صفحه نخست

آموزش و دانشگاه

علم‌وفناوری

ارتباطات و فناوری اطلاعات

سلامت

پژوهش

علم +

سیاست

اقتصاد

فرهنگ‌ و‌ جامعه

ورزش

عکس

فیلم

استانها

بازار

اردبیل

آذربایجان شرقی

آذربایجان غربی

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

کهگیلویه و بویراحمد

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

هومیانا

پخش زنده

دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
۱۱:۲۰ - ۱۵ تير ۱۳۹۹
بیابانکی در جلسه نقد کتاب «تفسیر آه»:

ستایش معشوق‌گونه معصومین (ع) در شعر آیینی خطاست

همزمان با روز قلم، محفل ادبی ارغوان با برگزاری نشست نقد و بررسی کتاب «تفسیر آه» و به دبیری فریبا یوسفی آغاز به کار کرد.
کد خبر : 499721

به گزارش گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری آنا، همزمان با روز قلم، اولین جلسه از نشست‌های نقد کتاب شعر با نقد و بررسی کتاب «تفسیر آه» نوشته محمدحسین ملکیان با حضور سعید بیابانکی و با اجرای فریبا یوسفی توسط محفل ادبی ارغوان در فضای مجازی برگزار شد. این محفل در راستای سیاست‌های اداره کل کتابخانه‌های عمومی استان تهران مبنی بر گسترش محافل ادبی در سطح استان و شهر تهران و با هدف گسترش عدالت فرهنگی، استفاده از ظرفیت‌های ادبی استان و بروز و ظهور استعدادهای ادبی جمعیت بومی مناطق و شهرستان‌های استان راه اندازی شده است.


مضمون سازی و بیان غیرمستقیم، ویژگی «تفسیر آه»


در این نشست سعید بیابانکی با تاکید بر قوت محتوا و ساختار اشعار «تفسیر آه» گفت: شعرهای ملکیان در هیچ حوزه ای شباهتی به شعرهای قبلی خود و یا حتی به هم نسلانش ندارد؛ به ویژه در این کتاب که یک مجموعه شعر آیینی است و در هر سه زمینه مرثیه، منقبت و مدح دارای اشعار قوی است.


بیابانکی با اشاره به نسبت بیان شعر و دریافت مفاهیم از سوی مخاطب، گفت: ذات شعر ایجاب می کند که نسبت به معانی و مفاهیم دارای بیان غیر مستقیم باشد؛ هرچقدر که این اشارات غیرمستقیم تر باشند شنونده و خواننده خودش را در کشف و در یافتن مفاهیم شریک می داند و شریک می بیند.


وی با بیان اینکه در شعر آیینی هر چه بیان غیرمستقیم تر باشد، وجه هنری آن بارزتر است، گفت: مبنای کتاب «تفسیر آه» چه به صورت مرثیه و چه منقبت، بیشتر براساس مضمون سازی در حوزه اعتقادی و مذهبی ما شکل گرفته است. ملکیان با مضمون سازی‌های هنرمندانه در اشعارش به مضمون سازی‌های همچون سبک هندی و عراقی و یا مضمون سازی‌های صائب، حافظ یا سعدی نزدیک شده و این خیلی ارزشمند است.


ستایش معشوق‌گونه معصومین(ع) در شعر آیینی خطاست


بیابانکی با بیان جریان ستایش معشوق در سبک‌های مختلف شعری گفت: اگر به صورت تاریخی نگاه کنیم در دوره سبک خراسانی، معشوق در شعر فارسی ممدوح بوده یعنی کسی که او را می ستوده‌اند؛ در دوره‌های بعد در قصائد، پادشاهان ممدوح بودند و شاعران، پادشاه را که یک انسان عادی بوده به جهت قدرت، هیمنه و هیبت ستایش می کردند که بزرگ بودن قدرت و هیبت شان را نشان دهند و در کل اغراق یکی از ویژگی‌های آن دوره است. در سبک عراقی نیز شاعران به ستایش معشوق و بیان زیبایی‌های ظاهری او پرداختند.


بیابانکی کم بودن ستایش معشوق‌گونه در «تفسیر آه» را از ویژگی‌های خوب کتاب برشمرد و گفت: در دوره‌ای که شعر آیینی و مذهبی ما رشد کرده، این گونه مضمون سازی‌ها وارد شعر آیینی شده که خطایی بزرگ است؛ چرا که ستایش زیبایی ظاهری و قد بلند داشتن و چشمان زیبا و موی مشکی داشتن برای انسان‌های عادی شاید فضیلت باشد ولی برای معصومین(ع) فضیلت نیست و فضیلت‌های دیگری را باید به کار ببریم. خوشبختانه استفاده از نشانه‌های معشوق برای معصومین(ع) در این کتاب کم است.


وی با بیان اینکه هر کتابی به ویژه مجموعه شعر که شعرهای متنوعی در آن است هم شامل شعر خوب هم شعر متوسط هم شعر ضعیف بوده و این یک چیز طبیعی است، گفت: خود دیوان حافظ که یک دیوان کاملا منقح است و خودش هم حواسش بوده که آثار متوسط و ضعیف را نابود کند و منتشر نکند در آن هم می شود این چیزها را پیدا کرد و کاملا چیز طبیعی است.


بیابانکی با بیان اینکه در این مجموعه هم شعرهای خوب فراوان بوده و طبیعتا شعرهایی نیز هست که نسبت به بقیه قوت چندانی ندارد، افزود: من آنچه که از شعرهای این کتاب دریافت کردم این بود که بخشی از شعرهای این کتاب محصول جشنواره‌های ادبی است یعنی شاعر ناخودآگاه سراغ سرودن آنها نرفته و گاهی با یک دانش قبلی شعر را سروده است.


بیابانکی با اشاره به وجود شعرهای خوب و شعرهایی با قوت ادبی کمتر در این کتاب تصریح کرد: بخشی از شعرهای این کتاب محصول جشنواره‌های ادبی است یعنی شاعر ناخودآگاه سراغ سرودن آنها نرفته و گاهی با یک دانش قبلی شعر را سروده است. در این شعرها ملکیان سعی کرده است مضمونی که از پیش تعریف شده را به عنوان یک تلنگر فرض کند نه هدف. صرفا سرودن برای جشنواره‌ها را یک تلنگر در نظر گرفته و آثار خوبی آفریده است.


موفقیت ملکیان در نو بودن فضاها و محتوای اشعار است


شاعر معاصر کشورمان با اشاره به انواع نقد شعر گفت: یک شکل آن نقد انجمنی است که تعدادی از شاعران، ادیبان یا علاقه مندان به شعر در آن حضور دارند و به نقد موشکافانه اشعار شاعر می پردازند ولی وقتی که شعر از مدل انجمنی خارج شد و به یک کتاب به عنوان کارنامه فعالیت‌های چند ساله یک شاعر تبدیل شد دیگر به جزئیات شعر نمی پردازیم و معمولا درباره کلیات باید حرف بزنیم. کار منتقد در نقد کتاب این است که نقاط قوت و ضعف شاعر را برجسته کند زیرا شاعر آنقدر انسان زیرک و تیزهوشی است که متوجه پیام منتقد می شود؛ من معتقدم که عمده موفقیت ملکیان در این کتاب این است که فضاها و مطالب تازه ای دارد.


وی ادامه داد: گریاندن مخاطب که از آسیب‌های شعر آئینی و مذهبی به حساب می آید، کمتر در این کتاب دیده می‌شود و شاعر تلاش کرده مخاطب را به فکر وادارد؛ این فکر گاهی برای کشف مفاهیم و مضامینی است در ابیات و شعرها استفاده کرده، گاهی برای بیدار کردن تخیل مخاطب است، و گاهی هم واقعا مفاهیم و مضامینی بیان شده که ممکن است مخاطب با یکبار خواندن آن متوجه نشود.


بیابانکی در بیان دیگر نقاط ضعف و قوت کتاب گفت: مضمون سازی در کل فضای شعر و راحتی رمزگشایی فضای شعر از نقاط قوت این کتاب است البته در جاهایی از کتاب نیز واج آرایی‌های زائدی انجام شده و مضمون‌سازی‌ها به بازی با کلمات تبدیل شده است که از نقاط ضعف آن محسوب می شود.


در پایان فریبا یوسفی با اشاره به جزئیاتی از اشعار کتاب، گفت: ملکیان در استفاده از آیات، احادیث و تضمین شعر شاعران در مجموعه اش به طور خاص عمل کرده و هر شعری به یک حدیث یا عبارت کوتاهی از یک حدیث یا آیه و گاهی هم شعر برخی از شاعران بزرگ، آراسته شده است؛ که از جمله قوت اثر و نشانه تسلط، مطالعه شاعر و حضور ذهن قوی در لحظه سرودن است.


در این برنامه محمدحسین ملکیان به خوانش یکی از اشعار کتاب «تفسیر آه» با موضوع امام هشتم امام رضا(ع) پرداخت:


گریه‌ام در حرم از روی پریشانی نیست
که پریشانی از آداب مسلمانی نیست


در طوافند چنان موج کبوترهایت
که در این سلسله انگار پریشانی نیست


دست خالی است کسی که به حرم می‌آید
دم در هیچ نیازی به نگهبانی نیست


در معطل شدن و دست رساندن به ضریح
لذتی هست که در سجده طولانی نیست


شمس تبریز مراد دل مولاناهاست
در دل ما که به جز شمس خراسانی نیست


روی هر پله صحن‌ تو نشستم گفتم
چیست این سنگ اگر تخت سلیمانی نیست


گریه کردم که بدانند همه، از من و تو
هیچ‌یک اهل نظربازی پنهانی نیست


حاجتی دارم و ناگفته بماند بهتر
چون که روی طلب آنچه تو می‌دانی نیست


انتهای پیام/4028/


انتهای پیام/

ارسال نظر