صفحه نخست

آموزش و دانشگاه

علم‌وفناوری

ارتباطات و فناوری اطلاعات

ورزش

سلامت

پژوهش

سیاست

اقتصاد

فرهنگ‌ و‌ جامعه

علم +

عکس

فیلم

استانها

بازار

اردبیل

آذربایجان شرقی

آذربایجان غربی

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

کهگیلویه و بویراحمد

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

هومیانا

پخش زنده

دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
بازیگر سریال مختارنامه در گفتگو با آنا:

به شهید قاسم سلیمانی تعصب دارم!/ از خدا می‌خواهم هوای مدافعان سلامت را داشته باشد/ نوروز برایم تداعی‌گر دیدوبازدید است

بازیگر سریال مختارنامه از ارادتش به سردار شهید قاسم سلیمانی و آرزوی خود برای مدافعان سلامت می‌گوید.
کد خبر : 480110

گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری آنا،سید مرتضی حسینی ـ  انوش معظمی متولد سال ۱۳۵۰ در بروجرد و بزرگ‌شده تهران است؛ به گفته خود از دوران نوجوانی و از نمایش‌های مناسبتی در مدارس و مسجد به تئاتر علاقه‌مند شده و از اوایل دهه هفتاد به‌صورت حرفه‌ای وارد عرصه نمایش شده است. تئاترهای «رستم و اسفندیار» و «مرغ باران» (به کارگردانی پری صابری)، «حوالی تئاتر شهر» (فرهاد تجویدی) و «یک زن و یک مرد» (آزیتا حاجیان) ازجمله آثاری هستند که معظمی در آن‌ها روی صحنه رفته است.


وی علاوه بر سریال «مختارنامه» که در آن  نقش «حرملة بن کاهل اسدی»  را با یک گریم عجیب و غریب بازی می کرد، در سریال‌های «معصومیت ازدست‌رفته»، «آسمان من»، «جلال‌الدین»، «از یادها رفته» و «دندون طلا» (شبکه نمایش خانگی) نیز ایفای نقش کرده است. «مسافر ری»، «کلاشینکف»، «سمور» و «رستاخیز» هم از آثار سینمایی هستند که وی در آن‌ها ایفای نقش کرده است که دو فیلم «سمور» و «روز رستاخیز» هنوز رنگ اکران را ندیده‌اند.


انوش معظمی پس از سریال مختارنامه در سریال «دندون طلا» با یک بازی متفاوت در نقش یک جاهل کلاه مخملی، بار دیگر تجربه بازی در اثری به کارگردانی داود میرباقری را به کارنامه کاری خود افزود. وی در فیلم «رستاخیز» احمدرضا درویش نقش شمر بن ذی‌الجوشن را بازی کرده است که البته این فیلم به جز اکران در جشنواره فیلم فجر اجازه اکران عمومی را پیدا نکرد.


معظمی محرم سال گذشته در نمایش «غریبه شام» به کارگردانی کوروش زارعی در دو نقش شبیه‌پوش حضرت ابوالفضل(ع) و شمر به ایفای نقش پرداخت. همچنین در ادامه فعالیت های خود در حوزه تئاتر کودک، نمایش «گربه ای در قصر ملکه» رانیز کارگردانی کرد.



                                سریال مختارنامه به کارگردانی داود میرباقری


در ادامه گفتگوی خبرنگار خبرگزاری آنا با این بازیگر تئاتر سینما و تلویزیون را از نظر می‌گذرانید.


آنا: نوروز امسال به خاطر شیوع ویروس کرونا با شرایط خاصی مواجه هستیم. این روزها برای شما چگونه می‌گذرد؟


معظمی: اول از همه سال نو را به شما و مخاطبانتان و همه هموطنان عزیز تبریک می‌گویم و امیدوارم سالی سرشار از موفقیت و سلامتی در پیش داشته باشیم؛ هرچند با شرایط مطلوب و به‌سامانی وارد سال 99 نشده‌ایم؛ اما بازهم امیدمان به لطف خداوند است.


من هم مثل بسیاری از مردم تا آنجایی که در توانم بود در قرنطینه خانگی بودم. البته اواخر اسفندماه به خاطر چند جلسه ضبط نمایش رادیویی که باید به پخش نوروزی می‌رسید از خانه خارج شدم. به غیر از آن از خانه بیرون نرفتم و سعی کردم موارد ایمنی و پیشگیری را رعایت کنم.


آنا: از تجربه حضور در نمایش‌های رادیویی بگویید؟


معظمی: من پیش از این تجربه کار در رادیو را نداشتم. برای یک مجموعه نمایشی در رادیو نمایش با عنوان «ساده خط خطی» از سوی دوست هنرمندم آقای میرطاهر مظلومی که کارگردانی این مجموعه را به‌عهده داشت دعوت به همکاری شدم. در سری اول این مجموعه به عنوان بازیگر حضور داشتم و در سری دوم که در ایام نوروز امسال از این شبکه رادیویی پخش شد علاوه بر ایفای نقش، به عنوان نویسنده هم به گروه نویسندگان کمک کردم و نگارش 10 قسمت از فصل دوم به عهده من بود.


کار به صورت اپیزودیک بود و چندنقش را در آن بازی کردم. این مجموعه علاوه بر پخش در شبکه نمایش در ایام نوروز 99، برای پخش تصویری در شبکه نسیم (بدون افکت و موسیقی) هم در حال آماده‌سازی است. محتوای آن هم بیشتر اجتماعی است که البته رگه‌هایی از طنز هم در آن دیده می‌شود. در مجموع سعی کردیم که خالی از طنز نبوده و با فضای پرنشاط عیدنوروز و بهار همخوان باشد.



امسال هم عیدی‌هایی که باید بدهم محفوظ است و بعد از رفع شرایط قرنطینه تقدیم کوچکترهای فامیل می‌کنم!



البته پیش از این که بحث شیوع کرونا جدی شود، یک فیلم سینمایی هم به من پیشنهاد شد که فعلاً با این اوصاف، اموراتش متوقف است و معلوم نیست که چه خواهد شد و شرایط چگونه پیش می‌آید. دعا می‌کنیم که به لطف خدا هر چه زودتر این شرایط به حالت عادی بازگردد و گروه‌های هنری به کارهایشان برگردند و زندگی مردم هم راه بیفتد.


 آنا: سال 98 برای شما چگونه بود؟


معظمی:راستش در مجموع از نگاه من سال 1398 سال خیلی جالبی برای مردم ما نبود. من فکر می‌کنم که خوشحال‌ترین افراد جامعه هم به نوعی ناراحت بودند. سال گذشته اتفاقات تلخی افتاد که بر وقایع شیرین آن می‌چربید. بخشی از آنها ناشی از رویدادهای طبیعی بود و بخش دیگر هم به خاطر اقدامات بدخواهان خارجی یا کارهایی که عوامل انسانی هم در آن دخیل بودند.



                                      سریال «دندون طلا» به کارگردانی داود میرباقری


به هر حال مصیبت‌هایی بود که ایمان و صبر و تحمل ما را در بوته آزمون گذاشت. از این بابت باید خیلی مراقبت کنیم که خدای نکرده شیطان به ایمان ما طمع نکند و آن را نشانه نرود.


متأسفانه در روزهای اخیر هم دیدیم که عده ای از عوامل مذهب‌ستیز که عمدتاً در خارج از مرزهای کشورمان هستند، برخی رفتارهای نادرست در اماکن مذهبی را بهانه قراردادند و با مخلوط کردن موضوعات مختلف از آب گل آلود ماهی گرفتند.


این داستان‌ها و مصیبت‌هایی که در سال گذشته بر ما گذشت هر چقدر هم که سنگین باشد در مقایسه با آنچه بر حضرت زینب (س) و اهل بیت پیامبر(ص) در کربلا و سرزمین شام رفت، یک ارزن در مقابل کوه است! این مذهب‌ستیزان به گونه‌ای خلط مبحث می‌کنند که گویی هدف از امامت ائمه اطهار(ع) و نبوت پیامبر اکرم (ص) این است که صرفاً بیماری‌های ما را شفا بدهند و مصیبت‌ها را حل کنند.


این بزرگواران آمدند که راه زندگی را به ما نشان بدهند و در مسیر رسیدن به کمال به ما آگاهی بدهند.به هر حال «کل نفس ذائقه الموت»؛ همه ما دیر یا زود این دنیا را ترک می‌کنیم. هدف از زندگی و سیره پیامبران و امامان این نبود که بیایند بیماری‌های ما را شفا بدهند یا جلوی سیل را بگیرند؛ آن‌ها آمدند تا راه و روش زندگی و آدم بودن و سعادتمند شدن را به ما یاد بدهند.



                                            فیلم سینمایی «رستاخیز» به کارگردانی احمدرضا درویش


طرح این مسائل واقعاً باعث دل‌شکستگی و تکدر خاطر است و نشان می‌دهد که برخی چقدر در این موضوعات سطحی‌نگر هستند.


آنا: شما پس از شهادت سردار قاسم سلیمانی هم در صفحه شخصی خودتان بحث‌های زیادی با کاربران فضای مجازی داشتید.


معظمی: بله، البته متأسفانه در آن روزها هر پستی که در این زمینه می‌گذاشتم معمولاً بعد از یک ربع حذف می‌شد و من نمی‌دانم این کارها چه نسبتی با آزادی بیان دارد! من سپهبد شهید قاسم سلیمانی را سردار مقتدر کشورم می‌دانم و به آن تعصب دارم. یکی دو بار توفیق داشتم که از نزدیک ایشان را بببینم؛ واقعا گویا پای بر زمین نداشت و در آسمان ها سِیر می‌کرد. این شهید بزرگوار رادوست داشم و از نگاه من در اوج تقدس است.


من همان موقع و در روزهای پس از شهادت شهید سلیمانی در یک توئیت نوشتم که مرز بین وطن‌پرستی و وطن‌فروشی به باریکی مو است. خیلی ها فکر می‌کنند که وطن ‌پرست هستند، در حالی که رفتار و گفتارشان مصداق وطن فروشی است. نقد و حتی مخالف بودن با یک سیستم سیاسی، با خیانت و وطن‌فروشی متفاوت است.



گاهی برخی فیلمنامه‌ها آنقدر ضعیف است که بازیگر ترجیح می‌دهد یکی دوسال بیکار باشد اما در چنین آثاری بازی نکند!



بخش قابل‌توجهی از اپوزیسیون آن سوی مرزها رسماً در شبکه‌هایی که با دلارهای آمریکایی و اسرائیلی و سعودی اداره می ‌شوند و به مردم و چهره‌های مورد علاقه آنها توهین می‌کنند. چگونه می‌توان این موضوع را کنار وطن‌دوستی گذاشت و از این تناقض به راحتی عبور کرد؟! این که در واکنش به شهادت مظلومانه سردار سلیمانی بی‌تفاوت باشیم، نهایت بی‌غیرتی است. ما چه طور می‌توانیم از ترور این فرمانده عزیزمان توسط دولت آمریکا به راحتی عبور کنیم؟


آنا: سالی را که پشت سر گذاشتیم از لحاظ کاری برای شما چگونه گذشت؟


معظمی: من در سال 98 بیشتر در حوزه تئاتر فعالیت داشتم. نمایش «گربه‌ای در قصر ملکه» را برای مخاطبان کودک و اکران مدارس کارگردانی کردم، اما متأسفانه شرایط به گونه‌ای پیش رفت که عملاً اجراهای ما لغو شد.



در حالی که پیش‌بینی ما بین 100 تا 150 اجرا بود اما برای مدارس کلاً 6 اجرا بیشتر نداشتیم.ابتدا با تعطیلات ناشی از ناآرامی‌های آبان‌ماه مواجه شدیم، بعد تعطیلی مدارس به خاطر آلودگی و سرمای هوا و چند تعطیلی مناسبتی و در نهایت هم که اول اسفندماه مدارس به خاطر شیوع ویروس کرونا تعطیل شدند.


به‌هرحال حداقل نیمه دوم سال 98 نه تنها برای من، که برای همه همکاران حوزه تئاتر کودک همراه با ناکامی بود.


 البته خدا را شکر نمایش «غریبه شام» اجراهای بسیار خوب و پرمخاطبی در تهران و قزوین داشت. انشالله امیدوارم امسال شرایط برای کارهای بهتر و بیشتر در تئاتر فراهم شود. کلاً حال هنرهای دراماتیک خیلی خوب نیست.


 آنا: در تلویزیون همچنان کم کار هستید.


معظمی: در سال 98 چند کار تلویزیونی به من پیشنهاد شد اما واقعیتش این است که گاهی اینقدر برخی فیلمنامه ها ضعیف است که بازیگر ترجیح می دهد یکی دوسال بیکار باشد اما در چنین آثاری حاضر نشود. بعض وقتها فیلمنامه‌هایی به من پیشنهاد می شود که بسیار سطحی است. من به نویسنده آن کار ایرادی وارد نمی دانم چون بالاخره توان او در همان حد بوده اما از کسانی که به چنین آثاری مجوز تولید می‌دهند تعجب می‌کنم که چگونه به چنین کارهایی اجازه ساخت می‌دهند.


آنا: این نگاه از این جا ناشی نمی‌شود که شما کارهای تصویری را با کار بزرگی مثل سریال مختارنامه آغاز کردید؟


معظمی: ببینید من هرکاری را چه در تئاتر، چه سینما و چه در تلویزیون در جایگاه خود می‌بینم و با همدیگر مقایسه نمی‌کنم. طبیعی است که یک بازیگر نمی‌تواند همیشه در آثار درجه یک و«بیگ‌پروداکشن» حضور داشته باشد اما هر کاری دست‌کم باید از حداقل‌های هنری و محتوایی برخوردار باشد تا بتواند نظر من را به خود جلب کند.


 آنا: عید نوروز برای شما چه خاطراتی را تداعی می‌کند؟


معظمی: نوروز و فرارسیدن سال جدید برای من بیشتر دید و بازدید و صله‌رحم را تداعی می‌کند.در کنار همه آیین‌های نورزی، این که به دیدن بزرگترها و آشنایان برویم و با شعف و خوشحالی در کنار هم باشیم برای من بسیار شیرین است.



البته امسال از این لذت محروم بودیم و همین هم قسمت ما نشد، اما با استفاده از فضای مجازی تا حدی این کمبود جبران می‌شود. خب در کودکی هم عیدی گرفتن شور و شوق خاص خود را داشت بزرگتر هم که شدم فقط عیدی می‌دادم و دیگر عیدی نمی‌گرفتم.امسال هم عیدی‌هایی که باید بدهم محفوظ است که بعد از رفع این شرایط تقدیم کوچکترهای فامیل می‌کنم!


آنا:ترجیح می‌دهید تعطیلات نوروز را چگونه بگذرانید؟


معظمی: راستش تعطیلات تا سه‌چهار روز برایم قابل تحمل است و  خیلی موافق تعطیلات درازمدت نوروز نیستم. من  یکی‌دو بار عید نورز را سر فیلمبرداری بودم و برایم خوشایندتر بود. بعد از چندروز واقعاً نمی‌توانم بیکار بودن را تحمل کنم و باید بیرون بزنم یا به کاری مشغول شوم.بنابراین شرایط قرنطینه امسال واقعا برایم سخت بود و سعی کردم با فعالیت‌های مفید خودم را سرگرم کنم.


در طول سال تعطیلات زیادی داریم. این 15 روز تعطیلی کامل واقعاًزیاد است و خیلی از فعالیت های خرد و کلان را فلج می‌کند؛ این نظر شخصی من است که شاید در مجموع پنج یا شش روز برای تعطیلات نوروزی کافی باشد.


آنا: به نظر می‌رسد خیلی اهل سفر هم نباشید؟


معظمی: مسافرت را دوست دارم اما خیلی اهل سفر در تعطیلات نورزی نیستم. ترجیح می‌دهم در ایام دیگر سال که هم جاده‌ها و هم نقاط دیدنی خلوت تر هستند به سفر بروم. حتی برای کوهپیمایی هم برخلاف بقیه معمولاً آخر هفته‌ها را انتخاب نمی‌کنم و اواسط هفته می‌روم.



از طرف خودم «خدا» را به پزشکان و پرستاران و مدافعان سلامت هدیه می‌دهم!



البته از جمعیت و مردم فراری نیستم. قدم زدن در چارسوق بازار تهران و دیدن آدم ها و جریان زندگی یکی از لذت‌های من است، اما دوست دارم زمانی به دل طبیعت بروم که خلوت باشد.


آنا: در پایان اگر نکته‌ای دارید بفرمایید.


معظمی: واقعیتش این است که در این روزهای سخت برای تقدیر از کادر درمانی و اداری بیمارستان‌ها هر چقدر دنبال جمله یا واژه‌ای گشتم چیزی به ذهنم نیامد.فقط می‌توانم از طرف خودم خدا را به آنها هدیه بدهم و از خدا بخواهم که هوای این عزیزان زحمتکش را در دو دنیا داشته باشد و همواره در قلبشان باشد.


ایثار پزشکان پرستاران، کادر اداری، حراست و تأسیسات و همه مدافعان سلامت که این روزها به صورت شبانه‌روزی به درمان بیماران و پیشگیری از شیوع بیشتر ویروس کرونا کمر همت بسته‌اند، هرگز فراموش نمی‌شود.امیدوارم همه مردم با رعایت نکات بهداشتی و به‌ویژه در خانه‌ماندن بتوانند اندکی از این زحمات را جبران کنند و حداقل مرهمی بر زخم‌ها و خستگی این عزیزان باشند.


انتهای پیام/4104/


انتهای پیام/

ارسال نظر