بازداشت مظنون به قتل زن جوان
به گزارش گروه رسانههای دیگر خبرگزاری آنا، روزنامه شرق نوشت: حوالی ساعت ٢٢ شب یکشنبه گذشته ماجرای کشف جسد زنی در خانهاش در محله مجیدیه در شرق تهران به کلانتری مجیدیه گزارش شد.
با اعلام این خبر، مأموران کلانتری برای بررسی صحتوسقم ماجرا به آدرس مورد نظر رفتند و متوجه شدند زنی حدودا ٣٠ساله در حالی که کنار تختخواب افتاده و شلواری دور گردنش پیچیده شده، به قتل رسیده است. پس از مشخصشدن صحت گزارش، مأموران مراتب را به بازپرس کشیک قتل گزارش دادند. درادامه تیمی از عوامل پزشکیقانونی و اکیپ حفظ صحنه جرم به همراه کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی تهران بزرگ به دستور قاضی حسینپور، بازپرس شعبه پنجم دادسرای ویژه امور جنایی پایتخت، وارد صحنه جنایت شدند. بررسیهای اولیه حکایت از این داشت که زن جوان به همراه پسر ١٠سالهاش در این خانه زندگی میکرد و مدتی بود به عقد موقت مردی به نام کریم درآمده بود.
کریم در بازجوییهای اولیه به مأموران گفت: «من متأهل هستم و چند فرزند دارم. رکسانا چند سال پیش همسایه طبقه بالایی خانه ما و همان موقع بود که از او خوشم آمد و میخواستم با او ازدواج کنم اما همسر اولم متوجه ماجرا شد و به همین دلیل از رکسانا خواستم از ساختمان ما برود تا من برای او خانهای بگیرم و کسی بویی از ماجرا نبرد. او هم موافقت کرد و از آنجا رفت». این مرد ادامه داد: «دو سالی بود که با هم صیغه بودیم و در این مدت ما هر روز همدیگر را میدیدیم و تلفنی هم صحبت میکردیم. آن شب من به خانه رکسانا رفتم و او هم غذای نذریای را که از چند روز پیش داشت گرم کرد و با هم خوردیم. بعد از آن هم با پسرش منچبازی کردیم و حدود ساعت ٢٢:٣٠ شب من از خانهشان خارج شدم. فردا ظهر پسرش با من تماس گرفت و گفت مادرش در خانه را برای او باز نمیکند. وقتی با هم به خانهشان رفتیم هرچه زنگ زدیم، رکسانا در را باز نکرد. از خانه صدای تلویزیون میآمد اما رکسانا جوابگو نبود. ما هم در خانه را شکستیم و وقتی داخل شدیم جسد رکسانا را درحالیکه یک پتو رویش کشیده شده بود، پیدا کردیم». مأموران درادامه به تحقیق از پسر مقتول پرداختند.
کودک ١٠ساله ماجرای شب جنایت را اینگونه تعریف کرد: «کریم شب به خانه ما آمد و شام خوردیم، من داشتم تلویزیون نگاه میکردم که خوابم برد و نمیدانم چه کسی مرا به داخل اتاق مادرم برد و روی تخت او خواباند. من بیشتر شبها کنار مادرم میخوابیدم. صبح که از خواب بیدار شدم خیلی دیرم شده بود و به سرویس مدرسه نرسیدم، بههمیندلیل صد تومان پول از کیف مادرم برداشتم و با اتوبوس به مدرسه رفتم. بعد از ظهر از مدرسه برگشتم و هرچه زنگ زدم، مادرم در را باز نکرد به خاطر همین به خانه مادربزرگم که دو کوچه پایینتر است، رفتم».
پسربچه ادامه داد: «از آنجا با کریم تماس گرفتم و گفتم مادرم در را باز نمیکند. کریم با من خیلی مهربان است و من هم او را خیلی دوست دارم. با هم به خانه آمدیم و در زدیم اما مادرم در را باز نکرد. کریم در خانه را شکست و من هم به او گفتم مادرم در اتاق خواب من است، چون صبح او را دیدم که پای تخت من خوابیده بود اما وقتی سراغ مادرم رفتم، او کشته شده بود». درحالحاضر تحقیقات درباره این پرونده به دستور قاضی حسینپور، بازپرس شعبه پنجم دادسرای ناحیه ٢٧ تهران، ادامه دارد و پلیس نیز یک مظنون را درهمینباره دستگیر کرده است.
انتهای پیام/