«در میان خاکستر» روایت عشق و حماسه در قاب تلویزیون
به گزارش گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری آنا، سریالهای شخصیتمحور خاصه آنهایی که به سراغ شخصیت های معاصر میروند هم جذاب هستند هم کم. در واقع از ظرفیت بالای قصهپردازی و پتانسیلهای دراماتیکی که در این شخصیتها و قصههایشان وجود دارد به خوبی استفاده نشده. البته سریالهای شخصیتمحور تاریخی کم نداشتیم از بوعلی سینا و سردار جنگل گرفته تا مختارنامه. اما شخصیتها و مفاخر و مشاهیر معاصر کمتر دستمایه ساخت سریال قرار گرفته اند. این در حالی است که اتفاقاً از سوی مردم مورد استقبال قرار میگیرند. نمونهاش سریال شوق پرواز.
قطعاً یکی از نمونههای از این دست سریال «در میان خاکستر» است که زندگی شهید مهدی آلبوغبیش اولین منتخب شورای شهر خرمشهر را روایت میکند. نامی که کمتر اسمش به گوش مردم خورده و خیلیها او را نمی شناسند. از این رو آشنایی زدایی را باید کارکرد مهم این سریال دانست.
در واقع ما با زندگی و شخصیت شهیدی آشنا میشویم که در گمنامی، فضیلت و منزلتش ناشناخته مانده و در اینجا شناسانده میشود. به این ویژگی، باید رئالیسم قصه را هم اضافه کرد که سویههای مستندگونه آن را تقویت می کند. در واقع با لحن و روایتی واقعگرا در این سریال مواجه هستیم. سریالی که براساس واقعیت نوشته شده و به وقایعی که در سالهای 1357 تا 1359 در خرمشهر اتفاق افتاده است، ارجاع میدهد و قصه مبارزانی را که در مقاومت 34 روزه خرمشهر در برابر متجاوزان بعثی ایستادگی کردند، به تصویر می کشد. قصه ای که در پس تراژدی های آن می توان ردپایی باشکوه از حماسه را دید. سریالی که نشان داد هشت سال دفاع مقدس چه قصه های ناگفته زیادی دارد و چقدر می توان از این گنجینه ارزشمند در هنر نمایش بهره برد.
همین قصه مقاومت خرمشهر سرشار از رخدادهای تکان دهنده ای است که گوشه ای از آن در سریال در میان خاکستر بازنمایی شده. ضمن اینکه قهرمان این قصه یک شهید عرب خرمشهری است و ما کمتر درباره قومیت ها به ویژه عرب های جنوب کشور فیلم و سریال داریم. چند وجهی بودن شخصیت آلبوغبیش به آن امکان پردازش دراماتیک بیشتری در شخصیت پردازی می بخشید که رگه هایی از آن در این مجموعه بازنمایی می شود. ضمن اینکه سریال به حضور و جذابیت بازیگران چهره اتکا نکرد و جاذبه های داستانی خود را در قابلیت های خود درام و جذابیت های ذاتی آن جستجو کرد و جواب هم گرفت.
مخاطب ما در درجه اول قصه دوست دارد و این سریال قصه گو است. سریالی که از حیث تولید و شرایط ساخت هم سخت بود و بازسازی محیطی فیلم دشوار. از سوی دیگر و با اینکه سریال یک سریال شخصیت محور است اما در پس آن این مردم خوزستان به ویژه عرب های خوزستان و رشادت های آنان است که در حافظه تصویری مخاطب ثبت و ماندگار می شود. سرزمین و مردمانی که ایثار و جانفشانی آنها که ایستاده در غبار زمان به مقاومت علیه دشمن برای دفاع از این خاک پرداختند، چندان دیده نشد یا به فراموشی سپرده شد. از این حیث در میان خاکستر سریالی برای یادآوری است نه صرفا سرگرمی. یادآوری ایستادگی و مقاومت مردم جنوب در سخت ترین روزهای وطن.
از ویژگیهای قابل تامل در میان خاکستر روایتهایی است که از شخصیت همسر یک قهرمان میبینیم. خدیجه همسر شهید مهدی آلبوغبیش با بازی سوده ازقندی که زنی مستقل و قوی است و از کاریزماتیک زنانه اثرگذاری برخوردار است. با این حال و به ویژه در مواجهه با همسرش وجوه زنانه و سویه های عاطفی زن بودن هم در او قوی است و این دو بعدی بودن هم به خود این شخصیت عمق بخشیده و هم این کاراکتر را در کانون اصلی قصه قرار داده است. ویژگی هایی که این کاراکتر را از کلیشه ای بودن نجات داده و نقش همسران شهید در تجلی و شکوه همسرانشان را به درستی نشان می دهد.
سجاد امیریزدانی، کارگردان «در میان خاکستر» در کاربرد درست لهجه هم موفق عمل کرده و خود همین مولفه به پردازش پخته پرسوناژها نیز کمک کرده است. «در میان خاکستر» بدون اینکه بخواهد در دام سانتی مانتالیسم گرفتار شود یا مثلا بخواهد از مخاطب اشک بگیرد در بسیاری از موقعیت ها او را از حیث احساسی و عاطفی تحت تاثیر قرار داده و از شعارزدگی مصون می ماند.
شجاعت و جسارت خدیجه و حضورش در عرصههای مردانه این کاراکتر را جذاب کرده و در عین حال تصویری از زنانگی مقتدر را به تصویر می کشد. آنچه بیش از خود قصه در این سریال مهم است و ساختار روایی و جهان بینی کارگردانش در بازنمایی جهان دراماتیک قصه آن را برجسته میکند، ظرفیت خوانش ناگفته های جنگ است که در ساختاری دراماتیک در سریال طراحی و گنجانده شده و بدون اینکه دچار شعارزدگی شود، همدلی مخاطب را با خود برمیانگیزند. در عمق این همدلی بازسازی ارزشهای اخلاقی و انسانی از همه چیز مهم تر است. در سریالی که آی فیلم برای اولین مرتبه آن را پخش و اثری حائز ارزش های گوناگون را به مخاطبش عرضه کرد.
انتهای مطلب/4104/
انتهای پیام/