تلویزیون به شدت از زمانه عقب است/ اکران آنلاین فروش سینمای ایران را رشد داد
به گزارش گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری آنا فریدون جیرانی در برنامه «کافه آپارات» این هفته با حضور دو کارشناس به بررسی موضوع بلاتکلیفی شبکه نمایش خانگی پرداخت. محمدمهدی عسگرپور و همایون اسعدیان در این برنامه به عنوان کارشناس حضور داشتند.
عسگرپور در ابتدای برنامه گفت: فکر می کنم شرایطی که باعث شد سریال های مختلفی در حوزه شبکه نمایش خانگی ساخته و پخش شود شرایطی نبود که برگرفته از استراتژی کلی باشد. مثل کشورهای دیگر که تلویزیون ها کار خود را می کنند و مثلا نت فلیکس یا پلت فرم های دیگری هم سریال هایی می سازد که شاید خط فکری یا مدلی از نگرش را دارند که با سریال های تلویزیون یکی نیست. معمولا کشورهایی مثل کشور ما که فاقد استراتژی در حوزه فرهنگ هستند سخت می شود تعریف کرد که سریال سازی که در تلویزیون هست یا شبکه نمایش خانگی. چون تلویزیون ما هم با یک مونوپلی مشخص است. با یک رادیو تلویزیون کاملا دولتی مواجه هستیم که در کنارش شبکه خصوصی هم وجود ندارد. به نظر می رسد سریال های شبکه نمایش خانگی در حال پرکردن خلاء هستند که باید تلویزیون در برخی شبکه های خود به آن می پرداخت و پرمی کرد. صداوسیما باید بخشی از آنتن خود را برای سریال هایی بگذارد که برگرفته از مسائل عادی جامعه است. بخشی را برای سریال هایی که می خواهد نگاه دوراندیشانه به مسائل داشته باشد. برخی از کارهایش باید مکاشفه را پیگیری کند. این رنگ آمیزی اساسا در تلویزیون ما وجود ندارد. شوراهای طرح و برنامه تلویزیون نشسته اند و طرح ها می آیند و آنها می گویند این نه. اینطور نیست که نظریه پرداز باشند و بگویند چه بخواهند. فقط شعار می دهند. اینها برنامه های کلی است که در مجلس هم نوشته می شود و هیچ کدام هم اتفاق نمی افتد.
او افزود: ولی نگاه راهبردی که مثلا 5 سال بعد مسئله ما در اجتماع چه خواهد بود، برویم فکر کنیم و طرح و برنامه بدهیم، وجود ندارد. چندسال پیش آقایان وزارت اطلاعات چندنفر از کارگردان ها را دعوت کردند. آن زمان بحث شرکت های هرمی مطرح بود و خواستند بگویند که دستاورد ما این بوده است که تعدادی از اینها را دستگیر کرده ایم. تمام که شد به مسئول مربوطه گفتم که جلسه خوبی بود. 5 سال زودتر باید این را به ما می گفتید. چون ما اگر همین الان بخواهیم به این موضوع فکر کنیم 3 سال دیگر شاهد یک سریالی شاید بشوید و بعد بگویید این موضوع تمام شد مال آن زمان بود.این فقدان استراتژی است. وقتی این نباشد سریال ها برمبنای یک اتفاق، یک احساس یا یک بیزینس ساخته می شوند. ممکن است مدلی از برنامه سازی شکل بگیرد که برخی از تولیدات شبکه نمایش خانگی هم از این دست هستند.
این کارگردان در ادامه بیان کرد: ما سه نفر هر سه کارگردان هستیم. وقتی می خواهیم در خیابانی کار کنیم آن بخش را می بندیم و نمی گذاریم آدم های عادی رد بشوند و آدم هایی را می آوریم که فکر می کنیم تلویزیون اجازه پخش پوششان را می دهد. الان شما دوربین را به ماشین ببندید و از راه آهن به سمت تجریش بروید شاید دو دقیقه از این تصاویر هم در تلویزیون فعلی ما قابل پخش نباشد. می گویند اگر مدلی از برنامه سازی خارج از ارگان صداوسیما وجود دارد باعث شده است مشکلاتی در جامعه به وجود بیاید. سریع گردن آن مدل برنامه سازی می اندازند.
همایون اسعدیان در ادامه گفت: بهمن مفید را فراموش نکنیم. به خانواده او تسلیت می گویم. خاطرات خیلی از ما از نوجوانی با داش آکل ، قیصر و رضا موتوری با بهمن مفید بوده است. کار عامه پسند یعنی چه؟ یعنی من اینقدر خسته ام که کمی فضای خوب و لاکچری به من نشان بده. حسرت هایم را به من نشان بده. چیزی که زمانی در سینمای هند می گفتند. ظاهرا ما هم داریم به همان سمت میرویم. اینکه در اکثر سریال های شبکه نمایش خانگی فضاها خیلی شیک و لاکچری است شاید ناشی از این است که جامعه می خواهد کمی او را آرام کنیم و از فضا دور کنیم. ما کارگردان ها هم در این میان دخیل هستیم. ما همیشه می گوییم برای مردم فیلم می سازیم که من هیچ وقت این را درک نکرده ام. این عوام فریبانه است. ما قرار است سلیقه مخاطب را ارتقا بدهیم نه اینکه در سطح سلیقه او حرکت کنیم. ولی روی نکته جامعه شناسی درستی دست گذاشتید. آقای عسگرپور می گوید تلویزیون استراتژی ندارد. من هم موافقم. تلویزیون به شدت از زمانه عقب است و راه حل را در پاک کردن مسائل می بیند. برنامه ریزی ندارد برای اینکه ماهواره آمده است و نمی شود کاری کرد. می گوید ماهواره ها را جمع می کنیم. ماهواره پشت بام های خانه های همه ما و حتی مسئولان را هم گرفته است. فکر نمی کنم هنوز قانون منع استفاده از ماهواره در مجلس تغییری کرده باشد. هنوز هم ممنوع است اما انگاری حضور آن را پذیرفته ایم.
او افزود: وقتی شما یک استراتژی کلی دارید می گویید محدودیت های من اینهاست. الان در تلویزیون هیچ کسی نمی داند ممیزی ها چیست. یعنی هر مدیری و هر برنامه سازی می تواند ممیزی های خود را داشته باشد و به شدت هم می ترسند و محافظه کار هستند. نکند مورد هجمه قراربگیریم. من این را به یکی از مدیران سیما گفتم. گفتم یک ناظرپخشی در شبکه کیش 5 ثانیه حواسش پرت می شود و چیزی پخش می شود شما مدیرشبکه را برکنار می کنید. کدام مدیری حاظر می شود پشت میزبنشیند. همه می ترسند. ترجیح می دهند هیچ کاری نکنند. من سریال آخری که برای خودم ساختم لحظه گرگ و میش. 40 قسمتش را از قبل داده بودم مدیران دیده بودند و همه نظرات تعریف و تمجید بود. وقتی پخش شروع شد هجوم نظراتی که معلوم نبود از کجا می آید و ازم دام نهادها است شروع شد و دچار مشکلات شدیم. یکبار گفتم من یک قصه ای دارم می گذارید بسازم . گفتند قصه چیست و تعریف کردم. گفتند حرفش را نزن این را که نمی شود ساخت. گفتم 20 سال پیش ساخته اید فلان سریال است و پخش شده است و تعریف هم کرده اید. هی عقب رفته ایم و تصمیم گیری واحد را در تلویزیون از دست داده ایم. چون تلویزیونی که قرار بوده است 70 درصد تولید باشد و 30 درصد ستاد برعکس شده است. بخش ستادی فربه شده است و بودجه صرف این بخش می شود. بخش تولید چیزی ندارد و هرکسی هم نظری می دهد. ما هم هدفمان این است که سبک زندگی ایرانی اسلامی را ترویج بدهیم و هر کدام تعریفی از این سبک دارند.
او افزود: اینکه پنج سال دیگر چه چیزی نیاز داریم را هر کدام به گونه ای تعریف می کنند. ما همیشه صورت مسئله را پاک می کنیم. تکنولوژی با خودش تبعات دارد. زمانی سینما بود و بعد تلویزیون کابلی شد و بعد وی او دی ها و پلت فرم ها. ما راه مقابله را در حذف کردن می دانیم و بعد شکست می خوریم. تغییرات می آیند و ما باید از آنها به نفع خودمان استفاده کنیم. شروع می کنیم به مقابله کردن و در نهایت تسلیم می شویم. در مقابله با وی او دی ها هم همین اتفاق می افتد. آقای علی عسگری سه سال پیش در جلسه ای که ما هم بودیم گفتند ما تلاش می کنیم جلویشان را بگیریم. گفتم شما حاضر به رقابت نیستید. می خواهید حذفش کنید و برای این کار از قدرتم استفاده می کنم. چرا؟ چون در مقابل او کم می آوری و نمی توانی مثل او تولید کنی؟ این قطعا شکست خورده است و راه حل نیست. یک سری آمارمی دهیم که مخاطب تلویزیون 80 درصد شده است از نظر من درست نیست. اینکه آقای عسگرپور می گوید که تلویزیون حقیقت جامعه را نشان نمی دهد همینطور است. انگار چشممان را روی همه چیز بسته ایم. محافظه کار شده ایم و می ترسیم که نکند خدای نکرده فردا مورد مواخذه قرار بگیریم که چرا از این زاویه پرداخته ایم. از آن طرف یک نگاه واحد وجود ندارد که بدانیم قرار است با این نگاه ممیزی شویم. اصلا چنین نگاهی وجود ندارد.
این کارگردان سینما و تلویزیون در ادامه اظهارکرد:کرونا که آمد هر کسی از زاویه ای به این موضوع پرداخت. برای من هم همه جذاب بود. یک نکته ای را خواندم و جامعه شناسی نکته جذابی را گفت. گفت کرونا به ما فهماند که بدون اینکه حواسمان باشد با خانه هایمان بی ارتباط شدیم. ما زندگی مان بیرون از خانه هایمان می گذرد. از صبح بیرون می آییم و در محل کارمان حاضر می شویم. با محیط خانه بیگانه شده ایم. بعد یک دفعه به ما می گویند قرنطینه. تحمل این دیوارها برایمان سخت است.جامعه ما جامعه دیگری شده است. جامعه چیزدیگری شده است و بعد تلویزیون می گوید جامعه این نیست که در این سریال به تو نشان می دهم. در جامعه آدم ها با یکدیگر بد حرف نمی زنند. در جامعه ناامیدی نیست و پرخاشگری نیست.
در ادامه عسگرپور توضیح داد:من در مورد فقدان استراتژی در حوزه فرهنگی کشور صحبت کردم. ما جزو معدود کشورهایی هستیم که اگر یک نفر بخواهد مطالعه کند. مثلا یک نفر بخواهد از خارج از کشور به اینجا بیاید و بگوید من می خواهم بدانم ساختار این جامعه چه شکل است و در حوزه فرهنگی چطور اداره می شود. به یک فهرست برمی خورد. می گوید سازمانی به اسم وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی وجود دارد که همچنان روی اسمش مسراست. ارشادش هم از جنس اسلامی است. این وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سهمش 12 درصد از بودجه کل کشور است. قدرتش هم همینطور تعریف می شود و براساس همین بودجه شکل گرفته است. یک تعدادی نهادهای فرهنگی هستند که ربطی به این وزارت فرهنگ ندارند. یعنی اینطور نیست که وزارت فرهنگی باشد که متولی مدیریت فرهنگی کشور باشند. نهادهایی هستند که ممکن است جواب نامه وزارت ارشاد رادرست ندهند. صداوسیمای مستقلی هم داریم که برای خودش جزیره ای است. سازوکار مدیریتی و بودجه اش هم فرق می کند. ترکیب نیروی انسانی اش هم اینطور است که به ازاری هر نیروی تولیدی تعداد زیادی نیروی ستادی دارند با کلی خدم و حشم. نیروهای فرهنگی دیگری هم داریم که حوزه هنری، سازمان فرهنگ و ارتباطات و انواع و اقسام سازمان ها دارند و ربطی به هم ندارند. خیلی وقت ها هم دچار تقابل می شوند. این اصرار که از هر چیزی باید چندتا داشته باشیم کار را خراب کرده است. تلویزیون می تواند ارشاد را نقد کند وبرعکس. در این جور مواقع مقام مسئول وجود ندارد. معمولا هم می گویند چون مدیریت واحد وجود ندارد و ارگان های زیادی هستند تفکر مشخصی حاکم نیست. ما که در دوره توحش زندگی نمی کنیم. یک جامعه ایرانی وجود دارد که سابقه ای دارد. این سابقه راباید از هزاران سال پیش بگیرید و جلو بیایید اولین جامعه ای است که در دنیا بوده است که توانسته است قانون مدار باشد. مگر می شود مدیریت یکپارچه و واحد نداشت؟ به نظرم ما بیشتر اصرار بر نداشتنش داریم. انگار شما هر وقت می خواهید به سمت واحد کردن یک مدیریت پیش بروید اتفاقی می افتد و نمی شود. اتفاقی که برسرماجرای شبکه نمایش خانگی و تلویزیون رخ داده است به همین دلیل است. بکش بکش می شود و هر کدام منافع خود را می بینند.
او بیان کرد: جامعه ای که دورنمایی از آینده خود نداشته باشد نمی داند که در سال های بعد جامعه چطور باید باشد. در حوزه های مختلف چگونه زیست و معیشت ما تعریف می شود. امروز باید برویم سکه بخریم. فردا دلار بخریم. بعد سهام بخریم. کسب غالب ایرانیان در همین حوزه ها شده است. دولت هم چگونه بتواند این نمایش را مدیریت کند که امروز همه بروید سایپا و در صف بایستید و خودرو پراید بخرید. فردا همه بروید در بورس. این پول ها دائم هدایت می شود و این جامعه انگار درکی از وضعیت آینده خودش ندارد.بنابراین در چنین جامعه ای اختلاس و دست در جیب یکدیگر کردن حرف اول را می زند. دوستانی که امریکا رفته اند متوجه هستند که من چه می گویم. زمانی در سانفرانسیسکو خانه های شیک را می رفتید می دیدید می گفتند اینها قبل از انقلابی ها هستند که پول های مملکت را جمع کرده اند و آمده اند اینجا ویلا خریده اند. نسل جدیدی که آنجا شکل گرفته است باید نسل قبلی برود جلو بوق بزند. یعنی مدلی از ثروتمندی شکل گرفته است. اینها از کجا آمده است؟ برخی را می روید موشکافی می کنید می بینید این یک کارمند شهرداری بوده است. یکی دیگر در مالیت و ثبت بوده است. اکثرا همین بوده اند. دادگاه را نگاه می کنید. اینها از کجا می آید؟ این در محدوده 50 نفر یا 100 نفر یا 200 نفر است؟ احساس می کنید جامعه دچار این مسئله شده است. جامعه دورنمایی ندارد و من و فرزندم نمی دانیم در این پلنی که در جامعه وجود دارد ما 10 سال بعد چه کاره هستیم. این جامعه شکل می گیرد و صداوسیما هم یک مدتی فکر می کرد به این موضوعات. الان دیگر مسئله اش این چیزها نیست. الان پربیننده ترین برنامه تلویزیون آن برنامه ای است که دارد نشان می دهد چطور معلق می زنند و آواز می خوانند. سریال ها هم که دیگر ربطی به جامعه ندارد. بلیه ای به اسم اختلاس وجود دارد. می ترسند به آن بپردازند. طرحی با همین موضوع که موضوع روز است را نمی توانی در تلویزیون بسازی. تازه اگر با یک ارفاق اجازه بدهند ساخته شود که معلوم شود این آدم آدم نظام ما نیست و از جای دیگر فرمان می گرفته است تهش تاثیری که باید را ندارد. آیا می توانیم در همین رسانه بگوییم مال حرام بدجوری وارد زندگی همه ما شده است. موضوع رشوه. ما در جامعه ای زندگی می کنیم که می خواهید یک ساختمان بسازید. بروید بسازید اگر می توانید. حتی با تمام مجوزهای قانونی. مسائل مربوط به صنفی را بسازید همه لشگرکشی هایشان آغاز می شود که چرا راجع به ما می سازید.
در ادامه اسعدیان گفت: 10 سال پیش یکی از مسئولان مقاله ای نوشت که جذاب بود. تیتر این بود: زنده باد فساد. گفته بود فساد اینقدر در زندگی ما ریشه دوانده است که اگر بخواهید جلویش را بگیرید خود مردم شروع می کنند در مقابل شما ایستادن و مقاومت کردن. چون همه ما در این ریزه خواری فساد سهیم شده ایم. دوست نداریم قطع شود. اگر قطع شود من هم چیزهایی را از دست می دهم. همه به نحوی شریکیم.
او بیان کرد: یک مادر شهید 70 ساله دوست پسرش که 10 سال آزاده بوده است، از اسارت برمی گردد و می آید در خانه زن که او را ببینند. پخش برای من نوشته است که زن و مرد نامحرم در یک خانه صحیح نیست. این سکانس را دربیاورید. گفتم من فقط می خواهم بروم این آدم را ببینم. خجالت نکشیده است این را نوشته است. بعد گفتند آرام باش. پخش هم کردند. برایش نوشته اند زن و مرد نبایند تنها باشند. دیگر قدرت اینکه فکر کند که این مربوط به مادرشهید 70 ساله و آزاده 40 ساله نمی شود. پروتکل های ممیزی ما این است. چنین آدمی اصلا مسائلی که شما می گویید را درک می کند؟ همه می ترسند. می گویند اگر فردا گیردادند من می گویم گفته بودم.
عسگرپور گفت: تلویزیون در یک مقطع از سال های حساس اواخر جمله ای از امام علی(ع) نوشته بود. نوشته بودند امر به معروف و نهی از منکر را اگر ترک کنید جامعه به چه شکل می شود. گفته بود کسانی از شما برشما مدیریت می کنند که از آدم های درست جامعه شما نیستند و امکان تغییرهم ندارید. الان در جامعه ما یک ستاد تشکیل شد بر مبنای همین جمله. طرحی که تبدیل به ستاد میشود معلوم است که بودجه ای ای و تعداد زیادی کارمند می خواهد. قرار نیست اتفاقی هم بیفتد. شما امر به معروف و نهی از منکر را به یک ایرانی بگویید که مصداقش در جامعه ما چیست اکثرا می گویند حجاب. یعنی یک جمله گهربار از امیرالمومنین که منحصر به فرد است در جامعه ما به یک یا دو پدیده مشخص تبدیل می شود. به این منجر نمی شود که شما به من بگویید فلانی اگر می خواهی امروز فیلم بسازی مبادا برای مجوز مجبور شوی پولی به کسی بدهی تا مجوزت را بگیری. در یک ماجرایی که ناخودآگاه اتفاق افتاد اما انگار طراحی شده بود که ما در جامعه مصداق امر به معروف و نهی از منکر را به مسائلی مثل حجاب و اینها مختص بدانیم. مسئله اصلی ما چیزدیگری نباشد.گاهی وقت ها رادیو گوش می دهم. برنامه ای رادیو پیام داشت که برایم جالب بود. آقا و خانم فلانی با یک کیف مواجه می شوند. خانم و آقا هر کدام نظری دارند. نظرات خود را پیامک کنید. این از رژیم غذایی همه نهادهایی که کارشان باید این موارد باشد حذف شده است و خلاصه شده است به اینکه دیگران را در حجاب امرو نهی کنیم. آیا اینها نباید به رشوه و زیرمیزی و اختلاس هم به همین مقدار بپردازند. اینها در صورت مسئله شان چنین چیزهایی وجود ندارد. تازه اگر باشد. با شکل کیشه ای و شعاری که معمولا تلویزیون در آن حوزه ها کار می کند چه کسی حاضر است کاری بسازد که قابل نمایش هم باشد؟ ما تعداد زیادی موضوع داریم که تقریبا همیشه هم با آنها مواجه هستیم. شما ببینید کدام یک از اینها اجازه ساخت دارند. در این خلا است که سریال های شبکه نمایش خانگی تا یک حدی به این موضوعات اشاره می کنند. کاری که تلویزیون باید می کرد و نکرد. آن زمان ما احساس می کنیم این خلا دارد پر می شود و آن هم به لطف نداشتن استراتژی دارد از بین می رود.
کارگردان روی ماه خداوند را ببوس در ادامه گفت: شبکه نمایش خانگی، پلت فرم های وی او دی که در تمام دنیا اتفاق می افتد همان جهان مدرنی است که یک نگاه می گوید در مقابلش بایستیم. یک نگاه می گوید باید استفاده و بهره برداری کنیم و جلو برویم. در چندسال گذشته که شبکه نمایش خانگی راه افتاده است و من نمایش آنلاین هم داریم ببینیم اینها واقعا چه کارایی و کارکردی دارند. وقتی کار می کنید ممکن است سریال ضعیف هم ساخته شود. منکر این نمی شوم. ولی واقعیت این است که سریال های شبکه نمایش خانگی تماشاگر جدید اضافه کرده است. تماشاگر تلویزیون را نگرفته است تماشاگر ماهواره را گرفته است. کمی به فضای جامعه نزدیک شده است. شکل و شمایل آدم ها در این سریال ها به شکل و شمایل مردم در خیابان شبیه است. محدودیت های عجیب و غریبی که در تلویزیون هست را نداریم. سوژه هایی که به سراغش می روند کمی از التهاب می کاهد. سریال هم گناه که بسیار هم موفق بوده است ممکن نبود در تلویزیون بسازد. با هزارجور ممیزی در تلویزیون روبه رو می شد. با هیچ کدام از ضوابط جمهوری اسلامی هم منافاتی ندارند.سواستفاده هم می کنند. اینکه فضای صوت و تصویرفراگیر فقط می تواند در اختیار تلویزیون باشد. این بحثی است که یک عده ای معتقد هستند اینها در صوت و تصویرفراگیر قرار نمی گیرند. نگاه دوم می گوید قرار می گیرند. اما تلویزیون به روش همیشگی اش که حذف رقیب است نه رقابت کردن فکر کرده است راحت ترین کار حذف اینها است. فشار سنگینی را به ارشاد آورده است به بهانه سریال سوزی که بهانه بیخودی است. ما فیلم سوزی را می فهمیم چون محدودیت سالن برای اکران داریم. سریال سوزی یعنی چه؟ پلت فرم ها 40 سریال آماده هم داشته باشند می توانند پرکنند. ساترا را راه انداخته اند که او هم نمی داند تکلیفش چیست. هیچ کس نمی داند باید مجوز را از کجا بگیرد.
او تاکید کرد: تلویزیون شورا روی شورا راه اندازی کرده است و هی باید همدیگر را کنترل کنند. بعد حوزه عظیم شبکه نمایش خانگی را هم روی دوشش می اندازیم که قطعا از پسش برنمی آید. ما در سینما این را داریم که که آقای عسگرپور فیلمی می سازد و از نظر اقتصادی شکست می خورد و بعد ارشاد و فارابی کمک می کنند وجبران می کنند. تلویزیون هم که تکلیفش مشخص است. شبکه نمایش خانگی تنها حوزه ای است که سرمایه خصوصی می آید. در سریال تو اگر کاملا ناموفق هم باشد نمی توانی بگویی پولم را بدهید.ما با تعطیلی وحشتناک روبرو هستیم. این بحث پول کثیف هم به من و شما ربطی ندارد. وظیفه قوه قضاییه است که باید بررسی کند. این وظیفه ما نیست که به همه تهمت بزنیم. یک جو سازی عجیب و غریب می کنیم و متاسفانه برخی از دوستان ما که فکر کرده اند از این نمد کلاهی برای خودشان درست نشده است می گویند بدهید به تلویزیون. مگر در تلویزیون چه اتفاق خوبی در حوزه سریال سازی دیده ایم که بخواهیم این چندکار خوب را هم به تلویزیون بدهیم. وقتی این فضا را ایجاد کرده ایم که مردم بنشینند و به شکل خانوادگی این سریال ها را بتوانند ببینند. چرا می خواهیم این فرصت را از مردم بگیریم. نمایش آنلاین که جای خود را دارد. ما در خانه سینما به همراه آقای شهسواری 2 ساعت تلاش می کردیم که بگوییم خیلی از فیلم ها در این شرایط بهتر است در سینما اکران نشوند و به سوی اکران انلاین برویم هیچ کس نمی پذیرفت و کرونا در نهایت این شرایط را ایجاد کرد. فیلم سینمایی که دو سال بود هیچ کس حاضر نبود آن را اکران کند و در بهترین حالت ممکن بود 100 میلیون بفروشد که 30 میلیون به تهیه کننده می رسید در اکران آنلاین 560 میلیون فروش کرده است. این اندک نیست. می تواند بازار خوبی برای اکران باشد. در روزی که کل سینماها در کشور 4 هزار بلیط فروخته بودند یک فیلم در اکران آنلاین 82 هزار بلیط فروخته است. این بستر بسیار مناسبی برای سینمای ایران است. اگر تمرکز فرهنگی وجود داشته باشد. چون زورمان نمی رسد با او رقابت کنیم او را حذف می کنیم. این شکست می خورد و من مطمئن هستم. شکی نداریم. دو سال دیگر مجبور به بازگشت هستیم. باید هزینه کنیم. هیچ کس مسئولیت این سیاست غلط را می پذیرد؟ در ایران اصلا کسی مسئولیتی نمی پذیرد.
در ادامه عسگرپور توضیح داد: یک قاعده ای وجود دارد که صوت و تصویرفراگیر مجوزش باید توسط سازمان صداوسیما صادرشود. سریال های شبکه نمایش خانگی را مصداق این موضوع می دانند و می گویند تلویزیون باید مجوز کار اینها را بدهد. صوت و تصویرفراگیر مصداق های زیادی دارد. مثلا در خیابان کسانی که لوازم خانگی خریداری می کنند یک صدای ضبط شده دارند و صوت فراگیر دارند. اینها هم باید از تلویزیون مجوز بگیرند! معنایش می تواند این باشد. به قول یکی از دوستان ماشین که بوق می زند هم باید از تلویزیون مجوز بگیرد. این موضوع تا این حد می تواند طنز باشد. آنچه که من فهمیدم از این حوزه ها این است که صوت و تصویرفراگیر منظورمان چیزی است که از آنتن پخش می شود و مردمانی که پای گیرنده ها نشسته اند بتوانند آن را روی آنتن دریافت کنند. ولی وقتی محصولی که قبل تر توسط دی وی دی منتشر می شد توزیع می شد و الان در بستر پلت فرم ها منتشر می شود را دیگر می توانیم صوت و تصویرفراگیر ندانیم. مخاطبین انتخاب می کنند که این سریال را بخرند یا ببینند. شما چیزی را منتشر می کنید که می تواند در گروه صوت و تصویرفراگیر نباشد. اگر بخواهیم از بعد روان شناختی صحبت کنیم مسئله اصلی تلویزیون عمدتا به سریال ها بازمی گردد. مسئله تلویزیون الان اکران آنلاین نیست. با سریال ها مشکل دارند. چون معارض وجود دارد و تلویزیون هم همین کار را می کند. آن طرف چقدر انجام می دهد. با 40 هزار کارمند. با اینهمه تشکیلات و شوراهای مختلف. من خودم به عنوان کسی که سال ها در این سازمان کار کرده ام به جا نمی آورم که شواراها چه هستند و چه شوراهایی دارند. اگر قرار باشد سریال ها نمایش داده شوند و تعداد مخاطبانش بیشتر از سریال های تلویزیون باشد. فکر می کنم در این ایام میانگین برنامه های نمایش تلویزیون حداکثر20 درصد است. در یکی از برنامه ها گفتم 20 درصد. برخی دوستان به من گفتند اشتباه می کنی 15 درصد است. واقعیت آمارهایی نیست که اعلام می کنند. اگر این سریال ها مخاطب زیادی داشته باشند از مخاطبان آنها کم می شود در حالی که اینطور نیست. ممکن است این رویارویی باعث شود که بگویند شما با اینهمه کارمند بیلان کاری تان اینطور باشد ولی اینجا اصلا کارمندی وجود ندارد. مردم هم استقبال می کنند. بعد کلیپ هایی می سازند و در بیست و سی و اینها پخش می کنند. تلویزیون از این کارها زیاد می کند. از اینها کلیپ درمی آورند و می گویند بد حجابی و بداخلاقی و اختلاس کار اینهاست.
اسعدیان افزود: جالب است یکی از کلیپ هایی که ساخته اند از تیکه های سریالی است که خود تلویزیون ساخته است.
عسگرپورگفت: تلویزیون همیشه اینطور بوده است. آکادمی اسکار که به ایران آمدند می خواستند بگویند اینها خیلی آدم های بدی هستند. یک کلیپی ساختند و تلویزیون پخش کرد. تعدادی ازفیلم هایی که محصولات عالی بوده است را می خواست بگویند اینها ساخته اند. تمامش فیلم هایی بود که خودشان با دوبله پخش کرده بودند. گفتند اینها نماد دشمن است که به اینجا آمده است. بنده خدایی که اینها را هم مونتاژ می کرده است خیلی سواد نداشته است. شاید متوجه این موقعیت نباشند. به نظر من مسئله اصلی تلویزیون این است. اگر این پلت فرم ها بخواهند ادامه بدهند و سریال ها را از تلویزیون بگیریم اخبار می ماند وبرنامه های ترکیبی. به نظر من شاید ریشه موضوع به این برمی گردد. من مسئله اولم را دوباره تکرار می کنم. تلویزیون یک ساختاری دارد که از حدود 20 یا 25 سال پیش مشخص بود که چه سرانجامی خواهد داشته باشد. این اصراری که باید تلویزیون دولتی و لاغیر داشته باشیم نتیجه اش از 20 سال پیش روشن بود. مشخص بود که روزی این اتفاق کاملا غیرقابل تعریف می شود. تلویزیون با این مختصاتی که دارد فردا ممکن است با ریاست شخص دیگری به کار خود ادامه بدهد و یا بنده و شما برویم رئیس بشویم. شما حاضر هستی یک رقیب داشته باشی که مردم همه آن را تماشا کنند؟ ممکن است بگویی من سریال های جذاب ترمی سازم. این می شود نگاه دوراندیشانه. به محض اینکه می خواهید جذابیت را اضافه کنید نمایندگان مجلس و امام جمعه ها اینقدر به شما فشار می آورند که مثل سریال کمال تبریزی می گویند آقا دیگر پخشش نکنیم چون اگر بکنیم ممکن است صداوسیمای آن شهر را به آتش بکشند. به هر دلیل می شوید همان آدم محافظه کار و می گویید وقتی قرار است سریال های موفق نسازم بهتر است نسازم و نگذارم بقیه هم بسازند. این استراتژی کلی نهادهای فرهنگی است. در خیلی از کشورهای دنیا وزارت فرهنگ مسئولیت رادیو تلویزیون ها را هم دارد. این می شود یک پلان کلی.
او بیان کرد: شورای عالی فضای مجازی داریم. واقعیت این است که مسائل ما اینطور نیست که فقط بگوییم با تلویزیون مشکل داریم. بخش قابل توجهی از حرف ها ما متوجه وزارت ارشاد هم باشد که انگار برخی دوستان آنجا حال و حوصله خیس شدن هم ندارند و می خواهند این مسیر را از کنار استخر بگذرند. روزها هم بنشینند ساعت را نگاه کنند که کی می توانند بروند و موبایل هایشان را هم خاموش کنند. گاهی اینطوری شده اند. چون این احتمال وجود داشت که کار به جاهای باریک بکشد امیدواری و تصور ما این بود که شورای عالی فضای مجازی بتواند به جمع بندی برسد. نمی دانم رسیدند یا نه. اگر هم رسیدند اعلام نکردند. فکر می کنم وظیفه آنهاست که مصداق صوت و تصویر فراگیر را اعلام کنند. با همین فرمول می شود تا انتها رفت. بنابراین همه می دانیم که از این به بعد در شبکه نمایش خانگی با سریال هایی شبیه سریال های تلویزیون روبرو هستیم. ولی اگر بگویند این مصداقش نیست به کار خود ادامه می دهند. به دوستان تلویزیون هم تا جایی که دستم و عقلم می رسید توصیه کردم و گفتم که مبادا فکر کنید اگر اینها آنجا بیاید سبد مخاطبین شما بیشتر می شود. شبکه جام جم تازه با این هدف که ایرانیان خارج از کشور جذب برنامه های تلویزیون شوند راه اندازی شد و تاحدودی هم موفق بود. رمزش این بود که ممیزی های تلویزیون را تا حدودی اعمال نکند. از یکی از مدیران عزیزی که مدیر شده بود سوال کردم ممیزی ها شما چطور است. گفت مثل بقیه شبکه ها. گفت به تازگی اینطور شده است. لابد تحت فشار بودند یا هر چیزی باعث شد بخش قابل توجهی از مخاطبین ریزش کرد. مردم آن طرف دنیا شبکه آی فیلم و نسیم را شاید بیشتر از جام جم می بینند. این می شود استراتژی کلی تر. مسئله ما الان این است. در کشوری با 80 و خورده ای میلیون آدم زندگی می کنیم. اینها باید خوراک فرهنگی داشته باشند. سریال های تلویزیون 15 تا 20 درصد به این پاسخ دادند. این اواخر اینطور شده است. می خواهیم جلوی این را بگیریم. این مردم بنابراین چه ببینند؟ ما داریم به آنها می گوییم بروید شبکه های ماهواره ای را ببینید. از آنها داریم درخواست می کنیم. ما اینقدر بلد بودیم و درگیر دعوای خودمان هستیم. شما فعلا شبکه های ترکیه و باقی را ببینید. به نظرم کمی اینطوری دارند عمل می کنند. یا از سر ندانم کاری این اتفاق می افتد که فکر نمی کنم اینطور باشد. واقعا این حس را ندارم.
او ضمن بیان اینکه در این سال ها تعدادی ازفیلم های ایرانی در جشنواره های خارجی موفقیت داشتند، گفت: یک موجی 10 سال پیش به وجود آمد که در جشنواره های خارجی فیلم های ایرانی هستند اما کارگردان ها را نمی شناسیم. چون آنجا به دنیا آمده اند ورشد کرده اند. کم کم احساس کردم بدل سینمای ایران را دارند می سازند. به اسم فیلم و کارگردان ایرانی. یک شکلش این است که بگوییم از قضا اینطور شد. اما من فکر می کنم طراحی شده بود. به نظر می رسید یک جریانی که دید سینمای ایران از طرف این کشور در دنیغا نمایندگی می کند گفت باید این را از آنها گرفت. بدل هایی قرار داد. یک چیزهایی به عنوان بدل راه می افتد.
در ادامه برنامه اسعدیان افزود: واقعا در شبکه نمیاش خانگی تماشاگر جدید پیدا می کنیم. فیلم استاد من بهمن فرمان آرا مخاطبی دارد که شاید بلند نمی شد برود در سینما فیلم را ببیند. اما راحت در اکران آنلاین فیلم را دید. این مخاطب خوراک خود را پیدا کرده است. من کاری با فیلم ندارم. ما خیلی مخاطبان فرهنگی داریم که سینما رفتن برایشان جزو برنامه زندگی شان نیست. اما اگر خوراکشان را بدهید می بینند. برای بهمن فرمان آرا به عینه دیدیم. تمام برنامه های سینمایی تلویزیون را نابود کردیم و الان برنامه های آپارات خیلی جذاب تر است و مخاطب خودش را دارد. مگر خود شما آقا جیرانی هفت را اجرا نمی کردید؟ آن را به یک برنامه بی خاصیت غیرزنده تبدیل کرده اند که به راحتی هر هفته به دلایلی پخش نمی شود. از کلان مملکت می ترسم که بگویم این یک طرح است. اگر این طرح کمی کلان ترباشد خیلی خطرناک است. امیدوارم این اتفاقات و اتفاقاتی چون حذف شدن برنامه نود سومدیریت باشد. طرح نباشد. اینکه کاری می کنیم که تمام تهیه کننده ها و کارگردان های کار بلد تلویزیون که سالها کار کرده اند بیایند بیرون و حاضر نباشد در بروکراسی عجیب و غریب تلویزیون کار کنند ناکارآمدی است. نه اینکه لزوما طرحی در کار باشد.
عسگر پور در ادامه گفت: این ناکارآمدی در طول یک دوره هایی تداوم پیدا کرده است یا می تواند اوج و فرود داشته باشد. وقتی این ناکارآمدی ادامه دار باشد باز هم اسمش ناکارآمدی است؟
اسعدیان گفت: مدیران را به اسم جوان گرایی و انقلابی گری مدیران را تغییر می دهیم. مدیران هم روز به روز محافظه کار تر شده اند. مدیرانی که شبکه نسیم را راه اندازی کردند اینقدر مورد هجمه قرار گرفتند که مدیران می ترسند و هی محافظه کار می شوند. ممیزی ها هم مشخص نیست و هرچیزی که من نگران باشم که فردا بگویند چرا تو این کار را کردی و بیا حکمت را بگیر و برو انجام نمی دهم. من در طی 20 سال چندین سریال برای تلویزیون ساختم. هیچ کدام فشاری که در طی پخش برای سریال گرگ و میش داشتم نداشت. در این سریال واقعا در فشار عصبی وحشتناکی بودم. من در شوراهای فیلم نامه تلویزیون هم بوده ام. متاسفانه فسادی که آقای عسگرپور می گویند فراگیراست. طرحی که در شورا آمده است به شکل بسیار حادی رد شده است و چند ماه بعد به عنوان سریال مناسبتی پخش شد. یعنی قشنگ می شود تلویزیون را دور زد. این سیستم فاسد همینجا هم هست.
او توضیح داد: قبل از تلویزیون دوستان عزیز ما در تلویزیون بابت منافع فردی ریشه یک جریاناتی که می تواند به نفع کلان سینما باشد را نزنید. وارد این بحث ها نشوید که این پلت فرم ها دارند فیلم های خارجی را بدون مجوز پخش می کنند. چرا دلسوز فیلم های خارجی شده اید؟ چه چیزی را می خواهید بزنید. اگر قرار بوده است که من علاقه مند به گرفتن پروژه ای بوده ام ونشده است دیگران را نزنم. استراتژی فرهنگی کلان نداریم. محافظه کار شده ایم. فکر می کنیم به هر کس اعتراض می کند باید پاسخ بدهیم. روایتی هست که نمی دانم چقدر صحت دارد. اوایل انقلاب در دوره ای که تلویزیون راه افتاده بود مدیر آن زمان تلویزیون کسی بهش زنگ می زد که این چه برنامه ای است پخش کرده اید می گفته است این شماره را یادداشت کنید. شماره دفتر رهبری را می داده است. می گفته است من به ایشان باید جواب بدهم و از ایشان دستور می گیرم. اینجا همه مدیران فکر می کنند باید به همه جواب بدهند. شما از یک جا آمده اید و حرکت می کنید باید به همانجا هم جواب بدهید. فکر می کنیم به همه باید جواب بدهیم. با این نگاه طبیعتا بازی را باخته ایم.
عسگر پور هم در ادامه تصریح کرد: با همین ساختار موجود که قطعا ساختار مناسبی برای اداره حوزه فرهنگ نیست و نمونه اش را در حوزه سینما دیده اید. تعدادی سالن در دست کسی بود و می توانست معادلات سینمایی اکران را به هم بزند. بدون اینکه مقام پاسخگو در سطح کلان فرهنگی کشور باشد. با همین ساختار وبا همین نداشتن استراتژی کارهایی می شود کرد. آیا موضوعی که در حوزه امنیت ملی باید به آن توجه شود هست یا نیست؟ امنیت ملی فرهنگ است و تنها موشک نیست. این فضایی که امروز در جامعه با آن طرف هستیم که قابل تعریف نیست حاصل امواج مختلفی است که از سراسردنیا به داخل کشور سرازیر می شود. تلویزیون می خواهد جواب ماهواره را بدهد. او هم کار خود را می کند و مردم هم خوراک خود را پیدا می کنند. اگر این موضوع را به عنوان مسئله امنیت ملی تلقی کنیم که بسیار هم مهم است و مهم تراز بسیاری از مسائل دیگر است آدم های مهم باید جمع شوند سر این موضوع. وزیر فرهنگ و رئیس صداوسیما باید الان این مسئله را از مسائل دیگر مهم تر تلقی کنند. نه به عنوان اینکه او را رقیب ببینند. نهادهای دیگری هم هستند که اتفاقا باید به سرعت به جمع بندی برسند.حتما در این اختلافی که نمونه اش را دیدید که هر مدیری چیزی می گوید. چیز خوبی نیست و باید زودتر به جمع بندی برسند. سطح این دعواها پایین است. وزیر ارشاد باید به عنوان مقام پاسخگو و فعال در هیئت دولت در این موضوع که بسیار مهم و امنیتی است بررسی کنند و به جمع بندی برسند. از نظرات می توانند استفاده کنند. همان مسیری که شورای عالی فضای مجازی رفت و به نتیجه نرسیدیم را مشخص کنند. وگرنه باید با این منازعات روبرو باشیم. تلویزیون بگوید سریال های ما بهتر است. یا بگویند برای نابودکردنش بهتر است برود.
اسعدیان در پایان گفت: وقتی در ایران صحبت از امنیت می شود می گویند داعش در ایران نیست و ما امنیت داریم. من باید امنیت شغلی وروانی داشته باشم اما ندارم. کاملا نکته ای که آقای عسگر پور می گویند مهم است وباید به نتیجه ای برسیم که ضایعات نداشته باشیم.
انتهای پیام/4127
انتهای پیام/