تیغ کرونا روی ریشه اقتصاد برگرفته از نظم لیبرال دموکراسی
به گزارش گروه رسانههای دیگر خبرگزاری آنا، سخن گفتن از پیدایش یک نظم جدید جهانی پس از عبور از بحران کرونا، شاید کمی زود باشد؛ اما مسلما میتوان از همین حالا هم مطمئن بود که نظم فعلی به اوج ناپایداری رسیده است. دنیای امروز، سرمایه سالار است و آنچه بیش از همه در نوک پیکان کرونا قرارگرفته، اقتصاد برگرفته از نظم لیبرال دموکراسی است. اقتصادی که با ترویج مصرفگرایی، اشاعه خشونت جنگافروزی و برساخت ارزشهای نوین بشری و با بدهکار کردن بشر به آینده و طبیعت، ثبات و قوام مییافت در مسیر فروپاشی قرارگرفته و بیش از هر زمان دیگر، نیاز به بازنگری اساسی یافته است. در این میان، وضعیت ایران و مسیر پیش رو هم باید بازتعریف شود؛ چرا؟ بخوانید:
1. بخش خدمات، حدود هشتاد درصد اقتصادهای بزرگ دنیا را به خود اختصاص داده و کرونا، بیش از هر چیز به همین بخش آسیب میزند. در خبرها آمده است که در سه هفته گذشته، نزدیک به 10 میلیون نفر در آمریکا، شغل خود را از دستدادهاند و این رقم از مجموع مشاغلی که دولت ترامپ در سه سال گذشته ایجاد کرده بیشتر است. سقوط بازارهای سرمایه، دولت آمریکا را به وادی خلق پول بدون پشتوانه انداخته و سهامداران عمده بورس، بهشدت متضرر شدهاند. یکی از نتایج طبیعی این روند، کاهش همکاریهای اقتصادی و در حقیقت، روند نزولی جهانیشدن است. بهویژه آنکه رفتارهای نابهنجار دولتها در شرایط بحران، زمینههای اجتماعی و سیاسی چنین روندی را بیشازپیش فراهم آورده است. کافی است به اظهارات وزیر خارجه ایتالیا دقت شود که گفته است: «ما فراموش نخواهیم کرد اروپا در برابر ما و چین در کنار ما ایستاد.» و حتی بحث جدایی از اتحادیه در دوران پساکرونا را به میان آورده است. این تازه در حالی است که دولت ایتالیا در افکار عمومی این کشور متهم است چرا مواضع صریحتری در برابر اتحادیه اتخاذ نمیکند.
در این میان، وضعیت ایران هم قابلتوجه است. اقتصاد حدود 10 کشور دنیا، خارج از زنجیره اقتصاد جهان است که ایران یکی از آنهاست. با تضعیف و یا حتی احتمال فروپاشی سازمان همکاریهای اقتصادی و حرکت سریع کشورها به سمت هویتهای ملی و اقتصادهای درونزا، مشکلات ایران در این حوزه روند کاهشی خواهد یافت.
2. حداقل6 کشور از اعضای گروه جی هشت، روزهای سختی را سپری میکنند. به نظر میرسد کم خاصیت بودن چنین تشکیلاتی در زمانه بحران، بیشتر عیان شده است. ضمن آنکه ویروس کرونا، بیشتر به جوامع پیر آسیب میزند و کافی است بدانیم میانه سنی جمعیت در آلمان، ایتالیا و اسپانیا به ترتیب 48 ، 47 و 44 سال است. کشورهای با میانگین سنی جوانتر ازجمله ایران، علاوه بر موارد ناظر بهسلامت، در حوزه اقتصاد پساکرونا هم نقش مهمتری ایفا خواهند کرد.
3. قیمت جهانی نفت و محصولات بازارهای موازی با آن، شدیدا رو به کاهش است و این میتواند تهدید بزرگی برای کشورهای نفتی ازجمله ایران باشد. اگرچه کشوری که تا چند سال قبل بیش از یکمیلیون بشکه و در سالهای اخیر و تحت تأثیر تحریم، نزدیک به یکپنجم آن نفت صادر کرده، احتمالا در مقایسه با رقبا، چند سالی جلوتر و برای سازگاری با چنین شرایطی مهیاتر است. این میتواند فرصت ویژهای برای بالا بردن شتاب کاهش وابستگی بودجه به نفت باشد.
4. حجم بالای بدهی برخی کشورها و درهم تنیدگی اقتصادی آنها، موجب خواهد شد تا سقوط یا تضعیف یکی دومینووار به دیگر کشورها هم تسری یابد. نکته قابلتوجه آن است که اقتصاد ایران که از مزایای جهانیشدن تقریبا بیبهره بود، از مضرات آنهم در امان خواهد بود.
5. به نظر میرسد سازوکارهای مقابله با شرایط ویژه، در تمام دنیا نیاز به بازنگری دارد. اگر زمانی تصور میشد دولت انگلیس با برنامهترین دولت جهان است و برای مسائل از سالها قبل پیشبینی دارد، اکنون شاهدیم طی یک هفته سه بار شیوه اصلی مقابله با ویروس خود را تغییر میدهد. این نقطه، عیار خوبی برای مقایسه خود با دیگر کشورها و وقوف به این مهم است که ایران میتواند در آیندهای نزدیک و با تلاش شبانهروزی نیروی جوان، به یکی از مؤثرترین بازیگران جهان تبدیل شود.
منبع: رسالت
انتهای پیام/
انتهای پیام/