کسب کرسی یک نگاه آرمانی است/در رشته های پرمدال سرمایه گذاری نکردیم
به گزارش خبرنگار گروه ورزشی خبرگزاری آنا، صالحی امیری رئیس کمیته ملی المپیک در برنامه ورزش بدون ویرایش از رادیو گفتگو در مورد مسائل کلان ورزش و مشکلات پیش روی ورزشکاران صحبت کرد. در ادامه صحبتهای را می خوانیم:
شما از ابتدای حضور در کمیته ملی المپیک در مورد تدوین برنامه استراتژیک بر اساس محور اصلی که چشم انداز به ورزش از صحبت کردید این برنامه به کجا رسیده است؟
اساساً دو رویکرد مدیریتی داریم؛ رویکرد اول روزمرهگی است که متاسفانه بخش زیادی از مدیریت ما گرفتار آن هستند. همچنین رویکرد نزدیکبینی و کلان به مسائل نیز مطرح است. نگاه ما مبتنی بر استراتژیک و نقشه راه بود که بتواند مسیر را برای ما مشخص کند. طبیعتاً همه کسانی که در حوزه مدیریت تجربه و دانش دارند در جهان امروز نگاه استراتژیک را تجویز می کنند.
مدیر باید دارای یک رویکرد استراتژیک و کلان نگر نسبت به آینده خود داشته باشد.ما نمیتوانیم در یک نهاد بین الملل دچار روزمرگی شویم. ابتدا یک برنامه پنج ساله استراتژیک نوشته ایم و هم اکنون در حال مقدمات نوشتن یک برنامه بیست ساله هستیم و معتقدیم ورزش ایران اگر بناست در آسیا هدفش رسیدن به قله باشد و در دنیا جزو ۱۰ قدرت برتر باشد؛ لازم است که با برنامه مدون پیش برود. این برنامه ۲۰ ساله باید به چهار برنامه پنج ساله و هر برنامه پنج ساله باید به یک هدف یکساله تبدیل شود تمام این مسیر گام به گام جلو می رویم. در حال حاضر ۱۵ برنامه عملیاتی استخراج کردیم. در بخشی از آنها نتیجه گرفتیم و بخش دیگر در نیمه راه هستیم.
چه تضمینی وجود دارد که برنامه ۵ ساله یا ۲۰ ساله شما به یک نقطه اجرایی و مطلوب برسد؟
هر برنامه برای تحقق نیاز به پیش نیاز دارد. اول باید اجماع بین طراحان و اجرا کنندگان برنامه ها ایجاد شود. اگر انسجام بین وزارت ورزش و کمیته ملی المپیک وجود نداشته باشد ۱۰۰ برنامه هم نوشته شود فایده ندارد. از طرفی ما یک نگاه واحد در برنامهریزیها باید داشته باشیم. برنامه باید از یک سیاست تبعیت کند.کارگزاران باید اعتماد و وفادار باشند. ما نمی توانیم برنامهای را طرح کنیم که مجریان به آن وفادار نباشند و انتظار اجرایی شدن آن را داشته باشیم. ضمن اینکه این برنامه باید با چارچوب و واقعیت مطابقت داشته باشد در گذشته برای ورزش کشور یک نظام جامع در دوره ریاست مهرعلیزاده نوشته شد. آن برنامه بسیار جامع و خوب نوشته شده بود و حتی برای تدوین برنامه خود از آن استفاده کردیم البته باید به روز می شد چراکه ورزش ۱۰ سال پیش با ورزش الان کاملا متفاوت است. در تدوین یک برنامه باید به ویژگی سیالی و پویایی آن توجه ویژه ای شود.
یک برنامه نمیتواند مجموعه از ایدههای زیبا و آرمانگرایانه باشد البته آرمانها هم لازم هستند اما مدیران باید به واقعیت ها توجه کنند. در حال حاضر یکی از سوالات اصلی در ورزش ایران این است که چرا ما کرسی بین المللی نداریم؟ من جواب آن را می دهم. چون این یک آرمان است. باید به میزان ظرفیت ایران و داشتن یک جامعه قهرمانی شش و نیم میلیونی که از این تعداد سه میلیون و ۸۰۰ هزار نفر از آن بیمه ورزش قهرمانی هستند، نگاه کنیم. کرسی بینالمللی تابعی از سیاستهای بینالمللی دیگر است؛ اقتصاد تحت تاثیر تحریم قرار می گیرد؛ جامعه تحت تاثیر تحریم قرار میگیرد و ورزش هم تحت تاثیر است.
مسائل زیادی در کسب کرسی بینالمللی وجود دارد و ما منکر آن نمی شویم اما کرسی هایی که داریم چقدر تاثیر گذار هستند؟
شرایط سیاسی و بینالمللی کشور ما تغییر کند؛ ورزش هم دچار تغییر میشود در چنین شرایطی نباید انتظار خلق کرسی داشته باشیم.
ما بر اساس یک اشتباه استراتژیک مهمترین کرسی بین المللی ورزشی ایران را از دست دادیم در این سالها مدیران زیادی به دنبال کرسی رفتند که اساساً ارزش سرمایهگذاری نداشتند؛ اما خودشان بر این باور بودند که کرسی های خوبی به دست آوردند. آیا مسیر کسب کرسی در برنامه استراتژیک دیده شده است؟
در برنامه استراتژیک، الزامات باید دیده شود. ما برنامه ۵ ساله را بر مبنای ۱۵ برنامه عملیاتی طراحی کردیم و تعهد دادیم که این ۱۵ برنامه را در پایان ۴ سال را به اجرا دربیاوریم. در کسب کرسیهای بینالمللی ما محدودیت داریم. به خاطر شرایطی که در تقابل با استکبار جهانی داریم، اما وقتی به سمت کسب کرسی میرویم مخاطب می گوید تحت فشار هستیم که این کرسی را به ایران ندهیم. این یک واقعیت است.
نکته دوم در کسب کرسیهای بینالمللی موثر بودن و تشریفاتی بودن آنهاست. در حال حاضر نزدیک به پانصد کرسی بینالملل داریم که از این تعداد تنها ده درصد آنها موثر هستند. هر کرسی بین المللی اعتبار ایجاد میکند؛ اما لزوماً تاثیرگذار نیست. ما به جای مناقشه در کسب کرسی باید به اثربخشی آن فکر کنیم. در حال حاضر من عضو هیئت اجرایی شورای المپیک آسیا هستند. اعضای هیئت اجرای حق رای و تصمیم گیری در مورد انتخاب مکان و رویداد بازی را دارند. طبیعتاً این یک کرسی اثربخش است. ضمن اینکه در فرآیند کسب کرسی فقط نباید به دست آوردن آن تاکید کرد؛ بلکه لابی بسیار مهم تر است و حتی تنها میتوانیم بگوییم فراتر از کرسی است.
از طرفی نفوذ و اعتباراتی که ایجاد می شود زمینه ساز برای توسعه ورزش است. برخی کرسی ها در ۴ سال گذشته یا حتی هشت سال گذشته جلسه نداشتند بنابراین کرسی که در ۴ سال تشکیل جلسه نداده است چه تاثیری خواهد داشت؟ سرمایهگذاری هم نکته دیگری است که در کسب کرسی خیلی تاثیرگذار است. کشوری که زیرساختها را توسعه می دهد و تمام رویدادها را میزبانی میکند خود به خود کرسی به دست می آورد؛ اما ما به دلیل محدودیت های فرهنگی و زیرساخت این امکان را نداریم. در کسب کرسی تأثیرگذار باید به میزان سرمایهگذاری در لابی و زیرساخت ها و برگزاری رویداد ها هم توجه کنیم. ورزش قهرمانی ظرفیت کرسی سازی را دارد. میزان حضور ما در رویدادهای مختلف به کسب کرسی و تاثیرگذاری آن ارتباط دارد.
یکی از کرسی های تاثیرگذار ما در اتحادیه جهانی کشتی بود که میتوانیم بگوییم رسول خادم رسماً صندلی سوزی کرد و با استعفای خود این کرسی را از دست دادیم، باید چه تدابیری بیاندیشیم که دیگر شاهد چنین اتفاقاتی نباشیم.
باید بگویم همه کسانی که بعد از انقلاب در کشتی بودند برای این رشته زحمت کشیدند و باید جانب انصاف را رعایت کنیم. نسل کشتی همه داشته های خود را به میدان آوردند. رسول خادم زحمت زیادی کشید اما یک نکته اساسی وجود دارد ما در کشتی در یک مقطعی اول را می زدیم؛ اما الان رقیبان جدی داریم. اگر همچنان میخواهیم تراز اول باشیم باید سرمایهگذاری بیشتری داشته باشیم. در حال حاضر گرایش نسل جوان به کشتی کم شده است و لازمه آن این است که کشتی باید یک ارزش ملی و تاریخی و بخشی از هویت ایران زمین شود بر روی آن سرمایه گذاری صورت بگیرد.
ما در حد توان این کار را انجام دادهایم ۱۵ میلیارد وزارت ورزش و در مجموع دو میلیارد به صورت نقدی و دو میلیارد به صورت غیر نقدی از طرف ما برای کشتی هزینه شده است. از ۳۰ میلیارد کمک مستقیم دو میلیارد به کشتی؛ از ۳۰ میلیارد کمک غیر مستقیم همین مقدار برای این رشته هزینه کردیم. اما این عدد کافیست؟ به صراحت میگویم به هیچ عنوان! ما توان محدودی داریم؛ چون منابع کشور دچار چالش شده است. معتقدیم ورزش قدرت جذب اسپانسر را دارد و البته این موضوع کمی به نگاه رسانه ملی برمی گردد که تصویر سازی ایجاد کند ضمن اینکه در حفظ منابع انسانی قهرمانان و پیشکسوتان کشتی هم باید تلاش بسیار زیادی کنیم.
در زمان هاشمیطبا در سازمان تربیت بدنی کمیتهای تحت عنوان ورزشهای پرمدال تشکیل شد بعد از آن تغییر ماهیت داده به کمیته ورزش های پایه بدل شد و حالا دوباره بحث ورزش های پر مدال مطرح شده است؛ ما در برابر این کمیته رفتار متفاوت داشتیم سوال اصلی این است که در مورد ورزش های پر مدال و پایه چه اقداماتی صورت گرفته است؟
جهت گیری ما بعد از انقلاب که کسب سکو بود. سازماندهی آن هم بر اساس رشته نبوده بلکه به چهره ها و تک ستاره ها توجه کردیم که به تعبیری گلخانه عمل شده است. اما در یک موضوع غافل شدیم که رشته ای مثل شنا ۱۴۰ تا مدال در المپیک دارد همین وضعیت در دیگر رشته هاست.به همین خاطر در جلساتی که با سجادی و دیگر مسئولین داشتیم به این امر توجه ویژه کردیم. در حال حاضر در رشتههای دوچرخهسواری، تیراندازی دوومیدانی، شمشیربازی، تیراندازی با کمان تنها ۱۰ درصد سرمایه گذاری رشته های دیگر را انجام داده ایم. این در حالی است که اگر هر ساله ۱۰ درصد بیشتر روی رشته های پر مدال سرمایهگذاری میکردیم امروز شرایط متفاوتی داشتیم. مجموعه حمایتهای ما از رشته های پر مدال از آن رشته های تک ستاره بسیار کمتر است. این یک معضل است که باید آن را برطرف کنیم. باید از الان با تکتک فدراسیونها و سایر رشته های پر ماده و پرمدال صحبت کنیم و برنامه آنها را برای رویکرد ۵ ساله یا ۱۰ ساله بگیریم.
۵۰ درصد مدال های چین، کره جنوبی، ژاپن در بازیهای آسیایی در رشته های پر مدال بود که ما در این حوزه حرفی برای گفتن نداشتیم. ضمن اینکه مدال اکثر دنیا برای بانوان است که در مجموع در کل دنیا بین ۴۷ تا ۵۳ درصد مدال ها از طرف بانوان به دست می آید که در ایران ما تنها ۲۵ درصد مدال هایمان مربوط به بانوان است. این نشان میدهد که ما در این حوزه ضعیف کار کردهایم این در حالی است که اکثر دنیا پوشش بانوان پذیرفته شده است. بنابراین باید در چند حوزه متمرکز شویم یکی رشته های پر مدال دیگری ورزش بانوان و در آخر نوجوانان و نونهالان که باید این کار را از آموزش و پرورش شروع کنیم. در حال حاضر یک پروژه به نام پروژه امیدها با وزارت آموزش و پرورش آغاز کردیم تا بتوانیم نونهالان و نوجوانان بااستعداد را شنایی کنیم و در المپیکهای بعد بر روی آنها سرمایهگذاری کنیم.
شورای عالی ورزش بعد از دولت هشتم دیگه جدی گرفته نشد و تنها یک بار تشکیل جلسه داد حالا این سوال مطرح است که ورزش کجای معاملات اجتماعی، سیاسی و ارشد کشور جا دارد.
این نقد شما کاملا وارد است. من رسالتم درپوش گذاشتن بر مشکلات و چالش ها نیست. در کمیته ملی المپیک شعار ما شفافیت است و باید بپذیریم. واقعیت این است که این ساختار اصلاً درست نیست و ما نباید چندین شورای تشکیل دهیم. ماهیت چنین شورایی به معنی این است که بین بخشها سازگاری نیست و حالا یک مقام ارشد باید این سازگاری را برقرار کند.
وضعیت تعلیق جدا به کجا رسید و آیا می توان به رفع تعلیق جودو امیدوار بود.
تعلیق جدا یک تصمیم سیاسی ناعادلانه و غیر ورزشی از سوی رئیس فدراسیون جهانی جودو بود. او رفتار عجولانه داشت و تحت تاثیر لابی های سیاسی قرار گرفته بود. ما ابتدا به او پیشنهاد دادیم که مشکل را از طریق گفتوگو حل کنیم و در امارات هم جلسه تشکیل دادیم. ادبیات او به قدری نامناسب بود که من هم مجبور شدم مانند خودش از همان ادبیات استفاده کنم که شعور و فرهنگ ایرانی را به او تفهیم کنم. ویزر قبل از دیدار تهدید به تعلیق کرده بود و ما هم از او شکایت کردیم. دادگاه بین المللی ورزش قرار بود اواخر فروردین ماه تشکیل شود که به علت ویروس کرونا عقب افتاده بیست و سوم شهریور ماه موکول شد. در زمستان سال گذشته من به همراه وزیر ورزش با توماس باخ و دیگر مسئولان کمیته بینالمللی المپیک جلسه داشتیم و برای آنها کاملا توضیح دادیم که رفتار رئیس فدراسیون جهانی جودو یک رفتار غیر ورزشی و تحت تاثیر مسائل سیاسی است این مسئله برای خود ما هم مبهم است.
چطور با ۲۰ کشور اسلامی مماشات می کند و روابط خاص دارد؛ اما فقط با ایران چنین مشکلاتی را دارد.ما هیچ اقدامی خلاف منشور المپیک انجام ندادیم و ورزشکار طبق یک تصمیم فردی چنین کاری را انجام داده است. قرار است سه نفر ایرانی در دادگاه از طرف فدراسیون جهانی جودو و سه نفر هم سجادی مشاور عالی کمیته ملی المپیک، محمدرضا داورزنی معاونت قهرمانی وزارت ورزش و جوانان و زارعیان مربی سعید مولایی در این دادگاه حضور پیدا کنند. یک تلاش بسیار جدی از سوی وزارت ورزش و معاونت قهرمانی وزارت ورزش و همچنین رئیس فدراسیون جودو در حال انجام است و ما امیدوار هستیم که هر چه زودتر فشار و تهدید از ۲۲ شود و این رشته با رفع تعلیق به عرصه برگردد.
انتهای پیام/4057/
انتهای پیام/