صفحه نخست

آموزش و دانشگاه

علم‌وفناوری

ارتباطات و فناوری اطلاعات

سلامت

پژوهش

علم +

سیاست

اقتصاد

فرهنگ‌ و‌ جامعه

ورزش

عکس

فیلم

استانها

بازار

اردبیل

آذربایجان شرقی

آذربایجان غربی

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

کهگیلویه و بویراحمد

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

هومیانا

پخش زنده

دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
۱۶:۱۹ - ۰۳ اسفند ۱۳۹۳

مریم زندی:40 سال برای کارم جنگیده‌‏ام/ بهمن‌پور: برای چاپ بدون سانسور«انقلاب 57» اجبارا هفت سال صبر کردیم

مراسم بزرگداشت مریم زندی در صد و نود و یکمین شبِ مجله بخارا عصرگاه روز دوم اسفند ماه در کانون زبان فارسی برگزار شد.
کد خبر : 4842

به گزارش گروه فرهنگی آنا به نقل از روابط عمومی نشریه «بخارا» در ابتدای این نشست، علی دهباشی از مریم زندی به عنوان عکاسی چند وجهی نام برد و گفت: «ما به عنوان مجلۀ کِلک و بعد بخارا این شانس و اعتماد را از سوی مریم زندی داشتیم که روی جلد بسیاری از شماره‎ها و هم‌چنین در داخل مجله از کارهای هنر عکس‌های او بهره‎مند باشیم. زندی در بین هنرمندان عکاس ما یک استثناست. با کمی بررسی در زندگی ایشان پی می‎بریم که از سنین نوجوانی وارد محیط فرهنگی، اجتماعی و سیاسی دوران خود بودند و در عین آن که سال‎هایی حضوری بسیار علنی و صریح در مسائل اجتماعی داشت، آن هم به واسطۀ آشنایی‎هایی که در سر راه زندگی‎‌اش قرار گرفته بود اما همواره مستقل باقی ماند».



او اضافه کرد: «در سال‎هایی که اصلا رسم نبود عکاسی از چهره‏‌های سرشناس فرهنگی و ادبی به این صورت که او انجام داد، انجام شود این کار را آغاز کرد. نه در آتلیه با نورپردازی بلکه در محیط طبیعی نویسنده یا هنرمند، در میان فضایی که با آن زندگی می‏‌کند. پشت میز کار، یا در کتابخانه، اتاق مهمانخانه و این کار در مجموع یک دوره از حضور فرهنگی و ادبی جامعۀ ما در طول دو دهه و بعد کتاب پرتره‎‏های نقاشان و بعد هنرمندان سینما مبدل شد.کافی است مروری بر کتاب‌‏های چهره‏‌ها در زمینه ادبیات ، نقاشی و سینما بیاندازیم، با یک دوره از تاریخ و فرهنگ و هنر ایران روبرو می‎شویم».


سردبیر نشریه «بخارا» تصریح کرد: «مریم زندی کارهای دیگری هم انجام می‏‎دهد . شیشه‏‌گری فقط ذوقیات او نیست. در کنار همۀ این زمینه‏‌ها که بر شمردم، بد نیست به فعالیت‏‌های نجاری زندی اشاره کننم. شاعری یک وجه دیگر از هنر مریم زندی است. یکی دو بار ما در بخارا و یک بار در مقدمه یکی از کتاب‏‌هایش شعری از خود را چاپ کرد. سروده‏‌هایی که حکایت از یک تجربه درونی عمیق شاعر را از زندگی دارد.»


پس از این سخنرانی، گزیده‏‌ای از عکس‌هایی که مریم زندی طی دوران مختلف کاری خود گرفته نمایش داده شد، سپس ناصر تقوایی گفت: «عکاسی در ایران سابقۀ جدیدی ندارد . عکاسی در ایران خیلی پرسابقه است . از همان دورۀ قاجار، مخصوصاٌ دورۀ ناصرالدین شاه که دیگر دوران رشد هنری است به اسم عکاسی که از شکل صنعتی که تصویر شما را یا می‏‌گیرد و یا به جای حافظۀ ما عمل می‏‌کند، به شکل هنر درآمد و هنری که در سینما و در سالن‎های عمومی و در عموم هنرها به شدت اثر گذاشت» .



او اضافه کرد: «عکس واقعیتی است که شما آن را می‏‌سازید و به نظر من یکی از اَشکال اصیل هنر است. بین شما کسانی هستند که حتماٌ عکاسی می‏‌کنند ، یا به عکاسی علاقه دارند یا یک دوره‌‏ای دوست داشتند که عکاسی بکنند . هر کدام ما یک جور تجربه با دوربین عکاسی داریم. خودتان را بگذارید در آن روزهایی که فرضاً در یک سفری، مثلاٌ می‎خواهید برای استراحتی به شمال بروید، یا به جنوب یا هر جای دیگری. در جاده برمی‌‏خورید. مثلاٌ اگر طرف بهار باشد و این جا هم خوزستان باشد، ناگهان دشت‏‌های مسجد سلیمان به ذهنم می‏‌آید. از آنجا عبور می‏‌کنید، دشت‏‌هایی پر از شقایق، واقعاٌ در اوایل بهار یکی از زیباترین جاهای ایران است. اگر مثل زندی دوربین همراهتان باشد ، نمی‏‌توانید از ماشین پیاده نشوید و عکاسی خودتان را امتحانی نکنید.»


او اضافه کرد: «در زمینۀ طبیعت هم مریم کارش خیلی قوی هست. گاهی شما منظره ‏ای را می‏‌بینید که خیلی خوشتان می‌‏آید، ولی به محض این که دوربین را جلوی چشمتان می‏‌گیرید آن عکس را نمی‏‌پسندید. برای این که دوربین یک ویزوری دارد و ویزور یک کادری دارد . کادرتان را دوست ندارید، آن چیزهایی را که می‌‏خواهید در این کادر وجود ندارد. خوب درخت‌‏ها به اختیار ما نمی‌‏رویند، گیاهان به اختیار ما سبز نمی‏‌شوند، گل‎ها به اعتبار ما که می‏‌خواهیم از آنها عکس بگیریم شکل نمی‏‌گیرند. ما جای انسان را می‎توانیم تغییر بدهیم، نورپردازی کنیم و جایش را عوض کنیم ولی با طبیعت نمی‏‌توانیم این کارها را بکنیم».


تقوایی با اشاره به پرتره‌های مریم زندی نیز گفت: «پرتره‌‏های او به لحاظ تکنیکی دوگانه است. بعضی از آنها در نور طبیعی روز و یا در محیط جغرافیایی که پرسوناژش در آنجا زندگی می‏‌کند گرفته شده و زندگی در این عکس‏‌ها مطرح است. یکی پرتره‏‌هایی که در استودیو با نورپردازی‎های خودش گرفته که معمولاٌ زمینۀ تاریک دارند و یک خطوطی از چهره نمودار می‏‌شود. چه اتفاقی در سوژه می‎افتد که دو حالت متفاوت را در دو نوع متفاوت ارائه می‏‌دهد؟ این چیزها هم مثل رمز و راز می‎ماند. پرتره‏‎هایی که ما امشب اینجا در تعدادی از آنها هر دو گونه عکس را دیدیم ، خیلی تفاوت بین این دو گونه عکس وجود دارد. آن عکس‎هایی که با زمینه تاریک و نور مصنوعی و در آتلیه گرفته شده ، چه آن عکس‏‌هایی که در محل زندگی پرسوناژها گرفته شده است».


او افزود: «با هر مجموعه‌‏ای که از مریم زندی بیرون آمده یک رشد بوده. این رشد چیز نامحدودی است. درخت نیست که بگوییم به یک ارتفاعی می‌‏رسد و دیگر رشدش متوقف می‏‌شود. انسان توقف‏ناپذیر است. من امیدوارم که همیشه راهش باز باشد، چشمش بینا و دوربینش یک دوربین خوب . دوربین خوب دوربینی است که عکس شما را خوب می‌‏اندازد . دوربین گران قیمت نیست. من اولین بار که مریم را دیدم یکی از این دوربین‏‌های ارزان قیمت را داشت. شاید هم اصلا انسان در ابتدای کار به دوربین گران قیمت نیازی ندارد. آن ابزار ساده بهتر کار می‏‌کند . تکنیک رشد می‏‌کند. دیگر می‌‏بینید آن ابزار ساده جوابگوی شما نیست. حالا لنزهای حساس‌‏تر می‏‌خواهید ، لنزهای دقیق‎تر می‏‌خواهید . ابزاری که در تصویربرداری‏‌های ساده ممکن است خیلی برای شما کارایی نداشته باشد».



اسماعیل عباسی نیز درباره مولفه‌های عکاسی مریم زندی گفت: « مریم زندی اگرچه از طریق دعوت به بازی در فیلم و مجموعۀ تلویزیونی توسط برادرش زنده‎یاد نادر ابراهیمی وارد کار بازیگری شد اما آیندۀ خود را به واسطۀ دوربینی که از برادرش دریافت کرده، ترسیم کرده و بهتر بگویم ساخته است».


عباسی تصریح کرد: «اگرچه در ادامۀ راه به عنوان پژوهشگر به تلویزیون ملی ایران راه یافته، اما در نهایت سر از هفته نامۀ تماشا درآورد و عکاسی درآورد. اگرچه برای تحصیل به دانشکدۀ حقوق و علوم سیاسی پا گذاشته اما روحیۀ مریم زندی نه منطبق بر چارچوب‎هایی بوده که سر ا وزارت امورخارجه دربیاورد و نه در راهروهای دادگستری در پی چاره‎جویی برای این و آن باشد. منابع آموزشی آن دوره چیزی نیست جز نشریاتی مانند پاپیولار فتوگرافی و نشریۀ تصویر که به زبان فارسی به تازگی راه افتاده است. جز معدودی از عکاسان که راه‎های تازه‎ای را تجربه می‎کنند، الگوی عکاسی رایج رعایت اصول کلاسیک ترکیب‎بندی و رسیدن به بالاترین کیفیت فنی است. زندی در چنین بستری رشد می‎کند. در انتخاب موضوع سراغ موضوع‎های اجتماعی می‏رود. عکاسی که به گفتۀ خود، نگاهش پیگیر مسائل اجتماعی و نشان دادن معضلات جامعه هست، باید روحیه‎ای خاص داشته باشد».


عباسی ادامه داد: « زندی 32 سال پیش نخستین کتاب عکس خود « ترکمن و صحرا» را با هزینۀ شخصی منشتر می‏‌کند. لیتوگرافی و چاپ کتاب بسیار بد است. اما با وجود کج سلیقگی چاپخانه، عکس‏‌های مریم زندی خود را با قدرت تمام نشان می‏‌دهند. در تمامی عکس‏‌ها توجه جدی به ترکیب‏ب‌بندی کلاسیک آشکار است. زنده یاد نادر ابراهیمی هم برای این کتاب مقدمه نوشته است. کتاب ترکمن و صحرا سندی است از دگردیسی و دگرگونی ترکمن‎ها و افسوس که کتاب فاقد شرح و توضیح و زیرنوس است. هر چند به محل و تاریخ عکاسی اشاره شده است».


او افزود: «زندی با انتشار مجموعه چهره‎ها گامی دیگر در مستندسازی برمی‏‌دارد . او نه مانند ریچارد اودون فضایی بی‏‌زمان و بی‎مکان می‎آفریند و نه مانند آرنولو نیومن برای پرتره‎هایش فضایی کاملا منطبق بر تعریف عکاسی پرتره محیطی تدارک می‏‌بیند. او درباره این مجموعه بی‎ادعاست. اگرچه بیشتر عکس‏ها بر اساس تقسیم‌بندی‎های رایج پرتره محیطی هستند. وقتی از او می‏‌پرسی برای عکاسی از این شخصیتها چه معیاری داشتی و پیشاپش چه بررسی‏‌هایی می‏‌کردی، به سادگی می‎گوید، برخورد من با موضوع‌هایم غریزی بوده و پیش از عکاسی در پی شناخت افراد نبودم و اکنون که به عکس‏ها نگاه می‏‌کنم ، می‏‌بینم برداشت من از شخصیت افراد در همان برخورد اول، برداشتی درست بوده و این را با گذشت زما و شناخت بیشتر متوجه می‏‌شوم».


این عکاس ادامه داد: «مجموعه چهره‏‌های مریم زندی سند و آرشیوی ماندگار از چهرۀ اهالی ادبیات، نقاشان، معماران، هنرمندان سینما و تئاتر است. اگرچه در این زمینه کتاب‏‌هایی از سوی عکاسان دیگر نیز ارائه شد، اما زندی در کار خود پای فشرده و پی‌گیرتر بوده است و دیگران پشتکار او را نداشته‏ اند و پرسشی در اینجا مطرح می‎شود که چرا عکاس به خود عکاسان بی‎توجه بوده است!»



سپس محمود رضا بهمن‎پور مدیر انتشارات «نظر » با اشاره به کتاب «انقلاب 57» مریم زندی از سوی این نشر گفت: «مریم زندی برای من جنگجویی سازش‎ناپذیر است که سرانجام هم پیروز می‏‌شود. وقتی به ما گفتند که با حذف چند عکس می‏‌توانیم کتاب جدید او، انقلاب 57 را چاپ کنیم، خانم زندی نپذیرفت و ما به اجبار هفت سال صبر کردیم تا توانستیم مجوز چاپ کتاب را بدون هیچ گونه حذفی بگیریم. برخی از چهره‎هایی که مریم زندی از آنها عکس گرفته است ، حضورشان را برای همیشه در تاریخ ما ثبت کرده‎‎اند و هرگز نمی‎توان نادیده‏‌شان گرفت».



مریم زندی نیز در پایان این مراسم با اشاره به این که کار کردم و مستقل ماندم گفت: «توقعی ندارم و نداشته‏‌ام. شاید جوانتر که بودم در لحظاتی یا شرایط سختی انتظار پشتیبانی و حمایتی را داشته‎ام که هرگز نداشته‏‌ام، ولی توقع یا انتطاری برای قدردانی و این گونه صحبت‎ها هرگز ندارم که هر کاری کرده‏ام در جهت آنچه بوده که دوست داشته‎ام و به آن معتقد بوده‏ام. من همیشه به دنبال رؤیاهایم رفته‏‌ام و یاد گرفته‏‌ام در این جامعۀ مردانۀ پر از تبعیض و مبتنی بر روابط کار کنم، بجنگم، حقم را بگیرم و نگذارم غمگین و ناامیدم کنند».


او اضافه کرد: «من حرف زیادی برای گفتن ندارم. همیشه گفته‏‌ام عکس‌های من حرف‏های من هستند و بسیاری از آنها را شما دیده‌‏اید. پس حرف‏‌هایم را شنیده‌‏اید.همیشه گفته‎ام که عاشق حرفه ‏ام، هنرم ، عکاسی هستم و از شروع کارم سعی کرده‏‌ام آثارم تأثیرگذار، مفید و ماندگار باشد. در مجموعه‎های چهره‏‎ها که بیشتر مرا با آنها می‏‌شناسند، خواستم دوربینم را به سمت کسانی بگیرم و نور فلاشم را بر کسانی بتابانم که بطور سیستماتیک در تاریکی قرار داشتند . در عکس‏‌هایم از طبیعت، خواستم مهرم و توجهم را به طبیعت نشان دهم و سعی کردم در عکس‌‏هایم نگاهی نو و بدعت گذار داشته باشم».


این عکاس ادامه داد: «در تقویم‎هایم سعی کرده‌‏ام مردم را با تصویر و با ایران آشنا کنم و عکس را به خانه‏‌های مردم برده‏‌ام و در کارهای اجتماعی و خبری‏‌ام، سعی کرده‏‌ام به آنچه که استادیست برای فرزندانمان و آیندگان وفادار بمانم و نگاهی ثبت کننده و حقیقت‏جو داشته باشم و در همۀ کارهایم سعی کرده‎ام عشقم را به ایران، سرزمین غمگین محبوبم، نشان دهم و ثابت کنم».


او تصریح کرد: «کار کردن و مستقل بودن، به خصوص برای یک زن و در حرفه‏ای مثل عکاسی در جامعۀ ما آسان نیست . پس من هم در طول 40 سال برای آنکه بتوانم کار کنم و حقوقم را حفظ کنم جنگیده‌‏ام که کم و بیش در جریان انواع نامه‎های سرگشاده و مشکلات کاری و پرونده‏‌سازی‏های علیه من هستید که ترجیح می‎دهم در این باره دیگر حرفی نزنم . ولی آنچه می‎خواهم بگویم این است که پیروز این جنگ من بوده‎‎ام زیرا بالاخره عکاسی‎ام را کرده‏‎ام . کتاب‏‌هایم را چاپ کرده‏‎ام و توانسته‎ام شریک ساختن فرهنگ جامعه‎ام باشم و جوابم را از مخاطبینم گرفته‌‏ام. می‏‌دانم کجا ایستاده‏ام، پس امشب برای من فرصتی است برای تشکر و سپاسگزاری از اندک یارانم که نمی‌‏دانیم چقدر فرصت باقی است».


انتهای پیام/

ارسال نظر