صفحه نخست

آموزش و دانشگاه

علم‌وفناوری

ارتباطات و فناوری اطلاعات

سلامت

پژوهش

علم +

سیاست

اقتصاد

فرهنگ‌ و‌ جامعه

ورزش

عکس

فیلم

استانها

بازار

اردبیل

آذربایجان شرقی

آذربایجان غربی

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

کهگیلویه و بویراحمد

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

هومیانا

پخش زنده

دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
۱۰:۳۳ - ۰۴ مرداد ۱۳۹۹
یادداشت/ محمد سعید مدنی؛

مشکلات، حل‌شدنی است، اگر...

محمد سعید مدنی طی یادداشتی در روزنامه کیهان نوشت: رمز پیروزی انقلاب اسلامی ایران و همچنین پایداری و تداوم آن با همه دشمنی‌ها و مانع تراشی‌ها و دشواری‌ها و... «وحدت کلمه» بود.
کد خبر : 503790

به گزارش گروه رسانه‌های دیگر خبرگزاری آنا، محمد سعید مدنی طی یادداشتی در روزنامه کیهان نوشت:  1- «مردم از مجلس و دو قوه دیگر انتظار بیان حق و پیگیری آن را دارند و به شدت با مجادله وگریبانگیری و تشنج میان قوا مخالف هستند... همه بدانند فضای منازعه در رئوس دستگاه‌ها برای افکار عمومی زیان بخش و ناراحت‌کننده است...»(ازبیانات رهبر معظم انقلاب در ارتباط تصویری با نمایندگان مجلس یازدهم.)



۲- رمز پیروزی انقلاب اسلامی ایران و همچنین پایداری و تداوم آن با همه دشمنی‌ها و مانع تراشی‌ها و دشواری‌ها و... «وحدت کلمه» بود. همان بود که در جمله کوتاه و گویای «همه با هم» که بارها از زبان بنیانگذار و رهبر کبیر انقلاب اسلامی شنیده می‌شد، و در صحنه جامعه عینیت می‌یافت.


همان که جزو «سنت‌های الهی» حاکم بر تاریخ و روزگار است، سنت‌هایی تغییر ناپذیر که در هر عصر ونسلی ثابت و عملی هستند. پیروزی و توفیق همیشه با اتفاق و وحدت حاصل می‌شود وتفرقه و اختلاف، منشا همه ناکامی‌ها و شکست هاست.



۳- شعارآشنا والبته شوم و ویرانگر «تفرقه‌بینداز و حکومت کن»، هرگز در مرحله شعار متوقف نمانده و در عمل حربه وتاکتیک موثری بوده است که همواره و همه جا از جمله در کشور ما قدرت‌های سلطه جو واستعماری از آن در جهت نیل به اهداف تجاوزگرانه خودبهره‌های فراوان برده‌اند.


با همین حربه تفرقه بود که مسیر و هدف قیام‌ها و حرکت‌های انقلابی مردم ایران حداقل در یکصد وپنجاه سال اخیر که برای کسب عزت ملی و آزادی و عدالت برپا کرده سر از کجراهه درآورده است.قیام معروف و موسوم به مشروطه را که بااهداف کاملا روشن و همه فهم و با وحدت و همدلی اقشار مختلف مردم در تهران و شهرهای بزرگ به رهبری علمای دین در آستانه پیروزی نهایی بود، به لطائف‌الحیل و خاصه حربه‌های تفرقه افکنانه(مثل علم کردن همین کلمه مشروطه والقای آن به عالم و عامی به عنوان هدف اصلی قیام در جریان بست نشینی در سفارت انگلیس) از مسیر اصلی خود منحرف کردند و... آنگاه با راه انداختن دسیسه‌ها و اقدامات پیاپی و مخربی مثل قرارداد۱۹۰۷،‌اشغال بخش‌هایی از خاک ایران مثل آذربایجان و شهر تبریز توسط روس‌ها وبه تحریک انگلیسی‌ها و...آن قیام مردمی را چنان از مسیر اصلی خود منحرف کردند که از یکسو پیشتازان نهضت را یا چون شیخ فضل الله نوری به دار آویختند و سید عبدالله بهبهانی را ترور کردند و... آخوند خراسانی را در آستانه حرکت علمای نجف به سوی ایران برای مبارزه با اتحاد نامبارک استبداد و استعمار به طرز مشکوکی به قتل رساندند و...یا چون مرحوم طباطبایی و نایینی سرخورده و منزوی ساختند واز سوی دیگر خوانین و فئودال‌های جنوب و شمال و تحت الحمایه انگلستان را به عنوان فاتحان تهران و قهرمان آزادی معرفی کردند و مستبدین و عناصر وابسته به اجانب مثل عین‌الدوله و... را نه تنها کیفر ندادند که بر مسند وزارت و وکالت هم نشاندند و... نتیجه نهایی هم دیکتاتوری رضاخان وحاکمیت رژیم سرتا پا وابسته پهلوی بر کار و بار این ملک و ملت شد! و... یا در جریان نهضت ملی شدن نفت باز هم غارتگران متمدن‌نما! با حربه تفرقه کار خود را به پیش بردند.


وقتی رهبران نهضت ملی شدن نفت غفلت کردند و ناخواسته در ورطه دام تفرقه اجانب غلتیدند، آن وقت شرایط برای کودتا و انحراف نهضت و جایگزینی شاه دیکتاتور ووابسته با شاهی ضعیف و فراری فراهم شد.



4-تکلیف بیگانگان و چپاولگران روشن است.‌آنها بر خلاف ژستی که می‌گیرند و اداهایی که در می‌آورند و شعارهایی که در‌باره متمدن‌شدن و آزادی و پیشرفت سایر کشورها می‌دهند، هرگز راست نگفته و نمی‌گویند و با علمی‌ترین روش‌ها و پیچیده‌ترین ترفندها وتاکتیک‌هایی که در چنته دارند در این راه (عقب نگه داشتن دیگران و پیشروی وپیشرفت خودشان)بی امان تلاش می‌کنند.


آنها دشمن حرکت‌های اصیل مردمی واستقلال خواهانه هستند و اگر در این باره شعار داده و ژست همراهی می‌گیرند برای آن است که مثل ماجرای مشروطیت در بزنگاه‌های حساس، اصل حرکت و نهضت را به انحراف بکشانند و اجازه ندهند آن حرکت ملی، به نفع ملت تمام شود.


یکی از ایران شناسان در خدمت سیاست‌های استعماری انگلیس(ادوارد براون)در همان زمان در کتاب خود چنین می‌نویسد «ایرانی قادر است بنیان زندگی خود را بر بنیان مشروطه‌گری بنا کند... ولی من تصور نمی‌کنم که هیچ پژوهشگر با انصاف تاریخ ده پانزده سال اخیر ایران بر این باور باشد که بیگانگان هرگز به مشروطه ایران فرصت پیشرفت و موفقیت دادند...». تاریخ معاصر ایران در این باره شواهد زیادی در برگ‌های خود به ثبت رسانده است....



۵- کارنامه سلطه‌گران و متجاوزان معلوم است.ماهیت دولت‌های بدکار و تروریستی مثل آمریکا هرچقدر می‌گذرد بر ملت‌ها بیشتر روشن می‌شود و بی‌گمان در افشای چهره واقعی این دیوِ فرشته نقاب! ،ملت مسلمان و بیدار ایران با انقلاب بزرگ و تاریخی خود نقش عمده و غیر قابل انکاری دارد، آنچه در این میان باعث حیرت و سؤال است رفتار بهت زده و بلاتکلیف بعضی از کسانی است که از جانب این مردم و درفضای این کشور انقلابی و به اسم و با شعار دفاع از آرمان‌های انقلاب اسلامی ردای مسئولیت برتن کرده ودر این باره حتی سوگند یاد کرده وبعضا مدیریت جایگاه‌های حساسی را هم برعهده‌دارند اما در عمل گویا از سیاره دیگری آمده اند، تاریخ این مرزو بوم وحداقل تاریخ دویست ساله اخیر را نمی‌شناسند.‌


گویا خبر ندارند قدرت‌های سلطه‌گر غربی در خلال این دوران به دستیاری دولتمردان واداده و سست عنصر ایرانی و حاکمان مستبد چه بر سر این ملک و ملت آورده‌اند و... گویی اتفاقات همین سه، چهار ساله اخیر را هم از یاد برده‌اند که چگونه رئیس‌جمهور لمپن و تروریست آمریکا در کمال وقاحت و جلوی چشم جهانیان و بر خلاف همه قوانین بین‌المللی و توافقات جهانی خط بطلان بر معاهده‌ای بین‌المللی چون«برجام» کشیدو... با این همه جای تعجب وتاسف است که بعضی از افراد صاحب‌منصب هنوز چشم به دست و دهان این قدرت‌های زیاده‌خواه و چپاولگر دارند که گوشه چشمی برای مذاکره نشان دهند.قدرت‌هایی که بارها نشان داده‌اند اهل مذاکره وگفت‌وگوی منطقی و محترمانه نیستند و جز زبان زور نمی‌فهمند و با به خطر افتادن گوشه‌ای از منافع نامشروع خود سرآسیمه چهره واقعی خود را نشان می‌دهند و برایشان مفاهیم و شعارهایی مثل انسانیت و حقوق بشر و قوانین بین‌المللی و... پشیزی ارزش ندارد واگر لازم باشداز به آتش کشیدن همه دنیا ابایی ندارند. بر پا نمودن دو جنگ بزرگ جهانی که محرک و علت اصلی آن چیزی جز رقابت‌های استعماری نبود، و کشته شدن نزدیک به صدمیلیون انسان در سراسر جهان و برجای گذاشتن ویرانی‌ها و...اوج‌نمایش توان و ظرفیت ضدبشری و منفعت پرستی این قدرت‌های شیطانی است.



۶‌- دلسرد کردن و نومیدساختن مردم از انقلابی که خود برپاکرده و جدا کردن آنها از نظامی که خود به آن رای داده و چهل ویکسال است زنان و مردان این مرز‌و‌بوم با شجاعت و ایثار پای آن ایستاده‌اند، هدف بزرگ دشمنان زخم خورده و قافیه باخته است که برای رسیدن به آن از دست زدن به هیچ جنایت و خباثتی، از جنگی نابرابر و طولانی گرفته تا... ترور و تحریم و... ابانداشته‌اند.


رهبر انقلاب اسلامی در نوبت‌های مختلف در این باره تاکید و هشدار داده اند: «...آنها(دشمنان) می‌گویند تکیه‌گاه نظام جمهوری اسلامی به این مردم است.


اگر توانستیم این مردم را از نظام جمهوری اسلامی جدا کنیم، قدرت مقاومت از نظام جمهوری اسلامی گرفته می‌شود.» فشارهای شدید و در بسیاری از موارد، عجیب و سؤال برانگیز که امروز در عرصه اقتصاد و بر زندگی و نان و معیشت مردم وارد می‌کنند از این منظر باید نگاه و تحلیل شود.


بدون تردید و به گواه سابقه و تجربه در این هجمه اقتصادی باز هم ترفند و توطئه دولت‌های سلطه‌گر و استکباری در میان است که اگر با همدستی و همکاری آگاهانه یا ناآگاهانه عناصر خائن وسست عنصرداخلی همراه نشود هرگز به جایی نخواهد رسید واگر امروز وضع چنین است باید باور کنیم که این شراکت شوم و این همدستی ویرانگر در بعضی از جاها به ویژه حوزه‌های اقتصادی‌اتفاق افتاده و مشغول پیاده کردن پروژه ضدایرانی و ضد انقلابی هستند.



۷-در چنین اوضاع و احوالی چنگ زدن به ریسمان وحدت و همدلی به پیروی از پیامبری که با شعار «انماالمومنون اخوه» (که یک توصیه و اصل قرآنی است) منادی وحدت و برادری در میان امت تازه تاسیس اسلام و حرکت شتابان آن به سوی ایجاد یک تمدن خیره‌کننده و برتر بود و با تاسی به امامی که پس از رحلت پیامبر اعظم(ص) در شرایطی که جامعه نوپای اسلامی در معرض توطئه‌ها و فتنه‌های حساب‌شده بود، «بنیانگذار وحدت» شد و در این راه با گذشت از حق خداداده خویش، چه رنج‌ها و ناملایمات و سختی‌ها که تحمل نکرد، مهم‌ترین وظیفه کسانی است که دل درگروی اسلام و انقلاب دارند و مدعی ایراندوستی و خدمتگزاری به مردم هستند.


این وظیفه بر دوش یکایک آحاد این جامعه سنگینی می‌کند اما به طور طبیعی وظیفه کسانی که در این وآن قوه و هرجای دیگر ردای مسئولیت به تن کرده‌اند بیشتر است.اینان باید با پرهیز از هر کلام و رفتاری که «دشمن شادکن» و مصداق تضییع «حق الناس» است با وحدت حول آرمان‌های خلل‌ناپذیر انقلاب و پایبندی عملی به رهنمودهای حکیمانه و توصیه‌های مشفقانه و رهگشای رهبری انقلاب، وظایف حساس خود را به بهترین وجه عمل نمایند.


بر مدیران و مسئولان در دولت و مجلس و قوه قضائیه است که با در نظر گرفتن «ظرفیت‌ها و واقعیت‌های کشور» و «برخوردهای متین و خردمندانه و قوی و قابل توجه» به «تعامل و هم‌افزایی» و تقویت روحیه خودباوری و اعتماد به نفس در خود و میان جامعه به جنگ مشکلات ساختاری و تحمیلی بروند و با روش‌های انقلابی و جهادی آن‌، چنانکه در فرهنگ سراسر منطقی اسلام، انقلاب و جهاد تعریف شده است و بالاخره با استفاده بهینه از «بنیه قوی و ظرفیت‌های مادی کشور» و «توانایی‌های معنوی و ایمانی ملت» به حل و رفع هرچه بیشتر و بهتر آنها اقدام کنند.


این مطمئن‌ترین و تنها راهی است که این ملک و ملت برای حل مشکلات و حرکت به سوی تحقق اهداف متعالی و تمدن ساز خود در اختیار دارد،راهی که اگر همت و اراده بیش از پیش برای پیمودن آن میدانداری کند آن وقت بدون تردید این نوید همیشگی رهبر انقلاب که اخیرا خطاب به مجلسیان بر آن تاکید شده است، محقق خواهد شد«... اطمینان داریم که همه مشکلات موجود قابل حل است و مجلس باید با اولویت بندی مسائل و پرهیز از حاشیه سازی و نیز کار مخلصانه برای مردم در روند حل مشکلات، تاثیر محسوس بگذارد...»


 


انتهای پیام/


انتهای پیام/

ارسال نظر