو گذاشتن زمینها میکرد. بسیاری از این کشاورزان به دلیل عدم توانایی بازپرداخت وام، زمینهای خود را از دست میدادند. بانکها و سرمایهداران وامدهنده نیز که یا انگلیسی یا متحد انگلیسیها بودند، زمینهای آنها را تصاحب میکردند.
انگلیسیها با کمک نظریات اقتصادی آدام اسمیت در باب منع دخالت در اقتصاد، اینطور توجیه میکردند که مرگ هندیها بر اثر گرسنگی قانون طبیعی است. میگفتند کمک به هندیهای فقیر خلاف نظام طبیعت است و باعث تنبل شدن آنها میشود. البته از نظر انگلیسیها هندیها همان وقت هم تنبل بودند.
آنا: اصلاً مردم چرا مواد غذایی را در اختیار حکومت قرار میدادند؟
یگانه: بخشی از یک فصل از کتاب دیویس، دانش امپریالیستی (Imperial Sciece) نام دارد که توضیح میدهد استعمارگران چگونه تلاش میکردند فجایع ساخته دست خود را پدیدههای طبیعی توصیف کنند.
اینها میآمدند با کمک نیروهای نظامی گندم و آذوقه مردم را تحت عنوان مالیات معوقه جمع میکردند و میبردند. البته این مالیات صرف استخدام سربازان هندی برای کنترل هند و تأمین منافع استعماری انگلیس در سایر نقاط جهان میشد.
سیاستمداران انگلیسی اندک تأسفی برای فاجعهای که اقدامات آنها به بار آورده بود، احساس نمیکردند. در عوض در مجلس بریتانیا به نقل از دانشمندان بریتانیایی میگفتند که صرفاً پدیده ال نینو یا لانینا یا گردباد و ... باعث شده در این کشورها خشکسالی و قحطی اتفاق بیفتد و بسیاری از مردم بمیرند.
آنا: انگلیسیها جای دیگری هم این سیاستها را اجرا کردهاند؟
یگانه: بله. البته استفاده از دانش برای توجیه جنایات منحصر به این دوره نیست. انگلیسیها زمانی که به قاره آمریکا هم تجاوز کردند، از کمک دانشمندان برای توجیه و زمینهسازی جنایات خود استفاده کردند.
مستعمرهچیهای اسپانیایی وقتی به آمریکای لاتین رفتند، گفتند ما از مردم محلی استفاده میکنیم، اما قبل از آن باید اینها را متمدن کنیم. چطور متمدن کنیم؟ با مسیحی کردن. ما اینها را مسیحی کاتولیک میکنیم و بعد بهعنوان قاضی و شهردار و ... استفاده میکنیم.
انگلیسیها با کمک نظریات اقتصادی آدام اسمیت در باب منع دخالت در اقتصاد، اینطور توجیه میکردند که مرگ هندیها بر اثر گرسنگی قانون طبیعی است.
اما انگلیسیها وقتی وارد آمریکای شمالی شدند گفتند همه را میکشیم و اموالشان را میگیریم. این جنایت توجیه میخواهد. شما که نمیتوانید سرباز فقیری را که از نیوکاسل آمده و اجدادش در معدن جان میکندند و حالا یک اسلحه دست او دادهاید و راهی قاره دیگری کردهاید، بهراحتی قانع کنید این کار را انجام دهد.
آنا: این توجیه چطور ساخته میشد؟
یگانه: یک توجیه این بود که اینها کافر هستند، اینها را بکشید و بروید به بهشت. حق مالکیت زمینهای آنها هم جایزه شماست.
توجیه فلسفی عمیقتر را امثال جان لاک ارائه میدادند که میگفتند حق مالکیت در نتیجه کار روی یک زمین یا مرتع یا ملک به دست میآید. سرخپوستان روی این زمینها کار نکردند بنابراین حق مالکیت ندارند، اما ما که کار کردیم حق مالکیت داریم. این یعنی توجیه استعمار. امپریالیسم یعنی توجیه جنایاتی که انجام میشد.
من دورهای در یک کالج در جنوب کالیفرنیا این مبحث را توضیح میدادم. دختر خانم 18 ساله سفیدپوستی از شنیدن این اتفاقات چنان ناراحت شده بود که بیپروا گفت اینها عجب آدمهای بیشعوری بودند.
در آمریکا افرادی که به کالج میروند بهاصطلاح چشم و گوششان باز میشود و سیاستمداران آمریکایی بهخصوص جمهوریخواهان نمیتوانند دروغهای بیحساب و کتاب خود را به خورد آنها دهند.
انتهای پیام/4106/4153/پ
انتهای پیام/