صفحه نخست

آموزش و دانشگاه

علم‌وفناوری

ارتباطات و فناوری اطلاعات

سلامت

پژوهش

علم +

سیاست

اقتصاد

فرهنگ‌ و‌ جامعه

ورزش

عکس

فیلم

استانها

بازار

اردبیل

آذربایجان شرقی

آذربایجان غربی

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

کهگیلویه و بویراحمد

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

هومیانا

پخش زنده

دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
۰۰:۰۲ - ۰۹ مرداد ۱۳۹۹
آنا گزارش می‌دهد؛

تعرض به هواپیمای ایرانی ضعف آمریکایی‌ها را اثبات کرد/ لزوم برتری بر آمریکا در جنگ نرم

یک کارشناس امور بین‌الملل گفت: تعرض جنگنده‌های آمریکایی به هواپیمای مسافربری ایرانی نه‌تنها تأمین‌کننده منافع واشنگتن نخواهد بود، بلکه با از بین بردن قدرت نرم، کاخ سفید را برای بسط هژمونی خود و حفظ آن دچار مشکل خواهد کرد.
کد خبر : 504750

به گزارش گروه بین‌الملل خبرگزاری آنا، محمد یوسفی؛ حادثه‌ای که در خاک سوریه برای پرواز مسافربری 1152 ماهان به وقوع پیوست، نه از سر قدرت ایالات متحده بلکه نشانه‌ای از ضعف بود. گرچه ارتش آمریکا بر مبنای آمارها قدرتمندترین ارتش دنیاست، ولی به نظر می‌آید به تبع سیاست‌های پر حاشیه دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور این کشور که در شکننده‌ترین حالت خویش در برهه کنونی قرار گرفته، در حال تکرار خط‌مشی اشتباه است.


فضای حاکم بر روابط بین‌الملل نشئت‌گرفته از قدرت است و نه حقوق بین‌الملل، اما باید این نکته را یادآور شد که ایالات متحده با ادبیات «حمایت از حقوق بین‌الملل» بود که توانست هژمونی آمریکایی را نه‌تنها در قالب قدرت سخت، بلکه بر مبنای به‌کارگیری قدرت نرم در اذهان عمومی جهانیان شکل دهد؛ یعنی همان‌طور که «جوزف نای»، پژوهشگر علوم سیاسی آمریکا مطرح می‌کند، ایالات متحده با تلفیق قدرت نرم و سخت برای دیکته کردن هژمونی از ابزار قدرت هوشمند بهره برد و به نظر می‌آید عمده دلیل موفقیت آمریکا در ادوار گذشته استفاده از همین ره‌آورد بوده است.




بیشتر بخوانید:


تعرض آمریکا به هواپیمای ایرانی توطئه مشترک آمریکا و رژیم صهیونیستی است




با به قدرت رسیدن چهل و پنجمین رئیس‌جمهور آمریکا، دونالد ترامپ، این سیاست دچار تغییر شد؛ یعنی قدرت هوشمند آمریکایی جای خود را به نمایش عریان قدرت داد. تکیه ترامپ بر این موضوع گرچه شاید در کوتاه‌مدت توانسته باشد منافعی را برای آمریکا آن هم در زمینه اقتصادی به همراه داشته باشد، ولی در بلندمدت نتیجه معکوسی برای واشنگتن خواهد داشت، زیرا ترامپ در عمل نقاب از چهره آمریکایی‌هایی برداشت که سال‌ها خود را به‌عنوان اصلی‌ترین حامی حقوق بین‌الملل و حقوق بشر معرفی و حتی تجاوزهای نظامی خود به سایر سرزمین‌ها را در همین چهارچوب تفسیر می‌کردند.



دونالد ترامپ با خروج از پیمان‌های بین‌المللی ازجمله معاهده آب‌وهوایی پاریس، پشت پا زدن به قراردادهای بین‌المللی و نادیده انگاشتن قطعنامه‌های شورای امنیت سازمان ملل متحد فضا را به سمتی دیگر هدایت کرد؛ به سمتی که دیگر آمریکا نه مدافع حقوق بشر و بین‌الملل، بلکه عنصری تلقی می‌شود که می‌تواند در تقابل با آن قرار گیرد و حتی در آینده، خود را به‌عنوان چالشی در این زمینه مطرح کند. این موضوع پس از اعتراضات گسترده اخیر آمریکا نه‌تنها برای مردم این کشور، بلکه برای سایر ملل جهان نیز جلوه کرده است.



ترامپ نشان داد ایالات متحده برای کسب منافع خویش نه‌تنها می‌تواند منافع سایر اعضای جامعه جهانی را قربانی کند، بلکه قربانیان این رویکرد می‌توانند از جنس آمریکایی باشند. 



شعاع کسب قدرت و منفعت‌طلبی ترامپ می‌تواند دربرگیرنده مساحتی به وسعت کل جامعه آمریکایی باشد. از این‌رو تعرض دو جنگنده آمریکایی به یک پرواز مسافری ایرانی می‌تواند تکرار همان اشتباهی باشد که در قتل «جورج فلوید»، جوان سیاه‌پوست آمریکایی رقم خورد. آمریکایی‌ها با این عمل خود نشان دادند برای حفظ و مانور قدرت حاضرند به هر عملی روی بیاورند، حتی اگر آن عمل برخلاف گفته خودشان نه تهدیدکننده و در برخورد با رژیمی سیاسی، بلکه تهدیدکننده زندگی مردمان و شهروندان عادی باشد.



تظاهرات آمریکایی‌ها در اعتراض به قتل جورج فلوید


به نظر می‌آید پس از اعلام سفر سردار سرلشکر محمد باقری، رئیس ستادکل نیروهای مسلح به دمشق و تحویل سامانه سوم خرداد که کارآمدی خود را با ساقط کردن پهپاد آمریکایی «گلوبال هاوک» اثبات کرد، آمریکایی‌ها به فکر خلق سناریوی هواپیمای اوکراینی دیگری بودند تا به این وسیله شکستی را جبران کنند که به علت استقرار این سامانه دفاعی بخشی از حریم هوایی سوریه را از دست داده بودند؛ لذا این حرکت بیش از آنکه حاکی از قدرت آمریکایی‌ها باشد نشان‌دهنده استیصال نیروهای آمریکایی است.


این همان نقطه‌ای است که دستگاه سیاست خارجی ایران و رسانه‌های کشورمان باید آن‌را پررنگ کنند. بعید است طرح شکایت ایران در زمینه تعرض جنگنده‌های آمریکایی به هواپیمای مسافربری ایرانی در مجامع حقوقی راه به جایی ببرد، زیرا داوری عادلانه در عرصه بین‌الملل وجود ندارد یا حتی اگر داوری صالح تحقق یابد، متأسفانه در قبال ایالات متحده ضمانت اجرایی نخواهد داشت.



شکایت و پافشاری بر موضوع حق ایران می‌تواند پیروزی دیگری برای کشورمان در عرصه جنگ نرم باشد، عرصه‌ای که واشنگتن پس از روی کار آمدن ترامپ در آن نه‌تنها نتوانسته است قدرتمند ظاهر شود، بلکه به پاشنه آشیلی برای ایالات متحده تبدیل شده است. باید این امر را اثبات کرد ایران صلح بین‌الملل را تهدید نمی‌کند تا برای مقابله با آن جامعه جهانی نیازمند ائتلافی بین‌المللی برای حفاظت از کشتیرانی در خلیج‌فارس و تنگه هرمز باشد. بلکه این آمریکاست که در تقابل با امنیت و صلح در فضای غرب آسیا قرار گرفته است. 


در پایان باید گفت این‌گونه حوادث نه‌تنها تأمین‌کننده منافع واشنگتن نخواهد بود، بلکه با از بین بردن یکی از دو لبه‌ قیچی قدرت آمریکایی یعنی قدرت نرم، آمریکا را برای بسط هژمونی خود و حفظ آن دچار مشکل خواهد کرد، زیرا دیگر افکار عمومی جهان آمریکا را ناجی صلح و حافظ آن نمی‌بینند، بلکه آن‌را به منزله تهدید و چالش می پندارند. 


انتهای پیام/4106/4033/پ


انتهای پیام/

ارسال نظر