صفحه نخست

آموزش و دانشگاه

علم‌وفناوری

ارتباطات و فناوری اطلاعات

سلامت

پژوهش

علم +

سیاست

اقتصاد

فرهنگ‌ و‌ جامعه

ورزش

عکس

فیلم

استانها

بازار

اردبیل

آذربایجان شرقی

آذربایجان غربی

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

کهگیلویه و بویراحمد

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

هومیانا

پخش زنده

دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
۰۰:۰۸ - ۱۹ شهريور ۱۳۹۹
اختران سپهر فرهنگ و تمدن اسلام و ایران

«ابن قُتَیْبه»؛ یک منتقد ادبی در قرن سوم هجری

ابومحمد عبدالله بن مسلم دینوری معروف به «ابن قُتَیْبه» نویسنده و دانشمند قرون دوم و سوم هجری قمری است.
کد خبر : 512381

گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری آناـ بارها شنیده‌ایم که گذشته چراغ راه آینده است. این چراغ روشنگر مسیری است که به ساختن بنای تمدن ایرانی اسلامی می‌انجامد. چراغی که انوار روشنگرش حاصل تلاش صدها حکیم، هنرمند و فیلسوف مسلمان است که از قرن‌ها پیش خشت‌به‌خشت این بنای سترگ را روی هم گذاشته‌اند.


با شما مخاطب گرامی قراری گذاشته‌ایم تا هر روز به بهانه عددی که تقویم برای تاریخ آن روز به ما نشان می‌دهد، به زندگی یکی از مشاهیر و بزرگان تاریخ کهن ایران و اسلام مختصر اشاره‌ای کنیم تا بتوانیم پس از یک سال، با این انوار روشنگر چراغ تمدن و فرهنگ آشنا شویم. به این منظور هر روز صبح، بخشی از تاریخ کهن خود و افتخارات آن را مرور خواهیم کرد.


برای خوشه‌چینی از این خرمن دانش و فرهنگ، از جلد اول کتاب «تقویم تاریخ فرهنگ و تمدن اسلام و ایران» تألیف دکتر علی‌اکبر ولایتی که به سال ۱۳۹۲ در انتشارات امیرکبیر به زیور طبع آراسته شده، بهره برده‌ایم.



ابومحمد عبدالله بن مسلم دینوری نویسنده و دانشمند قرون دوم و سوم هجری قمری است.


تاریخ تولد وی به روشنی دانسته نیست؛ ابن خلکان و نویسندگان پس از وی تاریخ تولد او را 213ق دانسته‌اند. از جزئیات زندگی و احوال او آگاهی اندکی در دست است و همین اطلاعات کم نیز از طریق پسرش احمد و دو شاگرد نزدیکش به نام‌های ابراهیم بن صائغ و قاسم بن اسبغ نقل شده است. در صحت بیشتر اطلاعات موجود درباره وی تردید است.


زادگاه او دقیقاً مشخص نیست؛ برخی آن را بغداد و بعضی کوفه دانسته‌اند که البته کوفه درست‌تر به نظر می‌رسد. وی در کوفه رشد کرد و سپس برای تحصیل به بصره رفت و احتمالاً در حلقه درس متکلم بلندآوازه‌ای به نام جاحظ شرکت کرد.


ابن قتیبه به نام هیچ یک از استادان خود اشاره نکرده است اما منابع حدود 28 نفر را ذکر کرده‌اند که مهم‌ترین آنها ابوحاتم سجستانی، لغت‌شناس بزرگ؛ ریاشی، استاد لغت؛ و ابن راهویه، استاد در علم حدیث، بوده‌اند.


در 236ق، ابوالحسن عبیدالله بن یحیی خاقانی، وزیر متوکل، توجه خاصی به ابن قتیبه پیدا کرد و او را که جوانی 27 ساله بود به منصب قضای دینور گماشت. ابن قتیبه 17 سال در دینور ماند و به شغل قضاوت و تألیف آثار متعدد پرداخت. در حدود 44 سالگی به بغداد رفت و تا پایان عمر یعنی حدود 19 سال به تدریس و گاه تألایف و تکمیل آثار گذشته‌اش پرداخت. کتاب‌هایی که در بغداد تألیف کرده، تأویل مختلف الحدیث و تحریر مجدد معارف است.


در سال درگذشت او اختلاف است؛ برخی تاریخ فوت او را در 270ق و برخی دیگر 271 و 276ق ذکر کرده‌اند.


از بررسی آثار ابن‌قتیبه به این نتیجه می‌رسیم که همه عمرش در پی کسب علم بود و کتاب‌ها و تواریخ (اعاجم) را هم خوانده بود. او در منابع ایرانی به آثار مبن مقفع، در منابع یونانی به آثار ارسطو، و در آثار مسیحی و یهودی به تورات و انجیل توجه داشته است. از جمله نظریات او برتر دانستن قوم عرب بر عجم است.


ابن قتیبه در ادب از اعتبار بسیاری برخوردار است؛ اما در زمینه علوم قرآنی و عقاید، انتقادهای سختی به او شده است. همچنین در زمینه‌های دیگر نیز از او انتقاد شده است؛ مثلاً ابوریحان بیرونی از تندروی او در برتر شمردن عرب انتقاد کرده و حاکم نیشابور نیز او را کذاب خوانده است.


ابن قتیبه پیوسته با معتزله و جهمیه مقابله می‌کرد. او در حدیث شهرت خاصی ندارد ولی در واقع قبل از هر چیز محدث بوده و انتقادهایی که به او می‌شده به سبب نحوه روایت حدیث بوده است. نخستین اثری که تألیف کرده غریب الحدیث نام دارد و تأویل مختلف الحدیث نیز آخرین اثر اوست. از شیوه برخورد او با مکاتب نحوی می‌توان وی را مردی آگاه در لغت و نحو و شرع دانست.


اصلی‌ترین علت شهرت او شعر و ادب بوده است. هر چند او خود حتی یک بیت هم نسرود، ولی درک و دریافت او از شعر، از جنبه هنری و فنی، در تاریخ ادبیات عرب، کم‌نظیر است. مهم‌ترین اثر او در شعر، «الشعر و الشعراء» و مقدمه زیبای آن است. ابن قتیبه در زمینه شعر و ادب هرگز جانب اعتدال را فرو نمی‌نهد. وی با وجود متعصب بودن چندان در نوآوری و معانی تازه نوخاستگان به چشم انتقاد نمی‌نگرد، بلکه آشکارا می‌گوید که که نباید هیچ شعری را به سبب کهن بودن، ارج نهاد یا به سبب معاصر بودن شاعرش نادیده گرفت. اساس نقد شعر را باید «طبع روان» شاعر یا «متکلف بودن» او تشکیل دهد، نه گرایش‌های سیاسی و دینی شاعر.


تقریباً همه کتاب‌های او به شیوه نقل قول است. ابن قتیبه در کتاب‌های خود به مسئله آموزش و ارتقاء سطح دانش خوانندگان، صرف نظر از احوال اجتماعی آنان، توجهی خاص داشته و عامه مردم از کتاب‌های او استفاده می‌کردند. می‌توان ابن قتیبه را در مقام نویسندگی، بعد از ابن مقفع و جاحظ، سومین چهره سرشناس ادبیات عرب برشمرد.


برخی از آثار ابن قتیبه عبارت‌اند از: ادب الکاتب؛ مقدمه معارف؛ الاختلاف فی اللفظ و الرد علی الجهمیّة و المشبَهة؛ الاشربة؛ کتاب الانواه؛ تأویل مشکل القرآن؛ تفسیر غریب القرآن؛ الشعر و الشعراء؛ کتاب العرب؛ کتاب عیون الاخبار؛ المسائل و الاجوبة؛ المعارف؛ معانی الشعر؛ المیسر و القداح.


انتهای پیام/4104/


انتهای پیام/

ارسال نظر