دردهای خبرنگاری که بین دردسرهایش گم میشود
به گزارش گروه رسانههای دیگر خبرگزاری آنا سعید پیرزاده؛ روز خبرنگار و یک دنیا حرف که فقط ۱۷ مرداد هر سال بر زبانها جاری میشود و تازه یادمان میافتد خبرنگاری هم هست. حتی ما خبرنگاران نیز در حق خود جفا بسیار میکنیم چرا که فقط روز خبرنگار است که یادی از دردها و سختیهای کارمان میکنیم.
بعد از 10 سال کار خبر، باید شرایط خبرنگاری و روزنامهنگاری را جور دیگری وصف کنم؛ روزنامه نگاری سنتی این روزها جای خود را به سایبر ژورنالیست داده و با حضور شبکههای اجتماعی کار خبرنگاری چند برابر سختتر و شاید تلختر شده است.
ساعت کار برای خبرنگار امروزی دیگر تعریفی ندارد؛ وقت و بی وقت باید در صحنه، برای یافتن اطلاعات حرفها شنید و برای دانستن مردم جنگید.
از اینها که بگذریم، اتفاق تلختر برای امثال من، به وجود آمدن منابع غیر موثق است که هر چی دلشان میخواهد میگویند و چون دروغشان جذاب است بیشتر در بین عموم مورد مقبول قرار میگیرد! دروغی که منتشر میشود و بعد باید برای اثبات دروغ بودنش هزار خبر منتشر کنیم و پی هزار نفر برویم.
البته درد خبرنگار یکی دوتا نیست؛ دردهایش در بین سردرگمی بین اخبار گم میشود و چقدر این قشر مورد اجحاف قرار گرفته است. سختی کارش در هوا، حقوقش بی سر و سامان و کارش هم بی زمان و بی مکان! همه اینها جمعشان میشود خبرنگار!
و در آخر باید گفت برای خبرنگار کوتاه باید نوشت؛ همین هم از سرمان زیاد است که حداقل یک روز از سال، مهم میشویم و پیامک تبریکی دریافت میکنیم! قانع هستیم به همه کوتاهیها و آرزویمان ثبت اخبار خوب است.
هر چند سالی که گذشت تلخ بود؛ از انتشار اخبار شهادت حاج قاسم عزیزمان تا تلفات وحشتناک کرونا بگذریم به دوستان خودمان میرسیم که دیگر در بین ما نیستند. با همه این تلخیها آرزویمان رساندن اخبار خوب به گوش مردم است. لحظه شماریم تا خبر مرگ کرونا را ثبت کنیم.
انتهای پیام/4127
انتهای پیام/