صفحه نخست

آموزش و دانشگاه

علم‌وفناوری

ارتباطات و فناوری اطلاعات

سلامت

پژوهش

علم +

سیاست

اقتصاد

فرهنگ‌ و‌ جامعه

ورزش

عکس

فیلم

استانها

بازار

اردبیل

آذربایجان شرقی

آذربایجان غربی

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

کهگیلویه و بویراحمد

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

هومیانا

پخش زنده

دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
۱۷:۲۹ - ۲۶ ارديبهشت ۱۳۹۹
شرح رئیس پژوهشکده قرآن دانشگاه آزاد اسلامی درباره آیه ۲۱ سوره روم؛

آرامش میوه مودت و رحمت در بنیان خانواده مؤمنانه است

پژوهشکده قرآن و عترت دانشگاه آزاد اسلامی در ایام ماه مبارک رمضان در قالب طرح‌های «پیغام دوست» و «مسیر مهربانی» هر روز یک آیه از قرآن کریم و حدیثی از اهل بیت(ع) را به همراه ترجمه و توضیحی مختصر ارائه می‌کند.
کد خبر : 489827

به گزارش خبرنگار حوزه اندیشه و کرسی‌های آزاداندیشی گروه دانشگاه خبرگزاری آنا، پژوهشکده قرآن و عترت دانشگاه آزاد اسلامی در ایام ماه مبارک رمضان در قالب طرح‌های «پیغام دوست» و «مسیر مهربانی» هر روز یک آیه از قرآن کریم و حدیثی از اهل بیت(ع) را به همراه ترجمه و توضیحی مختصر ارائه می‌کند.




بیشتر بخوانید:
شکر نعمت؛ شیوه پیامبران و اولیای الهی/ توضیحات رئیس پژوهشکده قرآن و عترت دانشگاه آزاد اسلامی درباره آیه ۴۰ سوره نمل




پیغام دوست
در روز جمعه ۲۶ اردیبهشت ۹۹ مصادف با ۲۱ رمضان ۱۴۴۱ «پیغام دوست» به شرح زیر است:
مودت و رحمت؛ دو مؤلفه اصلی خانواده مؤمنانه که محصول آن آرامش در خانه است
و از نشانه‌های او اینکه از (نوع) خودتان همسرانی برای شما آفرید تا بدان‌ها آرام گیرید و میانتان دوستی و رحمت نهاد. آری در این (نعمت) برای مردمی که می‌اندیشند قطعاً نشانه‌هایی است (روم، ۲۱)
وَمِنْ آيَاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَكُمْ مِنْ أَنْفُسِكُمْ أَزْوَاجًا لِتَسْكُنُوا إِلَيْهَا وَجَعَلَ بَيْنَكُمْ مَوَدَّةً وَرَحْمَةً ۚ إِنَّ فِي ذَٰلِكَ لَآيَاتٍ لِقَوْمٍ يَتَفَكَّرُونَ (روم، ۲۱)



مسیر مهربانی
همچنین در این روز «مسیر مهربانی» به شرح زیر است:
موضوع: غیبت ۱
غیبت کردن بر هر مسلمانی حرام است. غیبت مانند آتشی که هیزم را با حرص و وَلع می‌خورد، حَسنات انسان را به کلی از بین می‌برد. غیبت از منهیاتی است که علما آن را جزء گناهان کبیره می‌دانند. غیبت کردن کار شخص ناتوان (نهج‌البلاغه، حکمت ۴۶۱) و نشانه منافقان است (تمیمی آمدی ۱۴۱۰ ق، ح ۸۸۹). غیبت انسان را نزد خدا و مردم مغبوض می‌کند و پاداش عمل را بر باد می‌دهد (تمیمی آمدی ۱۴۱۰ ق، ح ۲۶۳۲) و باعث لعنت غیبت‌کننده می‌شود (مجلسی ۱۴۰۳ ق، ج ۷۸، ص ۳۳۳، ح ۹).
در روایات چهار تعریف برای غیبت وجود دارد که عبارتند از: ۱) غیبت این است که از برادرت چیزی بگویی که خوش ندارد (مجلسی ۱۴۰۳ ق، ج ۷۷، ص ۸۹، ح ۳) در این تعریف الف) عیب آشکاری که فاعل ذکر آن را خوش ندارد؛ ب) عیب پنهان که فاعل ذکر آن را خوش ندارد؛ ج) مدحی که فاعل از ذکر آن ناراحت می‌شود؛ د) بیان آن‌چه عیب نیست و شخص آن را عیب خود بداند، غیبت است.
۲) آنچه عیب در کسی است و پشت سر او بگویی (علاءالدین هندی ۱۳۸۹ ق، احادیث ۸۰۱۴ و ۸۰۳۳). در این تعریف الف) ‌عیب آشکار؛ ب) عیب پنهان. غیبت است. ۳) آنچه از کسی بگویی لیکن روبه‌روی او از گفتن آن ابا داشته باشی (علاءالدین هندی ۱۳۸۹ ق، ح ۸۰۳۰). در این تعریف الف) عیب آشکار؛ ب) عیب پنهان؛ ج) مدح؛ د) آنچه عیب نیست و شخص آن را عیب خود بداند، غیبت است. در این تعریف پروای شخص غیبت‌کننده از غیبت‌شونده شرط نخواهد بود.
۴) ذکر عیب پنهان در غیاب شخص (کلینی ۱۳۶۵، ج ۲، ص ۳۵۸، ح ۶). آنچه در تعاریف مذکور مشترک است ذکر عیب پنهان است. در خصوص عیب آشکار روایات با هم اختلاف دارند. اگر عیب آشکار را از شمول دایره غیبت خارج کنیم ذکر عیب آشکار نیز به جهاتی غیر از غیبت حرام است لیکن در تعریف غیبت وارد نیست. شهید ثانی قصد انتقاص و ذم را در غیبت شرط می‌دانند (شهید ثانی ۱۳۹۰ ق، ص ۵). به نظر این شرط نمی‌تواند درست باشد؛ زیرا بیان عیب حتی به صورت شوخی یا با انگیزه‌های دیگر، فرد را از زندگی اجتماعی ساقط می‌کند.
امام جعفر صادق(ع): اَلغیبةُ حرامٌ علی کُلّ مسلمِ وَ إنّها لَتَأکُلَ الحَسَناتِ کَما تأکُلُ النّار الحَطَبَ (مستدرک‌الوسائل، ج ۹، ص ۱۱۷).



یادمان باشد که نسبت به «پیغام دوست» و «مسیر مهربانی» بی‌تفاوت نباشیم و در آن بیندیشیم و ان‌شاءالله عمل کنیم. همچنین در رساندن این پیغام به دیگران کوشا باشیم.
توضیحات رئیس پژوهشکده قرآن و عترت دانشگاه آزاد اسلامی درباره آیه ۲۱ سوره روم
عبدالمجید طالب‌تاش، رئیس پژوهشکده قرآن و عترت دانشگاه آزاد اسلامی درباره آیه ۲۱ سوره روم می‌گوید: در این آیه شریفه، برای یک خانواده مؤمنانه، دو مؤلفه اصلی تعیین شده است: سکون و آرامش؛ مودت و رحمت. «مودت» به معنای دوستی، نزدیکی، شفقت، دلسوزی و محبت در میان همسران است که در همه رفتارها، ارتباط‌ها، گفتمان‌ها و مسئولیت‌های خانوادگی نقش محوری دارد. و «رحمت» به معنای ایجاد رقت، عطوفت، علقه، مهر، عشق و تمایل قلبی دو طرف نسبت به یكدیگر است؛ به گونه‌ای كه هر یک از طرفین را وادار می‌دارد تا از طریق احسان و تفضل، گذشت و ایثار، احترام و تکریم، گفتار خوشایند و نیکو و رفتار مهربانانه و صمیمانه، زمینه‌های طراوت و نشاط و شادابی و رضایتمندی را برای دیگری فراهم کند و ایثارگزینی و گذشت‌مداری را جایگزین هرگونه دوگانه‌پنداری و ستم‌آفرینی کند.
وی می‌افزاید: بنابراین زن و مرد، همزمان با پیوند زناشویی همچون دو دوست شفیق و دلسوز، هم‌زیستی نشاط‌آوری را تجربه می‌کنند و با ارتباط عمیق و فطری‌ای كه خداوند میان آن‌ها می‌آفریند، دست به دست هم، نهاد ارزشمند اجتماعی نوینی را بر پایه مودت و رحمت ایجاد می‌کنند. نکته‌ای که علاقه‌‌مند هستم از آیه برداشت کرده و بیان کنم مسئله مدیریت خانواده است. قرآن طبق آیه ۳۴ سوره نساء، مدیریت ظاهری خانه را به مرد داده است. اما در این آیه تأکید می‌کند که مدیریت مرد باید بر مبنای مودت و رحمتی بنا شود که محصولی به نام آرامش و سکون در خانه به همراه دارد. آرامش و سکونی که در کنار زن محقق می‌شود و مرد پیش از قرار گرفتن در کنار زن از چنان آرامشی برخوردار نبوده است. این امر در صورتی محقق می‌شود که مرد، با تکریم و بزرگداشت اندیشه‌های زن، مدیریت باطنی و اثرگذار در خانه را به او واگذار کند. زیرا مدیریت مرد باید همراه با تکریم، بزرگداشت، محبت و صمیمیت باشد. لازمه چنین مدیریتی آن است که مرد مدیریت و تدبیر خانه را به زن واگذار کند.
رئیس پژوهشکده قرآن و عترت دانشگاه آزاد اسلامی معتقد است: اگر عناصر بنیادین روش‌شناسی قرآنی جستجو شود، دو مؤلفه «مودت و محبت» در ساختار نظام خانواده مورد تشویق و توصیه مدیریت خانه قرار خواهد گرفت در نتیجه مرد در جایگاه مدیر، تلطیف فضای مدیریتی را با دگرگون‌سازی و جایگزینیِ مدیریت ظاهر خود به مدیریت باطن همسر دنبال می‌کند و زن‌ را که آرزومندانه، رستگاری خانواده را دنبای می‌کند، در تصمیم‌سازی نهایی مشارکت می‌دهد؛ به این معنا كه با مثبت‌نگری نسبت به آرای زن در تدبیر امور، نخست اندیشه‌های خردگرایانه وی را در مدیریت دخالت می‌دهد و دیگر اینکه به خواسته‌های عاطفه‌افزا و زیبا انگارانه او احترام می‌گذارد تا فضای خانواده مولّد محبت و صمیمیت دو چندان شود. مولوی به نیکویی این مدل مدیریت قرآنی را در داستانی طولانی به تصویر می‌کشد و در لابلای داستان مرد را به منزله آتش و زن را به منزله آب معرفی می‌کند. در ظاهر آب بر آتش غالب است زیرا آب آتش را خاموش می‌کند اما در باطن این آب است که با نهیب آتش به جوش می‌آید و آن زمانی است که شما حائلی را میان آن دو قرار دهی. آن حائل، موددت و محبت است که قرآن می‌فرماید. لذا می‌گوید: آنكه عالم مست گفتش آمدی/ كلّمینی یا حمیرا می‌زدی؛ آب غالب شد بر آتش از نهیب / زاتش او جوشد چو باشد در حجیب (حجاب)؛ ظاهراً بر زن، چو آب ار غالبی / باطناً مغلوب و او را طالبی
طالب‌تاش ادامه می‌دهد: مولانا در این ابیات، زن را وسیله آرامش در نظام خانواده به شمار می‌آورد که رهایی از او معقول و حتی شدنی نیست. وی با اشاره استعاره‌گونه به سیره نبوی که گاهی همسر خویش عایشه را صدا می‌زد تا با وی سخن بگوید، نیاز مرد به همسر در دستیابی به آرامش و سكون را تبیین می‌کند. اگر ارتباطات بر دو پایه استوار دوستی و محبت بنا شود، آرامش و امنیت خانواده تضمین خواهد شد و درصورتی که مشاجره و مجادله‌افزایی در گفتمان همسران رواج یابد، آتش خشم زن و شوهر، فضای خانه را تاریک‌آلود و خشن خواهد كرد و پیوسته چهره‌ای ناخوشایند از «دوزخ» و جلوه‌ای روح‌آزار از «جهنم» خودنمایی خواهد کرد. بنابراین همسری که زیبایی کمتری دارد اما اخلاق خوشی دارد و خانه را به بهشت محبت و مودت تبدیل می‌کند هزار بار بهتر از همسری است که ظاهری زیبا دارد اما با اخلاق بد تود خانه را به دوزخ تبدیل می‌کند و همینطور مردی که ثروت کمتری دارد اما با زن از سر محبت و تکریم مواجه می‌شود و محیط خانه را برای زن به گلستان محبت و صمیمیت تبدیل می‌کند هزار بار بهتر از مردی است که ثروت بسیار دارد اما با دیکتاتوری و بداخلاقی، محیط خانه را همچون دوزخ، به دعوا و مجادله و ستیز می‌کشاند.
انتهای پیام/۴۱۱۸/


انتهای پیام/

ارسال نظر