صفحه نخست

آموزش و دانشگاه

علم‌وفناوری

ارتباطات و فناوری اطلاعات

سلامت

پژوهش

علم +

سیاست

اقتصاد

فرهنگ‌ و‌ جامعه

ورزش

عکس

فیلم

استانها

بازار

اردبیل

آذربایجان شرقی

آذربایجان غربی

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

کهگیلویه و بویراحمد

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

هومیانا

پخش زنده

دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
۱۲:۰۲ - ۱۷ مرداد ۱۳۹۹
سفر در دل تاریخ؛

تجربه‌ی نسل‌های قبل از همه‌گیری کووید-19/ آنفلوانزای اسپانیایی، کرونای زمان!

حدود یکصد سال پیش شیوع بیماری همه‌گیر آنفلوانزای اسپانیایی جان‌ میلیون‌ها انسان را در سراسر دنیا گرفت و درس‌هایی را برای بشر به‌جای گذاشت که در شرایط کنونی می‌توان از آن‌ها عبرت گرفت.
کد خبر : 506426

به گزارش خبرنگار حوزه علم، فناوری و دانش‌بنیان گروه دانشگاه خبرگزاری آنا، حدود یک قرن پیش بشر در چنین روزهایی درگیر بیماری دیگری بود که علائمی مشابه به کووید- 19 داشت. آنفلوانزای اسپانیایی، بیماری ویروسی‌ای بود که بشر برای مقابله با آن، هنوز حداقل آمادگی را نداشت. تخمین‌زده می‌شود در آن رویداد بین 50 تا 100 میلیون نفر جان خود را از دست دادند و این یعنی تقریباً 5 درصد از جمعیت جهان در آن روز و البته حدوداً نیم میلیارد نفر به بیماری مبتلا شدند. شیوع شدید آنفلوانزای 1918 بسیار عجیب بود و بسیاری آن را بزرگ‌ترین بیماری همه‌گیر تاریخ می‌نامند.


ریشهٔ این بیماری همه‌گیر از سال 1918 تاکنون موضوع حدس و گمان بوده است. مورخان و دانشمندان فرضیه‌های بی‌شماری را در مورد منشأ، گسترش و پیامدهای آن مطرح کرده‌اند. درنتیجه، بسیاری از ما تصورات غلط در مورد آن داریم. در این گزارش تلاش می‌کنیم به برخی از ابهامات مرتبط با این بیماری و آنچه واقعاً اتفاق افتاده است بپردازیم.



 آیا منشأ همه‌گیری اسپانیا بود؟


بگذارید در ابتدا خیالتان را راحت کنیم. تاکنون هیچ‌کس مدرکی ارائه نکرده است که این آنفلوانزای به‌اصطلاح "اسپانیایی" از کشور اسپانیا سرچشمه گرفته باشد. این برچسب‌گذاری احتمالاً به دلیل شرایط جنگ جهانی اول اتفاق افتاده است.


کشورهای اصلی درگیر در جنگ اصلاً دوست نداشتند بهانه‌ای برای جنگ تبلیغاتی به دشمن دهند و اعتقاد داشتند پخش خبر شیوع این بیماری باعث دلگرمی دشمن می‌شود؛ بنابراین میزان شیوع آنفلوانزا در آلمان، اتریش، فرانسه، انگلستان و ایالات‌متحده اصلاً پوشش خبری داده نشد، در مقابل، اسپانیا که کشوری بی‌طرف بود نیازی نداشت تا شیوع آنفلوانزا را پنهان کند. این سیاست‌ها باعث شد که در بین عموم این تصور غلط به وجود آید که اسپانیا متحمل سنگین‌ترین ضربات از این بیماری شده است و بنابراین بیماری اسپانیایی است. در حقیقت، منشأ جغرافیایی آنفلوانزا تا به امروز موضوع بحث و اختلاف است، گرچه فرضیه‌ها حکایت از شیوع آن از آسیای شرقی، اروپا و حتی کانزاس دارد.


 آیا بیماری ناشی از یک ویروس فوق‌العاده و عجیب‌وغریب بود؟


آنفلوانزای 1918 به‌سرعت شیوع پیدا کرد و در شش ماه اول 25 میلیون نفر را کشت. این باعث شد که برخی فرضیه پایان نسل بشر را مطرح کنند و مورد ماهیت این بیماری مبالغه کنند. البته بی‌شک در کُشندگی این بیماری تردیدی وجود ندارد بااین‌حال مطالعه جدیدتر نشان می‌دهد که خود ویروس، اگرچه کشنده‌تر از سایر انواع بود، اما اساساً با آن‌هایی که باعث ایجاد اپیدمی در سال‌های بعد شدند، ازنظر ساختاری تفاوت فوق‌العاده‌ای نداشت.


در حقیقت بیشترین علت آمار بالای شیوع را باید به ازدحام اردوگاه‌های نظامی و به‌هم‌ریختگی محیط‌های شهری و همچنین تغذیه نامناسب و فقدان بهداشت عمومی در شرایط جنگی نسبت داد. اکنون اعتقاد بر این است که علت اصلی مرگ‌ومیر نیز به دلیل ایجاد عفونت باکتریایی در ریه‌ها و تضعیف آن ناشی از آنفلوانزا بوده است.


آیا میزان مرگ‌ومیر در موج اول همه‌گیری شدید بود؟


درواقع، موج اولیهٔ مرگ‌ومیر ناشی از بیماری در نیمهٔ اول 1918 نسبتاً کم بود. در موج دوم یعنی از اکتبر تا دسامبر همان سال بود که بیشترین میزان مرگ‌ومیر مشاهده شد؛ و موج سوم در بهار سال 1919 کشنده‌تر از اولی بود اما کمتر از موج دوم.


دانشمندان اکنون بر این باورند که افزایش قابل‌توجه مرگ‌ومیرها در موج دوم به دلیل شرایط شیوع نوع کشنده‌تر بیماری است. افراد مبتلابه موارد خفیف در خانه می‌ماندند، اما افراد با موارد شدید اغلب در بیمارستان‌ها و اردوگاه‌ها ازدحام ایجاد می‌کردند و باعث افزایش انتقال نوع کشنده‌تر ویروس می‌شدند.



آیا این ویروس اکثر افرادی که به آن مبتلا شده بودند را کشت؟


در حقیقت، اکثریت مطلق افرادی که به آنفلوانزای 1918 مبتلا شدند زنده ماندند و میزان مرگ‌ومیر در بین بیماران به‌طورکلی حتی در بدترین کشورها به‌طور متوسط از 20 درصد تجاوز نکرد. بااین‌حال، میزان مرگ‌ومیر در گروه‌های مختلف متفاوت بود. در ایالات‌متحده آمریکا، مرگ‌ومیر به‌ویژه در جمعیت بومی آمریکا بسیار زیاد بود، شاید علت این امر عدم ابتلا به انواع گذشتهٔ آنفلوانزا باشد. در بعضی موارد، کل یک جمعیت بومی از بین رفتند!


آیا روش‌های درمانی آن زمان کاری از پیش می‌برد؟


هیچ درمانی خاص ضدویروسی در طول آنفلوانزای 1918 در دسترس نبود. راستش را بخواهید این مسئله هنوز هم تا حدود زیادی صادق است و بیشتر مراقبت‌های پزشکی از بیماری‌های ویروسی به‌جای درمان آن‌ها، بر کنترل اثرات آن‌ها متمرکز می‌شوند.


یکی از فرضیه‌هایی که برای آمار بالای مرگ‌ومیر برمی‌شمارند، ناشی از مسمومیت آسپیرین است. مقامات پزشکی در آن زمان دوزهای زیادی آسپیرین را تا 30 گرم در روز توصیه می‌کردند. امروز، حدوداً چهار گرم حداکثر دوز ایمن روزانه برای این دارو در نظر گرفته می‌شود. دوزهای زیاد آسپیرین می‌تواند منجر به تشدید بسیاری از علائم بیماری ازجمله خونریزی شود.



 آیا مثل امروز، همه‌گیری در صدر اخبار روز بود؟


مقامات بهداشت عمومی، مأموران اجرای قانون و سیاستمداران دلایلی مختلفی داشتند تا از اعلام آمار دقیق آنفلوانزا در سال 1918 به مراجع مختلف مسئول در آن زمان اجتناب کنند و این موضوع به پوشش خبری کمتری نسبت به این بیماری منجر شد.


علاوه بر این ترس از این وجود داشت که افشای کامل تلفات بیماری ممکن است دشمنان را در زمان جنگ جسورتر کند. مسئولان اعتقاد داشتند بدین ترتیب می‌توانند نظم عمومی را حفظ کنند و از ایجاد وحشت جلوگیری کنند. بااین‌حال، بالاخره مقامات دست‌به‌کار شدند و در اوج همه‌گیری، قرنطینه در بسیاری از شهرها اجباری شد و نیروی پلیس برای رعایت قرنطینه به کار گرفته شد.


 آیا همه‌گیری روند جنگ جهانی اول را تغییر داد؟


بعید است که آنفلوانزا نتیجه جنگ جهانی اول را تغییر داده باشد، زیرا مبارزان دو طرف میدان جنگ کمابیش به یک میزان تحت تأثیر آن قرار گرفتند.


بااین‌وجود، شکی نیست که جنگ عمیقاً فعالیت مراجع بهداشتی آن دوره که امکانات به‌مراتب کمتری نسبت به امروز داشتند را مختل کرد. حضور میلیون‌ها سرباز در جبهه‌های جنگ شرایط ایده آلی را برای گونه‌های تهاجمی‌تر ویروس فراهم کرد تا در سراسر جهان گسترش یابند.



آیا واکسیناسیون عمومی و گسترده به همه‌گیری پایان داد؟


همان‌طور که می‌دانیم واکسیناسیون در برابر آنفلوانزا در سال 1918 مورداستفاده قرار نگرفت، زیرا ویروس به‌درستی شناخته‌نشده بود و بنابراین هیچ نقشی در پایان دادن به بیماری نداشت.


قرار گرفتن در معرض انواع قبلی آنفلوانزا ممکن است آمادگی و تحمل‌پذیری را به وجود آورده باشد. به‌عنوان‌مثال، سربازانی که سال‌ها در ارتش خدمت کرده بودند نسبت به نیروهای تازه‌نفس مرگ‌ومیر کمتری را متحمل شدند.


علاوه بر این، یکی از نظریه‌های ویروس‌شناسی می‌گوید ویروس‌های جهش‌یافته باگذشت زمان با میزان کشندگی کمتری تکامل می‌یابند. این فرضیه بر اساس مدل‌های انتخاب طبیعی تأیید می‌شود. ازآنجاکه انواع کشنده‌تر، میزبان خود را به‌سرعت می‌کشند، بنابراین نمی‌توانند به‌آسانی و به‌اندازه انواع خفیف بیماری گسترش یابند.


آیا ژن‌های آن ویروس هرگز توالی یابی شد؟


در سال 2005، محققان اعلام کردند که آن‌ها توالی ژنی ویروس آنفلوانزا 1918 را با موفقیت تعیین کرده‌اند. این ویروس را از بدن یک قربانی آنفلوانزا که در لایهٔ منجمد آلاسکا دفن شده بود، برای توالی یابی استخراج کردند. دو سال بعد و در شرایط آزمون، در میمون‌های آلوده به ویروس علائمی مشاهده شد که در خلال سال 1918 مشاهده‌شده بود.


مطالعات نشان می‌داد که میمون‌ها در اثر واکنش بیش‌ازحد سیستم ایمنی بدنشان به ویروس، به‌اصطلاح "طوفان سیتوکین"(cytokine storm) جان خود را از دست می‌دادند. دانشمندان بر این باورند که همین واکنش بیش‌ازحد سیستم ایمنی، منجر به مرگ‌ومیر بالا در بزرگ‌سالان در سال 1918 شد.



کرونا ویروس و آنفلوانزای اسپانیایی شبیه‌اند؟


اگرچه این دو بیماری هر دو دارای عفونت تنفسی با علائم رایج مانند سرفه و تب هستند، اما آن‌ها به خانواده‌های مختلف ویروس تعلق دارند و مشخصات بالینی، شدت، علائم بیولوژیکی متفاوتی دارند؛ اما تفاوت اساسی دیگر در میزان دانش در مورد این دو بیماری بود؛ در زمان آنفلوانزای اسپانیایی، بیماری آنفلوانزا چندان شناخته‌نشده بود و بدون این دانش، امکان تسکین یا رفع آن امکان‌پذیر نبود. آن‌ها می‌دانستند که با چیزی مسری سروکار دارند، اما به دلیل کوچک بودن قادر به دیدن ویروس‌ها نبودند. این اتفاقاً متعاقباً با به‌کارگیری میکروسکوپ الکترونی امکان‌پذیر شد.


بر اساس مقاله تحقیقاتی دانشگاه استنفورد، در سال 1918، داروهای مختلفی از داروهای شیمیایی جدید گرفته تا روغن و داروهای گیاهی مورداستفاده قرار گرفتند. روند درمانی این بیماری حتی از روند تشخیصش هم گنگ‌تر بود زیرا داروها به‌صورت کورکورانه تجویز می‌شدند و اصلاً مشخص نبود که چه چیزی آثار بیماری را کم می‌کند یا برعکس. ازآنجاکه هیچ داروی ضدویروسی برای درمان این بیماری وجود نداشت و همچنین هیچ آنتی‌بیوتیکی برای درمان عفونت‌های باکتریایی ثانویه موجود نبود، پزشکان به مجموعه تصادفی از داروها با درجات مختلف اثربخشی، مانند آسپرین، کینین، آرسنیک، دیژیتال، استریکنین، نمک اپسوم، روغن کرچک و ید اعتماد می‌کردند.


انتهای پیام/4144/


 


انتهای پیام/

ارسال نظر