ضرورت تفکیک میان «آموزش زبان مادری» و «آموزش به زبان مادری»
به گزارش خبرنگار گروه دانشگاه خبرگزاری آنا، معاون فرهنگی اجتماعی دانشگاه آزاد اسلامی که به مناسبت «روز جهانی زبان مادری» در پژوهشگاه میراث فرهنگی سخن میگفت، با اشاره به «هویت رنگین کمانی» و وجود زبانها، لهجهها و گویشهای متنوع در ایران، بر لزوم به رسمیت شناختن و تعامل مناسب با فرهنگهای متنوع کشور تاکید کرد.
وی در بخش دیگری از این سخنرانی، ضمن تاکید بر این نکته که «تناسب و توازنی معقول همواره میان زبانهای مادری در سرتاسر سرزمین ایران با زبان اصلی و معیار وجود داشته است» نگرانی ها درباره انقراض زبان های مادری در ایران را بی مورد خواند، چرا که در ایران بر خلاف برخی کشورهای همسایه استفاده از گویش محلی در ادارات، رادیو تلویزیون و محافل عمومی ممنوع نیست.
وی ضمن تاکید بر این که «آموزش زبان مادری، یک حق است و این حق را باید به رسمیت شناخت» اعلام کرد که «آموزش، از دوره دبستان تا مقطع دیپلم، به زبانهای غیر فارسی، نه با امکانات ایران هم خوانی دارد و نه با ظرفیت زبانهای موجود در ایران». دکتر طه هاشمی در پایان افزود:« ما باید این سخن را به هنجار جمعی و رفتار فردی تبدیل کنیم که فارسی، زبان برتری طلبی نبوده و فارسی سخن گفتن، ابزار تفاخر نیست. باید این روحیه ضد ملی که زبان فارسی بهتر یا برتر است را اصلاح نمود.»
به گزارش آنا، متن کامل سخنرانی دکتر طه هاشمی به شرح زیر است:
جامعه ایرانی، جامعهای است متنوع اما یگانه، تنوع در عین یگانگی و یگانگی در عین تنوع در گستره فرهنگی ایران امروز و ایران تاریخی، هویت فرهنگی را به هویتی «رنگین کمانی» تبدیل کرده و جامعهای متشکل از طیفهای رنگارنگ گویشها و لهجهها و زبانها و در کنار آن خرده فرهنگها، آداب و رسوم مختلف را پدید آورده است. به همین سبب فروکاستن هویت یگانه ایران به یکی از طیفهای آن، جفایی است بزرگ به میراث معنوی و مادی سرزمین ما. همچنین تحلیل و تجزیه طیفهای گوناگون رنگین کمان فرهنگی ایران با ادبیات وارداتی به ویژه میراث به تاریخ پیوسته شوروی سابق و سایر نقاط، مانع بزرگی است برای فهم واقعی از تنوع فرهنگی جامعه ما. ما بر این باوریم که تداوم هم زیستی و وحدت ملی و امنیت ملی مردمان ایران امروز و فراتر از آن مردمان ایران تاریخی و ایران فرهنگی، جز با به رسمیت شناختن فرهنگها، گویشها و لهجهها و زبانهای مردمان ایران زمین ممکن نیست.
روز جهانی زبان مادری در سال ۱۹۹۹ از سوی کنفرانس عمومی سازمان یونسکو و به پیشنهاد بنگلادش نام گذاری شد. اما فرصتی برای تمامی جوامع پدید آمد تا نسبت به بایستههای زبانهای ملی و مادری خویش نگاهی دوباره کنند. همچنان که این سازمان جهانی با توجه همه جانبه به میراث ناملموس امکان توجه فراگیر به آداب، رسوم، سنتها و دانشهای بومی را فراهم آورد.
خوشبختانه کشور ما با توجه به آنکه رنگین کمانی از فرهنگها و خرده فرهنگها و دارای تنوع زبانی گسترده است، نیازمند تدابیر پیچیده و سخت گیرانه برای حفظ زبانهای مادری و یادآوری اهمیت آن نیست. تناسب و توازنی معقول
در کشور ما تقریبا هیچ یک از زبانهای مادری نه تنها در معرض نابودی نیست که نسل به نسل انتقال مییابد و با توجه به فناوریهای جدید، حراست از آن با سهولت بیشتری انجام میگیرد |
همواره میان زبانهای مادری در سرتاسر سرزمین ایران با زبان اصلی و معیار وجود داشته و تا به امروز نیز چنین است و این هر دو توانستهاند در کنار هم تعالی بخش هویت ایرانی باشند. وانگهی اهتمام ویژه جوامع فرهنگی نظیر یونسکو به زبانهای مادری از آن روی است که برخی زبانهای در معرض انقراض را تا حد ممکن از خطر انقراض رهایی بخشد. حال آنکه در کشور ما تقریبا هیچ یک از زبانهای مادری نه تنها در معرض نابودی نیست که نسل به نسل انتقال مییابد و با توجه به فناوریهای جدید، حراست از آن با سهولت بیشتری انجام میگیرد. نظیر همین اطلس زبانها و گویشها که در همین پژوهشگاه از سالها قبل در دست تهیه است. هیچ یک از گویشهای عمده ترکی آذری، کردی، بلوچی، لری، گیلکی، مازنی، عربی، ترکمنی در زمره «زبانهای در معرض خطر» شمرده نمیشوند و همگی در گروه «زبانهای امن و بدون خطر» قرار دارند.
هر چند در برخی از نواحی نظیر مازندران و گیلان و تالش به کاربری گویش محلی نزد نسلهای جوانتر رو به کاهش است اما وجود شبکههای تلویزیونی و رادیویی استانی که از زبانهای محلی خود استفاده میکنند و نشریات و کتابهایی که در زمینه ادبیات و زبانهای محلی منتشر میشوند، عملا کاربرد این زبانها را نه تنها به عرصه عمومی نیز کشانده بلکه صورتی رسمی نیز بدان بخشیده است.
در ایران بر خلاف برخی کشورهای همسایه، به کارگیری زبان محلی در ادارات و مدارس ممنوع نیست
بر خلاف برخی کشورهای همسایه ایران که به کارگیری زبانی جز زبان رسمی را در ادارات و مدارس و مجامع رسمی ممنوع تلقی میکنند در ایران هیچگاه این امر ممنوع تلقی نشده و بر همین پایه پایگاههای رادیویی در استانها به زبانهای محلی اقدام به پخش برنامه میکنند.
با علم به این موضوع، باید دانست روز جهانی زبان مادری در ایران نباید دستاویز جریانات قوم گرا قرار گیرد و از آن برای هجمه به وحدت ملی و تمامیت ارضی استفاده ابزاری گردد. زبان فارسی نه تنها در طول تاریخ بر گروه یا قوم یا قبیلهای تحمیل نگردیده، بلکه خود در برابر تحمیل، پایداری ورزیده است. خطر دیگر، استفاده از زبانهای محلی در آموزش ابتدایی و رسمی به کودکان است که با احتیاط باید گفت زمینهای برای تضعیف و خدشه بر وحدت ملی خواهد بود. زبان فارسی در جامعه ایران برای کودکان ایران به هیچ وجه نقش یک زبان بیگانه و ناآشنا نیست و این موضوع نیز مربوط به چند دهه گذشته نیست و دارای سابقهای تاریخی است. بر خلاف بسیاری از کشورهای جهان که تولد و تاسیسشان نتیجه وتحولات سدههای اخیر بوده و بعضا نتیجه فروپاشی حکومتهای استعماری بزرگ است، ایران در زمره چهار دولت- ملت تاریخی با سابقهای چند هزار ساله است و زبان فارسی نیز در طی این دوران به صورت طبیعی و در استمرار تاریخ به عنوان زبان رسمی و ملی مردمان ایران برآمده و توسط اقوام ایرانی پذیرفته شده است. بر خلاف جوامع نوین آفریقایی وآسیایی که عموما هیچ سابقه مشترکی از تمدن و فرهنگ و به کارگیری زبان مشترک ندارند، جامعه ایرانی بسیار پیشتر از تولد دولتهای ملی، زبان فارسی را برگزیده بود و کاربرد زبان فارسی به عنوان انتخاب طبیعی اینجامعه بیهیچ برنامه از پیش تعیین شده و دیکته شدهای صورت پذیرفته است.
بهانه «زبان مادری» نباید پیوند اقوام ایرانی را از «میهن مادری» از هم گسسته سازد
با احتیاط باید گفت استفاده از زبانهای محلی در آموزش ابتدایی و رسمی به کودکان ، زمینهای برای تضعیف و خدشه بر وحدت ملی خواهد بود. |
از سوی دیگر، بسیاری از برجستهترین نخبگان و نویسندگان و شاعران و ادیبان این سرزمین، زبان مادریشان زبانی جز فارسی است. برجستهترین غزل سرای معاصر زبان فارسی استاد محمد حسین شهریار، بانوی شعر فارسی پروین اعتصامی و بزرگترین فیلسوف اسلامی معاصر ایران علامه طباطبایی و بسیاری دیگر آذری زباناند و آن چنان هم با زبان مادریشان پیوند دارند که سخن گفتن فارسیشان نیز با لهجه غلیظ و شیرین آذری صورت میپذیرد. بهانه «زبان مادری» نباید پیوند اقوام ایرانی را از «میهن مادری» از هم گسسته سازد. آنچه که در اصل ۱۵ قانون اساسی آمده است آشنایی با زبان و ادبیات مادری به عنوان یک میراث فرهنگی امری جدا و پسندیده است اما میان «آموزش زبان مادری» و «آموزش به زبان مادری» تفاوتهای بسیاری وجود دارد که نیازمند تدقیق و حساسیت مضاعف است. آموزش زبان مادری موضوعی فرهنگی و تخصصی است.گاه، حق آموزش زبان مادری به هیاهوی سیاسی میانجامد. نظریهپردازی و تامل در این موضوع وظیفه همه ماست. نگرش رمانتیک به این مقوله و مقایسه ایران با کشورهایی که فاقد پیشینه تاریخی هستند، قیاسی نابجا و گمراه کننده است. جامعه ایران را نباید با دولتهای تازه متولد شده مقایسه کرد. باید راهی متناسب با شرایط تاریخی و فرهنگی سرزمین خود بیابیم.
شواهدی تاریخی در گستره جغرافیایی زبان فارسی نشان میدهد در تمام دورههای تاریخی، زبان فارسی، زبان ادب و فرهنگ و تفاهم بوده است. میدانیم که حتی در دربار عثمانی به زبان فارسی صحبت میکردند. بهترین شرح حافظ متعلق به معلم زبان فارسی در دربار عثمانی است که اهل بوسنی یعنی سودی البسناوی بوده است. جالب آنجاست که پادشاه عثمانی، پاسخ نامههایی را که پادشاه صفوی ایران به زبان ترکی برایش مینوشته، به فارسی میداده است. زبان فارسی همچنین تا نیمه اول قرن ۱۹م، یعنی حدود ۹۰۰ سال، زبان رسمی و اول هندوستان بود و هم اکنون سرود ملی پاکستان نیز به دو زبان اردو و فارسی است.
زبان فارسی واقعیت فرهنگی و تاریخی جامعه ایرانی ماست
هیچ یک از گویشهای عمده ترکی آذری، کردی، بلوچی، لری، گیلکی، مازنی، عربی، ترکمنی در زمره «زبانهای در معرض خطر» شمرده نمیشوند |
زبان فارسی نه متعلق به یک بخش از جامعه ایران است و نه به یک جغرافیا بلکه «واقعیت فرهنگی و تاریخی جامعه ایرانی ماست» که باید آن را پذیرفت و در روز زبان مادری آن گرامی شمرد. همه ما باور داریم که آموزش زبان مادری، یک حق است و این حق را باید به رسمیت شناخت. اما باید میان «آموزش زبان مادری» و «آموزش، به زبان مادری» تفکیک قایل شد. آموزش، از دوره دبستان تا مقطع دیپلم، به زبانهای غیر فارسی، نه با امکانات ایران هم خوانی دارد و نه با ظرفیت زبانهای موجود در ایران. ما باید این سخن را به هنجار جمعی و رفتار فردی تبدیل کنیم که فارسی، زبان برتری طلبی نبوده و فارسی سخن گفتن، ابزار تفاخر نیست. باید این روحیه ضد ملی که زبان فارسی بهتر یا برتر است را اصلاح نمود.
اینجانب امیدوارم چنین همایشهایی بتواند به اصلاح و هدایت نگرشها به زبان و ادبیات فارسی و جایگاه آن در کنار زبانهای مادری بیانجامد که این هر دو میتوانند ضامن اتحاد و همدلی میان جامعه ایرانی گردند.
انتهای پیام/