برج طغرل، شیر زخمی شهرری + تصاویر
به گزارش خبرنگار فرهنگی آنا، برج طغرل واقع در شهر ری و خیابان ابن بابویه در نزدیکیه آرامگاه شیخ صدوق است که قدمتش به نیمه دوم قرن ششم هجری باز میگردد.
این برج که با مصالحی چون سفیده تخم مرغ و پودر یک نوع سنگ چیزی به نام ساروج، پشم شتر مرغ یا موی بز، آهک و خاکستر زغال ساخته شده (این مواد در آثاری از جمله سی و سه پل، حمام فین کاشان، لوت یزد نیز به کار رفته است) 20متر ارتفاع دارد، همچنین قطر داخلی آن 11 متر، قطر خارجی آن 15 متر و باغ آن 3000 متر است. اگرچه برخی از افراد با شنیدن نام طغرل ذهنشان به سمت طغرل ترک و عثمانی میرود ولی طغرل بیک ایرانی و موسس سلسسله سلجوقیان بوده است.
برج طغرل دو مرتبه مورد مرمت و بازسازی قرار گرفته که یک بار در زمان ناصرالدین شاه به دست حاجی ابوالحسن معمارباشی بوده و آخرین مرمت مربوط به سال 1371 است.
بر اساس بازدید خبرنگار آنا، مرمت پلههای داخل برج به ساخت آن صدمه زده به طوریکه ممکن است به ریزش برج منجر شود به همین دلیل این بادرو به طور کل کاربرد خود را از دست داده و فقط نمایی از آن باقی مانده است و در صورت نیاز رفتن به بام و یا ایجاد مرمت از نردبان و یا داربست استفاده میشود.
در زیر این بنای تاریخی سرداب و یا آبانبار وجود دارد که نشان دهنده صرفهجویی در آب هزاران سال پیش ایرانیان بوده است ولی هدف اصلی ایجاد این سرداب به دلیل سالم ماندن پی این برج و جلوگیری از پوسیدگی آن قسمت از برج که در زیر زمین قرار دارد، است.
برج طغرل نماد شیر است
نماد ایران از قرنها پیش شیر بوده است و این کاملا در ساخت این برج هویدا است: روی سنگفرش شمالی این بنا درست جلوی درب هلالی شکل برج جای پای یک گربهسان به وضوح مشخص است.
درب هلالی بنا، دهان شیر، دندانههای بالای آن، دندانهای شیر و قسمت مثلثی شکل که شبیه فروریختگی است، بینی شیر و در راستای آن و بر سر برج دو کنگره به شکل چشم شیر است.
مهمترین کاربرد طغرلیه
اولین کاربرد و مهمترین آنها، استفاده این برج به عنوان ساعت بوده است. برج طغرل دارای 24 ستون است که نشاندهنده یک شبانهروز است. با طلوع خورشید ساعت شروع به کار میکند و به ترتیب از مشرق ستونها با پرتو نور خورشید روشن میشوند که این یکی از شگفتیهای این بنا است.
شیوه کار کردن این ساعت به این گونه است، هنگامی که پرتو خورشید به طور کامل روی هر کدام از ستونها باشد، آن ساعت از روز است با گذشتن آن ساعت، ستون مورد نظر سایه شده و پرتو خورشید ستون بعدی را کامل روشن میکند.
با غروب خورشید این ساعت با نور مهتاب کار میکند که تشخیص ساعت در شب علمیتر بوده و با علم ستارهشناسی صورت میگرفته است. همچنین هنگام ابری بودن هوا و پشت ابر بودن خورشید و یا شبها در نبود نور مهتاب این ساعت کار نمیکند و یا میتوان گفت که ساعتمان شارژ ندارد.
پژواک صدا
این برج دارای دو درب هلالیشکل است و داخل این دو در فضایی مدور وجود دارد که مرکزیت این بنا، محل سخنرانی بزرگان و شاهان بوده است. مرکزیت این برج به طوری است که با قرار گرفتن در آن صدا، پژواک داده میشود به طوری که گویی چندین میکروفون مقابل سخنران وجود دارد و حتی صدا به بیرون درهای ورودی بنا میرود و با دور شدن از مرکز برج حالت اکو از بین میرود.
دور تا دور دیوار داخل برج فضاهای خالی مربعی وجود دارد که این فضاهای خالی باعث پژواک و برگشت صدا و تهویه هوا و جلوگیری از پوسیدگی برج میشود که در عکس زیر این فضاهای خالی را مشاهده میکنیم.
رصدخانه
کاربرد سوم این برج رصدخانه است و از بام برج برای ستارهشناسی استفاده میشده و نیز گفته میشود که محل دیدبانی جاده ابریشم بوده است.
بر روی دیواره بیرونی این برج دری چوبی مشاهده میشود که به آن «بادرو» گفته میشود و داخل این در راه پلهای بوده که محل عبور و مرور به بام این برج برای دیدبانی و ستارهشناسی بوده است که این راه پله و «بادرو» بعد از دوره قاجار کاربرد خود را از دست داده و دیگر بالا رفتن را غیرممکن کرده است.
از زمین تا در بادرو پله وجود داشته است که بعد از دوره قاجار و کاهش رسیدگی به این بنا، پلهها از بین رفته است.
طغرل پدری مهربان دارد
این بنا با وجود کممهری مسئولان، نگهبانی دارد که با جان و دل و به گفته خودش خون و دل آن را حفظ میکند. وی یازده سال است از طغرل حفاظت میکند و تعصب و حساسیت خاصی روی این بنا دارد و به گفته خودش هم لیدر، هم نگهبان و هم مرمتکار بنا است...
در بدو ورود به برج پیرمردی را دیدم که با خوشرویی خوشآمد گفت و از همان لحظه، شروع به توضیح این بنا کرد، اینکه چقدر با ذوق برج طغرل و تاریخچه و کاربردهایش را تعریف میکند موضوعی بسیار جالب بود.
در زمان بازدید و صحبت چند بازدیدکننده دیگر وارد برج شدند، برایم جالب بود نگهبان از بازدیدکنندگان چنان استقبالی میکرد که گویی مهمان به خانهاش آمده است. وی تک به تک توضیحات و کاربردهای برج را با تواضع کامل ارائه میکرد که همین امر رضایت گردشگران را در پی داشت. این نگهبان دوست داشتنی که از جانبازان دوره جنگ هم است برای هر بازدیدکنندهای چنان با تواضع و ذوق بنا را شرح میدهد که مخاطب ناخواسته غرق در شگفتی بنا میشود.
کلونهای زنانه مردانه
این بنای تاریخی دارای دو در شمالی و جنوبی است که در جنوبی اکثر مواقع بهدلیل نبود جای پارک برای اتوبوسهای بازدیدکننده بسته است بنابراین رفت و آمد از در شمالی در جریان است.
روی درها دو کلون وجود دارد. کلون سمت چپ که صدایی نازک و ظریف دارد مخصوص بانوان است و نشاندهنده این بوده که کسی که در میزند خانم است.
همچنین کلون سمت راست که صدایی بمتر دارد مخصوص مردان است و نشاندهنده این است کسی که در میزند مرد است.
منظره عجیب
با به پایان رسیدن توضیحات و صحبتهای نگهبان برج، بهخاطر گذشته باشکوه و پرافتخار به فکر فرو رفته بودم که منظرهای بسیار عجیب نظرم را جلب کرد و آن هم این بود که روی دیوار باغ آجرهایی چیده شده که هیچ شباهتی به آجرهای مرمت شده دوره قاجار ندارد، رو به نگهبان بنا کردم و پرسیدم این خانه است؟ پیرمرد آهی کشید و گفت بله دخترم این خانه بعد از انقلاب ساخته شده و همینطور که میبینی بافت تاریخی را بر هم زده است.
نمیدانستم در دل بخندم و یا به بیفکری برخی از مردم و مسئولان تاسف بخورم یعنی نمیشد که آن خانه با فاصله پنج متری و یا حداقل دیوار به دیوار ساخته میشد؟ ساخت خانه روی دیوار یک بنای تاریخی ثبت شده در میراث فرهنگی چه توجیه عقلانی میتوانست داشته باشد؟
نگهبان در سخنانش به این مورد اشاره کرد که هروقت توریستی به این برج میآید و این ساخت را میبیند تعجب میکند و میپرسد این است ساخت و معماری جدید ایرانیان؟!
نگاهی حتی گذرا به عکس زیر بیانگر تمامی حرفهای گفته و نگفته است، فقط با یک نگاه به آجرهای بالا و آجرهای پایین میتوانیم فرق معماری دوره قاجار که مربوط به مرمت این بنا بوده و معماری چند سال پیش را به طور محسوس حس کنیم.
هنوز از شوک ساخت بی منطق این بنا در نیامده بودم و مشغول قدم زدن در فضای سبز این بنا بودم که دوباره چشمم خیره ماند.
این بار چشمانداز خیلی عجیبتری دیدم و آن هم این بود که مسجد هم به همان شیوه و با همان بینظمی روی دیوار باغ این آثار باستانی ساخته شده بود. به سراغ نگهبان مهربان برج رفتم با مطرح شدن این موضوع، لبخندی زد و گفت: «ای دختر کجای کاری؟! چند سال است که این اثر قرار است به ثبت جهانی برسد و این خانه و این مسجد که ما خاک پایش هم هستیم یک چالش شده که حالا شهرداری و سازمان میراث حیران ماندهاند که چه کنند چراکه نه میشود از ثبت جهانی گذشت و نه میشود مسجد را خراب کرد.»
گزارش از نیلوفر فلاح
انتهای پیام/