آیا بافتهای شهری ایران به سمت اسلامیشدن میرود؟/ خلأ مدیریت شهری یکپارچه در شهرداریها
گروه استانهای خبرگزاری آنا ـ حسین بوذری؛ شهرسازی ایرانی و اسلامی بهعنوان الگویی غنی از شهرسازی با برخورداری از بنیانهای فکری و فرهنگی ایرانی و اسلامی امروزه با تأکید بر اصول دین مبین اسلام از نظر مفهومی و تأکید بر ارزشهای پایدار عرفان ایرانی از نظر معنایی درصدد ساماندهی و بازآفرینی فضاهای شهری است.
شهر ایرانی و اسلامی به شهری اطلاق میشود که مکان تحقق تمدن بوده و از نظر مفهومی منبعث از اصول دین مبین اسلام و در معنا دارای ارزشهای پایدار مبتنی بر بینش عرفان ایرانی و در مصداق مبتنی بر ویژگیهای بستر طبیعی، فرهنگی و تاریخی بوده و در هریک از بازههای زمانی متناسب با ویژگیها و نیازمندیهای مراتب گوناگون معنوی و مادی جوامع انسانی و با استفاده بهینه از علوم فناوری و مهندسی شکل گیرد.
هدف از ایجاد اینگونه از شهرسازی فراهم آوردن زمینه مناسب برای تکامل و تعالی انسانها مطابق با آموزههای دین مبین اسلام بوده و در این زمینه توسعه روابط اجتماعی و نیز تولید مظاهر تمدن و فرهنگ بهویژه در آثار هویتمند هنری تجلی یافته است.
برای بررسی وضعیت بافتهای شهری ایران بهخصوص تهران و چگونگی دستاوردهای صورت گرفته در راستای نزدیکی هرچه بیشتر به سطح ایرانی و اسلامی در قالب نشست خبری در خبرگزاری آنا گفتگویی را با حسین کلانتری خلیلآباد دکتری برنامهریزی شهری و رئیس دانشگاه آزاد اسلامی استان مرکزی و واحد اراک ترتیب دادیم که مشروح این گفتگو در پی میآید:
آنا: با توجه اوضاع و احوال بافتهای شهری کشورمان به ویژه تهران، در موقعیت فعلی الان واقعاً چه موضوعی مد نظرشان باشد که به سطح ایرانی اسلامی نزدیک شویم؟
کلانتری خلیلآباد: بنده کارشناسی ارشد شهرسازی و جغرافیای طبیعی (گرایش اقلیم و هیدرولوژی) دارم و مدرک دکتری برنامهریزی شهری را نیز از دانشگاه تهران دریافت کردهام و اکنون نیز به عنوان استاد تمام در خدمت دانشگاه آزاد اسلامی هستم.
مقایسه تغییر و تحول شهرسازی ایرانی و اسلامی قبل و بعد از انقلاب اسلامی
مأموریت من از جهاد دانشگاهی بوده تا در دانشگاه آزاد اسلامی مشغول به کار شوم و 6 ماه است در خدمت دوستان هستم و بیشتر در حوزههای اجرایی فعالیت میکنم.
تغییر و تحولات در حوزه بافتهای شهری زیاد داشتیم، بهطوریکه زمان هخامنشیان بافتهای شهری شکل جدیتری به خود گرفت و در زمان ساسانیان باز هم تغییرات ساختاری در شهرهای ایران داشتیم. در هر مرحله نقطه عطفی ایجاد میشود و به تبع آن در بافتهای شهری نیز شاهد تغییر و تحولاتی هستیم.
شهر ایرانی و اسلامی به شهری اطلاق میشود که مکان تحقق تمدن بوده و از نظر مفهومی منبعث از اصول دین مبین اسلام است.
زمانی پیامبر اکرم(ص) مبعوث شدند و اسلام روی کار آمد، تغییرات اساسی در بافتهای شهری قبل از اسلام که متعلق به زمان ساسانیان و ما قبل آن بود، ایجاد شد. یعنی شهرهایی که رنگ و بوی غیراسلامی داشتند و آتشکدهها فعال بودند، رنگ و بوی اسلامی گرفتند، مساجد ایجاد شدند و بعد از آن در زمان بنیامیه و بنیعباس و در دوره اولیه ظهور اسلام در داخل شهرهای ما فقط مسجد وجود داشت. دارالعماره، دارالحکومه و دارالخلافه نیز داخل آن وجود داشت.
از زمان بنی عباس دارالعماره و دارالخلافه از مسجد فاصله گرفته و جدا میشود. همینطور این تغییر و تحولات در بافتهای شهری ما وجود داشته است. علاوه بر اینکه بافتهای قبل از اسلام، رنگ و بوی اسلامی به خود میگیرند، در دوره اسلام شهرهای جدید نیز ایجاد میشوند. شهرهایی که در کنار مزار امامان شکل گرفتند، مثل حرم حضرت معصومه(س) و حضرت رضا(ع)، کاظمین، کربلا، نجف و ... .
شهرهای نظامی نیز مانند بصره و کوفه بودند که به عنوان مقر نظامی محسوب میشدند. در هر دورهای تغییر و تحولات خاصی در شهرها ایجاد شده است.
نکته بعدی اینکه در شهرهای ما آثار معماری و شهرسازی ایجاد شد. این آثار معماری و شهرسازی شامل مسجد، کتابخانه، حمام، بعدها رصدخانه و فضاهای فرهنگی و هنری دیگر بود که بافت و ساختار شهری را دگرگون کرد. همچنین معابر جدید، بازارها و میدانهای مختلفی در شهرها ایجاد شد.
شهرهای ما تا زمان قاجاریه دارای دروازه و برج بودند و از زمان فعالیت رضاخان در سال 1304 بافتهای شهری کاملاً دگرگون شد، بهطوریکه رضاخان دیوار و حصار شهرها را برداشت و این شهرها از درون فرو ریخت و در اطراف گسترش یافت.
در زمان رضاخان چون شهرها از درون حصار خارج شدند، رشد زیادی یافتند و بعدها میبینیم که این کار ادامه یافت تا زمان پیروزی انقلاب اسلامی. زمان انقلاب هم واقعاً بافت شهری ما خیلی دگرگون و رشد اقتصادی مردم زیاد شد و علاوه بر اینکه ساختار شهری ما را کاملتر کرد، تعداد شهرهای ما نیز اضافه شد.
زمانی شهرهای ما حتی از عدد 50 نیز کمتر بود. سال 1335 که نخسین سرشماری کشور انجام شد، تعداد شهرهای ما 190 شهر بود. اکنون در ساختار فعلی کشور یکهزار و 290 شهر داریم؛ بنابراین علاوه بر اینکه بافت و ساختار شهری کاملتر شده (بهخصوص بعد از انقلاب اسلامی)، تعداد شهرهای ما هم افزایش پیدا کرده، چراکه جمعیت شهری ما رو به افزایش بوده است.
مدیریت شهری در ایران فاقد یکپارچگی است
نکته مهم اینکه از سال 1347 قانونی به نام قانون نوسازی و عمران شهری داشتیم و این قانون موجب تغییر ساختار شهرها شد؛ اما تا سال 1382 که سازمان شهرداریها و دهیاریهای کشور ایجاد شد و بافتهای تاریخی شهری و فرسوده شهری را به سازمان شهرداریها و دهیاریهای کشور سپردند، مجدداً در بافتهای تاریخی تغییر و تحولاتی ایجاد شد.
آنا: بعد از انقلاب اسلامی روی بافتهای تاریخی شهرها کار زیادی صورت گرفت.
کلانتری خلیلآباد: درست است. بعد از انقلاب اسلامی روی بافتهای تاریخی شهرها فعالیت زیادی صورت گرفت و این بافتها در حال ارتقا هستند، اما مشکل اساسی ما اینکه نگاه ما نگاه موزهای است. ما در ایران بیشتر به تکبنا توجه میکنیم، درصورتیکه باید ساختار شهر را به عنوان یک مجموعه و سیستم ببینیم.
بعد از انقلاب اسلامی واقعاً بافت شهری ما خیلی دگرگون و رشد اقتصادی مردم زیاد شد و علاوه بر اینکه ساختار شهری ما را کاملتر کرد، تعداد شهرهای ما نیز اضافه شد.
از محدوده شهر باید به عنوان یک سیستم استفاده کنیم، چراکه در هر سیستمی چندین سابسیستم دارد که وحدت رویه دارند. مشکل ما در ایران این است که نگاهمان سیستمی نیست. بلکه موزهای است. به عنوان مثال در برخی شهرها اگر 100 اثر تاریخی داشته باشیم، تکبنا را نگاه میکنیم. یعنی تکاثر مرمت میشود، درحالیکه این خوب نیست. باید از یک مکان شروع به مرمت آثار تاریخی کنیم و به تدریج پیش برویم و این یک کار اساسی است.
آنا: به نظرم شاهد یکپارچگی در حوزه مدیریت شهری نیستیم و در نتیجه در حوزه شهرسازی و بافتهای شهری نیز نگاهها به بخشینگری سوق داده شده، درست است؟
کلانتری خلیلآباد: دقیقاً. در حوزه مدیریت شهری فاقد مدیریت شهری یکپارچه هستیم و در نتیجه هرکس ساز خودش را میزند. شورای شهر در واقع شورای شهرداری است، نه شورای شهر.
طبق ماده 55 قانون شهرداریها، سازمانهای آب، برق، گاز، میراث فرهنگی، طرحهای جامع تفصیلی و ... باید زیرمجموعهای از شهرداری باشند، اما به تفکیک فعالیتهای خود را انجام میدهند.
به عنوان مثال طرحهای هادی شهری زیرنظر استانداری انجام میشود و طرحهای جامع تفصیلی نیز با راه و شهرسازی است، سازمان میراثفرهنگی نیز طبق سازوکار خود روی بافتهای شهری و تاریخی نظارت دارد و شورای اسلامی شهر نیز دخالتهای خاص خود را دارد، بنابراین یک مدیریت یکپارچه وجود ندارد. اگر مدیریت یکپارچه باشد، عملکرد شهری خیلی قویتر خواهد بود.
آنا: عدهای قائل به تفکرات غربگرایانه هستند و حتی پا را فراتر گذاشته و دم از حضور مدیران شهری غربی و متخصصان شهرسازی آن سوی آب در کشورمان میکنند. قطعاً این تفکر در نظام اسلامی که برآمده از دموکراسی است و با خون هزاران شهید به ثمر رسیده جایی ندارد. تحلیل فنی و تخصصی شما به عنوان یک متخصص شهرسازی در این باره چیست؟
کلانتری خلیلآباد: ایران یک کشور اسلامی است و ساختار اسلامی داریم. بنیان شهری ما نیز بر مبنای بنیان شهرهای اسلامی و ایرانی است و یک شخص خارجی نمیتواند در این موضوع دخالت کند و اصلاً موافق این بحث نیستم. در ضمن مدیریت در ایران (در حوزههای معماری، شهرسازی، عمران، اجتماعی و روانشناسی، مدیریت شهری و زیستمحیطی یک مدیریت جامع شهری است، بنابراین نگرش ما به شهرها بای سیستمی باشد.
نگرش جامع سیستمی معمولاً شامل رشتههای مختلفی میشود. چه در حوزه فنی، چه هنری، چه در حوزه علوم انسانی و در حوزه اجتماعی. در حوزه معماری و شهرسازی نیازی به بیگانه نداریم و آفتهای موجود در شهرها مربوط به زمان صفویه و قاجاریه است که متأسفانه ارتباط ایران با اروپا قوی شد. قبل از آن ساختار شهرهای ما خیلی متمرکز و بهتر بود و حتی افراد به حریم هم تجاوز نمیکردند، الان با الگوبرداری از غرب، این ساختار شهری ما از هم گسیخته شده است.
در حوزه مدیریت شهری فاقد مدیریت شهری یکپارچه هستیم و در نتیجه هرکس ساز خودش را میزند. شورای شهر در واقع همان شورای شهرداری است.
متخصصان بسیار خوبی در داخل داریم که میتوانند به این وضعیت سامان دهند. شهرداری تهران نیز باید با یک نگاه جامع و سیستمی به شهر نگاه کرده و از حوزهها و رشتههای مختلف استفاده کند.
در مجموع هیچ نیازی به غرب و غربگرایی در حوزه شهری و شهرسازی نیست. بنیاد شهر ما شهر اسلامی است و باید بر مبنای منویات اسلامی از شهرهای خود حفاظت و حراست کنیم.
آنا: مشکل همینجاست که برخی مسئولان مدیریت شهری ایرانی را قبول ندارند و این موضوع میتواند دیدگاه مردم را نسبت به مدیران کشور تغییر دهد؟ بالاخره مردم از شهرداریهای کشور انتظاراتی دارند.
کلانتری خلیلآباد: در دانشگاه واحدی دارم با عنوان «حکمت هنر در شهرسازی اسلامی» و سر کلاس به دانشجویان نیز میگویم که در بحث شهر اسلامی نباید از غرب الگوبرداری شود و برعکس باید از کشورهای اسلامی الگوبرداری کنیم، چراکه الگوبرداری از غرب بنیان کار شما به هم میریزد. به عنوان مثال دانشجو به دنبال تحویل پروژهای است و فوراً مطلبی را در قالب نما و سیدی سهبُعدی از اینترنت میگیرد و کار خود را براساس آن طراحی میکند، در حالی که طراحی کار براساس شهر اسلامی اینطور نیست و حتماً باید بر مبنای منویات اسلامی و چیزی که اسلام بر آن تأکید کرده است، باشد.
ساختار کلان شهرسازی در ایران به سمت اسلامی شدن پیش نرفته است
برای طراحی شهر نیازمند چهار عنصر هستیم که باید مدنظر قرار بگیرد. زمین، آسمان، درخت نخل و در نهایت عنصر آب. در شهرهای ایران نیز ابتدا باید ببینیم بنیان آن شهر چیست و با چه اصولی میتوانیم آن شهر را طراحی کنیم؟ اما آن چیزی که مسلم بوده اینکه با اصول غربی طراحی شهری امکانپذیر نیست.
هر مکانی باید طبق شرایط خود طراحی شود، بهطوریکه شرایط اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و زیستمحیطی باید مدنظر قرار بگیرد؛ مانند مسیر نجف به کربلا. در هر طراحی، ساخت هر ساختمانی باید با رعایت چهار عنصر زمین، آسمان، درخت نخل و آب صورت بگیرد، یعنی خط آسمان در معماری رعایت شود.
ساختمانهای چند طبقه که آسمان را بپوشاند و نخلها را کور کند، به هیچ عنوان استاندارد نیست، بلکه ساختمانها باید تکطبقه باشند و در سطح به مردم خدمات دهند.
بنابراین اینگونه نیست که غربیها در حوزه شهرسازی و طراح شهری برای ما تصمیم بگیرند، چراکه شرایط اقلیمی، زیستمحیطی، فرهنگی، اخلاقی و تربیتی ما اجازه نمیدهد پا در مسیری بگذاریم که دیدگاههای غربی را وارد کنیم.
آنا: اکنون آیا ساختار کلانی که در شهرسازی داریم به سمت اسلامی شدن میرود یا خیر؟
کلانتری خلیلآباد: متأسفانه نرفته. برخی از شهرهای جدیدی که در اطراف تهران ایجاد شدهاند، از جمله پردیس تلاش شد در مسیر اسلامی طراحی شود، اما در ساختار شهرهای فعلی خود مناسب عمل نکردیم. ما زمانی با ساختار بولدوزری بسیاری از بافتهای تاریخی شهرهای خود را تخریب کردیم.
آنا: به نظر میرسد ساختار دیوانسالاری غربی از زمان رضاخان تاکنون دست نخورده باقی مانده و فرهنگ غربی در حوزه شهرسازی تغییر نکرده است.
کلانتری خلیلآباد: همینطور است. از زمانی که رضاخان آمد، متأسفانه ساختار دیوانسالاری غربی در کشور ما شکل گرفت. رضاخان 1304 فعالیت خود را آغاز کرد و سالهای 1306 و 1307 سازمانها و تشکیلات مدنی شکل گرفتند که همه بر مبنای دیدگاههای غربی بود.
متأسفانه هر دولتی هم که بعد از آن آمد این ساختارها را یا زیاد کرد و یا در هم ادغام کرد و هیچکس این ساختار را تغییر نداد، درحالیکه این ساختار دیوانسالاری دولتی باید تغییر کند. کشور ما از ساختار بخشی باید خارج شده و به ساختار منطقهای برسد.
به عنوان مثال وقتی میگوییم منطقه آذربایجان، یعنی آذربایجانشرقی، آذربایجان غربی، اردبیل و زنجان، یا وقتی که میگویید منطقه سیستان فقط خود سیستان است، منطقه بلوچستان که میگویید یعنی دره سرباز. شرایط منطقه سیستان با منطقه بلوچستان کاملاً فرق میکند. حالا درست که میگوییم استان سیستان و بلوچستان ولی به لحاظ ساختار جغرافیایی و ساختار فرهنگی، منطقه سیستان ساختار متفاوتی با بلوچستان دارد.
آنا: یعنی هر منطقه ساختار مختص به خودش را دارد و باید طبق آن ساختار پیش رفت.
کلانتری خلیلآباد: بله. در مجموع هر منطقه فرهنگ خاص خود را دارد. بنابراین در بحث منطقهای کردن اینکه درآمدی که در منطقه آذربایجان است باید خرج خود آذربایجان شود. مشکل ما این است که بودجه کشور بین وزارتخانهها پخش میشود. یعنی وزارتخانهها پول میگیرند و میدهند. به عنوان مثال سازمان میراث فرهنگی اعتبار را بین ادارات کل خود در استانها تقسیم میکند، وزارتخانههای تعاون، صمت و نیرو نیز همینطور.
مدرنیسم بر شهرهای ایران تأثیر زیادی داشته است
به عنوان مثال اگر منطقه آذربایجان درآمدی دارد، باید در همین منطقه هزینه شود؛ کشور ایالتی شود و نه استانی. بعد از انقلاب اسلامی مطالعاتی شده بود که کشور ما به جای 31 استان 9 یا 11 منطقه داشته باشد. این ساختار اگر شکل بگیرد، راه نجات این مرز و بوم است.
آنا: جایگاه رشته معماری، شهرسازی و زیرشاخههای آن را چگونه میبینید؟ ارزیابیتان از جایگاه فعلی چیست و به چه سمتی میرود؟
کلانتری خلیلآباد: دانشگاه آزاد اسلامی استادان بسیار برجستهای در حوزههای شهرسازی و معماری دارد که تلاش دارند طراحی شهرها به سمت غربگرایی نرود.
در ساختار شهرهای فعلی خود مناسب عمل نکردهایم. زمانی با ساختار بولدوزری بسیاری از بافتهای تاریخی شهرهای خود را تخریب کردیم و اکنون به اشتباه خود پی بردهایم.
متأسفانه ساختار معماری ما به هم ریخته و مداخله خارجیها در این امر موثر بوده یا افرادی که در خارج تحصیل کرده و به ایران آمده و این ساختار را به هم ریختهاند.
ارزیابی کلیام این است که در این چند سال بحث مدرنیسم خیلی بر شهرهای ایران تأثیر گذاشته و ساختار را بر هم زده است، اما هنوز در شهرهای ایران ساختار قدیمی و معماری گذشته و آثار سنتی ایران حفظ شده است. بسیاری از افراد براساس دیدگاه لو کوربوزیه که یک معمار خارجی است میگویند از گذشته باید یک اثر در بافت تاریخی ما در هر دورهای حفظ شود، به عنوان مثال یک اثر متعلق به دوره صفویه، یک اثر متعلق به دوره قاجاریه حفظ شده و بقیه را تخریب کنیم و این دیدگاهها روی ما تأثیر گذاشته و نباید این کار انجام شود.
باید اصالت خود را حفظ و بافتهای تاریخیمان را مرمت کنیم که این مهم تا حد زیادی انجام شده است. بافت جدید نیز حتماً باید بر مبنا، ساختار و بافتی که از گذشته حفظ شده، رونق بگیرد و رشد و توسعه پیدا کند، اما به هر صورت تغییر زیادی برمبنای دیدگاههای دیگر کشورهای غربی ایجاد شده است.
آنا: برای اسلامی کردن بافت شهری در عرصه پژوهشی چه اقداماتی انجام دادهاید؟
کلانتری خلیلآباد: من بیش از 19 کتاب و 200 مقاله در حوزه علمی پژوهشی دارم. علاوه بر آن در جهاد دانشگاهی مجلهای به نام «شهر ایرانی اسلامی» داریم که هنوز هم مسئولیتش با من است که 38 شماره آن هم تا امروز منتشر شده است.
یک طرح من در حوزه شهرسازی ایرانی و اسلامی برنده جشنواره بینالمللی فارابی بوده و در جهاد دانشگاهی روی شهرهای ایرانی و اسلامی کار کردهایم. خیلی از مطالعات ما در حوزه بافتهای فرسوده یا تاریخی شهر بوده که از 19 کتابم چهار کتاب در حوزه بافتهای تاریخی شهری است.
یکی از این کتابها با عنوان «مرمت شهری در بافتهای تاریخی» بوده و کتاب دیگر فنون و تجارب برنامهریزی مرمت بافت تاریخی شهرها است. کتاب دیگری که برای شهرداریها نوشتهام در حوزه بافت فرسوده شهری است.
انتهای پیام/4078/4062/
انتهای پیام/